eitaa logo
*هم افزایی شهدایی*
155 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
77 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊 💐همسر شهید نقل می‌کند:عزت‌الله نسبت به حرام و حلال و رزق و روزی حلال، حسّاسیّت خاصّی داشت.خاطرم هست در سفری که به مشهد رفته بودیم، آقای سلیمانی ماشین را در پارکینگی پارک کرده بود و۵۰۰تومان هزینه پارکینگ را کمتر داده بود. حدود۱۰۰کیلومتر از مشهد دور شده بودیم که متوجه این موضوع شد و دوباره به مشهد برگشتیم و پول پارکینگ را پرداخت کرد. 🌷او به خمس و زکات هم بسیار اهمیت می‌داد.زمانی که در جمع خانواده بودیم، تاکید داشت که خمس‌مان را پرداخت کنیم تا مال‌مان حلال باشد.او حتی برای انجام کارهای خیر نیز پیش‌قدم بود. 🥀🕊دیر یا زود فرقی ندارد لایق شهـــادت کہ باشی هـر زمان کہ باشد خریدارت میشوند 🌹 الله_سلیمانی 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌴فرزند شهید نقل می کنند:پدرم سال ۱۳۶۱ عضو سپاه پاسداران شده بود.بار‌ها به جبهه رفته و جانباز ۲۵ درصد بود. شیمیایی هم بود اما پیگیر پرونده جانبازی‌اش نمی‌شد.موج‌گرفتگی هم داشت.وقتی اثرات موج بروز می‌کرد آن لحظه معلوم نبود چه کار می‌کند.هیچ‌چیز یادش نمی‌ماند.نمی‌گذاشت این صحنه‌ها را ببینیم.بعد از اینکه حالش خوب میشد، می‌گفت:ببخشید شما را ناراحت کردم. 💐از مهم ترین ویژگی‌‌های بابا یکی این بود که دائم‌الوضو بودند؛هیچوقت بدون وضو بیرون نمی‌رفتند.نماز📿اول وقت را هم ترک نمی‌‌کردند و سحرگاهان ما با صدای قرآن ایشان از خواب بیدار می‌شدیم.هرروز بعد از نماز صبح سوره اَلرّحمن را قرائت می‌‌کرد.هنوز هم صدایش در گوشم هست. 🥀🕊دیر یا زود فرقی ندارد لایق شهـــادت کہ باشی هـر زمان کہ باشد خریدارت میشوند 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐سردار سلیمانی پشت تریبون رفت و با صدای بغض‌آلود گفت: «شهید محمد جمالی،بسیجی هشت سال دفاع مقدس بود.بعد جنگ هم مثل یک بسیجی زندگی کرد.اگر از اتوبوس شهادت جنگ هشت‌ ساله ماند،خودش را به اتوبوس شهادت سوریه رساند.»😭 🌷حاج قاسم،با دفتر رهبر انقلاب تماس گرفت و اجازه خواست تا انگشتری را که امام خامنه‌ای به او هدیه داده بودند،در قبر حاج محمد بگذارد.کفشهایش را بیرون آورد و وارد قبر شد.حدود پانزده دقیقه در قبر بود.دهان حاج محمد را باز کرد و انگشتر را زیر زبانش گذاشت.بعد پای قبر حاج محمد آمد و گفت به نیابت از تمامی رزمندگان لشکر ۴۱ثارالله کف پای حاجی را می‌بوسم.وقتی هم که سنگ لحد را گذاشتند و خاک بر روی قبرش می‌ریختند،حاج قاسم تربتی را که از کربلا آورده بود،به روی قبرش که در نزدیکی قبر شهیدان سیدمحمد رضی جاوید موسوی و«سیدرضا جاوید موسوی»بود و حاج محمد هر وقت به بهشت زهرا میرفت لحظاتی بالای آن قبرها می‌نشست و با شهیدان جاوید موسوی صحبت میکرد ریخت. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸   💐همسر شهید نقل میکند: سال ۸۹ حج تمتع مشرف شدیم.حاج علی محمد قربانی باهماهنگی بعثه مقداری اقلام فرهنگی مثل کتاب دعا،جاکلیدی و تسبیح برای تبلیغ بین مسلمانان سایر کشورها همراه آورده بود.ما مدینه اول بودیم.از صبح از حاجی بی‌خبر بودم.هم اتاقی‌هایش هم از او خبر نداشتند.خیلی نگران شدم.تا اینکه بعد ازچند ساعت بی‌خبری آمد.پرسیدم:«کجا بودی؟نگران شدم.» 🌷شهیدحاج علی محمد قربانی گفت: «اطراف بقیع داشتم بایک جوان سودانی صحبت می کردم وبه او یک صحیفه سجادیه هدیه دادم.که مأموران وهابی آل‌سعود متوجه ما شدند.سریع او را رد کردم تا اتفاقی برایش نیفتد ومأموران من را دستگیر کردند وبعد از کلی بازجویی ومشت ولگد چون مدرکی به دست نیاوردند من را رها کردند.»وقتی این قضیه را تعریف کرد من خیلی ناراحت شدم واشکم جاری شد.حاجی گفت:«چرا گریه میکنی؟مگر ما برای اسلام چه کردیم؟اهل بیت جان عزیزشان را برای اسلام داده‌اند.حالا ما چند مشت ولگد خورده‌ایم چیزی نیست.» 🌷 🕊 🎀🎊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
📝فرازهایی‌از 🌼برادران و خواهران گرامی! پیرو ولایت باشید هرچند از لحاظ دنیوی به ضرر شما باشد ولی بدانید اجر دنیا و آخرت دارد. پُست و مقام امور دنیوی شما را فریب ندهد. پیرو ولایت یعنی پیرو حضرت صاحب‌الامر و الزّمان، یعنی پیرو امر و مطیع فرمان الهی. 🌼مسجد، نماز جمعه و جماعات، مخصوصاً نماز اول وقت، قرائت روزانه قرآن کریم با معنی را ترک نکنید! با جماعت باشید که دست خدا با جماعت هست! 🌼زیر بار ظلم نروید! چون اول خود شما در دنیا و آخرت ضرر می‌کنید؛ چون اگر شما مظلوم واقع نمی‌شدید، ظالم ظلم نمی‌کرد. طبق روایات خداوند از شما سؤال می‌کند. 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تــو خلـق شـــده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌷 🕊 🎊💟 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌾غروب که از کار برمیگشتیم خسته بود.یک ساعت استراحت می کرد و نماز📿می خواند.بعد پا میشدیم غذا و وسیله ای بود جمع میکرد خانواده شهدا را شناسایی کرده بود آدرس ها شون رو در آورده بود و خانواده کسانی که پدرشان را از دست داده بودن بی سرپرست بودن می برد به آنها می داد و این بچه های شهدا رو نوازش می کرد. 💐خیلی با ابو رشید(لقب شهید رشوند) انس گرفته بودند.یک خانواده جانباز قطع نخاع رفتیم که خدا بهشون تازه بچه داده بود و اوضاع خانواده خوب نبود چون پدر خانواده قطع نخاع بود  ابو رشید قنداقه بچه را گرفت در گوش بچه اذان گفت و پنجاه لیر در قنداق بچه گذاشت و گفت:ما رسم داریم در ایران که یک هدیه بدهیم.دادیم و برگشتیم و در راه برگشت ابو رشید آنقدر گریه کرد. در این مدت که ابو رشید در منطقه بود مردم و اهالی آنجا به ابو رشید وابسته شده بودن.ابو رشید آدم خستگی ناپذیری بود. ✍به نقل از:همرزم شهید 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐فرزند شهید نقل میکند:مادر و پدرم عاشق هم بودند.پدرم در کارهای خانه خیلی به مادرم کمک میکرد.در خانه غذا درست میکرد و ظرف می‌شست.عموی من هم در دوران هشت‌سال دفاع‌مقدس شهید شده است.مادربزرگم که پیش از این هم مادر شهید بود،طبقه‌ی بالای خانه‌ی پدرم زندگی میکرد.صبح به صبح،پدرم میرفت بالا،برایش نان داغ می‌برد.گاهی خم میشد روی پای مادرش و پای مادربزرگم را می‌بوسید. 🌷دست همه را میگرفت.هر کسی به او بدی می‌کرد میگفت:«اشکالی ندارد،شما خوب باشید».هرکسی زنگ میزد و میگفت:«آقای عباسی!گره به کارمان افتاده»،پدرم دستش را میگرفت و هر کمکی از دستش برمی‌آمد،انجام می‌داد. پدر در فکرِ رفتن به سوریه نبود اما یک خواب باعث شد برود‌.خواب دیده بود که یک راه سبزی‌است وهمه دارند میروند که انتهایش به حرم حضرت زینب میرسد. آنجا دوستانش را که شهید شده بودند، دیده بودکه به اوگفته بودند"حاج منصور جا نمانی"! 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌾دل حاج رضا از پیش ‌رویِ تکفیری ها به سمت حرم عقیله بنی‌هاشم خون بود. همیشه ناراحت و نگران بود،تا اینکه یک شب خواب دیده بود که مرگش به شهادت ختم می‌شود.اما اینکه کجا و چگونه برایش مشخص نبود. 💐حاج رضا از درد پاهایش رنج می‌برد و از طرفی هم ۵۸ سالش بود و با این شرایطی که او داشت از لحاظ سنی یک سری محدودیتهایی برای سوریه رفتن برایش به‌ وجود می‌آمد.تصمیم حاج رضا برای رفتن به سوریه برای ما نه تعجب برانگیز بود و نه یک تصمیم جدید.باتوجه به روحیات و خلقیات حاجی،هر لحظه گرفتن تصمیم‌ های انقلابی و اعتقادی را از ایشان پیش ‌بینی می ‌کردیم. 🌷وقتی همرزمان و دوستانش از او می پرسیدند که چرا با این سن و سال می خواهی به سوریه بروی؟حاج رضا جواب میداد:برای لبیک به ندای ولی امرم و من حاضرم به فرمان ایشان، حتی جان خود را هم فدا کنم. ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 رضا_ملایی 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💌 🎈پدرم سال۱۳۶۱ عضو سپاه پاسداران شده بود. بار‌ها به جبهه رفته و جانباز ۲۵درصد بود. شیمیایی هم بود اما پیگیر پرونده جانبازی‌اش نمی‌شد. موج‌گرفتگی هم داشت. وقتی اثرات موج بروز می‌کرد، آن لحظه معلوم نبود چه کار می‌کند! هیچ‌چیز یادش نمی‌ماند. نمی‌گذاشت این صحنه‌ها را ببینیم. بعد از اینکه حالش خوب می‌شد، می‌گفت: ببخشید شما را ناراحت کردم. 🎈از مهم ترین ویژگی‌‌های بابا یکی این بود که دائم‌الوضو بودند؛ هیچوقت بدون وضو بیرون نمی‌رفتند. نماز اول وقت را هم ترک نمی‌‌کردند و سحرگاهان ما با صدای قرآن ایشان از خواب بیدار می‌شدیم. هرروز بعد از نماز صبح سوره اَلرّحمن را قرائت می‌‌کرد. هنوز هم صدایش در گوشم هست. ✏️راوی:فرزند شهید 🌹شھیـدها هم 🎀متولد می شوند مثـل مـــا ؛ اما مثل ما نمی‌میرند برای همیشه زنده می‌مانند مثل تو ای شھیـد . . .🕊 🌷 🕊 💝🎊🎉🎂 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🌺 🌻بعد از صرف نهار،بلافاصله با برادران "ر” ، "م”  و "ر”،با ماشین گردان امام حسین(ع)به سمت رشت حرکت کردیم. آنجا بچه های زیادی بودند از رسمی گرفته تا بچه های بسیجی که ثبت نام کرده بودند.ما به نیروی انسانی لشکر رفتیم و برخی از مدارک جا مانده را به آنها دادیم و سپس به همراه برادران دیگر به حسینیه رفتیم.سردار در حال صحبت بود.ما به ستون در صف بندرانزلی قرار گرفتیم.سردار مطالبی در مورد اعزام به سوریه مطرح نمودند و گفتن که برای هرکس که تماس گرفته شد او می تواند بیاید و اگر تماسی حاصل نشده پس اعزام نمی شود. 🌷شب به بچه ها زنگ زدم و موضوع را گفتم و از آنها خداحافظی کردم.به مادرم هم زنگ زدم و گفتم که دو ماهی نیستم و به زیارت می روم و نگفتم که کجا.بچه ها بخصوص دخترها منظور دخترم و عروسهام همگی تعجب کرده و اظهار ناراحتی می کردند.همسرم سعی می کرد که خود را صبور نشان دهد ولی از قیافه اش می شد فهمید که نگران است. 🌷 🕊 🌼🎂❣⭐️ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 🌾همسر شهید نقل میکند:حاج محسن سرکشی از خانواده های رزمندگانی که در سوریه بودند را انجام میداد.حاج محسن با حضور در منزل همکاران از نزدیک به مشکلات آنان رسیدگی میکرد و رابطه ای عاطفی با فرزندان آنها برقرار می نمود. 💐حاج‌محسن از اینکه همکارانش را به سوریه میفرستاد و خودش نمی توانست برود بسیار ناراحت بود،به طوریکه اگر یکی از آنها شهید یامجروح میشد بسیار ناراحت و غمگین بود. وقتی خانواده شهیدعزیزآبادی برای وداع باشهید به مسجد آمدند او به آنجا نرفت و وقتی از او سوال کردند که چرا داخل مسجد نمی رود گفت که عذاب وجدان دارد از اینکه همرزمانش به سوریه میروند و شهید میشوند و او نمیتواند همراهشان باشد. 🌷حاج‌محسن عاشق روضه حضرت زهرا (س)بود.درست یک هفته قبل از اعزامش به سوریه نامه ی سهمیه قطعه اےدرگلزار شهدا را از طرف بنیاد شهید دریافت کردچ وبه من گفته بود که دوست دارد حال که از من و فرزندانش دل کنده و به سوریه میرود شهید شود و به آرزوی دیرینه خود برسد. 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
شهادت مُزد زندگی مجاهدانه است... مجاهد خستگی‌ناپذیر پیشکسوت جهاد و شهادت "سردار محمدهادی حاج‌رحیمی" معاون هماهنگ کننده‌ی نیروی قدس (جانشین سردار شهید محمدرضا زاهدی) در جنایت حمله هوایی صهیونیست‌ها به کنسولگری ایران در دمشق سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.