┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #اصل_برائت • قسمت — چهاردهم ✅
💌گزیده ای از روایات تبری قسمت • ششم ▫️ #حب_و_بغض_در_راه_خدا
«13» در روایتی آمده است که خدای تعالی از جناب حضرت موسی علیه السلام پرسیدند:
«آیا عملی را برای من به جا آورده ای ❓
عرض کرد:
نماز ،روزه ، صدقه و ذکر و یاد تو را.
خدای تبارک و تعالی فرمود:
نماز برهان ، روزه سپر ، صدقه سایه و ذکر نور است برای تو.
ولی کدامین عمل که اختصاص به من داشته باشد به جا آورده ای❓
جناب حضرت موسی علیه السلام عرض نمود:
(خدایا خودت ) مرا راهنمايي كن به عملي كه خاص تو باشد .
خطاب آمد :
ای موسی ! آیا تا به حال دوستی دوست من و دشمنی دشمن من نموده ای ❓
پس از آن حضرت موسی علیه السلام دانست که برترین اعمال دوستی و دشمنی در راه خداست.»
📚 جامع الاخبار ۱۲۸
مشکاة الانوار ١٢٤
دعوات ٢٨
بحار ٢٥٢/٦٦
مستدرك ٢٣٤/١٢
شايان ذكر است كه نظير روايت ذكر شده در اهميت و ضرورت دوستي و دشمني به خاطر خدا در مصادر و منابع جماعت اهل بدعت «عمریه» نيز آمده است.
👈براي نمونه مراجعه شود به :
📚 مستدرك حاكم ٢٩١/٢ ،٤٨۰
مجمع الزوائد۸۹/۱_۹۱
كنز العمال ٤٠_٤١
٢٨٧_٢٨٨، ٤٧٦/٣ ، ٨١٧و ٣/٩_٦ ،١١، ١٨٠و ٨٩٠/١٥
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #اصل_برائت • قسمت — پانزدهم ✅
💌گزیده ای از روایات تبری قسمت • هفتم ▫️ #حب_و_بغض_در_راه_خدا
✍️اهمیت دوستی و دشمنی در راه خدا باعث شده که در نیایش به درگاه خداوند عرض کنیم:
«واجعلني أوالي أولياءك و أعادي اعداءك.»[۱]
«بار پروردگارا مرا چنان قرار ده که دوستانت را دوست داشته و با دشمنانت دشمن باشم.»
✍️و در دعای دیگر می گوییم :
«أعوذبك... أُوالي لك عدواً أو أُعادي لك ولياً أو أُحبّ لك مبغضاً أو أُبغض لك محبّاً.»[۲]
و بدین سان پناه می بریم به خدای تعالی از دوستی با دشمنان او و دشمنی با اوليای او.
📚1_مصباح كفعمي ٤٠،
بحار١٠٩/٨٣ (تعقيب نماز مغرب)
و ٢٦٠/٩٥(دعاي عرفه)
📚2_امالي شيخ مفيد ره ١٦٦،
بحار٢٥٥/٨٤و٣٥٥/٩٢،
و رجوع شود به ٣١٩/٨٤و١٦/٩٥
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #اصل_برائت • قسمت — شانزدهم ✅
💌گزیده ای از روایات تبری قسمت • هشتم ▫️#بیزاری_از_دشمنان_اهل_بیت_علیهم_السلام 👇
🔺از شرایط و شرائع اسلام [١] ، 🔺از حدود ایمان [٢]، 🔺از اركان اساسی معرفت خداي تعالي [۳] 🔺 و لازمه اجتناب ناپذير تشيع دانسته شده [ ۴] 🔺كه دخول بهشت متوقف بر آن است [۵] . 🔺 و باعث تزكيه و رشد و نمو اعمال و افزايش حسنات بوده [۶] 🔺و بدون آن هيچ عملي نزد خداي عز و جل پذيرفته نيست [۷]، 🔺و از جهت اهميت در رديف شهادت به يگانگی خدای تعالی رسالت حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ،نماز، روزه و... به شمار آمده [۸]، 🔺 و علامت قوت و نیکویی بصیرت است. [۹]
📚 1- بحار ۳۹۳/۶۵_۳۹۴ به نقل از طرف.
2- کافی ۱۸۰/۱، محاسن ۲۸۵،وسائل ۱۷/۱ ، بحار۲۹۶/۶۵ ،۲۸۲، ۳۳۰
3- کافی ۱۸۰/۱ ،تفسیرعیاشی۱۱۶/۲،بحار۲۷ / ۵۷
4- کتاب سلیم ۹۲۸/۲ ، کافی ۴۰۵/۲، محاسن ۲۶۲، تفسیر عیاشی ۱۱۷/۲، بحار۵/۶۶،مستدرک ۷۱/۱
5- محاسن ۱۳،خصال ۲۳۴/۲،ثواب الاعمال ١٤_١٥، بشارة المصطفي صلي الله عليه و آله ٢٦٩،بحار٢٧/٥٣، وسائل ۱/۲۹،مستدرک۱/۶۹ .
6- تفسير منسوب به امام عسكري عليه السلام ٣٦٥،مستدرك ٤٤/٧ ، بحار ٢٢٩/٧١،٩/٩٣.
7- كتاب الغيبة شيخ نعماني رحم الله ٢٠٠، كافي ٢٢/٢-٢٣ ، بحار ١٤٠/٥٢و ٢/٦٦.
8- كافي ١٨١/٦،تهذيب ٢١٦/٨، دعوات قطب راوندي ١٣٥، وسائل ۱۷/۲۳، بحار٤٤/٤٧، و ١٣/٦٦ ، مستدرك ٧٢/١.
9- تفسیر منصوب به امام عیگری علیه السلام ۷۹وسائل ۲۲۹/۹ بحار ۱۳۹/۶۴و۶۸/۹۳.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #اصل_برائت • قسمت — هفدهم ✅
💌گزیده ای از روایات تبری قسمت • نهم ▫️#بیزاری_از_دشمنان_اهل_بیت_علیهم_السلام 👇
✍خداوند متعال ایمان را از هیچ کس نمی پذیرد.[1]
حتی اگر بنده ای هزار سال عبادت خداکند ، خدا از او نمی پذیرد مگر اینکه به ولایت اهل بیت علیهم السلام و #برائت_از_دشمنان آن ها اعتقاد داشته باشد. [2]
📚 1-امالي شيخ صدوق ١٣٨، جامع الاخبار ١٥، روضة الواعظين ١١٤/١، مناقب ٢٠٢/٣ كشف الغمه ١١٢/١ ، كشف اليقين ٤، نهج الحق ٢٣١، بحار ٢٢٩/٢٦و ١٩٦/٣٨-١٩٨.
2- مانة منقبه ٢٨، كنزالفوا ئد۱۲/۲ ، حار ۶۳/۲۷، ۱۹۹،مستدرک ۱۷۱/۱
✍از میان هفتاد و سه فرقه این امت ، فقط یک گروه اهل نجات است که از جمله شرایط و صفات آن گروه #تنفر و #بیزاری از دشمنان اهل بیت علیهم السلام است.
📚 کتاب سلیم ۶۰۵/۲ ، بحار ۱۴/۲۸_۱۶
حرم
▫️◽️#درس_های_کافی قسمت🔖 چهل • چهارم✔️ ☀️▫️خطبه ی امامت حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا
▫️◽️#درس_های_کافی
قسمت🔖 چهل • پنجم✔️
☀️▫️خطبه ی امامت حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام در #مرو ( قسمت — ششم )
♦♦➖➖➖➖♦♦
أَ تَظُنُّونَ أَنَّ ذَلِكَ يُوجَدُ فِي غَيْرِ آلِ الرَّسُولِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و اله و سلم كَذَبَتْهُمْ وَ اللَّهِ أَنْفُسُهُمْ وَ مَنَّتْهُمُ الْأَبَاطِيلَ فَارْتَقَوْا مُرْتَقًى صَعْباً دَحْضاً تَزِلُّ عَنْهُ إِلَى الْحَضِيضِ أَقْدَامُهُمْ رَامُوا إِقَامَةَ الْإِمَامِ بِعُقُولٍ حَائِرَةٍ بَائِرَةٍ نَاقِصَةٍ وَ آرَاءٍ مُضِلَّةٍ فَلَمْ يَزْدَادُوا مِنْهُ إِلَّا بُعْداً قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ وَ لَقَدْ رَامُوا صَعْباً وَ قَالُوا إِفْكاً وَ ضَلُّوا ضَلالًا بَعِيداً وَ وَقَعُوا فِي الْحَيْرَةِ إِذْ تَرَكُوا الْإِمَامَ عَنْ بَصِيرَةٍ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ رَغِبُوا عَنِ اخْتِيَارِ اللَّهِ وَ اخْتِيَارِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و اله و سلم وَ أَهْلِ بَيْتِهِ إِلَى اخْتِيَارِهِمْ وَ الْقُرْآنُ يُنَادِيهِمْ- وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ الْآيَةَ «5» وَ قَالَ- ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَما تَخَيَّرُونَ أَمْ لَكُمْ أَيْمانٌ عَلَيْنا بالِغَةٌ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَما تَحْكُمُونَ سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذلِكَ زَعِيمٌ أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ إِنْ كانُوا صادِقِينَ....
•———••———••———••———••———•
💬قسمت های قبل را با سرچ عبارت " مرو " در داخل کانال پیدا نموده و مطالعه کنید
✍(سپس )حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند :...گمان برند كه امام در غير خاندان رسول خدا محمد (صلی الله علیه و اله و سلم) يافت شود؟!! به خدا كه ضميرشان به خود آنها دروغ گفته [تكذيبشان كند] و بيهوده آرزو بردند، به گردنه بلند و لغزنده اى كه به پائين ميلغزند بالا رفتند و خواستند كه با خرد گم گشته و ناقص خود و با آراء گمراه كننده خويش نصب امام كنند و جز دورى از حق بهره نبردند [خدا آنها را بكشد، بكجا منحرف ميشوند؟!!] آهنگ مشكلى كردند و دروغى پرداختند و به گمراهى دورى افتادند و در سرگردانى فرو رفتند كه با چشم بينا امام را ترك گفتند (28 سوره 29) «شيطان كردارشان را در نظرشان بياراست و از راه منحرفشان كرد با آنكه اهل بصيرت بودند».
از انتخاب خدا و انتخاب رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) و اهل بيتش روى گردان شده و به انتخاب خود گرائيدند در صورتى كه قرآن صدا برآورد كه: (66 سوره 28) «پروردگارت هر چه خواهد بيافريند و انتخاب كند اختيار به دست آنها نيست خدا از آنچه با او شريك ميكنند منزه و والاست» و باز خداى عز و جل فرمايد (36- احزاب) «هيچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد كه چون خدا و پيغمبرش چيزى را فرمان دادند، اختيار كار خويش داشته باشد» و فرموده است (36 سوره 68) «شما را چه شده، چگونه قضاوت ميكنيد؟!! مگر كتابى داريد كه آن را ميخوانيد، تا هر چه خواهيد انتخاب كنيد، در آن كتاب بيابيد، يا براى شما تا روز قيامت بر عهده ما پيمانهاى رسا هست كه هر چه قضاوت كنيد حق شماست، از آنها بپرس كدامشان متعهد اين مطلب است و يا مگر شريكانى داريد، اگر راست گويند، شريكان خويش بياورند»
📚کافی ج۱ کتاب الحجه بَابٌ نَادِرٌ جَامِعٌ فِي فَضْلِ الْإِمَامِ وَ صِفَاتِه ح ۱
🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
▫️◽️#درس_های_کافی
قسمت🔖 چهل • ششم✔️
☀️▫️خطبه ی امامت حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام در #مرو ( قسمت — هفتم )
♦♦➖➖➖➖♦♦
قال الرضا علیه السلام : ...وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ- أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها أَمْ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ أَمْ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا يَسْمَعُونَ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ أَمْ قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا بَلْ هُوَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ فَكَيْفَ لَهُمْ بِاخْتِيَارِ الْإِمَامِ وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا يَجْهَلُ وَ رَاعٍ لَا يَنْكُلُ مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَةِ وَ النُّسُكِ وَ الزَّهَادَةِ وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَةِ مَخْصُوصٌ بِدَعْوَةِ الرَّسُولِ ص وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ لَا مَغْمَزَ فِيهِ فِي نَسَبٍ وَ لَا يُدَانِيهِ ذُو حَسَبٍ فِي الْبَيْتِ مِنْ قُرَيْشٍ وَ الذِّرْوَةِ مِنْ هَاشِمٍ وَ الْعِتْرَةِ مِنَ الرَّسُولِ ص وَ الرِّضَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرَفُ الْأَشْرَافِ وَ الْفَرْعُ مِنْ عَبْدِ مَنَافٍ نَامِي الْعِلْمِ كَامِلُ الْحِلْمِ مُضْطَلِعٌ بِالْإِمَامَةِ عَالِمٌ بِالسِّيَاسَةِ مَفْرُوضُ الطَّاعَةِ قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نَاصِحٌ لِعِبَادِ اللَّهِ حَافِظٌ لِدِينِ اللَّه...
•———••———••———••———••———•
▫️حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند :...«چرا در قرآن انديشه نميكنند يا مگر بر دلها قفل دارند و فرموده «مگر خدا بر دلهاشان مهر نهاده كه نميفهمند» و يا (20 سوره 8) «گفتند شنيديم ولى نميشنيدند و همانا بدترين جانوران بنظر خدا مردم كر و لالند كه تعقل نميكنند، و اگر خدا در آنها خيرى سراغ داشت بآنها شنوائى ميداد و اگر شنوائى هم ميداشتند پشت ميكردند و روى گردان بودند» و يا «گفتند شنيديم و نافرمانى كرديم»
(منصب امامت اكتسابى نيست) بلكه فضلى است از خدا كه بهر كس خواهد ميدهد پس چگونه ايشان را رسد كه امام انتخاب كنند در صورتى كه امام عالمى است كه نادانى ندارد، سرپرستى است كه عقبنشينى ندارد كانون قدس و پاكى و طاعت و زهد و علم و عبادتست، دعوت پيغمبر باو اختصاص دارد، از نژاد پاك فاطمه بتولست، در دودمانش جاى طعن و سرزنشى نيست و هيچ شريف نژادى باو نرسد، از خاندان قريش و كنگره هاشم و عترت پيغمبر و پسند خداى عز و جل است، براى اشراف شرفست و زاده عبد منافست، علمش در ترقى و حلمش كاملست، در امامت قوى و در سياست عالمست، اطاعتش واجبست، بامر خداى عز و جل قائمست، خير خواه بندگان خدا و نگهبان دين خداست....(ادامه دارد ان شاء الله )
📚 کافی ج یکم کتاب الحجه بَابٌ نَادِرٌ جَامِعٌ فِي فَضْلِ الْإِمَامِ وَ صِفَاتِه ح اول
🔴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔴
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
▫️◽️#درس_های_کافی
قسمت🔖 چهل • هفتم✔️
☀️▫️خطبه ی امامت حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام در #مرو ( قسمت — هشتم )
♦♦➖➖➖➖♦♦
ِ▫️إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ يُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَا يُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ قَوْلِهِ فِي طَالُوتَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ وَ قَالَ لِنَبِيِّهِ (صلی الله علیه و اله و سلم)- أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً وَ قَالَ فِي الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّهِ وَ عِتْرَتِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهِيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظِيماً فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً وَ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَاب....
•———••———••———••———••———•
▫️حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند :
...خدا پيغمبران و امامان را توفيق بخشيده و از خزانه علم و حكم خود آنچه بديگران نداده بآنها داده، از اين جهت علم آنها برتر از علم مردم زمانشان باشد كه خداى تعالى فرموده (35- يونس) «آيا كسى كه سوى حق هدايت ميكند شايسته تر است كه پيرويش كنند يا كسى كه هدايت نمي كند جز اينكه هدايت شود، شما را چه شده؟ چگونه قضاوت ميكنيد؟!! و گفته ديگر خداى تعالى (359 بقره) «هر كه را حكمت دادند خير بسيارى دادند» و باز گفته خداى تعالى در باره جناب طالوت (247 بقره) «خدا او را بر شما برگزيد و به علم و تن بزرگيش افزود خدا ملك خويش به هر كه خواهد دهد و خدا وسعت بخش و داناست» و به پيغمبر خويش (صلی الله علیه و اله و سلم) فرمود: (113- نساء) «خدا بر تو كتاب و حكمت نازل كرد و آنچه را نميدانستى بتو تعليم داد، كرم خدا نسبت به تو بزرگ بود» و نسبت به امامان از اهل بيت و عترت و ذريه پيغمبر عليهم السلام فرمود: (54- نساء) و يا به مردم نسبت به آنچه خدا از كرم خويش بايشان داده حسد ميبرند حقا كه ما خاندان ابراهيم را كتاب و حكمت داديم و به آنها ملك عظيمى داديم كسانى به آن گرويدند و كسانى از آن روى گردانيدند و جهنم آنها را بس افروخته آتشى است» همانا چون خداى عز و جل بنده اى را براى اصلاح امور بندگانش انتخاب فرمايد سينه اش را براى آن كار باز كند و چشمه هاى حكمت در دلش گذارد و علمى به او الهام كند كه از آن پس، از پاسخى در نماند و از درستى منحرف نشود... (ادامه دارد ان شا الله )
(برای مطالعه قسمت های قبل حتما عبارت "مرو" را در کانال از قسمت searchجستجو کنید)
📚 کافی ج یکم کتاب الحجه بَابٌ نَادِرٌ جَامِعٌ فِي فَضْلِ الْإِمَامِ وَ صِفَاتِه ح اول
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️موضوع #درباره_عايشه سلقلقیه• قسمت — یکم ✔️
✍✍روي عن مولانا محمدالباقر عليه السلام أنه قال: لما كان يوم الجمل وقد رشق هودج عائشة بالنبل قال أمير المؤمنين عليه السلام: والله ما أراني إلا مطلقها فأنشد الله رجلا سمع من رسول الله صلى الله عليه وآله يقول: " يا علي أمر نسائي بيدك من بعدي " لما قام فشهد؟ فقال: فقام ثلاثة عشر رجلا فيهم بدريان فشهدوا: أنهم سمعوا رسول الله صلى الله عليه وآله يقول علي بن أبي طالب عليه السلام: يا علي أمر نسائي بيدك من بعدي.
🔸از حضرت امام محمد الباقر علیه السلام روایت است که حضرت می فرمایند :
🔺 هنگامی که در روز جمل هودج عایشه « سلقلقیه » را تیر باران کردند، حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند : هیچ راهی جز اینکه او را از منصب ام المؤمنینی خلع کنم ندارم،
👈 سپس روی به جماعت نمود و فرمودند : هرکدامتان را به خدا قسم می دهم که اگر این سخن حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه واله را که فرمودند : "ای علی طلاق زنان من (خلع از منصب ام المومنینی) پس از من به دست تو است" را شنیده است برخاسته و گواهی دهد
🔺 در این هنگام سیزده مرد که دو نفر آنان از اصحاب بدر بودند بر صحت این حدیث گواهی دادند.
📚الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۲۱۹، منشورات الشّریف الرّضی
🔴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔴
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
#حکومت_علوی
✅ سخنی مهم از امیر عدالت علی علیهالسلام
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🔸«خداوندا! خود می دانی از جانب من رقابتی برای به چنگ آوردن سلطنت نبود، و خواستار فضولات بی ارزش (از دنیا) نبودم...
تنها برای این [حکومت را پذیرفتم] که نشانه های دینت را [به جایگاه خود] برگردانم، و صلاح را در آبادی هایت آشکار سازم؛ تا بندگان ستم کشیده ات در امن و امان باشند، و حدود رها شده ات پابرجا گردد. خداوندا! تو می دانی که من اول کسی بودم که روی به سویت آورده و دعوتت را پاسخ گفتم. هیچ کس جز پیامبرت (صلی الله علیه و آله) از من پیشی نگرفت».
«به درستیکه حاکمی که بر خون [و جان مردم] و ناموس آنان، غنائم، احکام و حلال و حرام مسلط بوده و پیشوایی مسلمانان و امور مؤمنین را به عهده دارد، نباید بخیل باشد؛ زیرا حرص و طمع به اموال دیگران خواهد داشت؛
و نه نادان باشد، که با جهالتش مردم را به گمراهی بکشاند؛ و نه جفاکار، که آنان را با بد رفتاری از خود براند؛ و نه ترسو، که از گروهی بترسد و آنان را بر دیگران مقدّم بدارد؛
و نه رشوه گیر، که حقوق را پایمال کند؛ و نه رهاکننده ی سنّتها که باعث فجور و بی بند و باری گردد؛ و نه فاسق باشد، که چهرهٔ دین را بدمنظر و زشت کند....».
#متن_عربی (براساس نسخه نهج البلاغه):
اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ مِنِّي مُنَافَسَةٌ فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسُ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِأَرُدَّ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ وَ أُظْهِرَ الصَّلَاحَ فِي بِلَادِكَ فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ.
اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ فَأَجَابَ لَمْ يَسْبِقْنِي إِلَّا رَسُولُكَ. اللَّهُمَّ لَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الْوَالِي عَلَى الدِّمَاءِ وَ الْفُرُوجِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْكَامِ وَ مَعَالِمِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِينَ وَ أُمُورِ الْمُؤْمِنِينَ الْبَخِيلَ، لِأَنَّ تهمته [نَهْمَتَهُ] فِي جَمِيعِ الْأَمْوَالِ. وَ لَا الْجَاهِلُ، فَيَدُلَّهُمْ بِجَهْلِهِ عَلَى الضَّلَالِ. وَ لَا الْجَافِي فُيَنَفِّرَهُمْ بِجَفَائِهِ وَ لَا الْخَائِفُ فَيَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ وَ لَا الْمُرْتَشِي فِي الْحُكْمِ فَيَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَنِ فَيُؤَدِّيَ ذَلِكَ إِلَى الْفُجُورِ وَ لَا الْبَاغِي فَيُدْحِضَ الْحَقَّ وَ لَا الْفَاسِقُ فَيَشِينَ الشَّرْع.
📔📙خطبه۱۳۱ ، بحار الانوار ج۷۴ص۲۹۵ به نقل از مناقب ابن الجوزی، مرآة الزمان ج۶ص۴۵۰
➖➖➖➖➖
حرم
* 💞﷽💞 #ابوحلما💔 #قسمت_بیست_و_دوم : امتحان پایین آمد. صورتش را به صورت پسرش نزدیک کرد. نفس به نفسش،
* 💞﷽💞
#ابوحلما💔
#قسمت_بیست_و_سوم: جنایت
صداهای اطراف هنوز برایش مبهم بودند نور مهتابی بالای سرش چشم هایش را وادار به بسته شدن کرد. زیرلب اسم عباس را چندباری به زبان آورد در همان لحظه گذر سایه ای را از کنارش احساس کرد. با فرورفتن سوزن داغی در بازویش، ابروهای کم پشتش را درهم کشید. حرکت مایع غلیظ و خنکی با درد در رگ هایش شروع شد. به زحمت چشم باز کرد. می خواست چیزی بگوید که صدای جیغی شنید و بعد دیگر نتوانست سنگینی سرش را کنترل کند فقط آن لحظه صدای تپش های قلبش در گوشش می پیچید که آرام و آرام تر می شد. آهسته چیزی گفت و بیهوش شد.
(سی دقیقه بعد_ایستگاه پرستاری)
+وقتی بالای سر بیمار رسیدید وضعیتش چطور بود؟
-مطمئنم هوشیار بود، آقای دکتر من هول شدم الان باید به پلیس هم جواب بدم؟
+فعلا نجات بیمار از هرچیزی مهم تره، من میرم باز بهش سر بزنم شماهم ازش غافل نشید به هیچ وجه!
-چشم...آقای دکتر اون پسرشه حالا من چی بگم؟
+بذار خودم باهاش صحبت میکنم
محمد با گام هایی بلند به طرف دکتر آمد و بلافاصله پرسید:
×چی شده آقای دکتر؟ حال بابام چطوره؟ این دو دقیقه ای که رفتم نماز بخونم و بیام چیشد؟
+آروم باش پسرم رنگت پریده یه سرم قندی مینویسم....
×آقاااااای دکتر منو ول کن بگو بابام چطوره؟
+فعلا وضعیتش ثابته
×یعنی خطر رفع شده؟
+هم آره هم نه، ببینید به پدر شما یه شوک دارویی وارد شده... ساده تر بخوام بگم...
×یعنی یه نفر میخواسته...
+دقیقا این یه سوء قصد به جون پدر شما بوده! که خوشبختانه ناموفق بود.
ناگاه خانم سر پرستار با قدم های مردد جوری که بخواهد دلجویی کند گفت:
-آقای رسولی یه چیزی رو باید بهتون بگم...
×بله؟
-پدرتون...وقتی من رسیدم اون مردی که به دست پدرتون داشت تزریق میکرد به طرفم پرید و هول شدم...
×میدونم که شما مسئول شیفت هستید ولی من از شما شکایتی ندارم
-نه منظورم این نبود...راستش مطمئن نیستم درست شنیده باشم ولی پدرتون یه کلمه رو آهسته گفت...
×چی؟؟؟
پرستار نگاهی به چشمان مصمم دکتر انداخت و بعد با صدایی آمیخته به ترس و تردید رو به محمد، ادامه داد: "شبیخون!"
×شبیخون؟!
-بله این چیزی بود که من تو اون لحظه از زبون پدرتون شنیدم
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم؛ سین.کاف.غین
* 💞﷽💞
#ابوحلما💔
#قسمت_بیست_و_چهارم: راز
+مامورای پلیس رفتن؟
-آره ولی دو سرباز موندن...عمو عباس
+بله
-من حلما رو فرستادم خونه پیش مامانم گفتم شاید اینجا موندنشون ...
+کار درستی کردی محمدجان
- پرستاری که مهاجمو دیده بود قبل از پلیس با من حرف زد
+خب؟
-چیزی بهم گفت که به پلیسا نگفت!
+چی؟
-گفت آخرین کلمه ای که از زبون بابا شنیده این بوده"شبیخون"... تو این مدت سر پرونده خاصی کار میکردین؟ بابا خیلی بهم ریخته بود!...عمو...عمو عباس
+بله، جانم
-پرسیدم پرونده مهمی بازه؟
+حتما
-عمو عباس متوجه شدی چی پرسیدم؟ میگم شاید مربوط به پرونده ای باشه که بابا این مدت روش کار میکرد. بابا بخاطر حساسیت و امنیتی بودن پرونده ها چیزی به کسی نمیگه هیچ چیزی رو هم از دفتر کارش خارج نمیکنه ولی قبل از اینکه حالش بد بشه حدود یه ماه پیش یه فلش دستش بود که بادیدن محتویاتش اعصابش بهم ریخت و نذاشت کسی هم ببیندش !
+اون فلش الان کجاست؟
-خونه...میگم شاید منظورش شبیخون فرهنگی بوده هان؟
+یه زنگ بزن حاج خانم بگو میرم از جلو در فلشو تحویل میگیرم
-شاید اصلا پرستاره اشتباه شنیده!
+نه
-نه؟
+آره پسرم نه
محمد موبایلش را از جیبش برداشت و به مادرش زنگ زد. یک ساعت بعد عباس فلش سبز رنگ را تحویل گرفت و به طرف خانه اش رفت. در راه مدام به کلمه ای که ذهنش را درگیر کرده بود فکر میکرد"شبیخون"یعنی حسین میخواسته چه پیامی را به او منتقل کند؟
وقتی جلوی درِ خانه اش رسید، پشیمان شد. دور زد و به طرف محل کارش رفت. لشکر، مقر، دفتر کار حسین، هیچ جا هیچ اثری از پرونده ای که میدانست دست حسین بوده، خبری نبود. یکدفعه یاد دانشکده افسری افتاد وقتی آنجا رسید تقریبا شب شده بود. با وجود محدودیتهایی که وجود داشت بلاخره توانست کمد کوچک فلزی حسین را در اتاق استراحت اساتید باز کند. یک حافظه دو ترابایتی آنجا پیدا کرد که لای روزنامه هشت سال پیش پیچیده شده بود. بی اختیار سرتیتر روزنامه را خواند:" کاهش قدرت نظامی و نفوذ ایران در منطقه "
با وسواس خاصی جمله به جمله سر ستون را هم خواند:
"پس از گفتگو و دیدار امروز رییس جمهور دکتر سیدمحمد خاتمی با مقامات غربی، تحلیل گران کاهش نفوذ و قدرت ایران را در پی اتخاذ روش های عملکرد رییس دولت ایران، حتمی دانستند"
یکدفعه عباس با شنیدن صدای موبایلش به خود آمد. تلفنش را جواب داد:
-الو عباس کجایی پس؟
+سلام خانم کمی دیگه میام
-این کمی دیگه شما از اذان صبح تا اذان مغرب طول کشید والا به خدا زشته امشب بله برون پسرِ بزرگته پاشو بیا دیگه دیره!!!
+الان راه میفتم
عباس حافظه الکترونیکی را در روزنامه پیچید و آن را در کیفش گذاشت اما بعد پشیمان شد و حافظه سیاه رنگ را که درست به اندازه یک کف دستش بود، در جیب داخلی آورکتش پنهان کرد و بیرون رفت.
❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
به قلم؛ سین.کاف.غین