eitaa logo
حرم دل
6.8هزار دنبال‌کننده
155 عکس
141 ویدیو
1 فایل
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم " آرامش با موسیقی و شعر"🌹👌 کپی آزاد . با احترام تبلیغات و تبادل نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
ویکتور هوگو می‌گوید "حتی تاریک‌ترین شبها به پایان می‌رسد و سپیده دم بار دیگر طلوع خواهد کرد" ، من نمی‌دانم بنا به نظر لذت مسیر گراها اساسا آیا هدف آنقدرها که ما بزرگش کرده ایم اهمیت دارد یا نه؟! اما در هر حال دردسترس ترین و بهترین گزینه برای بودن ، امید داشتن و ادامه دادن است ، به قول سایه : به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند رونده باش ، امید هیچ معجزی ز مرده نیست ، زنده باش ...🌹 @haramedell
ای شما ای تمام نامهای هر کجا زیر سایبان دستهای خویش جای کوچکی به این غریب بی پناه می دهید؟ @haramedell
اگر چه لذت بخشش هزار چندین است برای بوسه فقط انتقام شیرین است @haramedell
بزودی هر چقدر هم که طول بکشد ویرانتان می‌کنند کودکان سنگ ... @haramedell
نخستین راه را مردی ساخت که راهی برایش نمانده بود از جایی که نمی توانست بماند به جایی که نمی دانست کجاست راه‌ها جایگزین غرق شدن آدم‌ها هستند در دریاچه‌ها در خودشان وقتی غمگین شده‌اند و به پایان رسیده‌اند @haramedell
اي دوست قبولم كن و جانم بستان مستم كن و وز هر دو جهانم بستان با هر چه دلم قرار گيرد بي تو آتش به من اندر زن و آنم بستان @haramedell
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترکی خوانی زیبای محمد معتمدی در برنامه ایران دوست داشتنی👌🌹 @haramedell
حق با فریدون فرخزاد است : نه مرگ انقدر تلخ است و نه زندگی آنقدر شیرین که انسان برای این دو شرفش را بدهد... @haramedell
ما بناهای محکمی بودیم بولدوزرها خرابمان کردند بعد ازآن ، هر خرابه ای مارا با خودش اشتباه می‌گیرد @haramedell
ديده بگشا رنجِ انسان بين و سيلِ اشك وآه كبرِ پُستان بين و جامِ جهل و فرجامِ گناه تير و تركش،خون وآتش،خشمِ سركش ، بيمِ چاه ديده بگشا بر سِتم ، دراين فريبستان ، علی شمعِ شبهای دژم ، ماهِ غريبستان ، علي ديده بگشا نقشِ انسان ماند باجامی تهی سوخت لاله ، مرد لِیلی ، خشك شد سروِ سهی زآگهی مان جهل ماند و جهل ماند از آگهی ديده بگشا اي صنم ای ساقی مستان ، علی تيره شد از بيش و كم ، آيينة هستان ، علی @haramedell
Ragheb - Bidade Zaman.mp3
6.88M
بیداد زمان @haramedell
آنجا یک قهوه خانه بود ... اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای، چرا؟ دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟! عجله، همیشه عجله... کدام گوری میخواستم بروم؟ من به بهانه ی رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته ام. @haramedell
گر هزاران دام باشد در قدم چون تو با مایی نباشد هیچ غم @haramedell