eitaa logo
مشاوره | حامیان خانواده 👨‍👩‍👧‍👦
1.9هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
708 ویدیو
46 فایل
﷽ 🌱موسسہ‌مشاوره‌حامیان‌خانواده‌ڪاشان 🌱مدیریٺ:فھیمه‌نصیرۍ|مشاورخانواده 09024648315 بایدساخت‌زندگےزیبا،پویا،بانشاط‌ومٺعالےرا♥️ همسرانہ‌آقایان↯👨🏻 @hamsarane_mr همسرانہ‌بانوان↯🧕🏻 @hamsarane_lady سوالےداشتین‌درخدمٺم↯😊 @L_n1368
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان 🦋 🕯 🌿 -همون وقتی که براي این صمیمیت و بوسه پیدا کردي براي صحبت هم پیدا می کردي ! لبخند کجی زدم : + مــن باهــاش حــرف مــی زنــم امــا قــول نمــی دم کــه عمــل کنــه چــون خیلــی وقتــه کــه از ســن تربیتش گذشته ! - اما اون که مسلمان شده ! + در اسلام هم بوسیدن همسر حرام نیست ! - یامین تو خودت منظور منو می فهمی ... +می دونم ، خلاف عرف خانواده هاي ایرانی هست . - دقیقـا ، پـس لطفـا باهـاش حـرف بـزن ، بابـات همینطـوري هـم ایـن وصـلت بـاب مـیلش نیسـت این رفتارهاي کارلو هم اوضاعو بدتر می کنه. +چشم . - چشمت بی بلا دخترم ، باور کن من صلاحتو می خوام . و باور داشتم که مامان همیشه همه حرف هاش درسته ... - براي چه تاریخی بلیط بگیرم ؟ +براي کجا ؟ - ایتالیا . + قصد داري بدون من به ایتالیا برگردي ؟ - چرا بدون تو ؟ +یعنی من و تو بریم -آره . + نمیشه . - چرا ؟ + ما هنوز عقد و عروسی نکردیم . - خب در ایتالیا انجام می دیم . +تو به حرف هاي بزرگترها در نامزدي گوش نکردي ؟ - چه حرف هایی ؟ + درباره عروسی و ... - مگه در اینباره حرفی زده شد خیره نگاهش کردم که دستانش را بالا آورد : - خیلی خب اینطور نگاه نکن ، اون شب هیچی از حرف ها نفهمیدم ... چشمامو باریک کردم : +چرا ؟ - چون حواسم پیش تو بود . این پسر خیلی خوب بلد بود دل ببره ... لبخندي زدم : + قرار شد بـراي هفتـه آینـده عقـد محضـري انجـام بشـه تـا بـراي اقامـت دائـم اقـدام کننـد وبعـد هم یکی عروسی در ایران و یک عروسی هم در ایتالیا گرفته بشه . - کاش کارها بـا سـرعت انجـام بشـه چـون مـدت طـولانی هسـت کـه از کـارم دور شـدم و ممکنـه به ضررم تمام بشه مـا هـم سـعی کـردیم همـه چیـز سـرعت بیشـتري بگیـرد امـا بابـا اصـلا از ایـن سـرعت راضـی نبود و اعتقاد داشت باید شناخت بیشتري نسبت به کارلو به دست بیارم ، عقد محضري انجام و براي اقامت دائم من اقدام شد . - عروس خانم ، آقا داماد تشریف آوردند . هیجان داشتم ... خیلی زیاد ... در باز و مرد جذاب من وارد شد ، طبــق دســتور فــیلم بــردار مــن پشــت بــه کــارلو ایســتاده بــودم ، دســت گــرمش روي شــانه ي برهنه من نشست و منو برگردوند ، بـا دیـدن بـرق عجیبــی در چشـمانش درخشـید و مـن فکــر کـردم چطـور اون سـرماي چشــماش جاشو به این گرماي خاص داده ؟! کــت و شــلوار مشــکی بــا پیــراهن ســفید و پــاپیونی بــه رنــگ کــتش باعــث شــده بــود بیشــتر از همیشه خوشتیپ به نظر بیاد ✍🏻 ... ╔═🦋🕯══════╗    @hamianekhanevade ╚══════🕯🦋═╝