#باور_نمیکنم_خدا_وجود_دارد
مردی برای اصلاح سر و صورتش به #آرایشگاه رفت . در حال کار ، گفتگویی بین او و آرایشگر شروع شد
آرایشگر گفت من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد . #مشتری پرسید چرا؟
آرایشگر گفت کافی است داخل خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. اگر خدا بود آیا این همه #مریض می شدند؟ این همه #درد و #رنج وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این چیزها وجود داشته باشد
آرایشگر کارش تمام شد مشتری از مغازه بیرون رفت. در #خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده ..
به آرایشگاه برگشت و گفت به نظر من آرایشگر ها وجود ندارند . آرایشگر با #تعجب گفت چرا این حرف رو میزنی؟ من که اینجام ، همین الان موهای تو را #کوتاه کردم
مشتری گفت آرایشگرها وجود ندارند ، چون اگر وجود داشتند ، هیچ کس مثل مردی که #بیرون است ، با موهای بلند و #کثیف و #ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد
آرایشگر گفت آرایشگرها وجود دارند ، موضوع این است که مردم به ما #مراجعه نمی کنند
مشتری گفت دقیقاً نکته همین است . #خدا هم وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی روند . برای همین است که این همه درد و رنج در #دنیا وجود دارد
🏴 لطفا مطالب را با لینک کانال منتشر کنید
🏴 به ما بپیوندید در کانال ناب حرم ↶
@haram110
━━━━━━━━━━━━
🌴بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽
✔️ #دروازه_ساعات. ..
نام يکي از دروازههاي ورودي #دمشق، که #اسراي #اهل_بيت را از آنجا وارد شهر کردند،
همراه #سر مطهر امام حسين «علیه السلام ».در حالي که مردم به #شادماني و #پايکوبي و طبل زني مشغول بودند.
نام آن دروازه «باب #ساعات» بود.
آن دروازه، يکي از دروازههاي شرقي آن شهر بود که راه حلب و کوفه به اين دروازه ختم ميگرديد.
هنگامي که اسيران به دروازه #شام رسيدند، از شدت ازدحام جمعيت و مانور لشکر #بني_اميه ( لعنت الله علیهم اجمعین) ، ساعتها قافله اسرا در کنار دروازه شام توقف کرد.
لذا شيعيان اين دروازه را «باب ساعات» ناميدند.
در عصر حاضر، باب ساعات را «باب #توما» مينامند و آثاري از اين دروازه قديمي باقي مانده است و امروزه باب توما از محله هاي #مسيحي نشين شهر دمشق است
و نسبت به نقاط ديگر شهر، از هم پاشيده تر و #کثيف تر به نظر ميرسد.
📚پی نوشتها:
[1] بحار الانوار، ج 45، ص 128.برخي هم علت نامگذاري را وجود ساعتي مخصوص بر سر در آن دانستهاند (نفسالمهموم، ص 241).
[2] دايره المعارف تشيع، ج 3، ص 12. (به نقلي، توقف سه ساعته آنان يکي از درهاي قصر بود و به آن «باب الساعات» گفتند.رياض القدس، ج 2، ص 294 به نقل از منتخب طريحي)
اول ماه #صفر ، روز ورود اسرا به شهر شام و کاخ #یزید لعنت الله علیه
الهی بِحَقِالسّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّللِوَلیکَالغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
🌴بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽
✔️ #دروازه_ساعات. ..
نام يکي از دروازههاي ورودي #دمشق، که #اسراي #اهل_بيت را از آنجا وارد شهر کردند،
همراه #سر مطهر امام حسين «علیه السلام ».در حالي که مردم به #شادماني و #پايکوبي و طبل زني مشغول بودند.
نام آن دروازه «باب #ساعات» بود.
آن دروازه، يکي از دروازههاي شرقي آن شهر بود که راه حلب و کوفه به اين دروازه ختم ميگرديد.
هنگامي که اسيران به دروازه #شام رسيدند، از شدت ازدحام جمعيت و مانور لشکر #بني_اميه ( لعنت الله علیهم اجمعین) ، ساعتها قافله اسرا در کنار دروازه شام توقف کرد.
لذا شيعيان اين دروازه را «باب ساعات» ناميدند.
در عصر حاضر، باب ساعات را «باب #توما» مينامند و آثاري از اين دروازه قديمي باقي مانده است و امروزه باب توما از محله هاي #مسيحي نشين شهر دمشق است
و نسبت به نقاط ديگر شهر، از هم پاشيده تر و #کثيف تر به نظر ميرسد.
📚پی نوشتها:
[1] بحار الانوار، ج 45، ص 128.برخي هم علت نامگذاري را وجود ساعتي مخصوص بر سر در آن دانستهاند (نفسالمهموم، ص 241).
[2] دايره المعارف تشيع، ج 3، ص 12. (به نقلي، توقف سه ساعته آنان يکي از درهاي قصر بود و به آن «باب الساعات» گفتند.رياض القدس، ج 2، ص 294 به نقل از منتخب طريحي)
اول ماه #صفر ، روز ورود اسرا به شهر شام و کاخ #یزید لعنت الله علیه
الهی بِحَقِالسّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّللِوَلیکَالغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️