دل گفتہ'!
📚 ڪتاب 📖 #دختر_ماه 🔻روایتے داستانے از زندگے حضرت معصومہ(سلام الله علیها) 💯 پارت #سه ✍🏼 نویسنده : سار
📚 ڪتاب
📖 #دختر_ماه
🔻روایتے داستانے از زندگے حضرت معصومہ(سلام الله علیها)
💯 پارت #چهار
✍🏼 نویسنده : سارا عرفانے
-یڪ-
مردان ڪاروان مقابل در منزل امام موسے ڪاظم ایستاده بودند. یڪی از پسران امام؛ بہ نام ابراهیم؛ در را باز ڪرد و خوشامد گفت و از آنها خواست بہ داخل منزل بروند.
رئیس ڪاروان با او دست داد و صورتش را بوسید. گفت: ما بہ امید دیدار مولایمان؛ موسے بن جعفر؛ بہ اینجا آمده ایم.
ابراهیم دستے بہ شانہی مرد زد و گفت: خیلے خوش آمدید؛ اما پدر چند روزی بہ سفر رفتہ اند. اگر صلاح میدانید چند روز مهمان ما باشید تا ایشان بازگردند.
مرد با همراهانش مشورت ڪرد . .
از اینڪه نمیتوانستند امامشان را ببینند ناراحت و غمگین بودند. راه دور سفر را بہ امید دیـدار امام و آقایشان طے ڪرده بودند و برایشان امڪان نداشت چند روز در شهر بمانند.
مرد گفت: ڪم سعادتے ماست ڪه نمیتوانیم امام خود را ببینیم؛ اما این مردان سوالاتے هم از موسے بن جعفر داشتند.
ابراهیم لبخندی بر لب نشاند و گفت: اشڪالے ندارد. سؤالهایتان را بنویسید؛ ما آنها را بہ پدر مےدهیم تا پاسخ دهند. سپس پاسخها را با پیڪ مورد اطمینان برای شما میفرستیم. حالا تشریف بیاورید داخل تا از شما پذیرایے ڪنیم. اینطور جلوی در ڪه نمیشود؛ همہ خستہاید. بفرمایید! بفرمایید!
بہ داخل خانہ رفت و بہ اهـل مـنـزل اطلاع داد ڪه مهمان دارند. خدمتڪارها را هم صدا ڪرد تا بـرای مهمانان شربت خنڪ بیاورند. بعد بہ جلوی در رفت و آنها را بہ داخل منزل دعوت ڪرد.
-بفرمایید! خیلے خوش آمدید . . قدم بر چشم ما گذاشتید !!
-از شما متشڪریم . . قصد مزاحمت نداریم !!
-مراحمید؛ بفرمایید! نمیشود تا اینجا بیایید و گلویے تازه نڪنید. بفرمایید !
مردها داخل شدند و خدمتڪارها برایشان شربت آوردند.
فاطمہی معصومہ ڪه آن زمـان شش سـال بیشتر نداشت؛ همراه خواهرها و برادرهایش در حیاط بازی میڪرد.
مردها خستگےشان ڪه در رفت و ڪمی استراحت ڪردند؛ خواستند سوالاتشان را بنویسند. ابراهیم برایشان بُـرد مصری و مرڪب و قلم آورد و مقابل رئیس ڪاروان گذاشت و گفت: بفرمایید !!
آنها یڪی یڪی سؤالات را میگفتند و او مینوشت. وقتے سؤالات تمام شد؛ برد را بہ دست ابراهیم دادند و خواستند بلند شوند ڪه او مانع شد و گفت: ناهار در خدمت شماییم. مهمان ما باشید. از بابت سؤالات نیز خیالتان راحت باشد. انشاءالله پدر ڪه از سفر برگردند؛ آنها را بہ ایشان میدهیم . .
بعد هم از اتاق بیرون رفت و بہ خدمتڪارها گفت ڪه سفره بیندازند. ابراهیم سؤالات را بہ خواهرها و برادرهایش نشان داد و گفت: یادتان باشد اگـر من نبودم؛ این را بہ پدر بدهید. سؤالات ڪاروانیان است. بہ آنها قول دادهام پاسخ را برایشان میفرستم . .
[🔗🌸] صفحات13و14
ادامہدارد …
#ڪپیدرصورتےڪهڪپیازڪانالشماحلالباشدحلالاست …
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
دل گفتہ'!
📚 ڪتاب 📖 #دختر_ماه 🔻روایتے داستانے از زندگے حضرت معصومہ(سلام الله علیها) 💯 پارت #چهار ✍🏼 نویسنده : س
📚 ڪتاب
📖 #دختر_ماه
🔻روایتے داستانے از زندگے حضرت معصومہ(سلام الله علیها)
💯 پارت #پنج
✍🏼 نویسنده : سارا عرفانے
فاطمہ بہ طرف ابراهیم دویـد و گفت: بـرادر .. اجازه میدهے سؤالات را ببینم؟!
ابـراهیم بـا اشتیاق برد مصری را بہ دست خواهرش داد. میدانست ڪه فاطمہ بہ رغم سن ڪم در بسیاری از مجالس درس پدر حضور داشتہ است و از هم سن و سالان خودش خیلے بیشتر میداند . .
فاطمہ سؤالات را با دقت خواند؛ بعد چند لحظہای؛ فڪر ڪرد و گفت: اجازه میدهے پاسخ سؤالها را بنویسم؟!
ابراهیم لبخندی زد و گفت: حتماً صبر ڪن برایت قلم و مرڪب بیاورم . .
میدانست ڪه فاطمہ از عهدۀ این سؤالها بر میآیـد.
بے اختیار ذهنش بہ شش سال قبل پرواز ڪرد. روزی ڪه فاطمہ بہ دنیا آمد. همہ از آمدنش غرق در خوشحالے و سرور شده بودند؛ بہ خصوص نجمہ خاتون؛ زیرا تنها یڪ پسر داشت. پسری بہ نام علے ڪه سالها پیش متولد شده بود و در آن زمان جوان رعنایے بود. نجمہ خـاتـون فڪر میڪرد دیگر نمیتواند فرزندی بہ دنیا آورد؛ در حالے ڪه همیشہ دوست داشت دختری داشتہ باشد . .
علے بن موسے روی چشمهایش جا داشت. پسرش بود اما انگار آقا و مولایش باشد؛ پروانہوار گـرد وجـود او میگشت و خواستہهایش را اجایت میڪرد. میدانست ڪه در میان تمام پسران و دختران موسے بن جعفر؛ او چیز دیگری است و هر چہ خدمتش را بڪند؛ ڪم است.
با این حـال آرزو داشت دختری داشتہ باشد؛ او را روی پاهای خود بنشاند؛ موهایش را شانہ بزند و ببافد. دختر میتوانست انیس و مونس او باشد و همدم تنهایےاش . .
حالا آن نازدانہ متولد شده بود و آرزوی سالهای دور و دراز نجمہ خـاتـون تحقق یافتہ بود. موسے بن جعفر او را در آغوش گرفت و نامش را فاطمہ نهاد.
چشمهای ابـراهیم با بہ یاد آوردن آن لحظـات درخشید.
او قلم و مرڪب و بـرد مصری را مقابل فاطمہ گذاشت و اجازه داد هـر چہ میداند بنویسد.
ساعتے بعد وقتے ڪاروانیان قصد رفتن ڪردند؛ ابراهیم برد مصری را بہ دست رئیس ڪاروان داد و گفت: خواهرم پاسخ سؤالاتتان را نوشتہ است.فڪر میڪنم این پاسخها شما را قانع ڪند ..
مرد شروع بہ خواندن ڪرد. مردان دیگر گرد او حلقہ زدند و پاسخها را خواندند. یڪی از آنها سربلند ڪرد و گفت: من پاسخ سؤالاتم را گرفتم. خدایش خیر دهـد. الحق ڪه دخت موسے بن جعفر است . .
مرد دیگری او را تأیید ڪرد و گفت: همین طور است. من نیز قانع شدم.
لبخند رضایت بر لبان ابراهیم نقش بست. از فاطمہ غیر از آن انتظاری نداشت. او بارها بہ سؤالات اعتقادی پاسخ داده بود و تأیید پدرش امام موسے ڪاظم را گرفتہ بود . .
[🔗🌸] صفحات15و16
ادامہدارد …
#ڪپیدرصورتےڪهڪپیازڪانالشماحلالباشدحلالاست …
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
🎤 درست چهل سال پیش، ایامی که مردم ایران برای دفاع از دین و وطنشون داشتند با بعثی های عراقی می جنگیدند،این خانم👆به همراه برادر ملعونش هزاران نفر از مردم مظلوم ایران عزیزمان را از کودک و جوان گرفته تا پیرمرد و پیرزن بدون هیچ گناهی کشتند...
حالا برای مردم ایران دلسوز شدند😳 و پیام میدهند که پای صندوق های رأی نروید...
✔️برادرم و خواهرم
انتخاب با توست،ببین چه کسانی تو را برای نرفتن ترغیب می کنند...
دوستان مردم سرزمینت یا قاتلانشان...
#حضور_حداکثری
#من_رای_میدهم
#کارنامه_رییسی
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
✒️ 👈گفت : من رای نمیدم.....👇
⬅️گفتم : تو رای میدی.
👈گفت : باور کن رای نمیدم
⬅️گفتم : باور میکنم ، تو رای میدی
👈گفت : من اصلا جمعه پای صندوق نمیرم که رای بدم
⬅️گفتم : میدونم پای صندوق نمیری ، ولی رای میدی!
👈گفت : چطوری ممکنه پای صندوق نرم ولی رای بدم؟
⬅️گفتم : وقتی پای صندوق نری ، داری رای میدی ؛
↩️به مریم رجوی ،
✅ به داعش ،
✅به ترامپ و بایدن ،
✅به رضاپهلوی ،
✅به نتانیاهو ،
✅به بن سلمان ،
✅ به بی بی سی ،
✅ به من و تو ،
✅به پژاک ،
✅به طالبان ،
✅ به کومله ،
✅به دمکرات ،
✅به لیبرالهای غربزده نوکر کدخدا ،
✅ به قاتلین حاج قاسم ،
✅ به منافقین کمپ لیبرتی و تیرانا،
✅ به 160 شبکه فارسی زبان که چند ماهه تو گوش تو میخونند ؛ رای بی رای،
✅ به همه بدخواهان و دشمنان تو و خانوادت ،
✅ به اونهایی که چشمشون دنبال خاک تو ، نفت تو ، ناموس تو ، سرزمین تو و خون توست
👈در واقع داری رای میدی خوبم رای میدی.
#انتخابات🗳
#من_رای_میدهم✌🏽
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
دانایی دانایی:
⭕️ برای تخریب آقای رئیسی پیام ساختگی و کاملا دروغ بالا در سطح وسیع در حال دست به دست شدن است . انقلابیها لطفا افشاگری کنید تا جلوی لجن پراکنی منافقین داخلی گرفته شود ...
عزیزان تا پایان انتخابات کل استکبار شیطانی و همه عمله هاش بخصوص منافقین و افساد طلبان به شدن با دروغ و تهمت آقای رئیسی را تخریب میکنند
با تمام توان مردم را بیدار کنید تا این شیاطین مثل سالهای 92و96 مردم را فریب ندهند
#نشر_حداڪثری
#انتخابات🗳
#من_رای_میدهم✌🏽
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
لطفا دقت بفرمایید!
رای به رییسی یعنی
رای به جلیلی و قاضی زاده و زاکانی
در غیر اینصورت شاهد پیروزی
جبهه ی مقابل خواهیم بود
👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇👇👇👇👇
در این انتخابات هفت گزینه برای انتخاب نیست!
در این انتخابات فقط دو گزینه برای انتخاب وجود دارد. رای به سید ابراهیم رئیسی و رای به وضع موجود!
به هر فردی غیر سید ابراهیم رئیسی رای دهید، وضع فعلی ادامه خواهد داشت!
اگر به همتی یا مهرعلیزارده رای دهید که آنها دقیقا طرفداران حمایت از سرمایهداری و وضع موجود هستند.
درست است که آقایان علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و جلیلی انقلابی هستند و مخالف وضع موجود؛ اما رای به آنها از رای رئیسی کم میکند. درنتیجه رای ابراهیم رئیسی کمتر از 50 درصد میشود! یعنی انتخابات به مرحله دوم میرود! در مرحله دوم انتخاب بین رئیسی و همتی میشود که بسیار خطرناک است. زیرا آن وقت آنها همه مخالفان نظام و جوانان کم تجربه را برای رای دادن به همتی به خط میکنند!
در نتیجه تلاش کنید در همین مرحله نخست کار تمام شود.
ضمن احترام به دیگر کاندیداها، اما اگر میخواهد تغییر در نظام مدیریتی و امنیت اقتصادی را بینید، فقط یک راه دارید:
رای به سیدابراهیم رئیسی!
به هر فردی دیگر رای دهید، در حقیقت به همتی رای دادهاید
#انتخابات 🗳
#رئیسی 🖐🏼
#من_رای_میدهم✌🏽
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh