eitaa logo
همسفرتاخدا
874 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
952 ویدیو
10 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم کانال همسفرتاخــدا برای آمادگی مجردهاوخودسازی متاهل هاتاسیس شده✅ مطالب روزانه کم تبلیغ تبادل ومطالب متفرقه نداریم❌ ادمین کانال؛https://daigo.ir/secret/7173629350 دل هرکی با یاری خوشه.! #دلِ_ما_با_حسینِ...❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
امام علی ( ع) می فرماید؛ آنکه انتقام می گیرد یک روز خوشحال است و آنکه می بخشد یک عمر... پس بخشنده باش تا همیشه خوشحال باشی😉
✳️آشپزی 🌷شهید محمد جواد یزدانی 💝در تمام کارها به من کمک می کرد ،یادم است یکبار به سختی بیمار شدم چشمانم را که باز کردم بوی غذا تمام خانه را برداشته بود،صدای محمد جواد به گوشم رسید:"بیدار شدی مادر جان ؟" 💝برگشتم و نگاهش کردم،در حالی که ظرف سوپی را در دست داشت کنارم نشست و گفت :"ببین پسرت چه کار کرده ؟!"😍 💝گفتم تو آشپزی کردی؟" باخنده گفت :مگر اشکالی دارد؟"😄☺️ 💝گفتم :نه ولی....." دیگر نگذاشت حرفم را ادامه دهم ،قاشق سوپ را به دهانم گذاشت و فقط لبخند زد.☺️ 💝آن روز با محبتهای محمد جواد تمام درد و رنج و بیماری را فراموش کردم. هم رنگ صبح ،ص 93 یاد شهدا با ذکر💝 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
ز خود هرگز نرنجانم دلی را که ترسم در آن جای تو باشد... ❤️
✳️باز کنید لطفا 🌷شهید منوچهرمدق 🌸شام می خوردیم که زنگ زد.اف اف را برداشتم .گفتم : "کیه"؟ 🌺گفت : "باز کنید لطفا." 🌸پرسیدم: "شما؟ " سربه سرم می گذاشت .یک سطل آب کردم،رفتم بالای پله ها. 🌸گفتم : " کیه ؟" 🌺تا سرش را بالا گرفت بگوید منم" ، آب را ریختم روی سرش و به دو آمدم پایین.😂😅 خیس آب شده بود. 🌸گفتم : " برو همان جا که یک ماه بودی."😏 🌺گفت :در را باز کن .جان علی .جان من." 🌸از خدایم بودببینمش .در را باز کردم و آمد تو .سرش را با حوله خشک کردم.☺️ یاد شهدا با 🌷 📚شوکران 1.ص 25. 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
YEKNET.IR - آیت الله مجتهدی - مکر و حیله شیطان.mp3
2.81M
♨️مکر و حیله شیطان 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
💠 حالا شما امر کن 🌹 شهید ولی اله چراغچی خانه که می آمد به من مهلت تکان خوردن نمی داد . همه ی کارها را خودش انجام می داد . اما نگاهش که می کردم ٬ می دیدم خسته است . می گفتم :« تازه آمدی . استراحت کن .» قبول نمی کرد . می خندید و می گفت :« وقتی من نیستم تو خیلی سختی می کشی ٬ اما حالا که آمدم دیگر سختی ها تموم شد .» ☺️ بعد بادی به غبغب‌ می انداخت ٬ می گفت :« حالا شما امر کن ٬ ما انجام می دهیم .» من خجالت می کشیدم . خجالت می کشیدم که موقع راه رفتن ٬ پشت سرم بیاید تا کفش هایم را جفت کند . طعنه های دیگران را شنیده بودم که می گفتند :« آقا ولی اله کفش های این جوجه را برایش جفت می کنه .» آخر ظاهرش خیلی خشن به نظر می آمد . باورشان نمی شد . باور نمی کردند که چقدر اصرار دارد به من کمک کند . خوب یادم هست ٬ آشپزخانه ما خیلی کوچک بود و آقا ولی خیلی درشت . آن جا که می رفت سر به سرش می گذاشتم ٬ می گفتم :« هیکلت خیلی درشته ٬ توی آشپزخانه جا نمی شه .»😁 تقریبا هر بار که می رفت توی آشپزخانه صدای شکستن ظرف از آشپزخانه می آمد .😊 📚 نیمه پنهان ماه ٬ شماره ۹ ٬ ص ۲۲ 🌷 یادش با ذکر 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
هوای یکدیگر را داشته باشید😉 دل نشکنید قضاوت نکنید هنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنید به غم کسی نخندید به راحتی ازیکدیگر گذر نکنید آدم ها دنیا دو روز است هوای دلتان راداشته باشید❤️
15547391691004mp3_89(1).mp3
1.81M
🎤 به تو افتاده سر و کارم حسین... تو بهم عاشقیو یادم دادی خداییش خیلی دوست دارم حسین❤️ 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
4_5870599288605640293.mp3
4.11M
دوباره اشکیه چشام دلیل گریه هام🎈🍃 من منتظر خودتم... 🎤جوادمقدم 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕
برای شهید شدن مثل شهدا زندگی کنید اونا چیزی بودن ک خدامیخواست... آدمی بشین ک خدا بخوادتون نه آدمای رو زمین... باشید و جز برای رضای خدا کاری نکنید..
🌸هدیه سالگرد ازدواج 🕊شهید محمد اصغری خواه 🍃بهترین روزهایم سالگرد ازدواجمان بود. هرجا بود خودش را می رساند❤️ حتما هدیه می خرید 🌹 اگر پولی هم نداشت ، یک جعبه کوچک شیرینی می خرید. 🍃وقتی محمد از جبهه برمی گشت ، همه چیز تعطیل می شد. وقتی حکم مدیریتم را می دادند ، محمد به معاون اداره که باهم دوست بودند ، گفت : به یک شرط می گذارم خانمم قبول کنه که هرموقع من از جبهه آمدم به اوهم مرخصی بدهید. 🍃توی مدرسه یک دفعه می دیدم محمد از مدرسه آمدتو☺️ می خواست غافلگیرم کند که موفق هم می شد. چنان حواسم پرت می شد که همکارهایم می فهمیدند😶وقتی که محمد می آمد، می گفتند : بیا ، بیابرو . تو دیگه حواست اینجا نیست😒 و اگر کلاس داشتم ، به جای من می رفتند سرکلاس😊 می گفتند :شما دوتا دیر به دیر هم دیگر را می بینید و دلتان برای هم تنگ می شود.❤️ 📚نیمه پنهان ماه14 ، ص51 🌷یادشهید با ذکر 💕 @hamsafar_TA_khoda 💕