eitaa logo
هم افزایی شهدایی
158 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5هزار ویدیو
72 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 کتاب «راز درخت کاخ» از آثار پرفروش نشر شاهد و نتیجه گفت وگو و حاصل خاطرات مادر "" است. 🌷«زینب کمایی» شهیده ای ۱۴ ساله است که تنها به جرم داشتن حجاب و شرکت در راه‌پیمایی علیه بدحجابی مورد خشم منافقین قرار گرفته و در شب اول فروردین سال ۱۳۶۱ وقتی از مسجد بازمی‌گشت، منافقین او را ربودند و با گره زدن چادرش او را خفه کردند و به شهادت رساندند. پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون ۳۶۰ شهید عملیات «فتح المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. 📗 کتاب «» به همت خانم معصومه رامهرمزی نوشته شده و به دليل استقبال خوب مخاطبان، از ابتدای انتشار آن تاکنون چهار مرتبه توسط نشر شاهد تجدید چاپ شده است. این کتاب روایتی جذاب و خواندنی از سرگذشت یکی از شهدای دانش‌آموز کشور است و بيانگر سبك زندگي يك نوجوان مسلمان و انقلابی است که میتواند الگویی برای تمام نوجوانان و مخصوصا دختران این سرزمین باشد. عجل لولیک الفرج ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
3.mp3
4.26M
🎧 📗 راز_درخت_کاج "خاطرات مادر شهیده زینب کمایی" قسمت 3⃣ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
پنجشنبه ها بساط دلتنگیم را حوالی کوچه ی "انتظار" پهن می کنم سبدِ شعرم را پُر از یاس تو میکنم چشمانم را میدوزم ته کوچه ی آمدنت شاید بیایی من و شعرم اینجا میمانیم دَم و باز دَم من شده انتظار و دلتنگی "تو" 🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📜 پاسخ مسابقه هم افزایی شهدایی (شماره ۱۲ ) شهیدی که قرض تفحص کننده خود را داد 🌷شهید سید مرتضی دادگر درمزاری🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
آیین‌دل‌تو‌مهࢪبانیست‌شھیـد درسینه‌بهـار‌جاودانیست‌شھیـد هرلحظھ‌ نگاهت‌به‌دلم‌مے‌گوید عشق‌تو‌دلیل‌زندگانیسـت‌شھیـد✨ فعالیت امروزکانال به یاد وطن ابوالفضل خمر 🌹 عاقبت همتون ختم بخیروشهادت ان شاءالله ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
.......... 🌹🤲✨ سلام صبحتون بخیر این کانال شهید الله کرم خواستید تشریف بیارید تونستید هم کانال شونو نشر بدید خود اقا جواد نگاه ویژه داره 🙏🌹 @shahid_allahkaram ࿇ ══━━✥◈✥━━══ ࿇
.......... 🌹🤲✨ سلام صبحتون بخیر این کانال رسانه شهداست خواستید تشریف بیارید تونستید هم نشر بدید نگاه ویژه شهدا نصیبتون 🙏🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید مرتضی دادگر درمزاری🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📗 کتاب «راز درخت کاخ» از آثار پرفروش نشر شاهد و نتیجه گفت وگو و حاصل خاطرات مادر "" است. 🌷«زینب کمایی» شهیده ای ۱۴ ساله است که تنها به جرم داشتن حجاب و شرکت در راه‌پیمایی علیه بدحجابی مورد خشم منافقین قرار گرفته و در شب اول فروردین سال ۱۳۶۱ وقتی از مسجد بازمی‌گشت، منافقین او را ربودند و با گره زدن چادرش او را خفه کردند و به شهادت رساندند. پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون ۳۶۰ شهید عملیات «فتح المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. 📗 کتاب «» به همت خانم معصومه رامهرمزی نوشته شده و به دليل استقبال خوب مخاطبان، از ابتدای انتشار آن تاکنون چهار مرتبه توسط نشر شاهد تجدید چاپ شده است. این کتاب روایتی جذاب و خواندنی از سرگذشت یکی از شهدای دانش‌آموز کشور است و بيانگر سبك زندگي يك نوجوان مسلمان و انقلابی است که میتواند الگویی برای تمام نوجوانان و مخصوصا دختران این سرزمین باشد. عجل لولیک الفرج ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
4.mp3
11.03M
🎧 📗 راز_درخت_کاج "خاطرات مادر شهیده زینب کمایی" قسمت 4⃣ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید مرتضی دادگر درمزاری🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید سید مرتضی دادگر درمزاری🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید مرتضی دادگر درمزاری🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرزند ایران، روی دستان مردم ایران ▪️تشییع باشکوه شهید «جانی بِت اوشانا» از شهدای آشوری دفاع مقدس در تهران ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
هم افزایی شهدایی
🎥 فرزند ایران، روی دستان مردم ایران ▪️تشییع باشکوه شهید «جانی بِت اوشانا» از شهدای آشوری دفاع مقدس
۱۴ قرن بعد از واقعه عاشورا از عمق خاک وطن که صحنه نبرد با اهریمن بود، استخوان‌هایی بیرون زد.. و دوباره پیکری بازگشت.. اما قصه این تابوت با بقیه فرق داشت.. یک جوان مسیحی.. گویی وهب نصرانی دیگری برای حفاظت از اسلام و خیمه امام حسین برخواسته بود.. شهید جان بت اوشانا ثابت کرد که دفاع از جبهه حق، بصیرت می‌خواهد. بصیرتی مثال زدنی مثل وهب! میخواهد عاشورای ۶۳ هـ.ق در کنار نهر فرات باشد یا اسفندِ ۱۳۶۳ در شرق رود دجله.. ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌷شهید سید مرتضی دادگر درمزاری🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران. علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به وهمراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم. یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. دلمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه… تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد. آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم. بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضی‌دادگر… فرزند سید حسین اعزامی از ساری… گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من…. کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم. قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند. با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم. “این رسمش نیست با معرفت ها…ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم….راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم. دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید… بی ادبی و جسارتم را ببخشید…» وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد. جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز…؟ نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم. به کارت شناسایی نگاه کردم، شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری.. وسط بازار ازحال رفتم. صبح زود رفتم منطقه . يكي از دوستان كه خيلي كم حرف بود آنروز به من پيله كرده كه اقا سيد چي شده ؟ گفتم هيچي . چرا امروز اينهمه به ما پيله كردي ؟ خيلي تاكيد كردم . گفت : سيد ديشب سحر خواب ديدم شهيد دادگر در عالم خواب بهمن گفت : به سيد سلام برسان بگو از ما خواستي كمكت كرديم چرا هنوز ناراحتي ؟ ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. 🌷شهید سید مرتضی دادگر درمزاری🌷 🌹شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🌱✨… 🌹بـــسم ربـــ الشهدا و الصدیقین به نیابت از آقامون امام زمان( عج) و نائب بر حق ایشون ، امام خامنه ای( مدظله العالی) و تمامے شهداے گرانقدر از صدر اسلام تا کنون ، و تمامی اموات و پدر مادرهای شهدا که در جمع ما نیستند . و تمامی عزیزان راه دور و نزدیک و " شرکت کنندگان " و " برندگان " و " تمامی عزیزانی که در کار مسابقه شهدایی شرکت و تلاش نموده اند. زیارت آقا احمد بن موسی علیهماالسلام و شهدای حمله تروریستی شیراز ✨ را بجا می آوریم ، قربة الی الله. اللَّهُمَ صَّلِ علی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد🌹 💠 امروز جمعه - ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ۷ شوال ۱۴۴۴ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯