هدایت شده از حرم
سلطانِ سلاطین!
#تشرف_محمد_طاهر_نجفی_در_مسجد_کوفه
شیخ محمد طاهر نجفی سالها خادم مسجد کوفه بود و با خانواده خود در همان جا منزل داشت و اکثر اهل علم نجف که به آن جا مشرف می شدند، او را می شناسند و تاکنون چیزی جز حسن و صلاح از او نقل نکرده اند و ایشان از هر دو چشم نابینا اشد . او می گفت:
« هفت یا هشت سال قبل، به علت نیامدن زوّار و جنگ بین دو طایفه در نجف اشرف، که باعث قطع تردد اهل علم به آن جا شد، زندگانی بر من تلخ گشت؛ چون راه درآمد من منحصر به این دو دسته ( زوار و اهل علم ) بود؛ به طوری که اگر آنها نمی آمدند، زندگی ام نمی چرخید.
با این حال و با کثرت عیال خود و بعضی از ایتام، که سرپرستی آنها با من بود، شب جمعه ای هیچ غذایی نداشتیم و بچه ها از گرسنگی ناله می کردند. بسیار دلتنگ شدم.
من غالباً به بعضی از اوراد و ختوم مشغول بودم. در آن شب که بدی حال به نهایت خود رسیده بود، رو به قبله، میان محل سفینه ( معروف به جای تنور ) و دکة القضاء ( جایی که امیرالمؤمنین علیه السلام برای قضاوت می نشسته اند ) نشسته بودم و شکایات حال خود را به خدای متعال می نمودم و اظهار می کردم که خدایا به همین حالت فقر و پریشانی راضی هستم.
و باز عرض کردم: چیزی بهتر از آن نیست که چهره مبارک سید و مولای عزیزم را به من نشان دهی و دیگر هیچ نمی خواهم.
ناگهان خود را سر پا دیدم که در یک دستم سجاده ای سفید و دست دیگرم در دست جوان جلیل القدری که آثار هیبت و جلال از او ظاهر است، قرار داشت. ایشان لباس نفیسی مایل به سیاه در برداشت.
من ظاهربین، خیال کردم که یکی از سلاطین است؛ اما عمامه به سر مبارک داشت و نزدیک او شخص دیگری بود که لباس سفیدی به تن کرده بود. با این حالت به سمت دکه ای که نزدیک محراب است به راه افتادیم وقتی به آن جا رسیدیم، آن شخص جلیل که دست من در دست او بود فرمود:
یا طاهر افرش السجاده. ( ای طاهر سجاده را فرش کن.)
آن را پهن نمودم دیدم سفید است و می درخشد و با خط درخشان چیزی بر آن نوشته شده بود ولی جنس آن را تشخیص ندادم. من با ملاحظه انحرافی که در قبله مسجد بود، سجاده را رو به قبله فرش کردم.
فرمود: چطور سجاده را پهن کردی؟
من از هیبت آن جناب از خود بی خود شدم و از شدت حواس پرتی گفتم: فرشتها بالطول و العرض ( سجاده را به طول و عرض پهن نمودم. )
فرمود: این عبارت را از کجا گرفته ای؟ گفتم: این کلام از زیارتی است که با آن، حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف را زیارت می کنند.
در روی من تبسم کرد و فرمود: اندکی فهم داری.
بعد هم بر آن سجاده ایستاد و برای نماز تکبیر گفت و پیوسته نور عظمت او زیاد می شد به طوری که نظر بر روی مبارک ایشان ممکن نبود. آن شخص دیگر، به فاصله چهار وجب پشت سر ایشان ایستاد.
هر دو نماز خواندند و من روبروی ایشان ایستاده بودم. ناگهان در دلم راجع به او چیزی افتاد و فهمیدم ایشان از آن اشخاصی که من خیال کرده ام، نیست. وقتی از نماز فارغ شدند، حضرتش را دیگر در آن جا ندیدم اما مشاهده کردم که آن بزرگوار روی یک کرسی حدود دو متری که سقف هم داشت، نشسته اند و آن قدر نورانی بودند که چشم را خیره می کرد. از همان جا فرمودند:
« ای طاهر احتمال می دهی من کدام سلطان از این سلاطین باشم؟ »
عرض کردم: مولای من، شما سلطان سلاطینید و سید عالمید و از این سلاطین معمولی نیستید.
فرمود:
« ای طاهر به مقصد خود رسیدی دیگر چه می خواهی؟ آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ »
بعد هم وعده گشایش از تنگدستی را به من دادند. در همین لحظه شخصی که او را می شناختم و کردار زشتی داشت از طرف صحن مسلم وارد مسجد شد. آثار غضب بر آن جناب ظاهر و روی مبارک را به طرف او کرد و رگ هاشمی در پیشانیش پدیدار شد و فرمود:
« ای فلان، کجا فرار می کنی؟ آیا زمین و آسمان از آن ما نیست و در احکام و دستورات ما جاری نمی شود؟ تو چاره ای جز آن که زیر دست ما باشی، نداری؟»
آنگاه به من توجه کرد و تبسم نمود و فرمود:
ای طاهر به مراد خود رسیدی؛ دیگر چه می خواهی؟
به خاطر هیبت آن جناب و حیرتی که از جلال و عظمت او به من دست داد، نتوانستم سخنی بگویم. باز ایشان سخن خود را تکرار فرمودند؛ اما شدت حال من به وصف نمی آمد. لذا نتوانستم جوابی بدهم و سؤالی از حضرتش بنمایم. و در این جا به فاصله چشم برهم زدنی نگذ شت که ناگهان خود را در میان مسجد، تنها دیدم. به طرف مشرق نگاه کردم، دیدم فجر طلوع کرده است.
شیخ طاهر گفت: با آن که چند سال است که کور شده ام و بسیاری از راه های کسب درآمد بر من بسته شده، که یکی از آنها خدمت علماء و طلابی بود که به کوفه مشرف می شدند؛ اما طبق وعده حضرت، از آن تاریخ تا به حال الحمدلله در امر زندگی گشایش شده و هرگز به سختی و تنگی نیفتاده ام. »
#مــادران_بــخـوانـنــد🔔
#تاثیر_وضــو_و_سوره_قـدربرشیرمادر
✨#محرومیت_از_شیرمادرموجب #اختلالات_روانی_و_استرس_کودک_میشود.
🔶 بدن دائما در حال تولید انرژی است و تمام اجزای بدن دارای انرژی است که به هنگام گرفتن وضو ارتباط با انرژی ها زائد دور میشود که در دین اسلام نیز توصیه شده به هنگام شیر دادن به کودک #وضو گرفته و روبه #قبله بنشینید و #انرژی های #مثبت را #افزایش داده که برج مغناطیسی بدن است، سوره قدر را بخوانید و ذکر بگویید چرا که در علاوه بر ثواب موجب عالمیت کودک میشود.
#باب_کودکان
4_5906847803266566472.mp3
4.29M
نشاندار بودن از عزای امام حسین علیهالسلام/
🎤استاد معاونیان؛
این خانه عزادار حسین است
حواستون هست امسال چراغ روضه خونگی باید روشن بمونه...
.
اگه سالهای قبل خیلی هم مهم نمی دونستیم که توی خونه پارچه مشکی بزنیم چون مدام تو هیئت بودیم و اونجا رو مشکی پوش کرده بودیم امسال باید خونه رو مشکی پوش کنیم...
.
باید به بچه هامون یاد بدیم که دلمون حسینه است...
.
حالا چطوری؟
.
هر شب یه ساعتی رو مشخص کنید و روضه خونگی بگیرید،یه زیارت عاشورا بخونید و یه چایی بذارید.
.
بذارید سماور قل قل بجوشه سینش و استکان و نعلبکی دم بگیرند.
.
چایی رو بچرخونید تو خونه ...
.
اینو گفتم که بدونید خونه همه ما همه راه داره به حرم😭...
.
غفلت نکنیم.
.
پس مشکیاتونو آماده کنید.از امروز یه پارچه مشکی به نیت عزای امامحسین بزنید توخونه..بزنید سر درخونه هاتون...از امروز خونه هامون ،حسینیه میشه...
.
امام صادق فرمودن:اى فضيل! هر كسى نام ما را ببرد يا نام ما نزد او برده شود و بقدر بال مگس اشك از چشمش خارج شود خدا گناهان او را می آمرزد، و لو اينكه بقدر كف دريا باشد...
🌹 كنيزى شاخه گلى براى #امام_حسین علیهالسلام هديه آورد.
👈🏻 امام عليهالسلام به او فرمود: تو در راه رضاى خدا آزادى.
⁉️ اصحاب با تعجب عرض کردند: او براى شما شاخه گلى آورد كه خيلى ارزش مالى ندارد و شما او را آزاد مىكنید؟!
💠 حضرت عليهالسلام فرمود: اينگونه خداوند ما را ادب كرده است؛ فرموده: «اذا حييتم بتحية فحيوا بأحسن منها أو ردوها»؛ اگر به شما هديهاى دادند، شما برتر از آن را هديه دهيد يا رد نماييد.
❇️ سپس امام حسين عليهالسلام فرمود: #برتر از هديهی او آزاد كردنش بود.
🎤 کلام فقیه:
💧 كسى كه برتر از هديهی شاخه گل را آزاد كردن كنيز از قيد بندگى مىداند، برتر از #قطره_اشكى در مصيبتش را جز #آزادى_از_آتش نمىداند.
📌 ۱. سوره نساء، آیه۸۶.
۲. كشف الغمه، ج۲، ص۳۱؛ عوالم العلوم امام حسين عليهالسلام، ص۶۴.
📚 برگرفته از کتاب چراغ هدایت، آیت الله العظمی وحید خراسانی
◼️ #کلام_فقیه #امام_حسین علیهالسلام #محرم
21.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زخمهای عجیب در بدن امام حسین علیهالسلام/
رفتار امام حسین علیهالسلام با جناب حر (علیه الرّحمه) و لشکرش/
روضه امام حسین از زبان امام باقر علیهما السلام😭
🎤استاد شیخ علی خدادادی؛
«یٰا رَبَّ الحُسَین، بِحَقِّ الحُسَین، اِشفِ صَدرِ الحُسَین، بِظُهوُرِ الحُجَّة»🤲
⚫️امام صادق علیهالسلام:
زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خوانندهٔ آن تضمین میکنم:
نخست، زیارتش قبول شود؛
دوم، سعی و کوشش وی پذیرفته باشد؛
سوم، حاجات او هر چه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و ناامید از درگاهش برنگردد.
📚بحارالانوار ج۹۸ ص۳۰۰
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ، وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُاللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لاجَعَلَهُاللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُم، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلىٰ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلىٰ اَصْحابِ الْحُسَیْن»
4_5906674870703359952.mp3
10.95M
امام زمان علیه السلام همچون امام حسین علیه السلام تنهاست- دکتر محمد دولتی
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😧رموزی که بر بدن قرآن ناطق کربلا نقش بست
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد مروی تهران، در سال1383قمری می فرمود:
صحبت از قرآن صامت شد، یادم از قرآن ناطق آمد. پیغمبر صلّی الله علیه و آله دو قرآن برای امّت آورد. هر دو قرآنش هزاران رموز دارد؛ هزاران اسرار دارد. یک قرآن، صامت است. یکی هم آن ورق قرآن پاره پاره صحرای کربلاست. آن کتابی که گویا با شمشیر و نیزه سوراخ سوراخ شده و بر ورق بدنش، حرف ها نوشته اند. واویلا! قربان آن بدنی بروم که روی زمین صحرای کربلا افتاده است. بدن سوراخ سوراخ شده اش، حرف «الف» دارد، حرف «ب» دارد، حرف «ج» دارد. این ورق قرآن، حرف «الف» دارد. بگویم حرف الفِ آن کجا ترسیم شده بود، ناله تان بلند شود؟ حرف «الف» بالای شانه حسین علیه السلام ترسیم شد. چطور ترسیم شد؟ آن لامذهب از عقب آمد یک شمشیر به شانه اباعبدالله علیه السلام زد و شانه را درید.
این بدن، مانند ورق قرآن، حرف «ب» دارد و حرف «ب» بالای سرش رسم شده است. آن وقتی که آن لامذهب سنگ به پیشانی اش زد که استخوان پیشانی او شکست و پوست و گوشت را درید.
این ورق قرآن، حرف «میم» دارد. حرف «میم» در کجای این ورق است؟ حرف «میم» بر دل ابیعبدالله علیه السلام رسم شده است، آن وقتی که تیرِ سهشعبه زهرآلود بر دل نازنینش رسید و پیکان فرو رفت. خواست تیر را بیرون بکشد، دید ممکن نیست. یا الله! بعضی از ارباب مقاتل نوشته اند و بعید نیست... تیر چقدر فرو رفته؟ نمی دانم. یک وقت دیدند دست بردند عقبِ سر و تیر را از عقب سر در آورد. یا الله! همچنان که آب از ناودان جاری می شود یک وقت دیدند خون از زخم بدن اباعبدالله علیه السلام مانند ناودان، جاریست... فقال بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله...
(سخنرانی های مدرسه مروی تهران، مجلس چهارم، سال 1383 قمری)
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚫️آیا تمام واقعه عاشورا به ما رسیده است؟
🔰در محضر بزرگان:
🔴اکثر واقعه عاشورا و مقاتل را دشمنان اهلبیت نقل کرده اند و آنها نیز پایین ترین مراتب آن حادثه را میتوانند بیان کنند.
✳️راز آن این است که اگر قرار بود واقعه عاشورا را، همانطور که اتفاق افتاده، از زبان معصوم برای ما نقل میکردند، عمر شیعه کوتاه میشد...
✨از آیت الله بهجت ره نقل شده است که فرمودند:
⚫️ اصل واقعه عاشورا و مصایب سیدالشهدا چندبرابر بیشتر از چیزی هست که به ما رسیده است،واقعیتش چیزی است که مسلمانان حتی در خواب هم نمی دیدند....
▪️حتی بعضی افراد مهم آن زمان گفتند:فعلوا؟؟(یعنی آیا واقعا چنین اتفاقاتی افتاده است....؟؟)
🌸 حضرت بقیة الله هرروز کربلا را میبیند و چه وسعتی دارد جان ایشان...
قلب ایشان در فشار است که کل ماسوی الله عزادارند...
🍃عاشورا روزی است که همه مخلوقات در همهی مراتب وجودیشان بر اباعبدالله گریه کردهاند...
🌟حضرت اباعبدالله الحسین، پنجمین نفر اصحاب کساء است.
اگر دقت کنید عدد پنج در نوشتار به شکل دایره است(٥)
💐آن چهار نفر دیگر نیز خامس بودند که آنها را شهید کردند و امام حسین علیهالسلام فقط باقی مانده بود(نقطه اتصال عدد پنج رو دقت کنید).
🌸که دایرهی نظام هستی به واسطه او متصل شده بود و چون او را شهید کردند نظام هستی از هم گسست، لذا کل هستی در عزای او مغموم است...
4_5994496691229689550.mp3
5.02M
▫️کاش که ای یار فدایت شویم
همسفر کرب و بلایت شویم
#داستان_تشرف یکی از مسافران کربلا به محضر امام عصر علیه السلام و عنایت عجیب حضرت به زوّار حسینی.