🟠نکات و تجربه ها و توصیه های خانم #منصوره_مصطفی_زاده کارشناس کتاب #کودک درباره خرید از #نمایشگاه_کتاب
@hankhaniketab
#معرفی_کتاب
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
🌷 امروز چهارم اردیبهشت، سالروز شهادت شهید مدافع حرم؛ صادق عدالت اکبری هست
📖 آخر شهید می شوی
🖋️ به قلم: آقای حسین شرفخانلو
🖨️ انتشارات: روایت فتح
روایت مادرانه از زندگی شهید صادق عدالت اکبری
📄 برشی از کتاب:
لحظه به لحظه زندگی صادق آمده بود جلو چشمم ؛ روزی که به دنیا آمد ، روزی که پا گرفت و زبان باز کرد ، شرین زبانی هایش ، روز اول مدرسه اش ، شیطنت هایش ، قد کشیدن ، پاسدار شدن ش ، آرزوه هایی که برایش داشتم ، عروسیش ، کل کل هایی که با صالح می کرد و دوست و رفیق بازی هایش.برگشتیم خانه و چشمم به در بود که کی صادق را می آورند . حوالی ده شب بود که بالاخره تابوت را آوردند . بردیمش بالا . خانه خودش . بین گل های گلخانه...
#آخر_شهید_می_شوی
#حسین_شرفخانلو
#انتشارات_روایت_فتح
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#سالروز_شهادت_شهید_صادق_عدالت_اکبری
#شهدای_مدافع_حرم
@hankhaniketab
کانال همخوانی کتاب
بسم الله
همین ابتدای نوشته باید بگویم که درک چنین کتابی، امروزه، از درک و فهم سنگین ترین کتابهای فلسفی و عرفانی سختتر و پیچیدهتر است...
داستان دو نوجوان که به سختی عاشق هم میشوند. برای رسیدن به حقیقت، به خدا... اصلاً رفتار این دو قابل درک نیست... چگونه میشود که دو نوجوان در راه خدا آنچنان غرق در یکدیگر شوند که از نگاه و چهره همدیگر در پی جستوجوی خدا باشند؟ حقیقتاً گیج شدهام...
مصطفی و حمید ناگهانی و در اثر یک اتفاق و معرفی ساده با هم آشنا میشوند. ابتدا حمید الگوی مصطفی میشود، اما کمکم مصطفی از حمید پیش افتاده و در انتها برنده میدان میشود. روزی در سنگر، مصطفی به حمید میگوید که میخواهد به تهران برگردد، حمید که بار سنگین به جبهه آوردن او را تا آن روز به روی دوش میکشیده، خوشحال از این خبر به مصطفی میگوید: کی برمیگردی؟ او جواب میدهد: بعدازظهر. حمید میگوید: چرا الآن نه؟ اما مصطفی میگوید: آنطور که در ذهن توست برنمیگردم، قرار است شهید شوم. پس از آنکه حمید مطمئن از شهادت مصطفی میشود دستش را از پیشانی تا چانه او میکشد و میگوید: همیشه دوست دارم حس لمس صورتت زیر دستانم بماند.
این حجم از احساس ناب را حقیقتاً این روزها هیچکس به معنای مطلقش نمیتواند درک کند.
قلم حمید داوودآبادی به معنای واقعی کلمه روان و جذاب و همجنس داستان کتاب بود. کتاب به شدت خوشخوان و در عین حال عجیب است.
حمید، نمونه عجیبی از جاماندگان است، تا لحظه آخر نمیخواست مصطفی شهید شود و به او میگفت که باید بمانی، اما حتی لحظهای هم به این فکر نمیکرد که از مصطفی بخواهد تا با یکدیگر شهید شوند. در جای جای کتاب نام دوستانش که شهید شدند را ذکر میکند اما فقط درباره یکی از آنها (مصطفی) میگوید که: اگر تو شهید شوی تا آخر عمر میسوزم. وقتی از او میپرسد که چگونه میسوزی؟ پاسخ میدهد: مثلاً اسم پسرم را همنام تو میگذارم تا هربار صدایش کردم یاد تو و رفاقتت به ذهنم بیاید و آتش بگیرم از رفتنت.
نام کتاب و تلمیحش به بیت معروف از سعدی، کاملاً به جا و درست است. حقیقت کتاب در این عنوان خلاصه شده است. باید بخوانید و ببینید که جنگ و خمینی با جوانان و نوجوانان ما چه ها کردهاند. چند سال و چند قرن باید میگذشت و چند استاد عرفان باید با نوجوانان و جوانان ما کار میکردند که چنین الماسهایی تربیت شوند. خمینی به ناگاه معدنی از الماس برای این کشور به ارمغان آورد. لحظه لحظه و ثانیه ثانیه عمرمان را دانسته یا ندانسته، مستقیم یا غیرمستقیم مدیون این بزرگ مردیم.
#دیدم_که_جانم_میرود
#حمید_داوودآبادی
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
#معرفی_کتاب
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷 امروز ۴ اردیبهشت، سالروز زمینی شدن شهید مدافع حرم؛ حمید سیاهکالی مرادی هست
📖 یادت باشد
🖋️ به قلم: محمد رسول ملا حسنی
🖨️ انتشارات: شهیدکاظمی
روایت همسرانه از زندگی شهید حمید سیاهکلی مرادی
📄 برشی از کتاب:
لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم...»
📖 شهیدحمیدسیاهکالی مرادی
🖋️ موسسه شهید کاظمی
🖨️ انتشارات: شهید کاظمی
برش هایی کوتاه از خاطرات شهید حمید سیاهکالی مرادی
#بسته_کتاب
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#سالروز_ولادت_شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#یادت_باشد
#محمد_رسول_ملا_حسنی
#انتشارات_شهید_کاظمیش
@hamkhaniketab
🔰به مناسبت ۲۳ آوریل، روز جهانی کتاب؛
📚کودکان عزیز! هر طور میخواهید کتاب بخوانید
🔸به نظر شما چگونه میتوانیم کودکان را به کتاب خواندن علاقهمند کنیم؟
به مناسبت روز جهانی کتاب، در این مطلب چند راهکار به شما پیشنهاد میدهیم که نتیجه عمل به آنها را به زودی در خانه و خانواده خود میتوانید ببینید.
از اینجا بخوانید
#آموزشی
#تربیت_کودک_کتابخوان
#تربیت_فرزند
@hamkhaniketab
اگر خواستی براش هدیه بگیری
کتاب بخر
صفحه اولش بنویس:
برای لبخندت هنگام بو کردن صفحاتش...😍
#فرهنگ_کتابخوانی
#عاشقانه
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
🌷 امروز پنج اردیبهشت، سالروز آسمانی شدن شهید محمدرضا تورجی زاده هست، شهیدی که مداحی دلسوخته، رزمنده ای شجاع و فرمانده ای مخلص و محب واقعی حضرت زهرا (س) بود
📖 در انتظار پدر
🖋️ به قلم: کبری خدابخش دهقی
🖨️ انتشارات: شهید کاظمی
روایت مادرانه از زندگی شهید محمدرضا تورجی زاده
📄 برشی از کتاب:
حس تنهایی و تنهاشدن داشتم. علیرضا برگشت. صدایش زدم و گفتم: «مادر، علیرضا، داداشت کوجاست؟» نگران نباش مامان، بیمارستان تهرانه. عصری بلیط میگیرم تا با بابا برین و یه سری بزنین و برگردین. عصر دیره، برای خودم بلیط بگیر تا برم. نشست روبهرویم. به چشمانم زُل زد. نگاهم کرد، نگاهم کرد و آنقدر نگاه کرد و سکوت کرد و بغض کرد که گفتم: «علیرضا، ممد شهید شده...؟»
📖 شهید محمدرضا تورجی زاده
🖋️ به کوشش: موسسه شهید کاظمی
🖨️ انتشارات: شهید کاظمی
برش هایی کوتاه از زندگی شهید محمدرضا تورجی زاده
📖 یا زهرا
🖋️ به کوشش: گروه نویسندگان انتشارات شهید ابراهیم هادی
🖨️ انتشارات: شهید ابراهیم هادی
زندگینامه و خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده
📄 برشی از کتاب:
روزهای آخر ماه شعبان بود . هیئت گردان برگزار شد. مجلس خوبی بود. برادر تورجی زاده شروع کرد به خواندن روضه ی حضرت زهرا (س) حال عجیبی بین بچه ها بود. در آخر روضه دستش را مشت کرده بود، می کوبید روی زمین و با گریه می گفت: آی زمین، تو چطور شاهد این همه ظلم بودی...! »
#بسته_کتاب
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
#در_انتظار_پدر
#انتشارات_شهید_کاظمی
#یا_زهرا_س
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_شهادت_شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده
@hamkhaniketab