کانال همخوانی کتاب
#تولستوی_و_مبل_بنفش
نینا سنکویچ، نویسنده کتاب، پس از اینکه دچار فقدان بزرگی میشود، برای درمان غم خود، به کتابها پناه میبرد.
تولستوی و مبل بنفش، کتابی است درباره کتابدرمانی. چیزی که خود من بارها در زندگیام به آن پناه بردهام. اما روش من، روش زیستن در داستانها و فرار از واقعیت تلخ بود، اما نینا، راهحل دیگری در میان کتابها جستجو میکند.
او که در دهه سی زندگیاش، خواهرش را در اثر سرطان از دست میدهد، برای بازگشتن به زندگی عادی و کنار آمدن با غم سنگین خود، تصمیم میگیرد خویشتن را در معرض چالش سختی قرار دهد، اینکه به مدت یک سال، روزی یک کتاب بخواند و نقد آن را در سایت خودش قرار دهد.
نینا در کتاب تولستوی و مبل بنفش، شیوه اجرای این برنامه و مشکلاتی که سر راهش قرار میگیرد را بیان میکند. اما فراتر از آن، از چیزهایی تعریف میکند که داستانهای کتابها در این یک سال به او میآموزند. او در هر کتاب یک نکته درباره خواهرش یا شیوه کنار آمدن با مرگ او یا رفتار با دیگران یا چیزهای دیگر پیدا میکند. همین نکات ریز و کوچک اما مستمر، در طول ۳۶۵ روز، کمکم باعث بهبود او میشود و روش زندگی جدیدی را به او میآموزد.
در طول خواندن این کتاب، زیاد با آن ارتباط برقرار نمیکردم. تا اینکه از دیروز صبح، بخاطر شدت ناراحتی و غم، تنها راهحل را پناه بردن به کتابها یافتم. اما این بار خواستم به جای غرق شدن در داستانها و فرار از واقعیت، مثل نینا سنکویچ، سعی کنم پاسخ خود را در کتابها پیدا کنم.
روش او جواب داد. پریشب و در اوج استیصال و دعا برای پیدا شدن گمشدهها، کتاب آدمهای چهارباغ را تمام کردم. با عادله همراه شدم و شیرینی حل مشکلات مردم را با او مزه مزه کردم. چیزی که گمشده ما هم همیشه در پی آن بود.
دیروز کتاب مادر را تمام کردم. در خط به خط آن، با پلاگه، برای جستجوی عدالت و آگاه کردن مردم، همراه شدم. همان کاری که شهید این روزها انجام میداد.
امروز کتاب مادر پروازی را تقریبا تا انتها خواندم. درکنار روایت تکتک آن مادرها، تلاش بیوقفه آنها را حس کردم، تلاشی با همه وجود، بدون فکر کردن به خود، بدون استراحت یا جستجوی اوقات فراغت، همان کاری که شهیدجمهور ما در سالهای متمادی زندگیاش انجام دادهبود.
این سه روز فهمیدم، کتابدرمانی، بهترین روش درمان غم و غصه است. و چقدر حالم خوب شد و لحظه به لحظه بیشتر توانستم مثل نینا، به جای مرگ، به زندگی فکر کنم. به زندگی عزیزی که از دست دادهام و به جای سکون، به حرکت واداشته شوم.
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
کتاب "پدر! مادر! ما متهمیم" اثر دکتر علی شریعتی
دکتر شریعتی در این کتاب، سعی در رفع شبهات و خوانش های اشتباهی که مانع از رغبت و سوق به مذهب و اسلام است، دارد.
ایشان انگشت اتهام را ابتدا به سوی قشر سنتی متعصب مذهبی میگیرد، که موجب خوانش اشتباه و غیر واقعیِ اسلام توسط حراندیشان و به اصطلاح روشنفکران متجدد امروزی گردیده اند
او در این عبارات و واژههای موزون و دل انگیز، تلاش می کند تا کج فهمی ها و تحاریف صورت گرفته از دین را معرفی کند تا راهی برای شناخت اسلام راستین باز شود...
✔️ دوستان و عزیزان محترم‼️
یا این کتاب را نخوانید، یا اگر شروع به خواندن کردید، با تامل و حتما تا آخر کتاب مطالعه بفرمایید
نیمه کاره گذاشتن این جور کتاب ها، خسارت بار است
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
#مادر_پروازی
کتاب مادر پروازی مجموعه روایتهایی از زندگی چند مادر است. مادرانی که اکثرا چند فرزند دارند و وجه مشترکشان یزدی بودن است. اما زندگی آنها و روایتهایشان بسیار متنوع و متفاوت است. از مادر کارآفرینی که حتی به مجلس عقد دخترش هم نمیرسد، تا مادری که برای حفظ فرزندش و از دست ندادنش تلاش میکند. از مادری که فرزند اوتیسمی دارد تا مادری که تازه در دوماهگی متوجه سندروم داون فرزندش میشود. مادری که تمام تحصیلاتش را کنار میگذارد و عطای طبابت را به لقایش میبخشد و کنار فرزندانش میماند تا مادری که باوجود همه سختیها، حتی درحال بارداری، فرزندان دیگران را به دنیا میآورد.
این کتاب از نظر تنوع موضوع، بسیار قوی است. همچنین مادران این روایتها همه طرفدار فرزند بیشتر زندگی بهترند. به شکلی که وقتی مخاطب کتاب را تمام میکند، دیگر خانه کوچک یا فرزنددار شدن، برایش چالشی به شمار نمیآید. یک جورهایی کتاب مصداق کامل نگفتن و نشان دادن، در زمینه فرزند زیاد داشتن است. به همین دلیل آن را به کسانی که فرزنددار نمیشوند، چه اولی و چه دومی و بعدیها، اصلا پیشنهاد نکنید.
اما کتاب دو اشکال اساسی دارد. اشکالی که در برخی آثار دیگرِ نشر شهید کاظمی هم دیده میشود.
اولا برخی روایتها قلم بسیار خامی دارد. خام به این معنی که اتفاقها درهم و برهم روایت میشوند. گذشته و حال و آینده روایت چنان مخلوط نوشته شده، که خواننده سردرگم میشود. این مساله در روایتهای اول بیشتر به چشم میخورد. علت آن هم این است که نویسندهی هر روایت یک نفر است و قوت قلمهایشان متفاوت.
اما اشکال دوم به دبیر مجموعه وارد است. آقای محمدعلی جعفری به عنوان دبیر این مجموعه نویسندگان، قطعا متنها را خواندهاند و این اشکالات را ایشان باید مطرح میکردند. از طرفی انتخاب ترتیب چینش روایتها هم به عهده ایشان بوده که به نظر من میتوانست خیلی بهتر انجام شود.
مثلا ضعیفترین روایت از نظر قلم، مطلع کتاب است و چنان توی ذوق میزند که خود من اگر به دلایلی خودم را مجبور نمیکردم کتاب را بخوانم، قطعا آن را ادامه نمیدادم.
یا تلخترین روایت از نظر محتوا، آخرین روایت است که باعث میشود خواننده با کامی تلخ و با ناراحتی کتاب را ببندد و کنار بگذارد. حتی متاسفانه قسمت شیرین این روایت در ابتدای آن آمده و بعد تلخی پشت تلخی، و نویسنده خواسته در نهایت زهر همه این تلخیها را با یک جمله بگیرد! شاید اگر این روایت، اولین روایت کتاب بود، هم جذابیت کتاب بیشتر میشد، هم خواندن روایتهای بعدی، زهر آن را تا پایان کتاب از بین میبرد.
یا مثلا دو یا چند روایت مادران پزشک، بسیار نزدیک به هم آمده به شکلی که مخاطب ابتدای کتاب فکر میکند همه جامعه آماری راویان احتمالا بانوان پزشک بودهاند. یا روایت اوتیسم و سندروم داون باز نزدیک هم است در صورتی که میشد در میان روایتهای دیگر قرار گیرد.
خلاصه کلام اینکه نشر شهید کاظمی معمولا سوژههای نابی را برای چاپ شکار میکند ولی متاسفانه تلاشش برای قوت فرمی کتابهایش کم است. شاید یک جورهایی موفقیت کتاب را به خدا حواله میدهد، درصورتی که باید به جز اعتماد به نویسندگانِ همکارش، از کمک ویراستاران، کارشناسان، نمونهخوانها و خلاصه بررسی بیشتر کتابها قبل از چاپ، بیشتر بهره ببرد تا امثال من بتوانند بعد از خواندن یک کتابش، با خیال راحت آن را به دیگران پیشنهاد دهند.
برای مثال چند کتاب دیگر که تجربیات مادرانه روایت میکند ولی اشکال فرمی کمتری دارد، یکی "هفته چهل و چند" است و دیگری دو کتاب تحت نظر آقای بهزاد دانشگر به نام "فکرشم نکن" و "پناهم باش". هرچند هیچ کدام از این کتابها تنوع روایت کتاب مادر پروازی را ندارند.
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
#مادر
مادر یک رمان ایدئولوژیک است. رمانی که هدفش معرفی مبارزاتی است که به انقلاب روسیه منجر شد. این کتاب ماجراهای زیاد و خاصی را در خود جای نداده، تقریبا تمام اتفاقات قابل پیشبینی است اما...
اما این داستان روند تغییر مردمان ساده و توسریخور روسیه، بردهها، موژیکهای آزاد شده، دهقانها، کارگرها و خلاصه افرادی که تا دیروز همه بدبختیهای خود را جزو ملزومات زندگیشان میدانستند، و ناگهان تفکراتشان عوض شد، را نشان میدهد. تحولات پلاگه یا همان مادر داستان، از یک زن خانهدار ناتوان که هر روز از شوهرش کتک میخورد و هیچگاه طعم محبت را نچشیده بود، به مبارزی تلاشگر که دیگر مبارزان مثل مادر خود به او عشق میورزند، نماد تغییرات بزرگ ملت روسیه است.
البته در کنار افراد طبقه پایین، مبارزان طبقات اجتماعی بالاتر هم دیده میشوند که از همهی چیزهای خوب زندگی خود گذشتهاند تا توده را آگاه کنند و جامعه را بیدار نمایند.
از آنجایی که این کتاب حوادث قبل از انقلاب را به تصویر میکشد، فقط شمائی کلی از تفکرات مارکسیستی- کمونیستی را به مخاطب نشان میدهد. الحاد، زندگی اشتراکی، تساوی، مبارزه مسلحانه و ... کلیدواژههایی است که در داستان به آنها اشاره میشود ولی آنقدر پرداخته نمیشود که مخاطب بداند چرا سالها بعد، این مفاهیم، اصول متداول و پایهای مبارزات مارکسیستی- کمونیستی شد.
در مجموع مطالعه این کتاب را به عنوان رمانی برای آشنایی با تاریخ روسیه و همچنین به عنوان داستانی با شخصیتپردازی قوی و تحول شخصیت قابل ملاحظه، توصیه میکنم.
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
بسم الله
فهمیدم، که کسی میتواند، به اندازه چند برابر عمرش، صبور باشد و درد بکشد، اما خم به ابرو نیاورد...
این نسخه تکرارپذیر تمامی شهدای فاطمیون و خانوادهشان است.
تا به امروز کمتر کتابی نفس کشیدن را برایم سخت میکرد...
با هر کلمه کتاب، نفسم به سختی بالا و پایین میشد...
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
مراسم #تشییع تبریز و قم را در تلویزیون دیدم و مراسم دیروز تهران و امروز مشهد را از نزدیک!
همه جا قیامت بود.
مردم انقلابی ایران خوب بدرقه ات کردند...
حالا که دستت خیلی بازتر است برایمان بیشتر دعا کن سید ابراهیم...
#رئیسی_عزیز
@hamkhaniketab