حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠 #پي
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_شانزدهم
پس من به سوى او رفتم تا همراه او بخورم. به من گفت: دست نگاه دار. گفتم: من در اين خير، شريك تو هستم. گفت: براى چه؟ گفتم: هر گاه تو دعا مى كردى، من هم آمين مى گفتم. به من گفت: بخور و چيزى باقى مگذار، و ما خورديم و _____________ _
📚(۱) اين حديث را نه در فردوس ديلمى و نه در مناقب خوارزمى و ابن مغازلى و نه در مأخذ ديگرى نيافتيم. (۲) اين حديث در 📚احقاق الحق ۹/ ۴۸۳- ۴۸۱ به نقل از چند كتاب اهل سنّت آورده شده است. (۳) 📚مناقب ابن مغازلى/ ۳۸۹، ح ۴۴۴. اين حديث در احقاق الحق ۱۲/ ۲۴۱- ۲۳۹ به نقل از مآخذ بسيار آمده است. 📚ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۲۳ در آن هنگام در منطقه ما انگور يافت نمى شد. با شكم پر بازگشتيم در حالى كه از سبد چيزى كاسته نشده بود. او به من گفت: يكى از اين دو جامه را براى خود بردار. گفتم: نيازى به جامه ندارم. گفت: از جلوى چشم من دور شو تا آن دو جامه را بپوشم. آن دو جامه را پوشيد و لباس كهنه را در دست گرفت و فرود آمد. من هم در پى او به راه افتادم. گدايى او را ديد و گفت: مرا بپوشان [خداوند تو را بپوشاند] اى پسر دختر پيامبر خدا. او هم لباس كهنه را به گدا داد. در پى گدا رفتم و به او گفتم: اين كيست؟ گفت: اين جعفر بن محمّد الصادق (ع) است. (۱) سفيان [ثورى] سالى حج گزارد و گفت: جعفر بن محمّد (ع) را ديدم و هيچ حاجى را نظير او نديده بودم كه در مشعرها بايستد و چنين سخت گريه و زارى كند. چون به عرفه رسيد كنارى از مردم را برگزيد و در آن موقف، بسيار دعا كرد. سپس انگورى از آسمان بر او فرود آمد و فرمود: اى سفيان! آيا مى دانى چند تا حاجى است؟ گفتم: خدا و پسر پيامبرش آگاه تر است. پس فرمود: اى سفيان! چهار صد هزار حاجى هستند و تنها چهار تن از آنها حجى صحيح و پذيرفته دارند و خداوند حج همه را به سبب حجّ اين چهار نفر مى پذيرد. اخبار در فضايل آنها بيش از آن است كه به شماره درآيد. (۲) در جمع بين صحيحين به نقل از جابر بن سمره «۱»- آمده است كه گفت: از پيامبر (ص) شنيدم كه مى فرمود: پس از من دوازده امير خواهند بود كه همگى از قريش هستند. (۳) در مسند احمد بن حنبل «۲»- به نقل از مسروق آمده است كه گفته: به همراه عبد اللَّه بن مسعود در مسجد نشسته بوديم. مردى نزد او آمد و گفت: اى ابن مسعود! آيا پيامبرتان به شما گفته است پس از او چند خليفه خواهد بود؟ ابن مسعود گفت: آرى، به شمار پيشوايان بنى اسرائيل، (۴) و پيامبر (ص) به حسين (ع) فرموده است: اين پسر من امام [برادر امام]، [پسر امام] پدر نه امام [و] نهمين شان قائم ايشان است. «۳» _____________ _
📚(۱) علّامه عسكرى احاديث به اين مضمون را در مقدّمه خود بر مرآة العقول ۱/ ۲۴ آورده است. (۲) 📚مسند احمد ۱/ ۴۰۶؛ و نظير آن در همين كتاب ۱/ ۳۹۸ آمده است. (۳) 📚شيخ صدوق در كمال الدين به نقل از نوبختى- از علماى بزرگ متقدّم ما مى گويد:......... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️ #فضائل_و_زندگانی_حضرت_فاطمه_زهرا علیها السلام ▪️◼️ #بخش_پا
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
▪️ #فضائل_و_زندگانی_حضرت_فاطمه_زهرا علیها السلام ▪️◼️
#بخش_شانزدهم
#سقيفه، از #نگاه براء بن #عازب ▪️▪️◼️
ابن ابي الحديد و سُليم بن قيس از «بُراء بن عازب» [۳۳] نقل ميكنند كه گفت: «من همواره از دوستان و علاقمندان بني هاشم بودم، هنگامي كه رسول خدا (ص) رحلت كرد، از ترس اينكه مقام خلافت به جاي ديگر برود، بسيار سرگردان و حيران بودم، از سوي ديگر از جريان رحلت پيامبر (ص)، غرق در اندوه بودم، شتابزده و ديوانه وار، گاهي به منزل پيامبر (ص) ميرفتم، خاندان آن حضرت را سرگرم غسل و ساير تجهيزات رسول خدا (ص) ميديدم، و گاهي به سقيفه ميرفتم ميديدم مردم در كشمكش تعيين خليفه هستند، انصار ميخواهند خود را بر مهاجرين، تحميل كنند، و مهاجرين ميخواهند بر انصار، مسلّط گردند، مدّتي از اين گير و دار گذشت، اعيان قوم و عمر و ابوبكر را نديدم، ناگهان شنيدم گوينده اي ميگفت: همه ي قوم در سقيفه هستند، و گوينده ي ديگري ميگفت: با ابوبكر بيعت كردند، اندكي گذشت ناگهان ابوبكر را همراه عمر و ابوعبيده ديدم كه با جماعتي ميآيند و لباسهاي صنعاني پوشيده بودند و در راه به هر كه ميرسيدند، او را فريب داده و چه بخواهد و چه نخواهد، او را نزد ابوبكر آورده و دست او را بر دست ابوبكر ميسائيدند و از او بيعت ميگرفتند، با ديدن اين منظره، عقل از سرم پريد با اندوه فراوان به سوي خانه ي پيامبر (ص) شتافتم، ديدم بني هاشم در را براي تجهيز جنازه ي پيامبر (ص)
بسته اند، در را محكم كوبيدم و فرياد زدم: مردم با ابوبكر بيعت كردند.
عباس عموي پيامبر (ص) گفت: تَرَبَتْ اَيْدِيكُمْ اِلي آخِرِ الدَّهْرِ: «تا آخر روزگار دست شما كوتاه گرديد» (و ديگر تا آخر روزگار خيري نخواهيد ديد، زيرا مردم سخن پيامبر (ص) را گوش نكردند و مقام رهبري را به انحراف كشاندند).
[۳۳] 📚بُراء بن عازب انصاري اَوُسي يكي از ياران باوفاي پيامبر (ص) بود، در اكثر جنگها شركت فعال داشت، و در زمان علي (ع) از خواص اصحاب علي (ع) بود، و به سال ۲۴ ه. ق، سرزمين ري با فرماندهي او فتح شد، و در آخر عمر، ساكن كوفه گرديد و در زمان حكومت مُصْعَب بن زُبير، در كوفه از دنيا رفت (اسدالغابه ج ۱ ص ۱۷۱) - مترجم.
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🌸 #خاطرات_غدیر_خم ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علی
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
🌺🌸 #خاطرات_غدیر_خم ( حوادث اخرین سال زندگی پیامبر صلی الله علیه و اله )
#بخش_شانزدهم
#در اين #شهر گمشده اى #دارم ✨✨🌺🔆
ما به مكّه باز مى گرديم و در منطقه اَبطَح چادرهاى خود را بر پا مى كنيم.
من به چادر خود مى روم تا خاطرات اين سفر حج را بنويسم و براى آيندگان به يادگار بگذارم.
نمى دانم چه مى شود كه يكباره هواى ديدن پيامبر به دلم مى افتد، برمى خيزم و به سوى خيمه پيامبر مى روم.
آيا تو هم همراه من مى آيى؟
اينجا خيمه پيامبر است، جمعى از ياران، پروانه وجود او شده اند.
من سلام مى كنم و داخل خيمه مى شوم.
ياران پيامبر از آن حضرت سؤل هاى مختلفى مى پرسند و جواب مى شنوند.
ناگهان، پيامبر سكوت مى كند و به نقطه اى خيره مى شود، همه به چهره پيامبر نگاه مى كنند، هيچ كس سخن نمى گويد.
لحظه اى مى گذرد، صداى «اللّه اكبرِ » پيامبر سكوت خيمه را مى شكند.
همه مى خواهيم بدانيم چه شده است.
پيامبر رو به ما مى كند و مى گويد: «همين الآن، جبرئيل بر من نازل شد و اين آيه را بر من وحى كرد: (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ ؛ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَهُمْ رَ اكِعُونَ)، بدانيد كه فقط خدا و پيامبر و كسانى كه در ركوع نماز صدقه مى دهند
، بر شما ولايت دارند.۶۵
همه به فكر فرو مى روند، به راستى منظور خدا از كسى كه در ركوع صدقه مى دهد كيست؟ او كيست كه همچون خدا و رسول خدا بر همه ولايت دارد؟
من هيچ كس را نمى شناسم كه در ركوع، صدقه داده باشد.
پيامبر رو به يارانش مى كند و مى گويد: «برخيزيد! برخيزيد! ما بايد به مسجد الحرام برويم و آن كسى را كه اين آيه در مورد او نازل شده است، پيدا كنيم».
همه به سوى مسجد الحرام مى رويم.
مسجد پر از جمعيّت است، عدّه اى مشغول نماز و گروهى ديگر مشغول طواف هستند.
خدايا! ما چگونه گمشده خود را پيدا كنيم؟
چگونه بفهميم چه كسى در ميان اين همه جمعيّت، صدقه داده است؟
خوب است كه ما به دنبال يك فقير بگرديم و از او سؤل كنيم، اين طورى بهتر مى توانيم گمشده خود را پيدا كنيم.
آنجا را نگاه كن!
يك مرد عرب مى خواهد از درِ مسجد بيرون برود، نگاه كن، چهره او زرد است، حتما خيلى گرسنگى است، لباس هاى او را نگاه كن كه چقدر ژوليده است!
آيا موافقى از او سراغ گمشده خود را بگيريم؟
همه ما نزد آن فقير مى رويم، نگاه كن، اين فقير چقدر خوشحال است! مثل اينكه تمام دنيا را به او داده اند.
پيامبر به او نگاهى مى كند و مى پرسد: «اى مرد عرب! از كجا مى آيى؟ چرا اين قدر خوشحالى؟ ».
مرد عرب با دست، گوشه مسجد را نشان مى دهد و مى گويد: «من از پيش آن جوان
مى آيم، او به من اين انگشتر قيمتى را داد».
صداى اللّه اكبرِ پيامبر در مسجد طنين مى اندازد.
همه از اين فقير مى خواهند تا بيشتر توضيح دهد.
مرد عرب مى گويد: «ساعتى قبل، وارد مسجد شدم و از مردم درخواست كمك كردم، امّا هيچ كس به من كمك نكرد، من در مسجد دور مى زدم و طلب كمك مى كردم، در اين ميان، نگاهم به جوانى افتاد كه در ركوع بود، او با دست اشاره كرد تا من به سوى او بروم، من هم پيش او رفتم و او انگشتر خود را به من داد».
همه مردم، اللّه اكبر مى گويند، و ما به سوى آن جوان مى رويم.
آن جوان، هنوز دارد نماز مى خواند.
پيامبر تا او را مى بيند اشك در چشمانش حلقه مى زند!
به راستى اين كيست كه ديدنش اين گونه اشك شوق بر چشمان پيامبر جارى كرده است؟
او را شناختى يا نه؟
چطور مى شود آقاى خودت را نشناسى؟
او مولاى تو، على (ع) است كه به حكم قرآن، از امروز بر همه مسلمانان، ولايت دارد.۶۶
📚منابع:
۶۵.السنن الكبرى، أبو عبد الرحمن بن شعيب النسائي (ت ۳۰۳ ه)، بيروت: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، الطبعة الاُولى، ۱۳۴۸ ه.
۶۶.سنن النسائي (بشرح الحافظ جلال الدين السيوطي وحاشية الإمام السندي)، أبو بكر عبد الرحمن أحمد بن شعيب النسائي (ت ۳۰۳ ه)، بيروت: دارالمعرفة، الطبعة الثالثة، ۱۴۱۴ ه.
2_5453961553650912616.mp3
زمان:
حجم:
17.48M
🖌 شرح خطبه #فدک 👈🏻 #بخش_شانزدهم
📥پیشنهاد دانلود🔹نشر دهید...
شیخ #مجتبی_اسکندری حفظ الله
🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
2_5453961553650912616.mp3
زمان:
حجم:
17.48M
🖌 شرح خطبه #فدک 👈🏻 #بخش_شانزدهم
📥پیشنهاد دانلود🔹نشر دهید...
شیخ #مجتبی_اسکندری حفظ الله
🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴