eitaa logo
حامد کمالی | زاویه دید!
264 دنبال‌کننده
479 عکس
67 ویدیو
3 فایل
زاویه دید یا همان نقطه دید( Point Of View) چیزی است که جهت و نگرش ما به مسائل را می‌سازد. یک مطلب فقط محتوا نیست؛ یک جهت‌گیری خاصی بر آن حاکم است و جهت‌گیری به (P.O.V) نویسنده بستگی دارد. 🔺یادداشت‌های حامد کمالی اردکانی🔺 ارتباط با نویسنده: @hkamaly
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ کدام حسین؟! با همه گستردگی مراسم ها و محافل عزاداری سیدالشهداء و بساط اشک و فیض و رحمت -که اصل وجود آنها بسیار جای شکر دارد- بنظر می رسد طرح این سوال جدی است که برای کدام امام حسین ع می کنیم؟ دقیقا این سوال را بخاطر این باید پرسید که تکلیف گریه روشن شود. چون تجلی عاطفه انسان هاست و این مهم است که چه شناختی قرار است با عاطفه گره بخورد و میدانیم که وقتی چیزی با گره خورد، در روح تثبیت می شود و منشا انسان می گردد. لذا طرح این سوال بسیار جدی است که برای کدام امام حسین ع گریه میکنیم؟ حسینِ ضدظلم یا حسین بی مسئولیت؟! حسینِ مبارز یا حسینِ سازشکار؟! حسینِ غیور و شجاع یا حسینِ صرفا مظلومِ مصیبت دیده؟! حسینِ قهرمان یا حسینِ شکست خورده؟!... دقیقا همان معرفت و شناختی که از سیدالشهداء داریم، گریه آن را با قلب ما گره می زند...این است تفاوت عزاداری های ما که نسبت به مسائل اجتماع بی تفاوتیم با عزاداری های و که به تبعیت از امام حسین ع در جهت مبارزه با ظلم قیام کردند! اصحاب امام حسین ع گریه می کردند اما گریه ای که آنها را به حرکت در جبهه حق و یاری امام شان سوق می داد و ما هم گریه میکنیم تا عقده دلمان وا شود و البته دل حضرت زهرا تسلی داده شود! آری تفاوت در سطح معرفت هاست.... به امام! تفاوت در شناخت امام، هدف او و مسیر او، دو متفاوت را در پی دارد. @hamedkamaliardakani
✅ در مسیر نور! 🔸روزنوشت سفر اربعین(3) وقتی به رسیدیم مرز را بستند و در موکبی در نزدیکی مرز ساکن شدیم تا فرداصبح با باز شدن مرز، زود وارد خاک عراق شویم. در موکبی با کمترین امکانات ساکن شدیم...تا نیمه های شب با همراهان بحث و گفتگو بود که فردا چه کنیم. هرچه خبر بد در خصوص آنطرف مرز بود در این چندساعت به ما رسید. با توجه به اینکه آمده بودیم هرچه شرایط را سبک سنگین می کردیم به این نتیجه نمی رسیدیم که از مرز عبور کنیم. با اینکه به سختی خود را تا مرز کشانده بودیم تصمیم گرفتیم صبح برگردیم... عجب روز بدی بود آن روز! صبح همین که آمدیم حرکت کنیم دیدیم به سمت مرز در حال حرکت اند و ما با دیدن این شور و عشق باید در جهت مخالف این حرکت می کردیم و برمی گشتیم... دلمان خیلی پر بود... دل منتظر اشاره ای بود تا بغضش بترکد و اشکش جاری شود. چشممان که به این شور افتاد و نوای به گوشمان خورد پاهایمان سست شد و امانمان را برید... در خلاف جهت همه زوار در حال برگشت بودیم... مردم برایشان سوال شده بود که چرا برمیگردیم...چند نفری پرسیدند چه شده که دارید برمیگردید؟! کردیم و رد می شدیم... آخر نمی شد همه حرف هایی که در سینه مان بود را به تک تک آنها بگوییم. برخی هم زیارت قبول میگفتند...تصور میکردند ما از زیارت برگشته ایم. این برایمان دردآورتر بود. خدا میداند چقدر شدیم.... فقط ما نبودیم که قصد برگشتن داشتیم. حداقل یک اتوبوس در حال برگشت بودند. سه تا ماشین عوض کردیم تا به محل پارکینگ برسیم. شرایط خیلی سختی بود. دخترم دیگر نا نداشت. خیلی تشنه شده بود... چقدر این صحنه ها یادآور بود. چقدر خودِ این صحنه ها بود... 🔻زیارت برای با امام است. اواخر زیارت اربعین آمده است که "و نصرتی لکم معده" من آماده یاری تو ام. در واقع، زیارت اربعین نوعی اعلام آمادگی برای در بودن است. ما هم تا پشت مرز اعلام حضور کردیم. دیگر شرایط یاری نکرد... 🔸ان شاء الله ، این کمِ ما را بپذیرد... @hamedkamaliardakani