بسم الله
فهمیدم، که کسی میتواند، به اندازه چند برابر عمرش، صبور باشد و درد بکشد، اما خم به ابرو نیاورد...
این نسخه تکرارپذیر تمامی شهدای فاطمیون و خانوادهشان است.
تا به امروز کمتر کتابی نفس کشیدن را برایم سخت میکرد...
با هر کلمه کتاب، نفسم به سختی بالا و پایین میشد...
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
مراسم #تشییع تبریز و قم را در تلویزیون دیدم و مراسم دیروز تهران و امروز مشهد را از نزدیک!
همه جا قیامت بود.
مردم انقلابی ایران خوب بدرقه ات کردند...
حالا که دستت خیلی بازتر است برایمان بیشتر دعا کن سید ابراهیم...
#رئیسی_عزیز
@hamkhaniketab
سلام
🔹همینطور که قبلا در معرفی گروه گفته بودیم، در دو گروه همخوانی عمومی و همخوانی تخصصی به صورت همزمان، به مطالعه و جمع خوانی کتاب می پردازیم:
۱. همخوانی عمومی:چهل و هشتمین همخوانی کتب عمومی با محوریت کتاب سیمرغ سی مرغ،
شروع از شنبه ۵ خرداد ماه
در لینک اختصاصی ذیل:
https://eitaa.com/joinchat/2612396836C9b197b0a8f
۲.همخوانی تخصصی: دوازدهمین همخوانی کتب تخصصی با محوریت کتاب عبد صالح
خدا
شروع از چهارشنبه ۹ خرداد ماه
در لینک اختصاصی ذیل:
https://eitaa.com/joinchat/2336097066C3fe276f7c5
⭕️همخوانی این دو کتاب ارزشمند را از دست ندهید
#همخوانی
@hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
✨بچه های حاج عبدالله والی از بشاگرد تا بی نام ترین نقطه ایران!
👈کتاب جهادگرد خاطرات اردوهای جهادی یک بچه مشهدی است که سرش درد می کند برای دردسرِ رسیدگی به مناطق محروم، درست مثل پیر و مرادشان حاج عبدالله والی!
✍️محسن ذوالفقاری نویسنده جهادگرد را از فروشگاه به نشر تهران می شناسم.
روزی که به همراه سعید محسن زاده مدیر نشر ستاره ها سری به فروشگاه زدند و چند ساعتی هم کلام شدیم.
باب دوستی از همان جا باز شد اما لام تا کام از فعالیت های جهادی و رسانه ای حرفی نزد و خود را یک سرباز وظیفه ساده نشان داد که در خدمت نشر ستاره ها بود.
📚محسن خان، جهادگرد را در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ برایم امضا کرد. می خواستم بعد از نمایشگاه شروع به خواندن کتاب کنم اما نشد که نشد! و تا نمایشگاه کتاب بعدی یعنی همین امسال طول کشید!
کتاب را قطره چکانی خواندم. نه به دلیل کشش نداشتن که اتفاقا پرکشش است.
قلم نویسنده و فضاسازی های جذاب از اتفاقات جهادی سرعت خوانش را برایم کم کرد!
✅به دو دلیل:
هم می خواستم جهادگر بودن را با کلمات محسن زندگی کنم.
و هم قدرت کلمات در فضاسازی برخی صحنه ها استرسم را بیشتر می کرد!!!
بخاطر شرایط خاصی که دارم زیاد اهل سفر و قرار گرفتن در موقعیت های حساس نیستم، یعنی کلاً فراری ام!
موقع خواندن ماجرای هماهنگی رسیدن سید بشیر حسینی از فرودگاه تا محل اسکان در پل دختر کارم به دوا دکتر کشید! شاید خنده دار باشد. ولی واقعا همین قدر مسخره و خنده دار!!!
😕نزدیکانم می دانند برای من که استرس سم مطلق است هر اتفاقی در آن تنش و عجله باشد کشنده است!
و محسن به خوبی توانست مرا برای چند ساعت زمین گیر کند! این یعنی قدرت کلمه یا شاید جادوی کلمات که به دست نویسنده به خوبی کنار هم چیده شده است.
👌ماجرای نجات درختان انجیرسیاه از زیر گل و لای سیل را خیلی دوست داشتم.
شاید بخاطر حرف پدر کارگر و کشاورزم باشد که روزی به من گفت: پسر! هر درخت مثل یک بچه س. و من بعد از خواندن این بخش از کتاب دیگر خُرده به پدر پیرم نمی گیرم که چرا به درختان باغش تا این اندازه توجه می کند و با چند روز دوری دلتنگ شان می شود تا حدی که ما را فراموش می کند!!!
✨از جذابیت های کتاب، صفحه آرایی پر عکس و استفاده از قابلیت کیو آر کد در لابه لای خاطرات برای تماشای مستند های مربوط به آن فصل است.
جهادگر پر است از لحظات شیرین، جذاب،قابل تأمل. که با خوش ذوقی انتشارات کتابستان به چاپ رسیده است.
بخوانید و از جادوی کلمات لذت ببرید.
خدا قوت برادر محسن جهادگرد...
#جهادگرد
#محسن_ذوالفقاری
#کتابستان
#اردوی_جهادی
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
بسم الله
داستایفسکی سخن از تمامی آنچه بر کشورهای در حال توسعه یا حتی توسعه یافته غیراروپایی میافتد، میکند. ما تا زمانی که آدمهای همچون ایوان ماتْویچ و مردمی همچون مردم زمان او داریم، حالمان این است. خودمان را با دیگرانی مقایسه میکنیم که حتی اگر روزی به گواه تمامی دنیا، بهتر از آنها باشیم، باز هم به دنبال تحقیر و توجیه پستی خودمان هستیم. آری این خاصیت غربزدگی است... حتی پستیهای کشور مطلوب، در نظرمان ارزشمندتر از فضیلتهای خودمان است.
غربزدگی یک درد است... درد دیگر را اینگونه تصویر میکنم...
تصور کنید فردی در میانه آب در حال غرق شدن باشد و وقتی در پی نجات او هستیم و به یک قدمی نجات او رسیدهایم، شروع به ایرادگیری از نوع ابزار استفاده شده برای نجاتش کند و مانع از نجات خود شود. چرا؟؟؟ چون خود را علامه دهر میپندارد و هرکه جز خود را حیوانی بیش نمیداند... چنین فردی چه تعریفی دارد؟؟؟؟ ایوان ماتْویچ داستان ما اینگونه هم بود.
خلاصه اینکه، این دو درد توأمان دو غده سرطانی است که به هرکدام رسیدگی کنی، دیگری رشد میکند و امکان از بین بردن و رسیدگی به هر دو را نیز نداری... پس چه باید کرد؟
داستان کتاب پیرامون بلعیده شدن انسانی توسط تمساح است. فردی که در شکم تمساح خانه گزیده و از آنجا ایراد سخن میکند!!! نظریه میدهد و به دنبال راهنمایی خلق است!!!! چرا؟؟ چون خود را در جایگاه ویژهای میبیند که دیگران در این جایگاه نیستند. او خاص است. و خاص بودن دلیل بر برتری...
این آدم اگر همانجا بماند در کام هیولا است و باید بنا به اقتضا زندگی و بدن او زندگی کند. اما حتی اگر نجات هم پیدا کند، تا وقتی فکرش حول همان هیولا بگردد، فرقی با فرد زندانیِ در تنِ آن موجود ندارد.
داستایفسکی به دنبال نسخه پیچیدن نیست. او روایتگر چنین اتفاقی است. و زبانی که استفاده کرده، زبان طنز است. طنز اغراق دارد و تصویری کاریکاتور گونه ارائه میدهد. پس طبیعی است که عدهای نپسندند. اما مسئله شناسی او، تا دنیا باقی است، موضوعش وجود دارد...
#تمساح
#فیودور_داستایفسکی
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
فقط نه کوچه باغِ ما،
فقط نه این که این محل
احاطه کرده شهر را، شعاعِ مهربانی ات .. 🥰❤️
#امام_مهربانم 🌸
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج 🕊
#روستای_خلیندره 📸
📚 @hamkhaniketab