🛑 دنیای نوجوان ها، دنیای زیبای و جذابیه، دلشون می خواد همه چیزهای جدید را تجربه کنن، اما بعضی اوقات برای انتخاب بین علایق شدید وجودشان و ارزش‌های درست، در بین دو راهی می مانند، اون وقته که باید انتخاب کنن راه درست را. 📖 حسنا و ملکه های رنگی ✍️ به قلم: نسیبه استکی 📇 انتشارات: کتاب جمکران ☘️ در این کتاب کلی اتفاقات هیجان انگیز قراره برای حسنا خانم رقم بخوره، حسنا دلش می خواد ملکه باشه اما برای ملکه بودن باید بگذره از دوستاش، از قلب مهربانش... 📃 برشی از کتاب: حسنا همین که می‌خواست به خانه برگردد، چیزی طلایی روی سنگ جلویش برق زد. حسنا عاشق جواهرات بود، از هر نوعش؛ بدل یا واقعی، انگشتر یا النگو مهم نبود. یک قدم به جلو برداشت. پایش لیز خورد و نزدیک بود بیفتد توی دریا. باید زود برمی‌گشت. همین حالا هم بیش از اندازه دیر کرده بود، ولی نمی‌توانست بی‌خیال آن جسم براق شود. دوباره نفس گرفت و سر جایش ایستاد. بعد آهسته به جلو خم شد... #معرفی_کتاب #حسنا_و_ملکه_های_رنگی #نسیبه_استکی #انتشارات_کتاب_جمکران #رمان_نوجوان @hamkhaniketab

🔷 بعضی از تصمیم هایی که در زندگی روزمره مان می گیریم در سرنوشت آینده ما تاثیر زیادی می گذارند، حتی ممکن است که ما را از اون هدفی که داشتیم، چند مرحله ببرد عقب تر و گاهی هم بر عکس، شاید به مراحل بالاتری ما را بکشاند و از ما آدم دیگری بسازد. کتابی که معرفی می شود، اشاره دارد به همین تصمیم ها و اینکه حتی مجبور شوی برگردی به دل تاریخ. 📖 دختری که به دالان تاریخ افتاد ✍ به قلم خانم: نسیبه استکی 🖨 انتشارات: کتابستان معرفت 📖 رمانی فانتزی، تاریخی است و داستان دختر ماجراجویی به نام شیرین را روایت می کند که تصمیم می گیرد در روز تولدش، در تخت جمشید، بر اثر فشارهای زمانه، چادرش را در بیاورد، درست در هنگامی که این تصمیم را می گیرد، به ناگاه با زنی روبه رو می شود که از او می خواهد به سرزمین نیاکانش برود، و سفر خود را در زمان پادشاهی هخامنشیان شروع کند. به نظرم خانم نویسنده، خیلی خوب توانسته است در قالب این رمان، اتفاقات دوره هخامنشی را نشان بدهد. 🧕🏻 دختر نوجوان رمان با شیرین زبانی هایش، باعث شده که خیلی از وقایع تلخ داستان، زیاد به چشم نیاید. و باز هم در این کتاب، رد پای یهود را می بینیم که در این دوره هم، بوده اند.. بی صبرانه منتظر جلد دومش هستیم. مطالعه این کتاب به نوجوانان نهم به بالا و بزرگسالان، پیشنهاد می شود. 📋 برشی از کتاب: وقت ایستادن نبود. باید راز استر را کشف می کردم. روسری سفیدم را سر کردم و دور صورت پیچیدم. کفش های چرمی ام را در آوردم تا روی سنگ ها صدا نکند. #معرفی_کتاب #دختری_که_به_دالان_تاریخ_افتاد #نسیبه_استکی #رمان_تاریخی #انتشارات_کتابستان_معرفت 📚@hamkhaniketab