eitaa logo
آثار《حمید رمی》
2.2هزار دنبال‌کننده
75 عکس
19 ویدیو
1 فایل
آدرس صفحه شخصی اینستاگرام instagram.com/hamidrami95
مشاهده در ایتا
دانلود
آثار《حمید رمی》
◾️واحد فاطمیه "قدم می‌زنم زیر بارون" با اجرای #سید_رضا_نریمانی شعر و نغمه از #حمید_رمی @hamidrami9
قدم می‌زنم زیر بارون قدم می‌زنم مثل مجنون قدم می‌زنم با یه قلب پریشون قدم‌ می‌زنم تا به رویا برسم یه قطره‌م که میخوام به دریا برسم می‌خوام خونه‌ی حضرت زهرا برسم عمریه غلامشم، عمریه باورمه خونه‌ی امید من فقط خونه‌ی مادرمه اَاَدخُلُ یازهرا ..................................‌......... دلم با نگات زنده میشه حواست به من هست همیشه برام هیچ‌کسی مثل مادر نمیشه نمیشه تو باشی و تنها بمونم مگه میشه تُو ناخوشی‌ها بمونم می‌خوام تا نفس دارم همین‌جا بمونم جز کنار تو کجا، رو به راه میشه دلم حالِ من با تو خوشه تویی ذکرِ یامُحَوِّلم اَاَدخُلُ یازهرا ..................................‌......... کسی رو بجز تو ندارم برای غم تو می‌بارم روی چادر تو میخوام سر بذارم نگو چادر خاکیِ تو همینه نگو این همون چادره که مدینه توی کوچه‌ها همه دیدن رو زمینه زینت عرش خدا! رو زمین جای تو نیست یارسول‌الله! ‌‌ببین ‌کسی ‌یار زهرای ‌تو نیست وای مادرم وای مادر @hamidrami94
4_5888489764423730872.pdf
187.9K
خطری به نام "استودیوی هیئت" نوشته‌ی درباره مداحی‌های استودیویی امروز @hamidrami94
آثار《حمید رمی》
#یادداشت خطری به نام "استودیوی هیئت" نوشته‌ی #حمید_رمی درباره مداحی‌های استودیویی امروز @hamidra
بسمه تعالی سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان و محبان امیرالمومنین(ع) مدتی‌ست که در فضای رسانه‌ایِ مذهبی، مداحی‌های دیجیتالی رواج پیدا کرده و حضور مداحان در استودیوها یا تنظیم و صدابرداری استودیوییِ مداحی‌هایی که در هیئت اجرا شده را شاهد هستیم. پیش از این‌که بخواهم نظری درباره این اتفاق بدهم و موضعی داشته باشم، از طریق فضای مجازی، از دوستان دیگر خواستم تا نظرات خود را بفرمایند. بیش از ۳۰۰-۴۰۰ پیام دریافت کردم که مهم‌ترین و قابل‌توجه‌ترین پیام‌ها را به اشتراک گذاشتم. مثل سایر موضوعات و اتفاق‌ها، این مورد هم موافقان و مخالفانی داشت. به دلایل مخالفت‌ها خواهم پرداخت اما نکته‌ای که برای بنده جالب به‌نظر آمد این بود که تقریباً ۹۰ درصد کسانی‌که با این حرکت، موافق بودند در نظراتشان از قیدهای «اگر کنترل شود، اگر به انحراف کشیده نشود، اگر فضای هیئت تحت تاثیر قرار نگیرد، اگر هویّت مداحی تغییر نکند» و بسیاری از این «اگرها» استفاده کرده بودند. به‌نظرم رسید که درباره این مسأله که یکی از مهم‌ترین چالش‌های امروز هیئات مذهبی به شمار می‌رود، در حد خودم و بنا بر وظیفه‌ای که دارم نکاتی را عرض کنم: حاج‌آقا میرزاپور را دزفولی‌های اهلِ مسجد و هیئت می‌شناسند. منبرهای فوق‌العاده پرباری دارد. ۱۵ ساله‌م بود؛ می‌نشستم و سخنرانی‌های ایشان را گوش می‌دادم و صوت آن را به منزل می‌بردم و بخش‌های مهم آن را جدا و مثلاً سه تراکِ یک دقیقه‌ای از منبرِ آن روزِ ایشان، آماده می‌کردم. یک روز خدمت این خطیب بزرگوار رسیدم و موضوع را مطرح کردم و گفتم بنده ۷۰ تراک کوتاه از سخنرانی‌های شما آماده کردم و می‌خواهم شما ملاحظه بفرمایید و اگر تایید شد منتشر شود. ایشان بردند و ملاحظه و تایید و تمام. دو روز بعد از تایید، بعد از نماز ظهر، خدمت ایشان رسیدم و گفتم یکی از تراک‌ها را برای انتشار آماده کرده‌ام. با موبایلم برای ایشان پخش کردم. با لبخند به من نگاهی انداختند و گفتند: «حمیدآقا چیکار کردی؟ پس این آهنگ چیه؟» گفتم حاج‌آقا زیرصدا گذاشتم که تاثیرگذاری مطالب شما بیشتر شود. حاج‌آقا چپ‌چپ نگاه کرد و گفت: «اصلِ محتوا اگر تاثیرگذار باشد، کارِ خودش را می‌کند، اگر نباشد هم که با هزار حاشیه و آهنگ و زیرصدا هم تاثیرگذار نیست؛ اگر هم تاثیری بگذارد، کاذب است و زودگذر». حسابی توی ذوقم خورد؛ چه بسا کمی هم دلگیر شدم. تا دوسه‌روز – از نگاهِ خودم – حاج‌آقا را تحویل نمی‌گرفتم. بعد از چند روز ایشان بزرگواری کرد و سراغ ما را گرفت و من شروع کردم به گله و شکایت و اصرار که این کار انجام بشود. بعد از تقریباً نیم‌ساعت صحبت و گفتگو و اصرار و انکار، حاج‌آقا میرزاپور گفت: «می‌دانم شما دغدغه تاثیرگذاری دارید و این خیلی خوب و مقدس است اما من اگر مجوّز شروعِ این کار را بدهم، معلوم نیست در ادامه چقدر بتوانم آن را کنترل کنم و اصلاً این حرکت به کجا ختم می‌شود؛ شروع با من است اما پایان، خیر». آن روز خیلی این استدلال‌ها را نمی‌فهمیدم اما امروز خیلی خوب درک می‌کنم. صحبت‌هایی را هم که امروز می‌خواهم مطرح کنم، از سرِ همان دغدغه است. اگر این صحبت‌ها تاثیرگذار بود که الحمدلله. اگر هم نبود که بنده وظیفه خود دانسته‌ام که بگویم و گفتم. نوآوری در هر عرصه‌ای تا زمانی‌که در قالب و فضای متناسب با همان عرصه باشد، خوب و قابل تحسین است. اما به محض اینکه از آن قالب خارج شود و رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد، آسیب‌زاست. مثلاً می‌بینیم که هر سال، فیفا برای عرصه فوتبال، قوانین جدید که ناشی از تفکر نوآوری است تنظیم می‌کند. آیا اگر روزی قانونی در فوتبال تنظیم شود که یک بازیکن می‌تواند زیرِ یک خم بازیکن حریف را بگیرد و تبدیل به دو خم کند، این قانون و نوآوری در قالب فوتبال است یا وارد قالب و عرصه ورزشی دیگر به اسم کشتی می‌شود؟ هیئت مذهبی هم یک عرصه با یک قالب و فضای مشخص است. نوآوری در آن همچون عرصه‌های دیگر، حدّ و حدودی دارد که باید به این حدّ و حدود توجه داشت. از نمونه‌های بارز نوآوری در هیئت می‌توان به تنوع در قالب‌های سینه‌زنی اشاره کرد که بسیار بجا و موثر بود. اما اگر این نوآوری‌ها به جایی برسد که بخواهد از قالب هیئت فاصله بگیرد، برای این عرصه مقدس و حساس، خطرناک خواهد بود. نکته‌ دیگری که به مراتب از نکته قبل، مهم‌تر و قابل‌توجه‌تر است اینکه گاهی شروعِ یک نوآوری، مغایرتی با قالب ندارد اما معلوم نیست ادامه آن به کدام مسیر خواهد رفت. باید به پیامدهای برخی نوآوری‌ها دقت کرد. شاید اگر آن فرد یا جریانی که «حسین‌حسین‌گفتن» را در هیئت باب کرد، اگر می‌اندیشید که یک روز این ذکر مقدس به «اُسِن اُسِن» می‌انجامد و جوانان و نوجوانان یک هیئت، برای گفتنِ این ذکر پشت میکروفن و زیرصدای مداح، با هم دعوا می‌کنند و تمام دغدغه‌شان همین می‌شود و در نهایت هم مداحِ هیئت به آن‌ها می‌گوید از شما تست می‌گیرم و هر کدام‌تان بهتر
آثار《حمید رمی》
#یادداشت خطری به نام "استودیوی هیئت" نوشته‌ی #حمید_رمی درباره مداحی‌های استودیویی امروز @hamidra
گفتید، دهه اول محرم برای من ذکر می‌گیرید، هیچ‌وقت این اقدام را انجام نمی‌داد. توجه داشته باشیم که اگر چند سال پیش، مقام معظم رهبری شخصاً وارد شد و بابت ورود سِنج و دمام به هیئت، تذکر داد به همین نکته توجه داشت که ادامه این روند، ممکن است به جایی ختم شود که یک روز هم سر و کلّه آلات موسیقی در هیئت پیدا شود و زیرصدای مداح باشد. خواهشی که بنده سراپاتقصیر از دوستان مداح و دوستان فعال رسانه‌ای دارم این است که مراقب باشیم و حد و حدود این جریان را بشناسیم تا اگر بناست این روال ادامه پیدا کند، به ناکجاآباد ختم نشود. شاید تا اینجای این حرکت، همه چیز خوب پیش رفته و مخاطبان فراوانی پیدا کرده و اشکالی بر آن وارد نباشد، اما ادامه این روند و آسیب‌واردنشدن به آن، تضمین‌شده نیست. راستی؛ آیا سابق بر این، نوحه‌هایی که در دهان مردم کوچه و بازار می‌چرخید و هنوز هم از آن‌ها یاد می‌شود و به‌واسطۀ آن‌ها اشکی سرازیر است، تنظیم دیجیتالی داشت؟ یا همان فضای پر از سوز و گریه و سرشار از معنویت هیئت بود و همان نوای گرم مداح که نه زیرصدا و اِفِکت داشت و نه استودیویی بود؟ جای دوری نمی‌رویم. همین سال‌های اخیر، «دامن‌کشان رفتی»ها و «کجا می‌خوای بری»ها و «جان آقام»ها و ده‌ها نمونۀ دیگر، مگر با استودیو و دیجیتال و... به دل مردم نشست و آنها را جذب کرد؟ بله شاید بعدها از این آثار، نواهنگ‌ها و نماهنگ‌هایی هم درست شد اما آنچه اولاً و بالذّات، مخاطب را جذب کرد، خودِ اثر و حال و هوای هیئت بود. اما امروز شاهد آنیم که در ذهن مداح این می‌گذرد که چه اثری بخوانم که بشود روی آن کار کرد و یک نوای دیجیتال بیرون آورد. یا شاهد آنیم که وقتی یک نوحه را برای مداح می‌خوانی، به‌به و چه‌چه می‌کند که این نوحه، خوراک کارهای استودیویی و نماهنگ و... است. اگر این تفکری که اکنون ایجاد شده است، آسیب نیست، پس چیست؟ با این تفکر که هیئت می‌شود یک بستر بسیار مناسب برای ضبط آثار استودیویی. آیا قرار بود کارکرد هیئت این باشد؟ راستی؛ چرا همیشه ما به دنبال یک جریان دیگر راه می‌افتیم؟ چرا فقط نشسته‌ایم ببینیم دیگران ذائقه مردم را کجا می‌برند و ما هم به‌ بهانه یا هدف جذب مخاطب، دنبال همان می‌رویم؟ چرا یک بار ننشستیم و هم‌اندیشی نکردیم که دست به یک ابداع بزنیم که صفر تا صدِ آن زاییدۀ ذهن و اندیشۀ خودمان باشد و با آن، دیگران را جذب کنیم؟ خاندان عصمت(ع) که تکیه‌گاه ما و صاحبانِ اصلی این عرصه هستند، می‌توانند بیشترین جذّابیت‌ها را برای نه تنها مردم مملکت خودمان، بلکه تمام جهانیان داشته باشند؛ اما افسوس که ما کوتاهی کرده‌ایم و فقط نشسته‌ایم تا ببینیم مردم را به کجا می‌کشانند و ما هم به همان سمت و سو می‌رویم و فقط رنگ و لعاب دینی و آیینی به آن می‌دهیم. در آخر باز هم این نکته را عرض می‌کنم که هدف بنده از این یادداشت، مخالفت با این جریان نیست. اما مثل خیلی‌های دیگر نگرانم؛ نگرانم که ادامۀ این روند به کجا خواهد انجامید؟ برادرانه و خاضعانه از دوستان عزیزم خواهانم که مراقبت کنند و نگذارند فضای هیئات، آسیب دیگری را تجربه کند و پیشنهاد می‌کنم که اهل فن و اهل علم – که در این زمینه، تصمیم‌گیرنده یا تاثیرگذار و جریان‌ساز هستند - دور هم جمع شوند و میزگرد تشکیل دهند و دربارۀ حدود و ثغور این نوع فعالیت‌ها به جمع‌بندی برسند. سرباز کوچک جنگ نرم حمید رمی @hamidrami94
زمینه وفات حضرت ام‌البنین.mp3
955.6K
◾️زمینه وفات حضرت ام‌البنین(س) "سلام مادر، سلام عباس" 🎤 اجرا، شعر و نغمه @hamidrami94
آثار《حمید رمی》
◾️زمینه وفات حضرت ام‌البنین(س) "سلام مادر، سلام عباس" 🎤 اجرا، شعر و نغمه #حمید_رمی @hamidrami94
◾️متن زمینه وفات حضرت ام‌البنین(س) یه عُمره مَردُم! ، غمه تُو سینه‌م به من نگید ام‌البنین، امّ بی‌بنینم بی‌تابم و با اینکه، امشب تمومه کارم مُردَم تا که شنیدم، عباس دیگه ندارم شده روشن چشام عباس سلام مادر سلام عباس ......................................... چقد غریبم، چه نیمه‌جونم تُو لحظه‌های آخرم مرثیه می‌خونم   این روضه می‌سوزونه، قلب منو مدینه! شرمندگی عباس، از زینب و سکینه گرفته باز صِدام عباس سلام مادر سلام عباس .......................................... سنگین و سخته، بی پر و بالی یه عُمره که من موندم و قبرای خیالی محشر جلوی زهرا، خوبه که روسفیدم خوبه که مث زینب، من مادر شهیدم دارم پیشت میام عباس سلام مادر سلام عباس @hamidrami94
زمینه؛ عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر.mp3
3.1M
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام #بازگشت_کاروان_به_مدینه #زمینه 🔹عظَّمَ الله لكِ اﻻجر🔹 صلى الله على الباكين عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر، يا ام‌بنين خبر سنگينه، خبر پر درده خبر آوردن، زينب بى‌حسين برمى‌گرده زینب... ولی دیگه نه اون زینب زینب با قامتِ کمون میاد جونش میون قتلگاه مونده حالا با حال نیمه‌جون میاد واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلى الله على المظلوم مادری لالایی می‌خونه، آروم آروم رباب غم داره، پای گهواره هنوز مى‌سوزه، يادِ خشکیِ لبِ شيرخواره لالا بخواب آروم جون من انگار هوا هوای بارونه لالا بخواب عمو توی راهه الان به خیمه آب می‌رسونه واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا شاعر و نغمه‌پرداز: #حمید_رمی #حسین_حاجی 🌐 shereheyat.ir ✅ @ShereHeyat_Nohe
شور؛ فدای حسین.mp3
3.12M
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام #حضرت_عباس علیه‌السلام #شور 🔹فدای حسین🔹 از زبان حضرت ام‌البنین(علیهاالسلام) خطاب به حضرت اباالفضل(علیه‌السلام) تو سردار کربلایی پرچمدار عاشورایی حسین امیر و تویی یارِش حسین امام و تویی مأموم صل اللهُ عَلَی العَطشان صلَّ اللهُ عَلَی المظلوم سینه سپر نکنی، الّا برای حسین هستت فدای حسین، دستت فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو لب‌تشنه، تو دریایی تو سقای خیمه‌هایی تو مرتضای حسینی و حسین پیمبر عاشوراست نذاری خسته و تنها شه تا وقتی پرچم تو بالاست بارون بباره چشات، وقت عزای حسین اشکت فدای حسین، مشکت فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌تو دل‌ها غوغا می‌شه‌ چشم خیمه دریا می‌شه تو نیستی و خواهرت زینب رخت اسیری تنش کرده فدا سرت اگه آبی نیست همه می‌خوان عمو برگرده دشمن می‌خنده چرا، با گریه‌های حسین اونجاست که حتی شده، چشمت فدای حسین شاعر و نغمه‌پرداز: #حمید_رمی 🌐 shereheyat.ir ✅ @ShereHeyat_Nohe
Milad_Hazrat_Zahra_Esfand1395_b.mp3
13.57M
#ویژه_ایام_ولادت_حضرت_زهرا_س سرود ولادت حضرت زهرا "می‌نویسی روی عرش دفتر..." با اجرای #سید_مهدی_میرداماد شعر و نغمه از #حمید_رمی @hamidrami94
Hajmahdirasuli-veladathazratzahra96-sorud (2).mp3
5.21M
#ویژه_ایام_ولادت_حضرت_زهرا_س سرود ولادت حضرت زهرا(س) "اون زمان که نه زمین بود نه زمان" با اجرای #حاج_مهدی_رسولی شعر و نغمه از #حمید_رمی @hamidrami94
◾️ مثنوی ولادت حضرت زهرا(س) شور برپا شده و عشق، به بار آمده است باز هم رایحۀ فصل بهار آمده است ماه، چون مُهر شده جانب منبر رفته سورۀ شمس، به مهمانیِ کوثر رفته سیبِ معراج، به معراجِ زمین آمده است بر رکابِ نبی‌الله، نگین آمده است نور، از عرشِ زمین، سمت سماوات رسید روی دستان پدر، مادر سادات رسید بین گهواره که صدیقۀ اطهر باشد وقت آن است که مدّاح، پیمبر باشد دخترم، محشر کبراست بدانید همه سایه‌اش بر سرِ دنیاست بدانید همه راضیه، مرضیه، طوباست بدانید همه اصلاً او امّ‌ابیهاست بدانید همه و نوشتند که انسیۀ حورا باشد او درخشید و خدا خواست که زهرا باشد طعمِ لبخندِ بهشت است به روی لب او بوسه دادن به رسول است، نماز شب او نام او فتح مبین است که قرآن فرمود شأن زهرای مرا سورۀ انسان فرمود نورسیده‌ست ولی بوده از اول با من علّت خلق جهان فاطمه بوده یا من؟ باغبان بوده‌ام و فاطمه گلشن بوده فاطمه، خاص‌ترین معجزۀ من بوده بهترین مادر دنیا که به دنیا آمد عشق، در هیبت مولا به تماشا آمد علی از راه رسیده به مبارک بادش خاتم از دست درآورد و به زهرا دادش پَرِ گهواره، عقیق علوی را دُر کرد اشک شوق، آینۀ چشم نبی را پُر کرد عشق، فرضیه شده، مسأله را می‌جوید جبرئیل آمده، در گوش نبی می‌گوید: نور تابنده به نور ازلی می‌آید چقدَر فاطمۀ تو به علی می‌آید کعبه، مُحرِم شده و دور علی چرخیده در سراپای علی وجه خدا را دیده روی دستان یدالله، خدا تابیده چون پیمبر به علی دُرِّ نجف بخشیده هدیه انگار که از باغ جنانش آمد مدح صدیقۀ کبری به زبانش آمد باز، مدّاحیِ زهراست، شنیدن دارد مدح، از جانب مولاست، شنیدن دارد او رسیده‌ست که افلاک، پر از لبخند است نَفَس عرش، به یک نیم‌نگاهش بند است گرچه پیداست ولی جلوۀ مستور شده فاطمه جلوه‌گرِ نورٌ علی نور شده او که قبل از همه امضای بلا را داده چقدَر غصّۀ شیعه به دلش افتاده «شیعتي» گفت و مماتِ همه بی‌واهمه شد اینچنین بود که از روز ازل فاطمه شد سیل می‌خواستم و بارش نم‌نم آورد مثنوی هم جلوی مدح شما کم آورد @hamidrami94
▪️تقدیم به حضرت زهرا(س) به نام نور، به نام مطهّر زهرا برای عرض ارادت به ساحت دریا نشسته‌ام بنویسم به نام مادر، تا خدا مرا بنویسد به پای نام شما اگرچه کمتر از آنم که یاورم باشی خدا به امر خودش خواست مادرم باشی شبی که سیب خدا از درخت عرش افتاد خدا به نور خدا هدیه‌ای منوّر داد به اذن خالق یکتا، زمین، زمان، فریاد: پیامبر! قدم فاطمه مبارک باد قیام کرد زمین، نور منجلی آمد دلیل خلقت پیغمبر و علی آمد خدا نوشت: بگویید مهربان بانو خدا که صاحب باغ است، باغبان بانو قیامت است تمنّای این و آن، بانو همیشه منبع الطاف بیکران! بانو! اگر نفس بدهی، دست هم نمی‌خواهم برای مدح تو گفتن، قلم نمی‌خواهم عطای دست تو تفسیر کرده انسان را بخاطر تو خدا وعده داده باران را دعای نور تو تب‌دار کرده سلمان را به باد داده دگر دودمان شیطان را دعای نور بخوان، ما هم اهل ایرانیم بخوان که ما همه ذریه‌های سلمانیم دعا بخوان، پر جبریل را منوّر کن کمی ملائکه را با خودت برابر کن برای نافله، سجاده را معطر کن خدا برای پیمبر نوشت: باور کن، نگاه عرش به راز و نیاز فاطمه است خلاصه نه، همۀ دین نماز فاطمه است تمام قافله را وقف مرتضی کردی همیشه شوهر خود را ز خود رضا کردی و در جوار خدا، جار را دعا کردی چه خوب دِین به همسایه را ادا کردی هرآنچه را تو بخواهی، همان شود تقدیر برای شیعۀ امروز هم قنوت بگیر نظر به اینکه خدا بر شما نظر کرده تو قبل خلقت آدم شدی نظرکرده خدا وجود تو را منجی بشر کرده علی کنار شما خستگی بِدَر کرده غروب بود که خورشید تا سحر غم داشت طلوع لحظۀ خندیدن تو را کم داشت در آتشی که تمامیِّ خانه می‌سوزد به جان خلق بیفتد، زمانه می‌سوزد در آتشی که نشان، بی‌نشانه می‌سوزد چرا قلم وسط شعله‌ها نمی‌سوزد؟ برای اینکه مزیّن به نام فاطمه است و آتش از سرِ جبران، به کام فاطمه است @hamidrami94