هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس سيزدهم: بصيرت
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي ديگر از ويژگيهاي برجستة آيتالله مصباح، «بصيرت» بود. او هم در مسائل ديني و هم در مسائلي اجتماعي و فرهنگي و سياسي حقيقتاً ديدي نافذ و بصيرتي مثالزدني داشت. ظرافتها و نقاط کور را خوب ميشناخت؛ اهداف پنهان دشمنان اسلام و انقلاب را به زيبايي تشخيص ميداد و در بزنگاهها وارد صحنه ميشد و عماروار، مرز حق و باطل را مشخص ميکرد و فتنهگران را از پشت نقابهاي دروغيني که از ديانت و اصلاحگري و امثال آن بر چهره ميزدند، بيرون ميکشيد و بنيانهاي فکري باطل و اهداف و مقاصد شيطاني پنهان آنان را آشکار مينمود.
🔸به تعبير مقام معظم رهبري، «چنین شخصیتی مصداق کامل عالمی است که تشخیص دقیق خود را در روزی که لازم باشد، بیدرنگ به میدان میآورد و در این راه سرزنش و زخم زبان دیگران را به چیزی نمیگیرد. در واقع تکریم حضرت آقای مصباح، تکریم راهحق و نشان دادن مصداق و الگوی شایسته است.» (رهبر انقلاب در ديدار اعضاي موسسه امام خميني، 3 آبان، 1389)
🔸اما به راستي آيتالله مصباح اين بصيرت مثالزدني را چگونه به دست آورده بود؟ و ما هم اگر بخواهيم از چنين بصيرتي برخوردار شويم، چه بايد کنيم؟
در پاسخ ميگويم #بصيرت مثل هر ويژگي بينشي و گرايشي ديگري که در انسان هست، معلول عواملي است که همگي در آيتالله مصباح وجود داشتند:
(1) شناخت حق و باطل و تشخيص مرزهاي جداکننده حق و باطل؛ و اين جز با در اختيار داشتن معياري دقيق امکان ندارد؛ و آيتالله مصباح با مجاهدتهاي علمي و عملي فراوان، معيارهاي برهاني و قرآني و عرفاني و حتي تجربي تمييز حق از باطل را تحصيل کرده بود؛
(2) قطع همه تعلقات دنيوي؛ از ديگر عوامل بصيرتزا، دل نبستن به جاه و مقام و اعتبارات و القاب اينجهاني و دنيايي است؛ و آيتالله مصباح براي زدودن چنين تعلقاتي از وجود خود مجاهدتهاي نفساني فراواني کرده بود؛ و در اين جهت هم کاملاً موفق شده بود. امور دنيوي و اعتبارات اجتماعي و دلبستگيهاي مادي چيزي نبود که آن روح بزرگ را به خود مشغول کنند؛
(3) اخلاص و تقوا؛ از ديگر عوامل مهم بصيرتزا، اخلاص و تقوا است؛ قرآن کريم ميفرمايد: «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون» (اعراف، 201) اهل تقوا، به هنگام مواجهه با لغزشگاهها و دسيسههاي شيطاني، هرگز نميلغزند؛ آنها حقيقت را خوب مييابند و هرگز به دام شيطان نميافتند. به تعبير ديگر، انسانهاي پارسا به دليل آنکه رذايل اخلاقي را از خود دور کردهاند و طمع و حرص و کبر و غرور در وجود آنان جايي ندارد، به همين دليل، ابزارهاي فريب شيطان را از او گرفتهاند. حجابهاي ديده و دل را کنار زدهاند؛ زنجيرهاي که شيطان بر قلب و زبان آدميان ميتند را پاره کردهاند؛ به همين دليل اهل بصيرتاند.
آيتالله مصباح در يک جهاد نفساني طولانيمدت و با درسآموزي از محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبائي و آيتالله بهجت و با نگاه عميق توحيدياي که داشت توانسته بود چنين رذايلي را از وجود خود ريشه کن کند؛ به همين دليل، نه تنها حق و باطل را به خوبي ميشناخت بلکه بدون لکنتزبان و با بياني صريح و سليس و با منطقي استوار آنها را در سطوح مختلف اجتماعي و حتي در تريبونهاي عمومي بيان ميکرد.
(4) کلنگري در عين جزءنگري؛ از ديگر عوامل مهم بصيرتزا، برخورداري از دو ويژگي علمي شبهمتضاد است؛ يعني کلنگري از يک طرف و جزءنگري و نکتهبيني از طرف ديگر. کساني که صرفاً کلنگر يا صرفاً جزءنگر باشند، بصيرت لازم براي تشخيص حق از باطل در مسائل اجتماعي و سياسي و فرهنگي را نخواهند داشت؛ و البته جمع ميان اين دو نيز کاري دشوار است؛ به همين دليل، عالمان اهل بصيرت هم انگشتشمارند. آيتالله مصباح حقيقتاً از جمله انديشمنداني بود که ضمن برخورداري از نگاهي کلان به عالم و آدم و فلسفه سياسي و اجتماعي و مسائل فرهنگي، نسبت به جزئيات برنامههاي دشمنان نيز آگاهي و اشراف داشت و همچون مرزباني آگاه، دائماً مسائل فرهنگي و اجتماعي و ديني را رصد ميکرد؛ اشخاص و جريانهاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي را به خوبي ميشناخت. به همين دليل از بصيرتي کمنظير برخوردار بود.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 غروب جمعه
🔸 زیارت سامرا
غروب غربت
🤲 التماس دعا
🖤
🏴 وفات اسوه صبر و ایثار
❣رهبر معظم انقلاب:
♻️ بخش عمده عظمت حضرت زینب (سلام الله علیها) از اینجاست که اولاََ موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین ( علیه السلام ) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین ( علیهالسلام ) را و ثانیاََ طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت.
📚 کتاب انسان ۲۵۰ ساله، صفحه۱۹۱
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 شمارهی دویستوهفتاد و هفت هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «قدرت ایران نشانه است» منتشر شد.
🌙خط حزبالله باتوجه به فرارسیدن ایامالبیض ماه رجب، توصیههای حضرت آیتالله خامنهای برای بهرهبرداری معنوی از این ماه مبارک را مرور کردهاست.
👈 در سخن هفته این شماره از خط حزبالله، فتوای قاطع حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در منع تسلیحات هستهای و بهانهجویی کشورهای غربی علیه پیشرفت هستهای ایران بررسی شده است.
🌷 شمارهی این هفتهی خط حزبالله به روح مطهر شهید مدافع حرم مهدی صابری تقدیم میشود.
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس چهاردهم: فيلسوف مربي
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي از ويژگيهاي بارز در سبک و سلوک علمي و عملي آيتالله مصباح اين بود که حقيقتاً يک مربي کمنظير بود؛ سکوت و سخن ايشان درسآموز بود. نوع نگاهشان، انرژيبخش بود؛ حتي نشست و برخاست او نيز آموزنده بود. ارتباط با او و نشستن در محضر او، حتي مشاهده چهرة نوراني و رويِ گشادة او حقيقتاً ايمانها را مستحکم و ارادههاي مشتاقان را پولادين ميکرد. در سختترين شرايط روحي وقتي در محضر او مينشستيم، چنان آرامشي به ما ميداد که گويا اصلاً سختي و گرفتارياي نداشتهايم.
در درونشان صد قيامت نقد هست
کمترين آنکه شود همسايه مست
🔸حضرت آيتالله شبيري زنجاني ساليان قبل به جناب حجتالاسلام ابوالحسن نواب فرموده بودند: «آقاي مصباح را خدا مربي خلق کرده است؛ و حتي چاي خوردن ايشان هم چاي خوردن يک مربي و يک معلم اخلاق است؛ حرف زدن ايشان، تحمل ايشان، سکوت ايشان، تواضع ايشان، همه و همه به آدم درس ميدهد. يعني من معتقدم ايشان از لباسي که ميپوشند به آدم ياد ميدهند که چطوري لباس بپوشد و خدا سرتا پای ايشان را يک مربي اخلاق خلق کرده است» (زندگينامه حضرت آيتالله مصباح يزدي، ص87)
🔸او به ندرت به کسي حتي به فرزندانش توصيه مستقيم ميکرد؛ اما سبک زندگي او تماماً موعظه و توصيه اخلاقي بود. او در برخوردهاي اجتماعي، برخلاف تصويري که ژورناليستهاي ناآگاه و دشمنان بيمروت، از ايشان ترسيم ميکردند، بسيار اهل مدارا و تحمل بود.
🔸از جمله بارزترين ويژگيها در سلوک علمي و آموزشي آيتالله مصباح، شاگردپروري ايشان بود. او حقيقتاً زندگي خود را وقف پرورش نيرو براي اسلام و انقلاب کرد. با کوچکترين شاگردان خود نيز چنان برخورد ميکرد که کسي با نزديکترين دوستش برخورد ميکند؛ بسيار صميمي و پدرانه.
شاگردان او هم پروانهوار دور شمع وجودش ميچرخيدند و او را محرم اسرار زندگي خود ميدانستند. او پشت سر شاگردان خود نماز ميخواند؛ تمام قد، حتي در ماههاي پاياني عمر مبارکشان، جلوي شاگردان خود ميايستاد.
🔸جلسات مشورتي خود را با شاگردانش برگزار ميکرد. جديترين تصميمات و برنامههاي آموزشي و پژوهشياش را با پارهاي از شاگردانش در ميان ميگذاشت و از آنها مشورت ميگرفت. بيهيچ تکلفي و بدون نياز به هيچ ترتيب و آدابي با آنها بر سر يک سفره مينشست. او حقيقتاً يک مربي بود.
#علامه_مصباح
#Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 بهار عبادت | ماه رجب، ماه توسل و تذکر و توجه و تضرع و استغاثه و محکم کردن پیوند دلهای محتاج و نیازمند ما به ذیل لطف و فضل الهی است. ۶۹/۱۱/۱۹
@khamenei_ir
حتی بند کفش!_139992135120.mp3
5.41M
🎧 #شنیدنی | حتی بند کفش!
👌 کوچیکترین حاجتها و نیازهاتون رو از خدا بخواین
❤️ این احساس نیاز یک علت خیلی مهم داره
🌺 #بهار_به_توان_بهار
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس پانزدهم: مرزبانی فکر و فرهنگ
🖊احمدحسين شريفي
🔸امام حسن عسکري(ع) در حديثي ميفرمايد: عالمان شيعه مرزبانان فکر و فرهنگ اسلامياند؛ آنان در مرزي که طرف مقابلشان ابليس و نيروهاي کارکشته و زيرک و داناي ابليسي قرار دارند، به مرزباني و نگهباني از معارف اسلامي و حدود و ثغور اسلام ميپردازند. (التفسير المنسوب الي الامام الحسن العسکري، ص343)
🔸عالمان راستين شيعي کسانياند که اجازه نميدهند شيطان و شيطانصفتان آتش شبهه بر خرمن باورها و ارزشهاي مردم بياندازند. آنان به مثابة مرزباناني هوشيار و آگاه و شجاع در مقابل شبههافکنيها سينه سپر ميکنند و چنان با شبهات ديني مواجهه ميشوند که نه تنها به صورتي مستدل و عالمانه آنها را پاسخ ميدهند که شبهات را ابزار و وسيلهاي براي ترويج و تعميق معارف اسلامي ميدانند.
🔸بدون ترديد يکي از قويترين و بزرگترين مرزبانان جهانبيني و نظام ارزشي اسلام در دوران معاصر آيتالله مصباحيزدي بود. او فيلسوفي "مرابط" بود. او به دليل (1) تسلط بسيار خوب بر معارف اسلامي (ادبيات، تاريخ اسلام، منطق، معرفت شناسی، فقه، اصول، تفسير، فلسفه، کلام، اخلاق و عرفان اسلامی) و (2) آشنايي بسیار خوب با علوم جديد و فلسفههاي مدرن و (3) آشنايي با ادبيات رايج علمي و آکادميک و (4) غيرت ديني و احساس مسؤوليت در برابر حقيقت و (4) همچنين به دليل بصيرت و روشنبيني منحصربه فردي که داشت، از دهة پنجاه به بعد (به مدت نيم قرن) به مثابة بزرگترين، هوشيارترين و زيرکترين مرزبان باورها و ارزشهاي شيعي نمايان شد.
🔸او حقيقتاً يک حکيم مرابط و مرزبان آگاه و مطمئن براي دفاع از معارف اسلامي بود. هوشمندانه همه تحرکات فکري و فرهنگي مخالفان فکر و فرهنگ اسلامي را رصد ميکرد و غالباً به ريشهها و بنيانهاي فکري مخالفان حمله ميکرد و با قدرت منطق و استدلال و بيان رسايي که داشت، چنان با آنها روبرو ميشد که کسي را ياراي مقاومت علمي و استدلالي در برابر استدلالها و منطق قوي و قويم او نبود. به همين دليل غالباً رو به سوي ترور شخصيت او ميآوردند و هنوز هم به همين کار مشغولاند!
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 بهار عبادت | هر یک روز ماه رجب، یک نعمت خداست. در هر ساعتی از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، میتواند چیزی را به دست بیاورد که در مقابل آن، همهی نعمتهای دنیا پوچ است؛ یعنی میتواند رضا و لطف و عنایت و توجه الهی را به دست آورد. ۶۹/۱۱/۱۹
@khamenei_ir
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس شانزدهم: روش مواجهه با شبهات ديني
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي ديگر از امور درسآموز در زندگي علمي و عملي آيتالله مصباح، روش ايشان در مواجهه با شبهات ديني است. ايشان به دليل جامعيتي که نسبت به معارف اسلامي داشتند و به دليل آشنايي خوبشان با مکاتب و انديشههاي معارض، و همچنين به دليل تجربه طولاني مدت در مواجهه با شبهات ديني و اعتقادي، ميتواند الگويي براي مرابطان و مرزبانان فکر و فرهنگ اسلامي در دنياي معاصر باشد.
🔸دربارة روش مواجهه علامه مصباح با شبهات ديني از ابعاد و منظرهاي مختلف و متعددي ميتوان نظر کرد و سخن گفت. اما بالاجمال ميتوان گفت ايشان در مواجهه با شبهات ديني چهار مرحله و گام مهم را در نظر داشتند:
🔸گام اول: تلاش در جهت فهم دقيق شبهه؛ ايشان در گام اول سعي ميکردند که شبهه مطرح شده را به درستي فهم کنند، و براي فهم دقيق مسأله ميکوشيد که اولاً، حب و بغض خود را نسبت به معارف ديني و شبهات دشمنان کنار بگذارد؛ چرا که حب و بغضهاي بيدليل و بدون پشتوانة استدلالي ميتواند سد راه عقل و فهم باشند: چون غرض آمد هنر پوشيده شد/ صد حجاب از دل به سوي ديده شد. و ثانياً، هرگز خود را درگير شخصيت و مسائل شخصي و خصوصي شبههکنندگان نميکرد. يعني مهم نبود که آن شبهه از سوي چه کسي و به چه منظوري بيان شده است؛ اصل شبهه و مدعا يا دليل اقامه شده را کار داشتند.
🔸گام دوم: در گام دوم ميکوشيد تبييني جامع و دقيق از ابعاد شبهه و حدود و ثغور آن بيان کند؛ مقدمات آن، مباني و اصول موضوعة آن، و دلايل و نتايج آن را بيان ميکرد. در اين مرحله آنقدر به زيبايي و با دقت و امانت و انصاف اصل شبهه را توضيح ميداد که بعضاً از خود شبههکنندگان واضحتر و دقيقتر آن را بيان ميکرد. توجه داشته باشيد که يکي از مهمترين گامهاي پاسخ به شبهات همين گام است؛ زيرا شبهه يعني شبيه حق؛ يعني حقنما؛ يعني سخني که آميختهاي از حق و باطل است. و يکي از بهترين راههاي براي مبارزه با آن، آفتابي کردن و نمايان کردن ابعاد مختلف آن است. در اين صورت حق و باطل و سره و ناسره آن به خوبي آشکار ميشوند.
🔸گام سوم: در گام سوم به نقد شبهه ميپرداخت. براي اين منظور (1) تبار شبهه و سابقة تاريخي آن را آشکار ميکرد. و با اينکار ابهت شبهه و شبههکنندگان را ميشکست و مثلاً نشان ميداد که چنين سخني را دربارة قرآن، مشرکان و بتپرستان قريش هم ميگفتند؛ يا چنين سخني در موضوع ازدواج و غريزه جنسي را قوم لوط هم ميگفتند. پس چيز تازهاي نيست؛ (2) به نقد مباني و پيشفرضها و اصول موضوعة شبهه ميپرداخت؛ (3) منشأ و انگيزة طرح شبهه را ذکر ميکرد و نقد ميکرد؛ سپس به سراغ (4) نقد دلايل ميآمد و نادرستي آنها را اثبات ميکرد و افزون بر اين به (5) نقد و تشريح پيامدهاي فردي واجتماعي پذيرش شبهه هم ميپرداخت و نهايتاً به (6) نقد خود مدعا هم ميپرداخت چون نقد دليل اخص از نقد مدعا است؛ ايشان با نقد و ابطال مدعا، به طور کلي ريشه شبهه را از ميان برميداشت.
🔸گام چهارم: در گام چهارم، علامه مصباح، به تأسي از برخي ديگر از بزرگان مثل علامه اميني، شيخ آقابزرگ تهراني و امثال آنان، شبهه را به عنوان وسيله و ابزاري براي تبيين دقيق معارف اسلامي ناظر به آن مسأله ميديد: «استراتژي تبديل تهديد به فرصت». يعني در مرحله پاسخ به شبهه باقي نميماند، بلکه از آن به عنوان وسيلهاي براي تبيين دقيق، عميق و مستدل معارف اسلامي استفاده ميکرد.
🔹ذکر مصاديق و نمونههايي براي اين نوع مواجهه در اين فضا و فرصت نميگنجد.
#علامه_مصباح
#شبهه
@Ahmadhoseinsharifi
🌹