eitaa logo
*هم افزایی شهدایی*
155 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
77 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺اخلاق مَداری 🌸پدر شهید نقل می‌کنند:ادب و نزاکت مصطفی زبانزدِ عامّ و خاص بود.همیشه هرچیزی که بهش می‌گفتم،فقط با کلمه "چشم" قبول می‌کرد؛حتی موقعِ گرفتنِ حقوق ماهیانه‌اش بااینکه ناچیز بود ولی بنا به رسم محلی پیش پدرش می‌آورد و به من تعارف می‌کرد.مصطفی همیشه خوش‌اخلاق و خوش‌خُلق و خو بود و رفتارش با مردم توأم با مهر و محبت بود. 🌷شهادت ... پایان نیست آغـــــاز است تولـ🎂ــدی دیگر است در جهانی فراتر از آنڪه عقل زمینی بہ ساحت قدس آن راه یابد 💐 🕊 🌻🎀💖🍰 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌼همرزم شهید نقل میکنند:باحامد زیاد ماموریت رفتم.شایدنزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛هروقت که باهم همسفر میشدیم،میدیدم حامد هرشب بعد از اینکه ازعملیات میومدیم،قبل از خواب یهو غیبش میزد! 🦋میرفتم ومیدیدم یه گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود،مشغولِ خوندنِ قرآنه!بهش گفتم:حامدجون!خیلی بهت دقت کردم!تو این همه ماموریت،هرشب میری یه گوشه وقرآن میخونی! 🌼گفت:ببین داداش!قرآن رو بخون حتی شده شبی یه‌صفحه!اونوقته که تأثیرش روتو زندگیت میبینی!این پیوسته‌ قرآن‌ خوندن مسیر آدم رو مشخص وعاقبت بخیرت میکنه!نیازی نیست آنقدر بخونی که خسته بشی!توبخون!شبی یه‌صفحه ولی بخون حتما! 🦋بعدهاکه حامد شهید شد،وسایل توی جیبش رو‌که درآوردم،وقتی دیدم ترکش‌ ها تمام وسایلش روسوراخ کرده بود، بگذریم.ازلحظه شهادتش به بعدتصمیم گرفتم قرآن روبخونم!حتی یه صفحه! 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تو خلق شده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌺 🌺 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
✍شهید حاج احمد غلامی دهم آذر۱۳۵۶ در روستای خوش ییلاق شهرستان آزاد شهر در خانواده مذهبی که پدربزرگ ایشان نیز که به لقب آخوند معروف بودند، متولد شد.دارای سه برادر و سه خواهر بودند و با اینکه پسر سوم خانواده و فرزند سوم بودند،از همان کودکی مسئولیت پذیر بودند و تا زمان ازدواج نیز مسئولیت سروسامان دادن خواهران و برادرانش را داشتند و حتی به همین خاطر دیرتر از برادر کوچکشان ازدواج کردند.سال۸۳ازدواج کردند و سال ۸۵اولین فرزندشان به دنیا آمد، وی دارای دو دختر به نام های ملیکا و متینا می باشد. 💐در۳اردیبهشت ماه۱۳۹۶در نبرد با نیروهای تکفیری در منطقه تَل تَرابیع سوریه در حال جستجوی همرزم جامانده خود بود که ناگهان مورد هدف تروریست‌ های تکفیری قرار گرفت و به فیض شهادت نائل گشت. 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تـو خلـق شده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌷 🕊 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 🌟برادر شهید شخصیت حاج جاسم را این چنین توصیف می‌کند:«احترام زیادی برای من که برادر بزرگترش بودم قائل بود،می‌توانم بگویم که وی من را به‌عنوان پدر احترام می‌کرد.جاسم انسانی افتاده حال،متواضع،خوشرو،خوش اخلاق و جذاب بود،با هر شخصی از هر تیپ و سلیقه‌ای که مواجه می‌شد خوش برخورد و خوشرور بود.من در تشییع پیکر برادر شهیدم دوستانی از تهران،کرج،نیشابور و شهرهای دیگر دیدم که هم از اخلاق و رفتار این شهید تعریف می‌کردند. 🌼آقای رحیمی‌منش از بچه‌های نیروی انسانی تهران به من می‌گفت هر جایی که حاج جاسم حضور داشت خیال ما از آنجا راحت بود 💐بگرفت آب و رنگ  ز فیضِ حضور تــو هـر گل در این چمـن ڪہ سزاوار دیدن است ...🌟 🌷 🕊 🎉🎊💞🍰 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 🌺همسر شهید نقل میکند:مسلم با وجود مشغله کاری زیاد رفتن به دعا ندبه و نماز جمعه را ترک نمی کردند.بیشتر مواقع صبح های جمعه سه نفری به دعای ندبه در مهدیه اصفهان می رفتیم و بعد از آن محمد مهدی را به کلاس شنا می برد و بعد از کلاس به نماز جمعه می رفتیم 🌻همیشه طبق برنامه عمل می کرد بعد از ظهر به پارک می رفتیم و وقتی میگفتم امروز را استراحت کن،شهید مسلم خیزاب در جوابم می گفتند:خدا من را خادم شما قرار داده است. ‍   💐قلم می گیرم و . . . غرق نگاهت میشوم آخر نگاهـم ڪن ڪہ بنویسم غزلـــهـای دو چشـمت را✨ 🌷 🕊 🎂🎀🎉🎊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 🌺همسر شهید نقل می کند:آقا سعید عاشق نماز 📿و انجام واجبات بود همیشه اول وقت نماز می خواند و دائم الوضو  بود.گاهی به او می گفتم که چقدر وضو می گیری؟!می گفت پیامبر ما فرموده:هر کس با وضو از دنیا برود شهید خواهد بود پس من همیشه وضو می گیرم.می گفت وضو نور است اگر مرتب وضو بگیریم میشود نور علی نور و میخندید.مرتب از ثواب های دائم الوضو بودن می گفت.گاهی که از هوش بالا و تمرکز زیادش متعجب می شدم! 🌸آرام بهم می گفت از آثار و برکات دائم الوضو بودن است.آقاسعید عاشق رسیدن به خدا بود و هر کاری برای این وصلت انجام می داد.بیشتر اوقات به نماز جمعه می رفت و علی آقا فرزند بزرگمان را نیز با خود می برد. 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تــو خلـق شـــده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌺 🌺 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 🌸شهید علیرضا قنواتی همیشه می گفت:وقتی حضرت یوسف را برای فروش به بازار برده‌فروش‌ها آوردند،عده‌ای برای خرید ایشان به صف ایستادند،در میان آنها مرد فقیری بود.به او گفتند تو برای چه اینجا ایستادی؟تو که پول خرید یوسف را نداری.مرد فقیر گفت:من پولی برای خرید یوسف ندارم اما اینگونه حداقل نامم درلیست خریداران یوسف ثبت می‌شود. 💐حالا حکایت بچه‌های رزمنده مدافع حرم هم همین است،اگر شهید نشوند لااقل اسم شان در لیست مدافعان حرم حضرت زینب(س)ثبت خواهد شد.ما هم به این نیت راهی شدیم. ✍راوی:همرزم شهید 🌹شھیـدها هم 🎀متولد می شوند مثـل مـــا ؛ اما مثل ما نمی‌میرند برای همیشه زنده می‌مانند مثل تو ای شھیـد . . .🕊 🌷 🕊 💝🎊🎉🎂 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌺 🌻بعد از صرف نهار،بلافاصله با برادران "ر” ، "م”  و "ر”،با ماشین گردان امام حسین(ع)به سمت رشت حرکت کردیم. آنجا بچه های زیادی بودند از رسمی گرفته تا بچه های بسیجی که ثبت نام کرده بودند.ما به نیروی انسانی لشکر رفتیم و برخی از مدارک جا مانده را به آنها دادیم و سپس به همراه برادران دیگر به حسینیه رفتیم.سردار در حال صحبت بود.ما به ستون در صف بندرانزلی قرار گرفتیم.سردار مطالبی در مورد اعزام به سوریه مطرح نمودند و گفتن که برای هرکس که تماس گرفته شد او می تواند بیاید و اگر تماسی حاصل نشده پس اعزام نمی شود. 🌷شب به بچه ها زنگ زدم و موضوع را گفتم و از آنها خداحافظی کردم.به مادرم هم زنگ زدم و گفتم که دو ماهی نیستم و به زیارت می روم و نگفتم که کجا.بچه ها بخصوص دخترها منظور دخترم و عروسهام همگی تعجب کرده و اظهار ناراحتی می کردند.همسرم سعی می کرد که خود را صبور نشان دهد ولی از قیافه اش می شد فهمید که نگران است. 🌷 🕊 🌼🎂❣⭐️ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
❇️ ♻️خیرات ثلث اموال 🌟خواهر شهید نقل می کند:هادی از خیّرینی بود که هر ساله مبالغی را به مؤسّسه‌ای خیریه کمک می‌کرد.غیر از آن، اجناسی را برای بچه‌های بی‌سرپرست تهیه می‌کرد و در اختیار مؤسسه می‌گذاشت. 🌟قبل از شهادتش آنقدر هدیه مناسب دختر بچه‌ها خریده بود که مسئولان مؤسسه می‌گویند هر چه توزیع می‌کنیم، تمام نمی‌شود.شهید هادی زاهد وصیت کرده است که ثُلث اموالش را صرف محصّلان و دانش‌آموزان مستمند کنند. 🎊هادی عزیز میلاد توست و مــــــا باز ؛ ڪبوتر عشق‌مان را در آسمـانِ خیـال تو پــــــرواز می دهیم ؛ سالهاستــ ڪبوتــرمان جلد مهربـانیت شده است . . .🕊 💐 🕊 🌼🎂💞🎈 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 🌸مادر شهيد از كودكيهای حاج حميد رضا و نحوه تربيتش میگويد: من وقتی به او شير ميدادم سعی ميكردم با وضو باشم.بزرگ‌تر هم كه شد هميشه مراقب بودم با دوستان ناباب همكلام نشود.هر جا ميرفت مراقب بودم و حتی يکبار ناراحت شد و گفت من كه دختر نيستم تعقيبم ميكنی.انصافاً خودش هم ذات خيلی خوبی داشت و بچه خاصی بود.از هشت يا ۹ سالگی نمازهايش📿را میخواند و به پيراهن سفيد خيلي علاقه داشت. 🌻يكبار از من خواست برايش پيراهن سفيد بخرم تا در مناسبتها بپوشد.من هم بيرون رفتم و پيراهن را تهيه كردم.وقتی به خانه آمدم ديدم نمازش را خوانده و مشغول قرائت قرآن است.معنويت خاصی گرفته بود و براي اينكه حال وهوايش را به  هم نزنم،پيراهن را كنارسجاده و قرآنش گذاشتم. 💐امروز روز میلاد توست ...🎀💖 🍃و ما تمام دلتنگی‌هایمان را بہ جایِ تو در آغوش می‌ڪشیم چقدر جایت میان ماخالیست ...🌸 🌺 🌺 🎊🎂 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟 💐آخرین بار با همسرش به خانه ما آمد و با هم روی مبل نشستند.ابتدا یک نامه‌ای در دست من گذاشت و گفت این به امانت پیش شما. وصیتنامه‌اش بود.بعدهم گفت:من میخواهم راهی شوم.جبهه است و هزار ویک اتفاق.شایداین سفر آخرم باشد.بروم و برنگردم.اگر رفتم و شهید شدم همسرمن جوان است احتمال دارد بخواهدزندگی آزادی داشته باشد شاید بخواهد ازدواج کند.رهایش کنید تا برود دنبال زندگی‌اش. 🌷اما نگهداری از سیدحسین فرزندم بر شما واجب است.تنها دارایی من در این دنیا فرزندم است که شما باید از او نگهداری کنید.من گفتم مادرجان خودت میایی و از بچه‌ات نگهدارے میکنی.گفت دنیاحیات و ممات است باید وصیت کنم.بعدگفت مادرجان فرزندم راهمان طور که من را تربیت کردی و به جامعه تحویل دادی پرورش بده که هم خودت هم مردم و هم انشاءالله خدا از او راضےباشد.در اولین فرصت قرآن به ایشان بیاموز و به حوزه بفرست تا خادم دین اسلام شود.میخواهم پسرم جانشین من باشد.من راضی نیستم فرزندم را از خودتان دور کنید. ✍به نقل از‌:مادرشهید 🌷 ناجی🕊 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
اول وقت 🌷خطاب شهید محراب، آیت الله دستغیب به آن برادر بسیجی در جبهه : 🔻منِ دستغیب، حاضرم یکجا، ثواب هفتـاد سال نمازهای واجب، نوافـل،حد روزه هـا، تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تـو . . . . در عـوض، ثواب آن دو رکعت نمـازت که در میدان جنـگ، بدون وضـو، پشت به قبـله، با لباس خـونی و بدن نجـس خوانده ای را از تـو بگیـرم. !!! ◇ آیـا حـاضر به چنـین معـامله ای هستی؟!» هدیه محضر همه شهدا صلوات م ‌التماس دعا 🌷