eitaa logo
حرم بی‌قرار
1.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
481 ویدیو
23 فایل
شـکࢪ خــدا ࢪا کــہ دࢪ پــنــاه حـسـینم ڪپے باصلوات‌؛حلال فوروارد ڪردے ‌دمت ‌گرم🌼
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃❤️ ‌ چادری بودنـت را مســخره میــکنند؟ چه کسانی؟ کسـانی که خودشـون را عروســک دیگران کرده اند؟😒 این را بـدان شهید رستمــی به من و تو اینـگونه خطاب کرد: به پهلـوی شکســـته فاطـمه زهـــرا(س) قسـمتـان میـدهم‌که حـجاب را،حـجاب را،حجـاب را، رعایـت کنید. 🙏 حال تو به من بـگو 😳 حرف های انـها که بـرای خود ارزشـــے قائل نیستـند. برایـت مهم تر اسـت یا حـرف شهـیدی که به خاطـرحفظ حجاب تـو را به مادرمان زهــرا(س) قسم داده است...؟؟؟ اینجـاپایگـاه شهداستــ🔰 Join➟ @harame_bigarar
4_345554935284237597.mp3
6.34M
🌸🍃❤️ دنـبــال شــهــادتــم🕊 ولــے عـرضہ نـدارمــ💔 بــانــواے ❤️سـیـدرضــانـریـمـانے❤️ اینجـاپایگـاه شهداستــ🔰 Join➟ @harame_bigarar
حرم بی‌قرار
⚜❤️⚜💛⚜💚⚜💙⚜💜⚜ #سهم_من_از_بودنت 🍃 #بخش_سےوسوم 😍✋ #قسمت_3 با سمانه قصد رفتن به ادرسے را ڪہ اسما داده
⚜❤️⚜💛⚜💚⚜💙⚜💜⚜ 🍃 😍✋ _لطفا نگه دارید... راننده ماشین را نگه مےدارد،ڪرایه را حساب مےڪنم و به همراه سمانه از ماشین خارج مےشوم... نگاهے به صفحه همراهم مےاندازم،اما متوجه ادرسے ڪہ داده نمےشوم...روبه سمانه مےگویم:سمانه جان ببین شما مےتونے بفهمے ادرس ڪجاست و ڪجا باید بریم؟ همراهم را به دستش مےدهم و مےگوید:باشه فقط بیا بریم یه جاے ڪم تردد تر،اینجایڪم شلوغه باشه اے مےگویم پشت سرش راه مےافتم... به سمت راست پیاده رو مےرود و مقابل یڪ فروشگاه لباس مےایستد و چشم میدوزد به صفحه همراه... سرش را بلند مےڪند و نگاهے به خیابان مےاندازد و مردد مےگوید:فڪر ڪنم درست اومدیم... _عه،خداروشڪر سمانه_به خانواده اطلاع دادے اومدی اینجا؟ _اره به امیرمهدے یه چیزایے گفتم سمانہ_اها... ميخواهم حرڪت ڪنم ڪہ مےگوید:محنا جان؟ برمیگردم و لب میزنم:جانم،باز چیشده؟ سمانه:اگه دیدے داره عصابت خورد میشه و دیگه نمیڪشے بهونه بیارو مثلا بگو ڪلاسم دیر میشه و این حرفا،در ضمن منم بعد از تو میام داخل و بعد از توام میام بیرون،ببینم طرف چجوریه؟ همراهتم باشم،اینجورے خیالم راحت تره! لبخندے از سر رضایت تحویلش مےدهم و مےگویم:خیلـــے ممنونم سمانه:ڪارےـنمے ڪنم ڪہ... همراه هم قدم از قدم برمیداریم... چند مترے را ڪہ پشت سر مےگذاریم سمانه مےگوید:از اینجا باید بریم... با احتیاط به سمت دیگر خیابان قدم برمیداریم و درست مقابل ڪافه سر درمیاوریم... سمانه_بفرمااایید،بعدش یه سر بریم سینما،روبرومونه دیگہ،بریم محے؟ نگاه عاقل اندر سفیه اے به او مےاندازم و مےگویم:خودم یپا سینمایے ام،تمامے ژانرارو تو خودم جا دادم... سمانه_اوهووع،بگو نمےخوام خرج ڪنم،چرا بهونه میارے بالام! _شوخے ڪردم،ولے بستگے به چیزایے داره ڪہ قراره بشنومــ.. سمانه_باااشه،نمیرے داخل؟ _میرم ولے میگم شڪ میڪنه تو چند دقیقه بعد از من بیا تو پلڪهایش را روے هم مےفشارد و لب مےزند:چشم مےخواهم بروم ڪہ صداے امدن پیامڪے مرا نگه مےدارد،کمے عقب مےروم و سمتے مےایستم و همراهم را روشن مےڪنم...خودش بود اسما:سلام ڪجایے؟من سمت راست میز اخر نشستم،پشت نخل سریع تایپ مےڪنم و مےگویم:سلام تازه رسیدم،الان میام داخل... متعجب رو به سمانه مےگویم_سمانه؟ سمانه_جانم؟ _میگم ڪہ چیزه اینجا مگه یجورایے پاتوق بچه مذهبیا نیس؟ سمانه_چطور؟ _اون اینجا چیڪار میڪنه؟اصلا اینهمه ڪافه چرا اینجا؟ سمانه_مگه بهت نگفتم،اینجور کارا مذهبے غیر مذهبے نداره! تو فڪر مےکردے از این خواهر قشنگ مشنگاس نه؟ _ارره گفتم،حتما از اونایے ڪہ عقایدمون زمین تا اسمون فرق داره و واسه اینڪہ با خیلے چیزا مشڪل داره،اینجور مسائل،براش عادیه سمانه_حالا دیدے؟ولے بازم نمیدونم... _خب پس فعلا سمانه خنده ڪنان دستے به ڪمرم مےزند و مرا به داخل هدایت مےڪند و چشمڪے نثارم مےڪند و لب مےزند:خدا بهمرات... :اف.رضوانے ☆هرگونه کپےبدون ذکرنام نویسنده پیگردالهےدارد! ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee ⚜❤️⚜💛⚜💚⚜💙⚜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜❤️⚜💛⚜💚⚜💙⚜💜⚜ 🍃 😍✋ اولین قدم را برمیدارم و وارد مےشوم... ڪمے مڪث مےڪنم و دستے به چادرم میکشم قدم هایم را ارام ارام برمیدارم،فضاے ارام و جالبے داشت،انقدر ها هم شلوغ و پر از سروصدا نبود... براے لحظہ اے چشمانم را مےبندم و قبل از اینڪہ بخواهم به ان سمتے ڪہ نشسته برگردم،در دل به خدا توڪل مےڪنم و خود را به دست او مےسپارم و راهے مےشوم... چند میز را پشت سر مےگذارم،تقریبا پنج مترے با او فاصله دارم،ضربان قلبم مےرود روے هزار... یڪ لحظه شڪ مےڪنم،درست امده ام؟ براے لحظه اے برمیگردم و اطرافم را نگاه مےڪنم،ڪسے تنها نبود جز او! پس درست امده ام... پشتش به من بود و تنها چادرش را مےدیدم... صداے تق تق ڪفشهایم باعث مےشود،از جایش بلند شود و به سمتم برگردد،نمےخواستم با او رو در رو شوم،برایم سخت بود...به همین خاطر،همین ڪہ برمےگردد،سر به زیر مےگیرم و تمام حرصم را در دست مشت ڪرده ام خالے مےڪنم! نزدیڪ تر ڪہ مےشوم به سمتم مےاید و سلام مےڪند،جدے جوابش را مےدهم! دست خودم نبود این رفتارها،با دیدن چنین وضعیتے از خودم هم بیزار مےشوم...مگر میشود نام خود را محجبه بگذارے و چادر سر ڪنے و بویے از حیا و عفت نبرده باشے؟ اصلا انتظار همچین ڪسے را نداشتم... تعارف مےزند ڪہ بنشینم اما از زیر تعارف هایش در مےروم و بعد از او روے صندلے مقابلش مےنشینم و بجاے اینکہ چشم بدوزم به چشمانش ،چشم مےدوزم به میز... اسما_حالت خوبه؟ چهرت یطوریه؟ به زور لبخندے بر لبانم مےنشانم و مےگویم:اره خوبم... اسما_خب خداروشڪر نگاهے به چهره اش مےاندازم،زیبا بود،پوستے سفید و چشم و ابرویے مشڪے،خط چشم مشڪے رنگش بدجور از ادم دلبرے مےڪرد،چشم از چشمانش مےگیرم و براے چند ثانیه اے خیره زووم مےڪنم به لبهایش... لبهاے سرخ و چادر مشڪے رنگش منزجر ڪننده بود...ناخوداگاه اخمهایم در هم مےرود و حالم بد میشود از اینهمه تناقض... دوستانه مےپرسد:چن سالته؟چیڪار مےڪنے؟یه چیزے بگو بیشتر باهم اشنا شیم... پوزخندے میزنم و مےگویم:همونے ڪہ شمارمو بهتون داده،مگه اینارو نگفته؟ جا مےخورد،مےپرسد:مگه میدونے ڪیه؟ _نه نمیدونم،ولے بالاخره از یڪے گرفتید ڪہ منو میشناخته... سرش را پایین مےگیرد و لب مےزند_اره خب،یه چیزایے گفته... نیشخندے میزند و مےگوید:از اون چیزے ڪہ فڪر مےڪردم قشنگ ترے! جدے مےگویم:میبخشید من وقت براے این حرفا ندارم،براے چیزه دیگه اے اینجا اومدم... انگار ڪہ اصلا صدایم را نشنیده باشد،لب مےزند:بدون هیچ ارایشے قشـــنگ دلبرے مےڪنے! ارام روے میز مےزنم:خانوم با شما بودم سرش را بلند مےڪند و چند ثانیه اے خیره مےشود به میز و بعد به خودش مي اید و لب مےزند:اهااا میعااد! حواسم نبود... _یه اقا اولش بزارے یا بگے میرامینے ام بد نیست... نمےگذارد حرفم تمام شود ڪہ با نیشخندے مےگوید:حساسے روش اره؟ _نه،حساس نیستم،فقط دوست ندارم اسم یه نامحرم و اینجورے راحت ادا ڪنم... اسما_ولے میعاد براے من محرم تر از همه عالمه... دیگر توان ماندن ندارم،حالم بدمیشود،سرم گیج مےرود،مےخواهم بلند شوم ڪہ با دیدن چشم هاے نگران سمانه،ارام مےشوم و سعے مےڪنم خود را ڪنترل ڪنم :اف.رضوانے ☆هرگونه کپےبدون ذکرنام نویسنده پیگردالهےدارد! ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee ⚜❤️⚜💛⚜💚⚜💙⚜
#قــــــرار_شبــــانه🌺🍃 ختـم صـلواتــ بـه نیـابتــ از #شهید_حــامــد_بــافنـده هـدیـه بہ ائمـه معـصومـین(علیه السلام) و براےســـلامتـــےو تعجــــیل در ظهــور امــام زمــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 ⚠️مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن تا فرداشب😊 ❤️تعــداد صلواتـ هاے خود را به آیدے زیر بفرستین👇 🆔 @khadem_201
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ هر صبـ☀ـح بردن نام #حسین_بن_علے مےچسبد: چقدر نام تو زیباسٺ #اباعبدالله هرکسےداد #سلامے بہ‌توواشکش ریخٺ اونظرکردهٔ‌حضرٺ #زهراسٺ اباعبدالله #صبحم_بنامتان🌦 #سلام_ارباب_خوبم❤ Join➟ @harame_bigarar
🍁 ایـن روزهـا.. نیـازے نـیست روضه ے سَــر بیاید💔 نبـاید روضـه خـوان دیـگـر بیایـد!🍂 بـراے گـریہ ایـن ایام ڪافـیست😔 فقـط گـاهـے صداے #دَر بیـایـد🔥 #یا_فاطمه_س #وای_مادرم Join➟ @harame_bigarar
🔹 مهم نیستــ چـه‌گفتندومیگویند مهم این استـ ڪه☜ تـو #پــدر مهربـان مایے درسـرماےهیاهوهـا... دلمـان گـرم است به #بودنتღ #رهــبـــرانـــه #پــدرانـه❤️ حــرم‌هــاےبیقـرار❤️ Join➟ @harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا