eitaa logo
آیـــــا می‌دانستید؟ (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ)
129 دنبال‌کننده
730 عکس
226 ویدیو
6 فایل
متن و ترجمۀ مطالب کمتر دیده‌شده‌ از برخی پایگاه‌های اطلاع‌رسانی کشورهای عرب‌زبان. البته ترجمه به دوستان سپرده شده‌است. 🔸الترجمة مزيجٌ من عِلْمٍ نتلقّاه و مَهارةٍ نكتسبها و فَنٍّ نُتقنه و مَوْهبةٍ نُنميها🔸 ارادتمندتان: میرزا میثم ❤️🌹 @Mirzameysam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💞روزهای خدایی💞
فلسطینیان یک کلام معروفی دارند: «فصل تمام شده!» اشتباه نکنین! منظور از تاب و تحمّل آنان برای مقاومت در برابر ظلم رژیم و پیامدهایی مثل محاصره، دستگیری، آوارگی و نسل‌کشی و سختی‌های معیشت نیست؛ بلکه منظورشون از میوۀ خوش‌طعم، شیرین و آبداری است که به هم معروفه! میوۀ محبوب فلسطینیان، و مقاومت به حساب میاد و چیدنش مثل ، سنّت و آداب خاصّی داره، از جمله، همراهی اعضای خانواده. صبر از خانواده کاکتوس‌هاست و درختش در جاهای گرم و خشک رشد میکنه و به‌شدّت در برابر خشکسالی مقاوم است. درخت صبر، زمین را در برابر حشرات مضر حفظ می‌کنه و با وجود خارهای تیز، غذای مورد علاقه شترها در مناطق بیابانی محسوب میشه. یکی از اسرای معروف، طرّاح نقشۀ و فرار از امنیتی‌ترین و مستحکم‌ترین زندان اسرائیل، ، به همراه ۵ فلسطینی دیگر در سال ۲۰۲۱ م، () در روزهای بعد از فرارش از زندان گفته بود: «بعد از بیست سال از میوۀ صبر دشت مرج بن عامر خوردم و به خاطرش خداوند رو شکر کردم!» پی‌نوشت: سال‌ها پیش در جایی خواندم که این میوه، میوۀ مورد علاقۀ ، شهید مقاومت و فرزند شهید ، فرماندۀ شجاع و اسطوره‌ای حزب‌الله، بوده است. امیدوارم ملت علاوه بر طعم میوۀ شیرین صبر، طعم آزادی رو هم به‌زودی بچشند؛ همان‌گونه که امام خامنه‌ای عزیز، اخیراً وعدۀ آن را پس از عملیّات شجاعانۀ داده‌اند. به محضر شهدای جبهۀ مقاومت و به‌ویژه بیش از ۱۷ هزار شهید عزیز 😭 صلواتی هدیه کنیم. @ayyamollah
صورة ملتقطة صباحاً لميناء إيلات (أم الرشاش) وهو فارغ من السفن المنتظرة للتفريغ لأول مرة في تاريخه (منقول) ✌️ @haltaalam
"لَا تُتْعِبُوا أَنْفُسَكُمْ بِقَصِّ أَجْنِحَتِي، أَنَا أَطِيرُ بِقَلْبِي."🪄🪽♡⁩ @haltaalam
⚡️به بهانه هجدهم دسامبر، روز جهانی «حرف ضاد» و چالش‌های آن در جهان ✍به قلم: سید علی بطحائی 🔹نام دیگر زبان عربی در عُرف بین المللی «لغه ضاد» یا "zad language" است که همه ساله در تقویم جهانی ١٨ دسامبر به همین مناسبت آن را پاس می دارند. 🔸زبان شناسان تصریح کرده اند که زبان عربی از چه ظرفیت بالا، انعطاف پذیری و سازگاری خیره کننده ای برخوردار است و این به دلیل گرامر و قوانین منعطف زبانی نهفته در آن زبان است. 🔹ابواب متعدد زبان عربی (ثلاثی مجرد و ثلاثی مزید و…) همچون کارگاه تولیدی و پردازش گر قالب ها و واژگان متعدد به شمار می‌رود و نو به نو؛ واژه های جدید می زایند. 🔸ارنست رِنان (Ernest Renan) مستشرق، متخصص زبان های سامی و لغت شناس فرانسوی و نویسنده کتاب تاریخ ادبیات در ایران درباره جایگاه زبان عربی می نویسد: «زبان عربی بی مهابا و ناگهان در اوج پختگی و زیبایی رخ می نماید. این شگفت انگیزترین زبان تاریخ بشریت است. این لغت نه کودکی دارد و نه سالخوردگی و مانند جوانی شاداب هر روز رخی تازه می نمایاند.» 🔹 معنای واژه عربی هم به معنای «زبان مردم عرب» است و هم به معنای «فصیح و روشن». بنابراین عربی هایی که در کلام وحی آمده است (لِسَانًا عَرَبِیًّا) را بهتر است به معنای شفاف و روشن ترجمه کنیم و آنها را وصف زبان عربی بدانیم؛ نه اسم زبان قرآن. 🔸مسأله اینجاست که علت اینکه زبان عربی را «زبان ضاد» گفته اند و ۱۸ دسامبر را به نام لغت ضاد نام‌گذاری کرده‌اند چیست؟ به دلیل آنکه عربی تنها زبانی است که تلفظ حرف «ضاد» با گویش متفاوت دارد و تلفظ آن برای غیر اعراب‌ بسیار ثقیل است. 🔹این اصطلاح در قرن دوم و آغاز قرن سوم رایج شد. هنگامی که لغویون در آن دوران متوجه صعوبت تلفظ این حرف توسط غیر اعراب شدند این اصطلاح را به کار بردند و سیبویه متوفی (م ۱۸۰ ق) نخستین کسی بود که به این مسأله پی برد و در آثار خود به آن اشاره کرد. 🔸کتاب دقیق «الفرق بین الضاد و الظاء» نوشته صاحب بن عَبّاد (م٣٨٠ ق) نیز در همین راستای چالش های تاریخی ایرانیان برای تلفظ ضاد نوشته شده است. 🔹در حقیقت حرف «ضاد» با گسترش اسلام در جوامع غیر عرب به حاشیه سازترین واژه زبان عربی تبدیل شد. نومسلمانان قادر به تلفظ صحیح آن نبودند و هنوز هم حتی برخی مسلمانان عرب در آفریقا با تلفظ آن مشکل جدی دارند. از همان زمان تلفظ آن را با «ظاء» و «ز» اشتباه می‌گرفتند؛ به دلیل اینکه مخرج دهانی هر دو بسیار نزدیک به هم هستند. امروزه حتی در شامات هم برخی «ضاد» را «دال» تلفظ می‌کنند. 🔸 از همان سده‌های نخست اسلامی پای این اختلاف به مذاهب فقهی باز شد و فقها «فتاوایِ متضاد ِضادی» دادند و هنوز هم بحث هایی فقهی  در برخی کتب فقهی موجود است. علّت این اهتمام هم وجود این حرف در سوره حمد است که امر وجوبی بر قرائت آن در نمازهای پنجگانه وجود دارد. این حرف در دو واژه «المغضوب» «الضالین» در این سوره وجود دارد که اگر به شکل صحیح تلفظ نشوند، معنای مطلوب را بجا نمی‌ آورد. 🔹 فقهای جهان اسلام در برابر دشواری تلفظ این حرف در بلاد اسلامی غیر عربی و حتی در میان برخی مردمان عرب فتوا دادند که اگر نمازگزار در تلفظ این حرف اشتباه کند، نمازش صحیح است و استدلال به این آیه می‌کنند که «لا یُکلّفُ اللّه نفساً الا وُسعَها» (خداوند هیچ کسی را جز به اندازه توانایی‌اش تکلیف نمی‌کند) 🔸 هنوز هم عده‌ اندکی از فقهای جهان اسلام پیش‌نمازی امامی که حرف ضاد را درست تلفظ نمی کند را صحیح نمی‌دانند. 💥مسْلِمْنا (کانال علمی‌تخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و بله: ➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair ➣ واتس اَپ: https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J @haltaalam
آیـــــا می‌دانستید؟ (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ)
اللغة التي تكلم بها آدم كانت لي وقفة طويلة منذ زمن أمام أصل اللغات وأنا اتأمل اللفظة العربية "كهف" فأجدها: في الإنجليزية (cave) وفي الفرنسية (cave) وفي الإيطالية (cava) وفي اللاتينية (cavus) فأسأل وأنا أراها كلها واحدا.. أي لغة أخذتها عن الأخرى وأيها الأصل؟ وكان الجواب يحتاج للغوص في علم اللغويات والبحث في البحار القديمة التي خرجت منها كل الكلمات التي نتداولها، وكان هذا الأمر يحتاج إلى سنوات وربما إلى عمر آخر. ودار الزمان دورته ثم وقع في يدي كتاب عنوانه "اللغة العربية أصل اللغات".. والكتاب بالإنجليزية والمؤلفة هي تحية عبد العزيز إسماعيل أستاذة متخصصة في علم اللغويات، تدرس هذه المادة في الجامعة، إذن هي ضالتي.. وعرفت أنها قضت عشر سنوات تنقّب وتبحث في الوثائق والمخطوطات والمراجع والقواميس؛ لتصل إلى هذا الحكم القاطع.. فازداد فضولي وشوقي والتهمت الكتاب في ليلتين. والكتاب في نظري ثروة أكاديمية وفتح جديد في علم اللغويات يستحق أن يلقى عليه الضوء، وأن يقيّم وأن يأخذ مكانه بين المراجع العلمية المهمة. وألفت نظر القارئ أولا أن يمر بعينيه على الجداول الملحقة بالمقال ويلاحظ الألفاظ المشتركة بين اللغة العربية والإنجليزية، وبين العربية واللاتينية، وبين العربية والأنجلوساكسونية، وبين العربية والفرنسية، وبين العربية والأوروبية القديمة، وبين العربية واليونانية، وبين العربية والإيطالية، وبين العربية والسنسكريتية، ليشهد هذا الشارع العربي المشترك الذي تتقاطع فيه كل شوارع اللغات المختلفة، وهذا الكم الهائل المشترك من الكلمات رغم القارات والمحيطات التي تفصل شعوبها بعضها عن بعض وأعود إلى السؤال: لماذا خرجت المؤلفة بالنتيجة القاطعة أن اللغة العربية كانت الأصل والمنبع، وإن جميع اللغات كانت قنوات وروافد منها؛ تقول المؤلفة في كتابها: أن السبب الأول هو سعة اللغة العربية وغناها وضيق اللغات الأخرى وفقرها النسبي؛ فاللغة اللاتينية بها سبعمائة جذر لغوي فقط، والساكسونية بها ألفا جذر! بينما العربية بها ستة عشر ألف جذر لغوي، يضاف إلى هذه السعة سعة أخرى في التفعيل والاشتقاق والتركيب.. ففي الانجليزية مثلا لفظ Tallبمعنى طويل والتشابه بين الكلمتين في النطق واضح، ولكنا نجد أن اللفظة العربية تخرج منها مشتقات وتراكيب بلا عدد (طال يطول وطائل وطائلة وطويل وطويلة وذو الطول ومستطيل.. إلخ، بينما اللفظ الإنجليزي Tall لا يخرج منه شيء. ونفس الملاحظة في لفظة أخرى مثل Good بالإنجليزية وجيد بالعربية، وكلاهما متشابه في النطق، ولكنا نجد كلمة جيد يخرج منها الجود والجودة والإجادة ويجيد ويجود وجواد وجياد... إلخ، ولا نجد لفظ Good يخرج منه شيء! ثم نجد في العربية اللفظة الواحدة تعطي أكثر من معنى بمجرد تلوين الوزن.. فمثلا قاتل وقتيل وفيض وفيضان ورحيم ورحمن ورضى ورضوان وعنف وعنفوان.. اختلافات في المعنى أحيانا تصل إلى العكس كما في قاتل وقتيل، وهذا التلوين في الإيقاع الوزني غير معروف في اللغات الأخرى.. وإذا احتاج الأمر لا يجد الإنجليزى بدا من استخدام كلمتين مثل Good & Very Good للتعبير عن الجيد والأجود. وميزة أخرى ينفرد بها الحرف العربي.. هي أن الحرف العربي بذاته له رمزية ودلالة ومعنى.. فحرف الحاء مثلا نراه يرمز للحدة والسخونة.. مثل حمى وحرارة وحر وحب وحريق وحقد وحميم وحنظل وحريف وحرام وحرير وحنان وحكة وحاد وحق.. بينما نجد حرفا آخر مثل الخاء يرمز إلى كل ما هو كريه وسيئ ومنفر، ويدخل في كلمات مثل: خوف وخزي وخجل وخيانة وخلاعة وخنوثة وخذلان وخنزير وخنفس وخرقة وخلط وخبط وخرف وخسة وخسيس وخم وخلع وخواء.. ونرى الطفل إذا لمس النار قال.. أخ، ونرى الكبير إذا اكتشف أنه نسي أمرا مهما يقول: "أخ"؛ فالنسيان أمر سيئ، وهذه الرمزية الخاصة بالحرف والتي تجعله بمفرده ذا معنى هي خاصية ينفرد بها الحرف العربي.. ولذا نجد سور القرآن أحيانا تبدأ بحرف واحد مثل: ص، ق، ن، أو، ألم.. وكأنما ذلك الحرف بذاته يعني شيئا. نستطيع أن نؤلّف بالعربية جملا قصيرة جدا مثل "لن أذهب" ومثل هذه الجملة القصيرة يحتاج الإنجليزي إلى جملة طويلة ليترجمها فيقول I shall not go ليعني بذلك نفس الشيء؛ لأنه لا يجد عنده ما يقابل هذه الرمزية في الحروف التي تسهل عليه الوصول إلى مراده بأقل كلمات. وإذا ذهبنا نتتبع تاريخ اللغة العربية ونحوها وصرفها وقواعدها وكلماتها وتراكيبها فسوف نكتشف أن نحوها وصرفها وقواعدها وأساليب التراكيب والاشتقاق فيها ثابتة لم تتغير على مدى ما نعلم منذ آلاف السنين، وكل ما حدث أن نهرها كان يتسع من حيث المحصول والكلمات والمفردات كلما اتسعت المناسبات، ولكنها ظلت حافظة لكيانها وهيكلها وقوانينها ولم تجرِ عليها عوامل الفناء والانحلال أو التشويه والتحريف، وهو ما لم يحدث في اللغات الأخرى التي دخلها التحريف والإضافة والحذف والإدماج والاختصار، وتغيرت أجروميتها مرة بعد مرة.
آیـــــا می‌دانستید؟ (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ)
وفي اللغة الألمانية القديمة نجد لغة فصحى خاصة بالشمال غير اللغة الفصحى الخاصة بالجنوب، ونجد أجرومية مختلفة في اللغتين، ونجد التطور يؤدي إلى التداخل والإدماج والاختصار والتحريف والتغيير في القواعد، ونفس الشيء في اللاتينية وأنواعها في اليونانية وفي الأنجلوساكسونية، ولهذا اختار الله اللغة العربية وعاء للقرآن؛ لأنه وعاء محفوظ غير ذي عوج، وامتدح قرآنه بأنه {قرآنا عربيا غير ذي عوج}. وحدّث ولا حرج عن غنى اللغة العربية بمترادفاتها حيث تجد للأسد العديد من الأسماء؛ فهو الليث والغضنفر والسبع والرئبال والهزبر والضرغام والضيغم والورد والقسورة... إلخ. ونجد كل اسم يعكس صفة مختلفة في الأسد، ونجد لكل اسم ظلالا ورنينا وإيقاعا. ومن الطبيعي أن يأخذ الفقير من الغني وليس العكس، ومن الطبيعي أن تأخذ اللاتينية والساكسونية والأوروبية واليونانية من العربية، وأن تكون العربية هي الأصل الأول لجميع اللغات، وأن تكون هي التي أوحيت بقواعدها وتفعيلاتها وكلماتها إلى آدم كما قال القرآن: {وعلم آدم الأسماء كلها}. ولكن المؤلفة لا تكتفي بالسند الديني، وإنما تقوم بتشريح الكلمات اللاتينية والأوروبية واليونانية والهيروغليفية، وتكشف عن تراكيبها وتردّها إلى أصولها العربية شارحة ما جدّ على تلك الكلمات من حذف وإدماج واختصار تفعل هذا في صبر ودأب وأناة ومثابرة عجيبة. نحن أمام دراسة أكاديمية وفتح جديد في علم اللغويات تستحق صاحبته الدكتوراه الشرفية من الجامعة والتحية من الأزهر والاهتمام من القارئ الأجنبي والعربي، والالتفات من النقاد والمناقشة الجادة من الأكاديميين؛ حتى لا يقال عن بلادنا إنها لا تقوم ولا تقعد إلا لمباريات الكرة. . من كتاب: عالم الأسرار د. @haltaalam
في اليوم العالمي للغة العربية: أتقدم بالشكر لمن أعاد لألفاظ العربية عند عامة الناس رونقها، ووضع في قوالبها معاني العزة والشرف والكرامة بيسر، وأمتع آذاننا خلال الأيام الأخيرة بخطاباته الشائقة، وجعل الجماهير تتنتظره بلهفة وأشواق وهي لا تعرف منه إلا كلمات وإشارات. @haltaalam
معلومات شتوية: قسم أجدادنا الشتاء إلى قسمين 1 _ اربعينية الشتاء: مدتها 40 يوم تبدأ من 22 كانون الاول وتنتهي في 30كانون الثاني و يقول العرب عن الأربعينية في الأمثال الشعبية (إذا ما عجبكم حالي ببعثلكم السعود خوالي) 2 _ خمسينية الشتاء: مدتها 50 يوم تبدأ من 31 كانون الثاني وتنتهي في 21 آذار والخمسينية مقسومة إلي أربع أقسام تبدأ جميعها بإسم سعد، وجمعها سعود وهي : أ - سعد ذبح ب - سعد بلع ج - سعد السعود د - سعد الخبايا مدة كل سعد 12 يوم و نصف اليوم. سعد ذبح: يبدأ في 31 كانون الثاني وهو كناية عن البرد الشديد الذي يحدث في فترته ويعبر عنه بالمثل الشعبي : سعد ذبح كلبو ما نبح و فلاحو ما فلح و راعيه ما سرح .. سعد بلع: يبدأ في 12 شباط وسمي بلع لأن الأرض تبتلع مائها فيه فتفيض الأنهار وتمتلئ الآبار ويقال المثل: بسعد بلع بتنزل النقطة وبتنبلع. سعد السعود: يبدأ في 25 شباط فيكسر الجو برودته ويميل إلي الدفئ ويقال المثل: بسعد السعود بتدب الماوية بالعود وبيدفى كل مبرود .. سعد الخبايا: يبدأ من 9 آذار تزهر الأشجار و تسرح الحشرات ويدب في الأرض ربيعها، ويقال المثل: بسعد الخبايا بتطلع الحيايا و بتتفتل الصبايا. وهناك المستقرضات: وهي سبعة أيام: آخر أربعة أيام من شهر شباط و أول ثلاثة أيام من شهر آذار وقد سموها بهذا الإسم لإستقراض شهر شباط الذي يعتبر أقصر شهر في العام من شهر آذار كي يطول وقت نزول المطر بإذن الله، وتسمى أيضا ايام العجوز لإنها تقع في آخر الشتاء وفي هذه الأيام يكون البرد في أشده و الأمطار غزيرة ويقول شباط لآذار: ثلاثة منك و أربعة مني لنخلي العجوز تولي. و الأيام الحسوم تبدأ من 11 آذار ومدتها 6 أو 8 أيام وهي أيام برد و ريح شديدة. سقوط الجمرات الثلاثة : تسقط الجمرة الأولى في20 شباط و اسمها جمرة الهواء فيشعر الناس بدفء الهواء والثانية في 27 شباط وإسمها جمرة الماء فيشعر الناس بدفء الماء والثالثة في 6 آذار وإسمها جمرة الأرض فيشعر الناس بدفء الأرض @haltaalam
آیـــــا می‌دانستید؟ (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ)
🛑 هل تعلم أن المصريين يتحدثون الهيروغليفية حتى اليوم؟ ليست شائعة أو نكتة بل حقيقة، فمازال المصريون يتحدثون باللغة المصرية القديمة، المعروفة مجازا بالهيروغليفية، وإن كانت الهيروغليفية أحد الخطوط وليست لغة، وأصبحت مفردات المصرية القديمة ضمن لهجتهم العامية التي يتوارثها الأجيال. الكلمات التي يتحدث بها المصريون في لهجتهم العامية هي كلمات قديمة كان يستخدمها الفراعنة في مصر القديمة، حيث ظهرت لأول مرة في مخطوط رسمي ما بين عامي 3300 قبل الميلاد و3200 قبل الميلاد، وسميت بالهيروغليفية لأنها تعني بالإغريقية "نقش مقدس"، وفيها استخدمت الرموز لتعبر عن الأصوات. وفي عصر الفراعنة استخدمت الهيروغليفية لنقش وزخرفة النصوص الدينية، وظلت لغة كتابة متداولة حتى القرن الرابع الميلادي، حين تم فك رموزها بمساعدة الكشف الأثري لحجر رشيد على يد الفرنسي شامبليون. الكلمات التي مازال يستخدمها المصريون حتى اليوم دون أن يعلموا أن أصلها يرجع للمصرية القديمة كثيرة ومتعددة، مثل "مم" وتعني الأكل والطعام. و"إمبو" وتعني الشرب، وفي الصعيد يقولون "تح يابوي"، و"تح" أتت من الكلمة المصرية القديمة "اتح" وتعني شد أو اسحب، و"روح تف ونف بعيد" والتف هو صوت البصق، والنف هو صوت مخاط الأنف. وتعني كلمة "كخة" القذارة، وكلمة "تاتا تاتا" في الهيروغليفية امشِ، وكلمة البعبع المأخوذة من كلمة بوبو هي اسم لعفريت مصري مستخدم في تخويف الأطفال. وهناك مصطلحات شعبية مثل كلمة "شبشب" وأصلها سب سويب، ومعناها مقياس القدم، وتعني كلمة "مدمس" الفول المستوي في الفرن، ويعود أصلها لكلمة "متمس" الهيروغليفية، ومعناها إنضاج الفول بواسطة دفنه في التراب. وفى موسم الشتاء يقول المصريون "يامطرة رخي رخي"، وكلمة "رخي" هيروغليفية معناها "انزل"، وهناك كلمات أخرى يتداولونها وهي في الأصل هيروغليفية، مثل كلمة "نونو" وتعني الوليد الصغير، و"مكحكح" وتعني "العجوز المشيب"، و"بطح" يعني ضربه في الرأس وأسال دمه. ومن الكلمات التي يستخدمها المصريون حتى الآن، كلمة "طنش" التي تعني لم يستجب، و"ست" وتعني امرأة، و"خم" وتعني خدعة، وكلمة "ياما" وتعني كثير، وكلمة "مقهور" ومعناها حزين، و"هوسة" و"دوشة" ومعناهما ضجيج وصوت عالٍ، و"كركر" تعني ضحك كثيرا، وكلمة "كاني وماني" وهي اللبن والعسل في الهيروغليفية. @haltaalam
من مخطوط نادر: يذكر تقسيم أسماء الشهور: أسماء شهور العرب العادية الجاهلية والتبابعة وحمير.... @haltaalam