eitaa logo
حرم بی‌قرار
1.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
481 ویدیو
23 فایل
شـکࢪ خــدا ࢪا کــہ دࢪ پــنــاه حـسـینم ڪپے باصلوات‌؛حلال فوروارد ڪردے ‌دمت ‌گرم🌼
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 نیسٺـ نشـان زنـ🌸ـدگـے تـانـرسـدنشـان تــ😍ـــو #مـولـوے •/ #شهیدحسیـن‌محـرابے/• Join⇝ @Harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۱۰۰ کوثر اروم اشک میریخت . فشارش هم افتاده بود . اینکه
۵۹ ۱۰۱ _داداش اینو نگهدار به درد میخوره . +چیه ؟ _اسلحه فقط غلام نبینه که تیکه بزرگمون گوشمونه ها ... +ممنونم ان شاءالله بتونم جبران کنم . _نفرمایید جناب سرگرد ، وظیفه اس . ازش تشکر کردم احترامی نظامی گذاشت و رفت . چقدر سخته فرشته باشی بین یه دسته شیطان صفت . معلوم بود چقدر زجر میکشه . خصوصا اینکه بخوای از گرگ صفتایی مثل تامی و غلام اطاعت کنی . از همه مهم تر ، پاک بودنشه که به کوثر اصلا نگاه نمینداخت . چقدر بچه ب پاکی بود . خدا حفظش کنه ... تا حالا حواسم نبود اصلا نگاه کنم ببینم مجرده یا متاهل . اگه تو اوضاع عادی یا توی ستاد میدیدیمش ، حتما تا الان کوثر شجره نامه اش رو درمیاورد . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ ۱۰۲ آهی کشیدم به کوثر نگاهی انداختم ، از خستگی خوابش برده بود . من بودم و غم اینکه کوثرم معلوم نیست چه بلایی قراره سرش بیاد . بدجوری رو نقطه ضعفم دست گذاشته بودند . یه کم که گذشت صدای مردی اومد که انگلیسی صحبت میکرد . صدای آشنایی نبود و این یعنی همون مردی که قراره کوثر رو بخره . جیگرم آتیش گرفت . اسلحه ام رو برداشتم و اماده تو پیراهنم قایم کردم تا به وقتش حساب همشون رو برسم ‌. مرد وارد شد ...بسیار جدی و خشن . وقتی بهش نگاه کردم ، یه حس خاصی داشت اما متوجه حسش نمیشدم . یه مرد جوون عینکی با چشمای طوسی و یه ریش پروفسوری و یه تیپ شیک داشت که معلوم بود خیلی وضعش خوبه . تامی و غلام هم وارد شدند ‌.. نگاه و خنده ی شیطانی تامی رو میدیدم که چقدر خوشحال بود . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
🌷🌿 شهیدی کـه در عملیات عاشورا برای پاکسازی منطقه‌وبرقراری‌امنیت جهت عبور زائران ڪربلای حسینی؛ بـه فیض شـهـ🌷ــادت نـائل آمـد. •/#شهید_روح_الله_مهرابی/• 💟 @Harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• اے مـسجـد الحـرام حـرم سامـ🍂ـراے تـو بیتـ الـولاے دل حـرم بـاصفاے تـو قـــرآن یگـــانـه دفتـر مـدح و ثناے تو🌸 روح ملڪ کـبـوتـر🕊 صـحـن و سـراے تـو Join➟ @harame_bigarar
• اے شهیـ🌷ــد ... می‌دانم از اینـجـا ڪہ من نشسته‌ ام تـا آنجا که تو ایستاده‌اے فاصله بسیار استـ😔 امّــا ڪافیستـ تو فقط دستم را بگیرے دیگر فاصله‌اے نمی ماند🌹 {♥️} @Harame_bigarar
شـهـیـد🌷 ♥️هـادےذوالفقـارے♥️ تـاریخ تـولد:13بهـمـن1366 تـاریخ شهادتـ:26بهمـن1393 محل شهادتـ:مکیشفیہ‌سـامرا محل تـولـد:تـهـراݩ •/قسمتےازوصیت‌نامہ‌درتصویر/• Join➟ @harame_bigarar
4_5816669862465897568.mp3
3.26M
•/• واسم نگاهت نفسہ نفس بدون تو بسـه🍁 بـزار بیام کرببلا کـه بی تو دنیا قفسہ🍂 مـادح: ❣محمودکریمے❣ Join➟ @harame_bigarar
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۱۰۲ آهی کشیدم به کوثر نگاهی انداختم ، از خستگی خوابش برده
۵۹ ۱۰۳ کمی باهم حرف زدند . تامی به کوثر اشاره کرد .. و به انگلیسی بهش گفت : تامی : اینه ، خیلی دختر خوشگلیه مطمئنم از دیدنش سیر نمیشی مرد جوون : من دختر خوشگل زیاد دیدم ولی این یه چیز دیگه اس ، قیمتش هرچقدر باشه مهم نیست فکراتونو بکنید قیمتش رو بهم بگید . هرچقدر باشه من دوبرابرش رو میدم فقط عجله دارم میخوام زودی برگردم انگلیس . تامی : نه خوشم اومد ، برای جنس خوب پول خوبم میدی ...حله . مرد جوون : یه ضرب المثل ایرانی هست که میگه هرچقدر پول بدی آش میخوری . تامی : اره مِستر ، باید بهت بگم جای خوبی اومدی . من میرم بیرون فکر کنم براش ... تامی خوشحال و خندون به غلام اشاره کرد بعد باهم از اتاق رفتند بیرون . مرد جوان نگاهی بهم انداخت ، اخماش رفت تو هم . نگاهش که به کوثر افتاد . نتونستم خودم رو کنترل کنم چادرش رو روی صورتش کشیدم تا نگاهش به عشقم نیفته . نگاهش رو گرفت بهم نگاه عاقل اندر سفیه ای انداخت . تا خواستم حرفی بزنم ، دستشو به نشونه سکوت بالا اورد . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ ۱۰۴ کوثر بیدار شده بود ، از ترسش دستامو گرفت و میلرزید . مرد جووون کاغذی رو از توی جیبش دراورد و اومد کنارمون نشست . روی کاغذ نوشته بود : ((منم همکار شمام جناب سرگرد از طرف سرهنگ ماموریت دارم اومدم همتونو نجات بدم فقط باهام خواهشا همکاری کنید لطفا ممنونم . )) اروم گفتم : +از کجا بدونم که راست میگی ؟ _جناب سرگرد اریاپور من شما رو میشناسم با جناب سروان رضوانی باهمیم . +شما کی هستی؟ _من سرگرد مهدی نوروزی ام ، از اداره کل مبارزه با جرائم . نگران نباشید نجاتتون میدم . +از اشناییتون خوشبختم منم علیرضا ایشونم خانم بنده اس . _منم خوشبختم . آبجی ببخشید اگه ترسیدی . +راستی ببخشید ، فکر کردم از ادمای تامی هستید غیرتی شدم . _خواهش میکنم ؛ فدای سرتون ؛ حستون رو میفهمم منم بودم همینکارو میکردم. +ممنونم . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
شـهـیـدانـه🍁 هـرگـاه شـبـ جمـعـه⚡️ شـهـدارایـادڪنیـد. آنهـانـیـزشمـارانـزد #ابـاعـبـدالله یــادمےڪننـد.🌈 •/شهـیـدمـهـدےزیـن‌الـدیـن/• {🌟} @Harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ای آفتابـ☀️ منجی بشر بیا ای مهر✨ تو در دل ها بیا دلـم تنگست 😔بـرای آمدنتـ دلم تنگست برای حضور سبزتـ پس با آمدن پر مهرتـ🍃 مرهمی‌باش‌برای‌دل‌عاشقانتـ♥️ #اللهم_عجل‌الولیک_الفرج💚 Join➟ @harame_bigarar
🍂 آثـارشـوم گـنـاه‼️ اگـرجـلـوےخـودرادرارتـڪاب معاصےنگیریم؛ حـالمان بـه انکاروتکذیبـ واستهـزابـه آیات الهے،ویـابـه جـایے مےرسـدکـه ازرحمتـ خـدا نـاامیـدمےشـویـم!!! Join⇝ @Harame_bigarar
4_548599930814464355.mp3
2.64M
•/• بـارون می باره🌧 رو کـویر دل خستـم ای خـدا😔💔 ببین من از هجران مهـ❤️ـدی😞 ز پـا نشستم ای خـدا😭 مـادح: ❣عـلـےفـانے❣ 💚 Join⇝ @Harame_bigarar
✨ هــرچـه مـ🌙ـاه هـستــ فـداۓرخ مهتـ✨ــابۓ تـو #فداییـان_سیدعلے😍 Join➟ @harame_bigarar
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۱۰۴ کوثر بیدار شده بود ، از ترسش دستامو گرفت و میلرزید .
۵۹ ۱۰۵ کوثر حالا که فهمیده بود این پلیسه اروم شد‌. مهدی تا صدای پا شنید ، چندتا جمله با داد به انگلیسی گفت : _من نمیزارم ، درضمن آقا پلیسه مطمئن باش زندت نمیزارم؛ من این دختر رو میبرم اما اگه بخوای نزاری خودتم به عنوان نوکر میبرم و کاری میکنم روزی هزار بار آرزوی مرگ‌ کنی و از شغلت پشیمون بشی ... درضمن دختر جون اماده سفر باش که سفر درازی درپیش داریم . چشمکی بهم زد از حرفاش عصبی بودم اما وقتی چشمکش رو دیدم من هم متقابلا چشمک زدم . وقتی مطمئن شد کسی نیست دستش رو روی سینه اش گزاشت و از ما عذر خواهی کرد . من هم برای اینکه بازیمون طبیعی تر بشه ، به انگلیسی حرف میزدم و داد و بیداد میگردم . کوثرم هراز چندگاهی جیغ میکشید هرکی نمیدید فکر میکرد واقعیه ؛ خودمم باورم شده بود . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ ۱۰۶ محمد وارد شد ... با انگلیسی صحبت میکرد و یه جوری وانمود میکرد که انگار مهدی داشت ما رو اذیت میکرد ‌. مهدی یه چوب هم دستش بود گاهی به دیوار میزد و من داد میزدم و کوثر هم جیغ میزد . با اینکه میدونستم جیغ های کوثر ، الکیه ؛ بازم جیگرم آتیش میگرفت اما تحمل میکردم . خیلی سخته برای یه مرد که ببینه ناموسش وسط یه سری گرگ گیر افتاده و خودشم هیچ کاری از دستش برنمیاد . مهدی نزدیکم شد و گفت : _داداش تا حالا اینقدر عذاب وجدان نداشتم ، خصوصا از وقتی که از تامی گفته و داستان خانمت رو فهمیدم.‌ دلم میخواست بمیرم ولی این اتفاق پیش نیاد ‌. آهی کشیدم و گفتم : +داداش ، خودم هم کلافه ام اگه کوثر اینجا نبود مشکلی نبود . _میفهمم چی میگی ، ان شاءالله درست بشه همه باهم بریم بیرون . مشغول صحبت بودیم که یکدفعه داد و فریاد کسی رو شنیدیم که همه ساکت شدیم . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
•° من صداےهَل مِْن ناصِر یَنصُرنٖی امـام حسیـــن (؏) را شنیده ام و خواستار اعزام به جهاد می‌باشم ولادت : 1361 تبریـز شهادت: 94/8/2 سامرا •/#شهید_وحید_نومی_گلزار/• 💟 @Harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ #یا_اباعبـــــدالله_ع❤️ دل ندارم ڪه بـہ معشوقِ زمینے بِدهم دلِ من گوشہ‌ےِ صَحْنَٺ بہ خدا جا مانده #فراق_بهشٺ_با_آدم_چه_کرد💔 Join➟ @harame_bigarar
هدایت شده از 😉عـاااالیہ جوووین بدین😉
🌸🍃 یـارمـن گلـزارمن تویےتـو دلـدار مـن تـویـے تــو هـمـه‌جـاهمراه‌من تـویےتـو دلـخـواه‌مـن تـویـے تــو 🌸🍃 Join⇝ @Harame_bigarar
پیروزوسربلندوسرفرازیم ازدشمن بیگانه بی نیازیم باذکر یاحسین ویا ابالفضل چشم انتظارصاحب الزّمانیم #ایران بیشه_شیران نه جای مسؤلین_ترسان فردا #13_آبان راهمان #راه_شهیدان #ذلت_نمی_پذیریم Join➟ @harame_bigarar
جهان🌏 با خنده هایت☺️ صورت زیباتری دارد..... بخند☺️ این خنده های ماه🌙 کلی مشتری دارد😊... #دلبرا_لبخند_تو_دل_میبرد Join⇝ @Harame_bigarar
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۱۰۶ محمد وارد شد ... با انگلیسی صحبت میکرد و یه جوری وان
۵۹ ۱۰۷ امکان نداره ، وای خدا یعنی چی . این صدای داد و فریاد محمد بود که میومد . محمد رو زخمی پیش ما اوردند و انداختن کنار من . محمد ناله میکرد و کاری از دست ما برنمیومد . اینقدر کتکش زده بودن که توان نداشت . تامی با عصبانیت وارد شد : _اینه سزای ادمی که خلاف مقررات عمل میکنه و به حرف رییسش گوش نمیده ‌. کوثر : تامیییی ... تامی وایساد و با پوزخند به ما خیره شد . تا خواستم حرفی بزنم کوثر نزاشت و گفت : ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee