eitaa logo
حلقه معرفت
366 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
19 فایل
#زنده_باد_ایران #جهاد_تبیین #لبیک_یا_امام_خامنه_ای 🇮🇷✌️❤️ صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین 🖤❤️ مخلصیم @saeedmirzaei313 لطفا هدیه به پیشگاهِ مادرانِ ائمه، صلوات بفرستید 🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
محسن رضایی: ایران در حملاتِ دیروز و امروز از موشک‌هایی استفاده کرد که سرِ جنگیِ یک و نیم تنی داشت؛ ایران کلاهک‌هایی با وزن و قدرتِ بیشتر هم در اختیار دارد که هنوز استفاده نکرده است... @halghemarefat313
محسن رضایی: این جنگ هفته‌ها ادامه دارد... @halghemarefat313
18.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. امروز کجا، دهه ی ۶۰ کجا... تماشا و پخشِ این کلیپ الزامیست. @halghemarefat313
مقابله با ظلم را از که آموختیم؟ بخشِ اول.. بی‌تردید عدل و عدالت همواره نیکو است و ظلم و ظالم همواره بد و منفور... این مطلب را عقلِ هر عاقلی به خوبی درک می‌کند و سازه ی احکامِ دینِ خدا نیز بر همین زیربنای محکمِ عقلی استوار شده است. اما سؤالِ اساسی اینجا است: عدالتخواهی و مقابله با ظالمان، روشی است که در طولِ تاریخ، مردمانِ تمامِ دیارها در پیش گرفته‌اند؟ یا یک جریانِ مقدس به رهبریِ انبیای الهی بوده است؟ اگرچه برخی مقابله با ظالم را از منظرِ عُقلا نیکو دانسته و آن را روشِ مردمانِ عاقل در همه ی دوران‌ها انگاشته‌اند، ولی با پژوهشی در آیاتِ قرآنِ کریم روشن می‌شود: همان‌طور که در دنیای امروز، مردم در جای‌جای دنیا دنبالِ ایستادگی مقابلِ ظالم نیستند، بلکه در پی سازش با او هستند، در طولِ تاریخ هم مردم چنین بوده‌اند. در مقابل، انبیای الهی درتلاش بودند تا مردم رأی به اقامه ی عدل و در مقابله ی با ظالم بشورانند. قرآنِ کریم خطاب به پیامبرِ اعظم و کسانی که ولایتِ ایشان را پذیرفته‌اند دستور می‌دهد که استقامت کنند و از اعتماد به ظالم دوری جویند. (سوره هود، 112-113) 1_ حکایتِ قرآن از دوره ی قارون، آن است که قارون چنان جامعه را فریفت که نه‌تنها در سازش با او بودند، بلکه آرزوی «همانند شدن» به او کردند. (قصص، 79) 2_نوحِ نبی به هنگامِ دعوتِ مردم، با مقابله ی صاحبانِ قدرت و اشراف مواجه می‌شود. نوح در تلاش بود تا مردم را به سوی خدا بخواند و از سیطره ی این صاحبانِ قدرت برهاند اما نهایتا عمومِ مردم، پذیرای مقابله با ظالمان نشده و به همزیستیِ خود با آنها ادامه دادند. خدای متعال هم خطاب به نوح می‌فرماید این مردم ایمان نخواهند آورد و تو از این ماجرا غمگین مشو. (سوره هود، 36) 3_ هود وقتی خطاب به قومِ خود می‌گوید خدا را بپرستید و دیگری را پرستش و طاعت نکنید، ظالمان و اشراف به مقابله با او می‌پردازند و او را متهم به سفاهت می‌کنند. هود خطاب به مردم می‌گوید من سفیه نیستم و خود را رسولِ خدا و ناصحِ امین می‌نامد. اما موفق نمی‌شود که قومِ خود را به مقابله با ظالمان برانگیزاند. (هود ۶۵_۷۲) 4_ صالح نیز به قومش معترض است که چرا با ظالمان و مستکبران مقابله نکردند. (اعراف، 75) ادامه دارد... @halghemarefat313
تصویرسازیِ دقیق؛ روایت‌سازیِ هدفمند.. رژیمِ جعلیِ صهیونیستی، با دقت و سرعت، در حالِ شکل‌دادن به روایتی خاص از حمله ی ایران است: روایتی که هدفِ آن، نه صرفاً جلبِ ترحم، بلکه تغییرِ قضاوتِ مخاطبِ منطقه‌ای و بین‌المللی درباره ی مشروعیتِ پاسخِ ایران است. در این روایت، ایران نه یک کنشگرِ دفاعی، بلکه کشوری بی‌محابا و بی‌توجه به غیرنظامیان تصویر می‌شود. اجزای این تصویرسازی، بسیار حساب‌شده انتخاب شده‌اند: _ مسجدی که ترکش خورده؛ _ مهدکودک یا مدرسه‌ای که گفته می‌شود آسیب دیده؛ _ عروسی که با لباسِ سفید، به حاشیه ی بزرگراه گریخته. این‌ها تصادفی نیست... این‌ها اِلمان‌های کلاسیک در روایتِ جنگ علیهِ غیرنظامیان‌اند؛ دقیقاً همان چیزهایی که افکارِ عمومیِ جهانی را تحریک می‌کند. در شبکه‌های اجتماعی، این روایت با صدها ویدئو و هزاران کامنتِ هماهنگ‌شده از سوی کاربرانِ عرب‌زبان و غربی و لشگرِ سایبریِ 8200 منافقینِ آلبانی نشین پمپاژ می‌شود؛ آن هم در بستری که کاربرِ فارسی‌زبان، یا سردرگم است، یا درگیرِ بازنشرِ هیجان‌زده ی اخبارِ بدونِ چارچوب. آنچه در حالِ وقوع است، یک عملیاتِ روانی-تصویریِ ساخت‌یافته است. و در این فضا، اگر ما روایت نکنیم، روایتِ ما را می‌نویسند،آن‌طور که دوست دارند و به نفعِ شان است... و اگر دیر روایت کنیم، باختِ ذهن‌ها، پیشاپیش رقم خورده است... _وَالله بِالله تَالله ،ما مسئولیم... بسم الله... 🆘@BBCNEWS1💻
با دقت بخونید و برای دیگران هم ارسال کنید 🌹 اورشلیم از آغازِ عصرِ برنز، زمانی که اولین بومیانش مستقر شدند تا امروز که حرامیانِ اشغالگرِ صهیونسیت در آن به زور نشسته‌اند، بارها به آتش کشیده شد و بارها ساخته شد... این شهر از ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ هزار سال پیش از میلادِ مسیح تا سال ۱۹۴۸ صحنه ی تحولاتِ شگرفی بوده است. ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد؛ داوودِ نبی اورشلیم را فتح کرد. او شهرِ فتح شده را «شهر داوود» نام گذاشت و آن را پایتختِ قلمرو جدیدِ خود انتخاب کرد. ۹۶۰ سال پیش از میلاد؛ سلیمانِ نبی، پسرِ داوود، نخستین معبد را ساخت. ۷۲۱ سال پیش از میلاد؛ آشوری‌ها بخشی از شرقِ مدیترانه به نامِ سامریه را فتح کردند. در نتیجه پناهجویانِ یهودی به اورشلیم پناه آوردند که منجر به گسترش آن شهر شد. ۷۰۱ سال پیش از میلاد؛ سناخریب پادشاهِ آشور، اورشلیم را محاصره کرد. ۵۸۶ سال پیش از میلاد؛ بابِلی‌ها، اورشلیم را اشغال و تمامیِ معابد را نابود کردند و بسیاری از یهودیان را تبعید کردند. ۵۳۹ سال پیش از میلاد؛ کوروش پادشاهِ ایران امپراتوریِ بابل را فتح کرد. ۵۱۶ سال پیش از میلاد؛ کوروش به یهودیان اجازه داد به اورشلیم بازگشته و آن را بازسازی کنند. یهودیان معبدِ دوم را ساختند. ۴۴۵ تا ۴۲۵ سال پیش از میلاد؛ پیامبری به نام نحمیا، دیوارِ اورشلیم را بنا کرد. ۳۳۲ سال پیش از میلاد؛ اسکندرِ مقدونی کنترلِ اورشلیم را در اختیار گرفت. ۱۶۷ تا ۱۶۰ سال پیش از میلاد؛ یهودیان مکابی انقلاب کرده و علیهِ امپراتوریِ سلوکیان و نفوذِ یونانی‌ها دست به حمله زده و سرانجام کنترلِ شهر را به یهودیان بازگرداندند. تعطیلاتِ یهودیِ حنوکا به مناسبتِ تطهیرِ معبدِ دوم پس از فتحِ دوباره ی شهر به دستِ مکابی ها جشن گرفته می‌شود. ۶۳ سال پیش از میلاد؛ ژنرالِ رومیِ پمپی، اورشلیم را تصرف کرد. ۳۰ سال پس از میلاد؛ عیسی مسیح به معراج رفت . ۷۰ میلادی؛ رومی‌ها معبدِ یهودی‌ها را نابود و بسیاری از آنان را تبعید کردند. ۱۳۵ میلادی؛ رومی‌ها اورشلیم را به عنوانِ شهری متعلق به خودشان بازسازی کردند. ۳۳۵ میلادی؛ کنستانتین امپراتورِ روم کلیسای مقبره ی مقدس را بر روی مزارِ حضرت عیسی(به اعتقاد خودشان)ساخت! ۶۱۴ سال پس از میلاد؛ سربازانِ ساسانی در زمانِ خسروپرویز اورشلیم را تصرف کردند. ۶۲۹ میلادی؛ مسیحیانِ بیزانس اورشلیم را دوباره در دست گرفتند. ۶۳۲ میلادی؛ پیامبرِ اسلام از مسجدالاقصی به معراج رفتند. ۶۳۷ میلادی؛ عمر خلیفه ی دوم(خلیفه ی غاصب) برای پذیرشِ تسلیمِ حاکمِ بیزانس وارد اورشلیم شد. ۶۹۱ میلادی؛ مسجدِ مسلمانان بنامِ حرمِ شریف یا مسجد صَخْره، قبة الصخره و یا صَخره ی مقدس به دستورِ عبدالمالکِ بن مروان ساخته شد. ۱۵۱۷ میلادی؛ امپراتوریِ عثمانی اورشلیم را تصرف کردند. ۱۹۱۷ میلادی؛ بریتانیایی‌ها اورشلیم را در جنگِ جهانیِ اول تصرف کردند. ۱۹۴۸ میلادی؛ با ورودِ یهودیان، اورشلیم بینِ اسرائیل و اردن تقسیم شد. ۱۹۶۷ میلادی؛ یهودیانِ صهیونیست در جنگِ با اعراب شرقِ اورشلیم را تصرف(غصب) کرد و فوراً به خود انضمام داد. از آن پس سکنه ی عرب در بخشِ شرقی حقِ اقامتِ دائم داشته ولی حقِ شهروندی ندارند. ۲۰۲۵ میلادی؛ تصرفِ اورشلیم توسطِ مردمانِ ایران زمین🇮🇷❤️ ان‌شاالله✌️ 🆘@BBCNEWS1💻
4.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. این‌روزها که بازارِ نقل‌قول و هزینه کردن از حضرتِ آقا و تفسیر به رأی از حرف هاشون داغ شده، از زبانِ مبارکِ خودشون بشنویم،شاید اثر داشت!!! امام خامنه ای مد ظله العالی : حرف های مرا از خودم بشنوید... _هر کس خلافِ تصریحاتِ حضرت‌ِ آقا حرف بزنه موردِ پذیرش نیست، چه عمامه به سر، چه نظامی، چه دیپلمات... مواضعِ ایشان واضح و روشن است. چه درباره ی جنگ، چه درباره ی صلح، چه درباره ی مذاکره و... 🇮🇷 @BBCNEWS1✌️
در بابِ وظیفه ی ما در قبالِ ایستگاه های صلواتی... می‌شه چندتا بسته لیوانِ یه بار مصرف(ترجیحا کاغذی) خرید و گذاشت توی ماشین و هرجا ایستگاهِ صلواتی(ترجیحا ایستگاهی که بچه‌های کوچیک برپا کردند) دید،داد بهشون می‌شه قند و چای گرفت و داد بهشون یا هر کاری که خودتون بلدید و به ذهن تون می‌رسه... ولی کلا این‌که بی تفاوت از کنارشون رد نشد... به جرأت می‌گم تاثیری که ایستگاه‌های صلواتی در تنظیم و تبلیغِ شعائرِ اهل‌بیت و مخصوصا امام حسین داره، خیلی از هیئت‌های بزرگ با سخنران و مداح های شاخص ندارن... کلا باید به شورِ دستگاهِ اباعبدالله و محرم کمک کرد، باید هرطور که بلد بود شهر و محله رو برای عزای امام حسین شلوغ کرد... شعورِ بدونِ شور بدرد نمی‌خوره همون‌طور که شورِ بدونِ شعور بدرد نمی‌خوره 🇮🇷 @BBCNEWS1✌️
عدم حضور حضرتِ آقا در بیت پیروِ نظرِ حفاظت بعد از رحلت حضرت استاد، مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی (رضوان الله علیه) فرزند ایشان مصاحبه‌ای با خبرگزاری حوزه کرده بودند و اونجا فرمودند که حضرت آقا دو‌سال قبل از فوت آیت‌الله هاشمی شاهرودی به عیادت ایشون که مریض بودند رفته بودند و به ایشون فرموده بودند: «من همیشه حرف دو گروه رو حتماً و بدون چون و چرا گوش می‌کنم؛ یکی محافظان و دیگری پزشکان. اگر محافظان بگویند فلان جا نباید بروید، من حرفشان را گوش می‌کنم؛ همچنین پزشکان اگر توصیه‌ای کنند یا دارویی تجویز کنند عمل می‌کنم.» بعد، حضرت آقا به آقای هاشمی شاهرودی توصیه کرده بودند که شما هم حتماً به حرف دکترها گوش کنید. (ظاهرا پزشکان توصیه به عمل کرده بودند و ایشان بنا به نظر بعضی اصحاب طب سنتی زیر بار حرف پزشکان نمی‌رفتند). بعد هم آقازاده آیت‌الله هاشمی شاهرودی اظهار تأسف می‌کردند که پدر بزرگوارشان به توصیه حضرت آقا عمل نکردند و همین سبب توسعه بیماری شد، و نهایتا وقتی عمل کردند که دیگر دیر شده بود متأسفانه. لذا عدم حضور آقا در مراسم، یک اتفاق نادر و بی‌سابقه و عجیب نیست؛ در واقع التزام ایشان به سیره و سنت همیشگی‌شان است که نظر کارشناسی تیم حفاظت را بر علاقمندی‌های شخصی خودشان مقدم میدارند؛ و درست و حکیمانه هم همین است. تفاوت فقط اینجاست که این‌بار ما هم در این مصداق مشخص باخبر شدیم که آقا بنا به نظر کارشناسی حفاظت از شرکت در یک مراسم یا حضور در یک جای خاص خودداری فرمودند؛ وگرنه اصل این سیره و سنت همیشگی و ثابت بوده و در موارد متعدد ایشان همواره چنین می‌کرده‌اند. 🇮🇷 @BBCNEWS1✌️
🚨 علی اکبر بعد از جنگی جانانه نزد پدرش بازگشت و از سنگینی جنگ و تشنگی زیاد گفت... که حسین او را به دیدار رسول خدا و سیرابی از دستانش بشارت می‌دهد! او جان تازه ای گرفته و مجدد به میدان بازگشت.. @halghemarefat313
روزى معاويه براى این‌که امام حسين‌علیه‌‌السلام را وادار به بيعت ‌‌‌‌‌‌با يزيد كند، نزدِ آن حضرت آمد و با آن بزرگوار به بحث ‌‌‌‌‌‌پرداخت. حضرت فرمود: تو می‌گویی من با كسى كه شرابخوار ‌‌‌‌‌‌است بيعت كنم؟! معاويه گفت: چرا از مؤمن غيبت می‌کنی؟! ‌‌‌‌‌‌يزيد درباره شما چنين سخنانى نمی‌گوید و از شما غيبت ‌‌‌‌‌‌نمی‌کند! معاويه با چنين كلام و منطقى مردم را فريب می‌داد... امروز هم در جامعه ی ما كسانى هستند كه اگر از يك گناه، ‌‌‌‌‌‌بدعت و انكارِ ضرورىِ دين توسطِ مسئولی انتقاد شود، ‌‌‌‌‌‌می‌گویند چرا غيبت می‌کنید؟! اين كار موجبِ تضعيفِ ‌‌‌‌‌‌حكومت اسلامى می‌شود! مگر هر شخصى در هر پستى قرار ‌‌‌‌‌‌بگيرد، آن فرد معادلِ نظامِ اسلامى است؟! اگر بابِ انتقاد از ‌‌‌‌‌‌حكام باز نباشد، اساسِ اسلام از بين خواهد رفت، داستانِ ‌‌‌‌‌‌معاويه تكرار خواهد شد و مجدداً به نامِ دين، استبدادِ سلطنتى ‌‌‌‌‌‌در جامعه حکم‌فرما خواهد شد. آن زمان استبدادِ سلطنتى ‌‌‌‌‌‌حاكم بود، امروز استبدادِ جمهورى حاكم خواهد شد. چه ‌‌‌‌‌‌تفاوتى بينِ اين دو هست؟! حضرت علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه @halghemarefat313
فتأمل... چه مقدار با اطلاع، دیپلمات‌ها و نظامی‌ها را نقد می‌کنیم؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدارِ اخیر با مسئولینِ قوه قضائیه فرمودند، در نقدِ قضیّه‌ی مربوط به نظامی یا دیپلماسی یا غیره به یک مسئولی علاوه بر لحنِ قابل‌قبول، باید بعد از تحقیق و اطّلاع‌یابی باشد. حال یک پرسشِ مهم این است که چند درصد از ما، قبل از نقدکردنِ یک موضوع، برای تکمیل‌کردنِ اطلاعات و مطلع شدنِ کارهای انجام‌گرفته و یا نگرفته درباره ی آن موضوع، اهلِ تحقیق هستیم؟ آیا بسیاری از ما با اولین مشاهداتِ چشمی و اطلاعاتِ محدودِ خوانده شده و یا شنیده شده، نقد نمی‌کنیم؟! یک حرفِ مهم و کلی وجود دارد؛ در بخشِ زیادی از نقدهای به‌ظاهر رایج، اگر اطلاعاتِ نقدکنندگان تکمیل شود، دیگر بیان و یا تبدیل به نوشته ی انتقادآمیز نخواهد شد. بگذارید واضح‌تر مسئله را بیان کنیم؛ بسیاری از ما درباره ی عملیات‌های نظامیِ پیچیده ی جنگی از وعده صادق یک و دو تا بشارتِ فتح، یا مذاکراتِ چند ماهِ اخیرِ ایران و آمریکا فراوان اظهارنظرهای با زمینه انتقادی دیده‌ایم. این در حالی است که سطوحِ این تقابل‌ها و گفتگوها از طراحی تا اجرا و با درنظرگرفتنِ سطحِ توان و نقشه ی راهِ حریف، در بالاترین رده ی جنگ‌های ترکیبیِ روزِ جهان بوده است. بنابراین برای نقدکردنِ این دو موضوعِ مهم، دو نوع اطلاعات نیاز است، اول انبوهی از اطلاعاتِ تخصصیِ حوزه ی جنگ و دیپلماسی و دوم انبوهی از اطلاعات درباره ی زمانِ مناسبِ جنگ یا مذاکره، شرایطِ جبهه ی خودی، شرایطِ جبهه ی دشمن در ابعادِ مختلفِ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی نیاز داریم. یک سؤالِ مهم این است که چند درصدِ نقدکنندگان به هر دو جنبه ی این اطلاعاتِ راهبردی که گاه بسیار محرمانه هست، دسترسی داشتند؟ اساساً برای اکثریتِ نقدکنندگان حتی دسترسی به اطلاعاتِ کافی در این موضوعات هم وجود دارد؟ وقتی به این موارد نگاه می‌کنیم، اطلاعاتِ نداشته ی ما در این زمینه صدها برابر بیشتر از خرده اطلاعاتی هست که داریم. بنابراین این اصلِ کلی را باید درباره کم‌اطلاعیِ خودمان باور کنیم، به لحاظِ منطقی و روانی پذیرفتنِ این مرحله که بی اطلاعی‌های ما بسیار بیشتر از اطلاعاتمان هست، بخشِ مهمی از روندِ نقد در کشور را حل خواهد کرد. اشکالِ عمده ی دیگر همین‌جا اتفاق می‌افتد، ما عموماً اطلاعاتِ نداشته را به‌حسابِ خودمان نمی‌گذاریم، بلکه به‌حسابِ عدمِ وجودِ آن‌ها و یا حتی عدمِ اطلاعِ افراد و مجموعه‌های مربوطه از آن موضوع می‌گذاریم و سپس می‌خواهیم نقد کنیم. ضعفِ دیگر نیز این‌طور اتفاق می‌افتد؛ کم‌اطلاعی، ناخودآگاه سبب می‌شود که اطلاعاتِ محدودِ خود را هم کافی بدانیم و هم درست بدانیم، در حالی‌که اطلاعاتِ محدود ممکن است درست باشند ولی وقتی با انبوهی از اطلاعاتِ درستِ دیگر تکمیل نشوند، نقصِ ذاتی دارند و برای نقدکردن کفایت نمی‌کنند.گاهی کم‌اطلاعی فقط درباره ی جبهه خودی در عرصه ی نظامی یا دیپلماسی نیست، بلکه اطلاعات‌ِ ما درباره ی دشمن کم است. به همین دلیل نه‌تنها دشمن را به‌خوبی نقد نمی‌کنیم، بلکه این ضعفِ اطلاعات درباره ی دشمن، در نقدِ توانِ جبهه ی خودی هم ما را از واقعیت دور می‌کند. کم‌اطلاعی یک آفتِ مهمِ دیگر هم دارد؛ اطلاعاتِ محدود داشتن درباره ی یک موضوع ناخواسته سبب می‌شود که ذهن آن را ساده‌سازی کند. مثلاً جنگِ پیچیده‌ ی اسرائیل علیهِ ایران و یا مذاکراتِ چند ماهِ اخیر با آمریکا را به علتِ کمیِ اطلاعات، خیلی ساده می‌بیند، و به همین دلیل با کمترین اطلاعات، احساس می‌کند موضوع ساده هست و ضعف‌ها و ایرادهای آشکارِ زیادی را به‌راحتی می‌تواند به آن وارد کند. گاهی هم فضای مجازی ما را به این اشتباه می‌اندازد که فردِ مطلعی هستیم. زیادیِ وجودِ اطلاعات درباره ی یک موضوع در فضای مجازی لزوماً به معنیِ درستیِ ابعادِ مختلفِ اطلاعات درباره ی آن موضوع نیست. ما عموماً فکر می‌کنیم چون درباره ی جنگِ ایران و اسرائیل و یا مذاکره ی ایران و آمریکا مطالب و اخبارِ زیاد مطالعه کرده‌ایم، لزوماً اطلاعاتِ ما هم در این باره زیاد و دقیق هست. در حالی که بخشِ اعظمی از اخبار در ایامِ جنگ و در طول مذاکرات اتفاقاً برای تزریقِ اطلاعاتِ نادرست و ایجادِ گمراهی درباره ی ابعاد جنگ و مذاکره منتشر می‌شود. بنابراین زیاد فضای مجازی دیدن لزوماً به معنای مطلع بودن هم نیست و مهم درستیِ اطلاعات هست که بسیاری از مواقع در فضای مجازی نیست و در اختیارِ خودِ مجموعه‌ها هست و باید از خودِ آن‌ها سؤال و تحقیق کرد. درهرصورت اصرار به تکمیلِ اطلاعات، بخشِ مهمی از رعایتِ تقوا در تحلیل را تضمین می‌کند، قاعدتاً هر چه به رعایتِ تقوا در این زمینه بیشتر پایبند باشیم، هم نیازِ خودمان را برای کسبِ اطلاعات بیشتر احساس می‌کنیم و هم در نقدکردن احتیاطِ بیشتری خواهیم داشت... @halghemarefat313