eitaa logo
همسفر شهدا
366 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
511 ویدیو
107 فایل
🌸وبلاگ همسفر شهدا سید علیرضا مصطفوی http://hamsafarshohada.blog.ir 🌺وبلاگ شهید محمد هادی ذوالفقاری http://hadizolfaghari.blog.ir @atrmehr313
مشاهده در ایتا
دانلود
همسفر شهدا
🌷 🍃ولادت : ۶۰/۹/۱۱ - فسا - صحرارود 🍂شهادت: ۹۵/۱/۱۳ - سوریه ، 🍁آرامگاه: فسا - گلزار شهدای صحرا رود 🔰شهیدی که پیامبر در عالم رؤیا مژده بهشت را به او داده بود 🔹مجلسی که احساس می‌کرد احتمال وجود دارد شرکت نمی‌کرد. 🔸به خانه‌ای که در آن بود نمی‌رفت. 🔹غالباً به ها نمی‌رفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت عروسی بدهند. 🔸در مجلسی که می‌شد موضوع بحث را عوض می کرد. 🔹خادم مسجد جامع صحرارود می‌گفت «ابوذر خیلی وقت‌ها نیمه شب‌ها برای راز و نیاز و نمازش به می‌ آمد. 🔸اهل کار خیر بود و در خفا به کمک می کرد که بعد از شهادتش آشکار شد. 🔴👈شهید غواصی خواب صلی الله علیه و آله و سلم را در دیده بود و پیامبر مقام و جایگاهش را در به او نشان داده بود. 🇮🇷کانال «شهید محمدهادی ذوالفقاری» 🆔 @shahidzolfaghari
🔰شبیه #ابراهیم باشیم ✅مقابله با گناه #غیبت 🇮🇷کانال «شهید محمدهادی ذوالفقاری» 🆔 @shahidzolfaghari
همسفر شهدا
🌷 🍃ولادت : ۶۵/۱۰/۲ - ملایر 🍂شهادت: ۹۵/۱/۱۴ - العیس اطراف حلب 🍁آرامگاه: گلزار شهدای ملایر 🌸از کردن خیلی متنفر بود و حتی روی صفحه ی گوشی ساده ای که داشتند نوشته بودند ⛔️ 🌼می گفت حتی در سخت ترین شرایط هم نباید گفت 🌺وقتی می خواست کسی را کند طوری رفتار می کرد که آن شخص ناراحت نشود. 💠در فرازی از وصیت نامه گفته اند، "اگر یک روز به دیدار حضرت آقا رفتید به ایشان بگویید که از نور دو چشمانم بیشتر دوستشان داشتم. 🇮🇷کانال «شهید محمدهادی ذوالفقاری» 🆔 @shahidzolfaghari
همسفر شهدا
🔰 🌸سال اول راهنمایی بود. رفته بودیم می‌خواستم نماز بخوانم. به سید هم گفتم بخوان. 🌺اما اوشروع کرد به سؤال پرسیدن. از (عج)، از ، از آقا و... 🌼بعد شروع کرد به خوندن. حالا دیگه می‌دونست برای چی نماز می‌خونه. با اصرار سید چند بار دیگه هم رفتیم جمکران 🌷 ♦️زندگینامه در وبلاگ «همسفر شهدا» http://hamsafarshohada.blog.ir
همسفر شهدا
💠قرائت دعای فرج #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید #مدافع_حرم 🌷 #‌شهید_عبدالله
🌷 #شهید_عبدالله_قربانی 🍃ولادت : ۶۰/۶/۳۰ - فسا ، صحرارود 🍂شهادت : ۹۴/۱۰/۱۱ - حلب سوریه 🍁آرامگاه : فسا - گلزار شهدای صحرا رود 🌸امروز حسین زمان یاری دهنده می‌خواهد و بدا به حال کسانی که ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی حسین زمان خود را بشنوند و به یاری او نشتابند. 🌺هر جا حرف #بدگویی و #غیبت بود، تذکر می داد و اگر ادامه پیدا می کرد مجلس روترک می کرد.
همسفر شهدا
💠قرائت دعای فرج #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید #مدافع_حرم 🌷 #‌شهید_غلامرضا_
🌷 #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده 🍃ولادت : ۶۵/۱۰/۲۱ - کرمان 🍂شهادت : ۹۶/۱۱/۵ - بوکمال سوریه 🍁آرامگاه : گلزار شهدای کرمان 🌸به #نماز_اول_وقت اهمیت می داد و اگر کسی #غیبت می کرد با یک نکته طنز و #شوخ_طبعی که داشت حرف رو عوض می کرد. 🌺بخشی از #حقوق خود را به افراد #نیازمند اختصاص داده بود 🌼در آخرين مكالمه بيسيمی اش بعد از #مجروح شدنش گفت سلام من رو به آقا برسونيد که بعد از گفتن این جمله به وی #تیر_خلاص شلیک شد.
🌷 #شهید_ابوذر_غواصی 🍃ولادت : ۶۰/۹/۱۱ - فسا - صحرارود 🍂شهادت: ۹۵/۱/۱۳ - سوریه ، #خانطومان 🍁آرامگاه: فسا - گلزار شهدای صحرا رود 🔰شهیدی که پیامبر در عالم رؤیا مژده بهشت را به او داده بود 🔹مجلسی که احساس می‌کرد احتمال #گناه وجود دارد شرکت نمی‌کرد. 🔸به خانه‌ای که در آن #ماهواره بود نمی‌رفت. 🔹غالباً به #عروسی‌ ها نمی‌رفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت عروسی بدهند. 🔸در مجلسی که #غیبت می‌شد موضوع بحث را عوض می کرد. 🔹خادم مسجد جامع صحرارود می‌گفت «ابوذر خیلی وقت‌ها نیمه شب‌ها برای راز و نیاز و نمازش به #مسجد می‌ آمد. 🔸اهل کار خیر بود و در خفا به #نیازمندان کمک می کرد که بعد از شهادتش آشکار شد. 🔴👈شهید غواصی خواب #حضرت_محمد صلی الله علیه و آله و سلم را در #پیاده_روی_اربعین دیده بود و پیامبر مقام و جایگاهش را در #بهشت به او نشان داده بود.
هدایت شده از همسفر شهدا
🌷 #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده 🍃ولادت : ۶۵/۱۰/۲۱ - کرمان 🍂شهادت : ۹۶/۱۱/۵ - بوکمال سوریه 🍁آرامگاه : گلزار شهدای کرمان 🌸به #نماز_اول_وقت اهمیت می داد و اگر کسی #غیبت می کرد با یک نکته طنز و #شوخ_طبعی که داشت حرف رو عوض می کرد. 🌺بخشی از #حقوق خود را به افراد #نیازمند اختصاص داده بود 🌼در آخرين مكالمه بيسيمی اش بعد از #مجروح شدنش گفت سلام من رو به آقا برسونيد که بعد از گفتن این جمله به وی #تیر_خلاص شلیک شد.
🔰 ✅وقتی در جمعی نشسته بودیم اجازه نمی‌داد از کسی که در بین ما نیست حرفی زده شود. ❇️همیشه جلوی را می‌گرفت. وقتی پشت سر کسی در جمع حرفی زده می‌شد. سید به حالت کشیدن می‌گفت: غی، بت. غی، بت و... ✳️به این ترتیب جلوی کار اشتباه را می‌گرفت. 🌷