eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
20.3هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍮🍮 انگار هزاران سوزن در معده ام فرو میکردند. باورم نمیشد چیزهایی که میگفت، شرحِ حالِ دانیالِ دل نازک من باشد.. (فرمانده یه جوون فرانسوی بود که میگفت مسلمونه.. اما نبود.. یعنی من مطمئن بودم که نیست چون شبهایی که میومد سراغم، یه زنجیر به گردنش داشت که یه صلیب بزرگ و زیبا ازش آویزون بود. البته میتونم قسم بخورم که اکثر اون مردها اصلا مسلمون نیستن چون بیشترشون، یا نشان داوود دارن یا صلیبِ مسیح.. و خیلی هاشون اصلا عرب نیستن. مخصوصا فرمانده هاشون که آمریکایی و آلمانی و فرانسوی وچچنی و برو تا آخر هستن.. عربهایی هم که اونجان معمولا اهل عربستان سعودین. عربستان کمک چشم گیری بهشون میکنه. از اسلحه و تفنگ گرفته تا دخترای خوشگل واسه جهاد نکاح.. ترکیه هم تا حد زیادی؛ این حیوونها رو تامین میکنه به خصوص که اجازه رفت و آمد از مرزهاش و فروش نفت رو به داعش میده.. روی اکثر اسلحه ها و جعبه مهمات و اجناس خوراکی که میامد مارک کشورهای عربستان و آمریکا و ترکیه ست.. اینایی که میگم، نشنیدماا.. با چشم دیدم. حالا بگذریم.. کجا بودم؟؟ آهان.. یکی از سربازها رفت سراغِ خواهر کوچیکه که بیهوش، پخش زمین بود. میخواست واسه سلاخی بسپردش دستِ دانیال که فرمانده دستور ایست داد. رفت بالا سر دختره و با چشمای کثیفش خوب براندازش کرد. چهره اشو یادمه، دخترِ زیبایی بود. بعد در کمالِ گستاخی گفت: حیفه چنین دختر زیبایی در خدمتِ جهاد و مبارزین نباشه و فرزندی شجاع و دلیر تقدیمِ این راه نکنه.. ببریدش برای معالجه. به خدا قسم که به خاطر جهاد از جانش گذشتم تا رسول الله در اون دنیا شفیعم باشه..) خندید.. کوتاه و پر تمسخر( خدا.. خدایی که بی خیالِ همه شده.. خدایی که پا رو پا انداخته و فقط داره تماشا میکنه.. خدا کجا بود؟؟ خیلی سخت گذشت.. خیلی.. دانیال دیگه انسان نبود.. حالا عینِ یه ماشین آدم کشی، سر میبرید و جون میگرفت.. یه کم که زیر نظر گرفتمش، فهمیدم تو ارودگاه و چند جای دیگه به بچه های کوچیک آموزش میده.. بچه های کوچیک میدونی یعنی چی؟؟ یعنی از دو ساله گرفته تا ده، دوازده ساله.. میدونی برادرت چی یادشون میده؟؟ اینکه چجوری سر بِبُرند.. دست قطع کنن.. تیر خلاص بزنن.. شکنجه بدن..) به معده ام چنگ زدم.. دردش امانم را بریده بود. عثمان با دهانی باز مانده و گیج رو به صوفی کرد( این بچه ها از کجا میان؟ آخه یه بچه ی دو ساله از جنگ و خونریزی چی میفهمه؟) صوفی سری تکان داد ( شما از خیلی چیزا خبر ندارین.. این بچه ها یه تعدادشون از پرورشگاههای کشورهای مختلف میان.. یه عده اشونم از همون حرومزاده های متولد شده از جهاد نکاحن.. فکر میکنی بچه هایی که از این به اصطلاح جهاد متولد میشن رو چیکار میکنن؟؟ میبرن شهربازی و براشون بستنی میخرن؟؟ نخیر.. این بچه ها با برنامه به دنیا میان و باید به دردشون بخورن.. تو هر اردوگاهی؛ مکانهای خاصی برای نگهداری و آموزش این بچه ها وجود داره.. این طفلی ها از یک سالگی با اسلحه و چاقو، بزرگ میشن.. با تماشای مرگ و جون دادنِ آدمها قد میکشن.. من به چشم دیدم که چجوری یه پسر بچه ی شش ساله در کمال نفرت و خشم، تیر خلاصی تو سر چهارتا مرد مسلمون خالی کرد.. این بچه ها ابلیس مطلقن.. خوده  خوده شیطان..) عصبی بود خیلی زیاد و با حرصی فرو خورده به چشمانم زل زد ( و برادر تو یکی از اون  همون مربیاست که شیطان تربیت میکنه.. دانیال یه جانیِ  بالفطره ست.. ) در خود جمع شدم.. درد بود و درد.. انگار با تیغ به جانِ معده ام افتاده بودند.. نفس کشیدن برایم مساوی بود با چنگال گرگ رویِ تمام هستی ام.. دست مشت شده ام را روی معده ام فشار دادم. صدای نگران عثمان تمرکزم را بهم میزد ( سارا.. سارا جان.. چت شده آخه تو دختر.. بلند شو بریم پیش دکتر.. ) اما من نمیخواستم.. من فقط گرسنه ی شنیدن بودم.. باید بیشتر میدانستم. دستم را بالا بردم ( خوبم عثمان.. خوبم.. ) کمی سرم را کج کردم ( صوفی ادامه بده..) عثمان عصبی شد (سارا تمومش کن.. حالت خوب نیست.. بذار واسه یه وقت دیگه..) اما عثمان چه از حالم میدانست؟. تازه فهمیده بودم که بی خبری، عینِ خوش خبریست.. ( صوفی بگو..) عثمان دندانهایش را روی هم فشار داد و نگاهی تند روانه ام کرد.  صوفی بی خیال از همه چیز ادامه داد ( هیچی.. به اندازه ی یک قطره از همه بارونهای باریده؛ امید داشتم.. امید به اینکه شاید دانیال تظاهر میکنه و حالا پشیمونه.. اما نبود.. اینو وقتی فهمیدم که واسه کشتنِ بچه های شیعه و مسیحی تو مناطق اشغال شده تو سوریه داوطلب میشد و با اشتیاق واسه اون سربازهای کوچیک از خون و خونریزی میگفت. دانیال دیگه به دردِ مردن هم نمیخورد، چه برسه به زندگی.. و من دود شدم. برادرت حتی انگیزه مرگ رو از هم من گرفت.. )   ادامه دارد.. ✍ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ 🌸🍃 به پنجشنبه اردیبهشت ماه خوش آمدید 🌸🍃 روزتون پرازخیروبرکت و پر از امیدوشادی😊 دلاتون بی کینه وغم❤ تنتون سالم😇 براتون روزخوبی را آرزو میکنم🙏 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔 🌼 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 🌼🖤🌼🖤🌼🖤🌼 در این پنجشنبه شاخه گلی🌼🍃 با ذکر فاتحه وصلوات🖤🙏 بفرستیم برای تموم آنهایی که دربین ما نیستند😔 ولی دعاهاشون،هنوزکارگشاست🙏 یادشون همیشه در دل ماست💔 شادی روح درگذشتگان و 😔🙏 http://eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ با دقت بخوانند: 👇 ❌مقایسه همیشه کار را خراب می کند. ↩️ اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته اند، مقایسه کنید، ⬅️مطمئنا نمی توانید تصمیم درستی بگیرید. @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️ 🙏 عذرخواهی کنیم. ✅ اگر متوجه شدید رفتار شما باعث ناراحتی و عصبانیت همسرتان شده است . 👈 این امر برای و ایجاد ضروری است. @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️ 🤭"ای کاش این را می‌دانست!" 2⃣1⃣هرگز خیال نکن من آدم کامل و بی نقصی هستم. ‼️ 👌اما بدان که تمام سعی ام را می کنم تا قهرمان زندگی ات باشم.💪 ✍به یاد داشته باشد که من 👌زنی قوی و توانمند و مستقل هستم ❌نه زنی نیازمند و وابسته. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 هرچه صوفی بیشتر می گفت.. مانور درد در وجودم بیشتر میشد.. حالا دیگر حسابی روی میز خم شده بودم. عثمان که میدانست نمیتواند مجبورم کند، از جایش بلند  شد (صوفی یه استراحتی به خودتون بده.) و رفت، ناراحت و پر غضب.. صوفی پوزخند زد ( اگر به اندازه تمام آدمهای دنیا هم استراحت کنم، خستگیم از بین نمیره..). با دیدن عکسها مطمئن شدم که دانیال زمانی، عاشقِ این دخترِ شرقی مَآب بود.. اما چطور توانست چنین بلایی به سرش بیاورد؟ شراکت در عاشقی در مسلک هیچ مردی نیست.. دانیال که دیگر یک ایرانی زاده بود.. ایرانی و دست و دلبازی در عشق؟؟  خیلی چیزها فراتر از تصوراتم خودنمایی میکرد.. دانیال.. برادر مهربان من، که تا به خاطر دارم، تحمل دیدنِ اشکهای هیچ زنی را نداشت، بعد سر میبرید در اوجِ خباثت و سیاه دلی؟؟ با هیچ ترفندی نمیتوانستم باور کنم.. شاید همه این چیزها دروغی بچه گانه باشد.. عثمان آمد با لیوانی بزرگ و سرامیکی (سارا بیا اینو بخور.. یه جوشنده ست.. اونوقتا که خونه ای بود و خوونواده ای هر وقت دل درد میگرفتیم، مادرم اینو میداد به خوردمون.. همیشه ام جواب میداد.. یه شیشه ازشو تو کمد لباسام دارم. آخه غذاهای اینجا زیاد بهم نمیسازه.. بخور حالتو بهتر میکنه.. ) عثمان زیادی مهربان بود و شاید هم زیادی ترسو.. من از کودکی یاد گرفتم که ترسوها مهربان میشوند. دستانم از فرط درد بی امان معده میلرزید.. عثمان فهمید و کمکم کرد.. جرعه جرعه خوردم.. به سختی. بوی زنجبیل و تیزیِ طعمش زبانم را قلقلک میداد.. راست میگفت، معده ام کمی آرام شد.. و باز غُرهای آرام و کم صدای عثمان جایی در زیر گوشم (تمام فکر و ذکرت شده برادری که به خواست خودش رفت.. حاضرم شرط ببندم که چند ماهه یه وعده، درست و حسابی غذا نخوردی.. اون معده بدبختت به غذا احتیاج داره.. اینجوری درب و داغون میخوای دنبال برادرت بگردی؟؟) و چقدر اعصابم را بهم میریخت با حرفهایِ پیرمردانه اش (صوفی ادامه بده..) صوفی که دست به سینه و به دقت نگاهمان میکرد، رو به عثمان با لحنی پر کنایه گفت ( اجازه هست؟؟)  نفسهای تند و عصبیِ عثمان را کنار گوشم حس میکردم. لبخندِ صوفی چقدر پر کینه بود.. ( بعد از اون صبح؛ دیگه برادرتو زیاد میدیدم.. به خصوص که حالا یکی از مشتری های شبانه ی جهادمم شده بود.. من اونجا بی پناهی رو به معنای واقعی کلمه دیدم و حس کردم. کاش هیچ وقت با برادرت آشنا نمیشدم.. دانیال هیچ گذشته و آینده ای برام نذاشت.. اون با تموم توانش خارم کرد و من دلیلش رو هیچ وقت نفهمیدم.. اما اینو خوب میدونم که (خدا و عشق ) بزرگترین و مضحکترین دروغیه که به بشریت گفتن.. چون حتی اگه یکیشون بود، هیچ کدوم از اون حقارتها رونمیکشیدم.. ) صدایش بغض داشت. پوزخند روی لبهایش نشست ( هه.. برادرت بدجور اهل نماز بود.. اونم چه نمازی.. اول وقت.. طولانی.. پر اخلاص.. تهوع آور.. احمقانه… ابلهانه.. راستی بهت گفتم که یه زن داداش نه ساله داری؟؟ اوه یادم رفت ببخشید..  یه خوونواده مسیحی رو تو مناطق اشغالی قتل عام کردن و فرمانده واسه دست خوش و تشویق، تنها بازمونده ی اون خوونواده بدخت رو که یه دختر بچه ی ظریف و نحیفِ نه ساله بود، به عقد برادرت درآورد.. یادمه بعد از چند روز شنیدم که جون داد و مُرد.. تبریک میگم بهت.. اوه ببخشید، تسلیت هم میگم.. البته اون بچه خیلی شانس آوردااا.. آخه زیادن دختربچه هایی که اینطور مورد لطف قرار گرفتنو موقعِ به دنیا اومدن نوزاده بی پدرشون از دنیا رفتن یا اینکه موندنو دارن سینه ی نداشت شونو واسه خوراک روزانه تو حلق بچه حرومزاده شون میذارن..) چی داشت میگفت..؟؟ حالا علاوه بر درد؛ تهوع هم به سلول سلول بدنم هجوم آورده بود.. ادامه دارد... ‼️ @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
✨﷽✨ ☕️🌸🍃 آرزو می‌کنم دقایق امروز بـراتون سرشـار از عــشق💖 سلامتی برکت وتندرستی باشه... و به هر آنچه آرزویش را دارید برسید آدینه تون سرشار از دعای خیر....🌸🙏 http://eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68 @kodaknojavan
🌹امام صادق عليه السلام: ✍شيعيان ما را در سه چيز بيازماييد: 💠در وقت نماز و چگونگى مواظبتشان بر آن ✅در نگهدارى اسرارشان از دشمنان ما 🤝 و در همدردى و كمك مالى به برادرانشان 📚ميزان الحكمه جلد6 صفحه 114ـ http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ 👱‍♀ 🎀صبحها برای همسرت درست کن. 😍 کنارش بنشین 😊 و با بدرقه اش کن. 😘 که چاشنیش روز خوبی داشته باشید باشد 👌 رو فراموش نکن... http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 👈اگر کاری برای همسرتون و ابراز عشقتون انجام میدید ✍ سعی کنید زبونی هم بگید. 👌مثلا بگید به خاطر که از سرکار اومده و برای حال منو بچه هام کار کرده یه چایـــــ🍮ـــــی میارم که 👌بدونه چقدر کارش برام ارزش داره 👈اگه این حرفا براتون سخته کم کم شروع کنید. ⏪باید یخ رابطه بشکنه و دوباره مثل دوران شیرین و بشید.❤️💃💅💋 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
لطفا مرد باشید...👨🏻 👌میدونی آقا... 👩خانم ها دارند. 👈از صبح چشمشون به دره تا مردشون رو ببینن 🍲غذا می پزن 👶بچه رو می خوابونن 💋💄به خودشون میرسن و... 😉همه واسه اینه که شما کیف کنیند 😘عاشقشون بشین 😊 و جذابیت زنانه ش رو شکوفا کنین 👈حالا اینکه هر وقت از راه میاین بگین خسته ام 🔻 این دل خانم رو میشکنه... 👈از قدیم گفتن سر شکسته رو میشه درمون کرد ‼️دل شکسته رو نه! 👈پس همیشه یه جمله رو آویزه گوشتون کنیند : را در بگذارید و با وارد شوید😄😍 ✍ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 نمیتوانستم باور کنم. یعنی اصلا نمیخواستم که باور کنم. با تمام توان تحلیل رفته ام به سمتش خم شدم.. ( چرنده.. مزخرفه.. تمام حرفات مزخرف بود.. امکان نداره که برادر من چنین کارهای کثیفی انجام بده.. شما مسلمونااا همه تون یه مشت روان پریش هستین..) صوفی نگاهم کرد.. سرد و یخ زده ( بشین سرجات بچه.. من انقدر بیکار نیستم که واسه گفتن یه مشت دروغ و چرندیات؛ از اونور دنیا پاشم بیام تو این شهر نفرت انگیز، که هر طرفش سر میچرخوندم برادرتو اون خاطرات نحسشو ببینم.. اصلا چرا باید اینکارو بکنم؟؟ بابای میلیاردر داری؟؟ یا شخصیت مهم سیاسی ؟؟ چی با خودت فکر کردی کوچولو؟؟ اگه من اینجام فقط و فقط به خاطر اصرارهای  دیوونه کننده ی این دوست بی عقلته.. اونجایی که تو فکر میکنی با رفتن بهش، میتونی برادرِ مهربون و عاشق پیشه اتو پیدا کنی، خوده خوده جهنمه.. و شک نکن که برادرت یکی از مامورهای عذابشه.. اصلا به فرض که همه چیز در مورد برادرت دروغ بوده.. اصل ماجرا چطور؟؟ اونا رو میتونی انکار کنی؟؟ با یه تحقیق کوچیک میتونی خیلی بیشتر از جنایتهایی که من تعریف کردم رو پیدا کنی.. اصلا دانیال فرشته.. با مبنای وجودی این گروه، که به هوایِ داشتن برادرت؛ میخوای عضوش شی چیکار میکنی؟؟ بریدن سر.. آواره کردن مردم.. تجاوز به زنان و دختران.. کشتن زن و بچه.. با اینا چجوری کنار میای؟؟ فکرکردی میری و اونا یه گروه ویژه با تمام امکانات میذارن در اختیارت که بری، پیداش کنی؟؟ نه.. باید سرویس بدی.. مثه همه اون بدبختایی که دارن سرویس میدن، چه داوطلب، چه گول خورده مثه من.. میدونی فلج شدن یعنی چی؟؟ ایدز یعنی چی؟؟ سقط جنین یعنی چی؟؟ اینکه ندونی کدوم یکی از اون سربازا، پدرِ بچه ی تو شکمتِ یعنی چی؟؟ تو اردوگاهی که بودم اکثر زنها از فرط جهاد نکاح دیگه توانایی راه رفتن نداشتن.. فلج شده بودن.. روز و شب از درد به خودشون میپیچیدن و ضجه میزدن.. اما هیچکس دلش نمیسوخت.. عفونت و نکبتی سرتاسر وجود اهالی رو گرفته بود.. فکر میکنی سرآخر چی شد؟؟ یه فرمانده ی جدید اومد واسه بازرسی و گفت (مردان جنگ، زنان تازه نفس میخوان.. اینا دیگه به درد نمیخورن..) یه عده که وضعشون بهتر بود رو بردن واسه درمان.. یه عده رو که پشیمونی شونو فریاد میزدن، سر به نیست کردن.. موندن یه گروه که انقدر حالشون وخیم بود، که ارزش درمان یا حتی کشتن رو هم واسشون نداشتن. حدس بزن باهاشون چیکار کردن؟؟ با یه ماشین بردن بیرون از اردوگاه و ولشون کردن. وسط بیابون.. منم یکی از همونام.. تب داشتم.. میلرزیدم.. مدام بالا میاوردم.. اما بر خلاف خیلی از اون زنها زنده موندم.. چون انگیزه داشتم.. واسه زنده موندن، کشتنِ دانیال بزرگترین انگیزه ی ممکن بود.. میدونی تا خودمو برسونم به مرز،چقدر پیاده روی کردم؟؟ چقدر زمین خوردم؟؟ چقدر ترسیدم؟؟ چقدر اشک ریختم و جیغ زدم؟؟ چقدر لرزیدم و درد کشیدیم؟؟ اما هر طور بود زنده موندم.. ادامه دارد… http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🌸 🍃 به خرداد ماه خوش آمدید 🌸 🍃 صبح اولین روز خرداد ماه شما بخیر و خوشی 🌸🍃😊 بیدارشو☀️ 🍃🌸اولین روز خرداد آخرین ماه بهار ازراه رسید🌸🍃 قدمش بخیر 🏃‍♀آرزومیکنم🙏 شروع این ماه پایان تمام غم هاتون باشه🌸🍃 شروع بهترین ها ... پرازموفقیت وشادی😊 قدر بهار را بدونید🌸🍃🌸 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @ravankhob
🌹امام صادق علیه السّلام: 💥چشم زدن حقیقت دارد 🔴نه تو از چشم دیگران در امانی و نه دیگران از چشم تو 💢پس هرگاه به ترس افتادی 🔰۳ بار بگو «"ما شاء الله" لا قوة الا بالله العلی العظیم» http://eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68 @hamsardarry
❤️🍃❤️ 👈زوجین باید سعی کنند 🔻هنگامی که بحث بینشان بالا میگیرد ⏪کوتاه بیایند ✍ و این دلیل بر باخت نیست 👈اگر هرکدام در پی نشان دادن قدرت کلامشان باشند ❌ زندگی از هم فرو میپاشد❌ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 👈زن و شوهر بیش از هر کس دیگر باید از نسبت به یکدیگر برخوردار باشند. ✍از لوازم بزرگ منشی ❣گذشت ❣عفو و تغافل نسبت به اطرافیان، به ویژه همسر می باشد. 👈نقطه مقابل چنین خصیصه ای 🍃روش مقابله به مثل ‼️ و شتابزدگی در انتقام ‼️و در برابر ضربه است که 👈تحت عنوان از آن یاد می کنیم . لذا یکی از پایه های بنای رفیع است . ✍ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 👈شما ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ نشان می‌دهید که ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ شما ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪ! ⭕️اگر کسی از حد خود و شایستگی خود پایش را فراتر گذاشت، 👈❌هیچ وقت او را سرزنش نکنید. 👈👌 خود را سرزنش کنید که خط قرمزتان را پر رنگ نکشیده‌اید. باید یاد بگیرید که تغییر کنید. 👈🔵ﻭﻗﺘﯽ شما ﺗﻐﯿﯿﺮ می‌کنید، ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. 👈🙏 ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺤﻮﻩ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺧﻮدتان ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺁﻣﻮﺯید. 👈👌 ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺍبطتان ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽ‌ﺷﻮید، ✍ﺩﯾﮕﺮﺍن ﯾﺎﺩ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺑﺎ ﻓﺮﺩ قدرتمند و گرانقیمتی ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ. 💥 اگر می‌خواهید دیگران را تغییر دهید، 👈✅ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍه اﯾﺠﺎﺩ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺩتان ﺍﺳﺖ. 👈‼️حتی یک هزارم درصد هم از شخصیت ارزشمند خود برای آدمی که شایسته شما نیست، 👈❌ عقب نشینی نکنید. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 😍نوازش‌کردن نه ‌تنها راه مؤثر برای است 👌بلکه باعث فراموشی دلخوری‌ها در هنگام دعوا هم خواهد شد. ❣روی سر همسرتان دست بکشید ❣و موهایش را نوازش کنید. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕