eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
46 ویدیو
16 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرف حساب
✳ میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند 📌 عازم بیروت شد تا را ببیند. ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشت. شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. 🔸 سکوت شد. یکی گفت: «حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید.» حاج‌قاسم با لبخند گفت: «می‌ترسید شهید بشوم؟» باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: - شهادت که افتخار است، رفتن شما برای ما فاجعه‌ است! - حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم. و... 🔸 حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌‌ شمرده گفت: «میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند، میوه‌ی رسیده اگر روی درخت بماند، پوسیده می‌شود و خودش می‌‌افتد.» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد و گفت: «اینم رسیده‌ است، اینم رسیده‌ است...» ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد. ساعت دو صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید. 👤 راوی: یکی از مسئولان یگان فاطمیون 📚 از کتاب ؛ جستاری در خاطرات دوستان و هم‌رزمان ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ فتح اراده و تصمیم 🔻 سردار حاج می‌گوید: «در روزهای اول ورود به ، دشمن را قادر به هر کاری می‌دانستم اما در اولین حمله‌ای که انجام دادیم، موفق شدیم نیروهای دشمن را از کنار جاده‌ی سوسنگرد تا حمیدیه به عقب برانیم و تلفاتی نیز بر آن‌ها وارد کنیم که این امر باعث شد تصور غلطی که از دشمن داشتیم از بین برود.» او می‌گوید: «بالاترین فتح برای سپاه اسلام فتح زمین نبود، فتح و بود.» 📚 از کتاب ؛ جستاری در خاطرات حاج قاسم سلیمانی 📖 صفحه ۱۲۱ ❤️ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
یک انقلابی دو آتیشه! 🔻 ...حالا من یک «انقلابی دوآتیشه» بودم و بدون ترس از احدی، بی‌محابا [علیه رژیم] حرف می‌زدم... با تعدادی از جوان‌های کرمان بر دیوارها شعارنویسی می‌کردیم... عمدهٔ شعارها «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود. 🔸 اواخر سال ۵۶ بود. مدت‌ها امتحان برای گواهی‌نامه رانندگی می‌دادم. قبول شده‌بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهی‌نامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذری‌نسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهی‌نامه‌ات رو خمینی امضا کرده؛ آماده‌است تحویل بگیری.» من از طعنهٔ او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند... هیچ راه گریزی نبود. آن‌ها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان می‌گفتند: «تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی می‌کنی؟!» آن‌قدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آن‌ها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن‌چنان ضربه‌ای به شکمم زد که احساس کردم همهٔ احشای درونم نابود شد. به‌رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که می‌کردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم... سه روز از شدت درد تکان نمی‌توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می‌کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده‌بود. 📚 | زندگینامه‌ی خودنوشت سردار شهید حاج 📖 صص ۶۴ تا ۶۷ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ اثر خون شهید 🔻 اين کشور، کشور شهداست. مستحضريد که باران، پاک می‌کند؛ ولی خون و امثال خون را. اما را، را، را، ستم را، غارتگری را، استحمار را، اين‌ها را باران پاک نمی‌کند، اين‌ها را فقط پاک می‌کند. 🔸 در اين دعاهای بعد از زيارت می‌خوانيم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُمْ»؛ شما ايران را پاک کرديد. باران که نمی‌تواند اين استکبار را، اين کار را، اين کار را، اين‌ها را پاک بکند. اين خون است که پاک می‌کند. الان باید این طهارت را حفظ کرد. 👤 📝 درس خارج فقه | ۱۳۹۸/۰۲/۱۱ 💬 حرف حساب: ان‌شاءالله خون مطهر و شهدای مقاومت، منطقه و جهان را از لوث وجود استکبار و به‌طور خاص، غده‌ی سرطانی پاک خواهد کرد؛ و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون... ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
قیامت این چیزها را نمی‌داند! 🔻 مرحوم اواخر عمر دیگر نمی‌توانستند با پای خود جایی بروند و چون وسیله‌های امروزی نبود، ناچار کسی ایشان را کول می‌گرفت و به این طرف و آن طرف می‌برد. این کار مشکلی برای کسی نداشت چون بدن ایشان در آن ایام لاغر و نحیف شده بود. 🔸 یک روز جایی می‌رفتند. در کوچه‌ی شترداران کسی که ایشان را کول کرده بود، ظاهرا خسته می‌شود و مرحوم شیخ مرتضی را کنار کوچه به زمین می‌گذارد. بدن ایشان به دیوار کاهگلی خانه‌ی مجاور برخورد می‌کند و کمی خاک و پر کاه روی زمین می‌ریزد. ایشان با نگرانی درب آن خانه را می‌کوبند. صاحبخانه در را که باز می‌کند شیخ مرتضی را می‌شناسد. شیخ مرتضی می‌گویند من به دیوار خانه‌ی شما تکیه داده‌ام و کمی از خاک و کاهگل دیوار به زمین ریخته. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحبخانه که به شیخ مرتضی ارادت داشت، می‌گوید اختیار دارید. منزل من متعلق به شماست. آقا در جواب می‌گویند این چیز‌ها را نمی‌داند. یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری». 📚 کتاب 📖 ص ۴۸ 👤 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ خاطره درس‌آموز مداح اهل‌بیت از رهبر معظم انقلاب 🔻 در یکی از ملاقات‌ها که در ایام روضه‌‌های فاطمیه(س) در بیت رهبری بود، نکته‌ای را به بنده فرمودند و گفتند که به مداحان دیگر هم بگویید. 🔸 وقتی من در محضر ایشان مداحی کردم، در آخر خواندنم به مستمعین گفتم: «دست‌ها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا». بعد وقتی من خدمت ایشان برای عرض ارادت رسیدم، فرمودند: «اینکه شما گفتید دست‌ها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا(س)، ما هیچ کجا نداریم که برای غیر از خدا دست بالا بیاورید؛ نه در منابع اهل سنت و نه در منابع شیعه. شما خودتان رعایت کنید و به دیگر مداحان هم بگویید که فقط برای «یا الله» گفتن از مردم بخواهند که دست‌‌شان را بالا بیاورند». فکر می‌‌کنم دقت و ظرافت ایشان روی این نکته به این دلیل بود که توجه داشته باشیم، اینهایی که ما را مشرک می‌دانند و ایراد می‌گیرند که اینها دست‌شان را برای گفتن «یا حسین(ع)» و «یا زهرا(س)» بالا می‌آورند و ایشان را خدای خود می‌دانند، سوءاستفاده نکنند و شائبه بدعت‌‌گذاری و شرک ایجاد نشود». 👤 راوی: عباس حیدرزاده، مداح اهل‌‌بیت علیهم السلام 📰 منبع: روزنامه وطن امروز 📌 متن کامل: http://fna.ir/61rmu ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ مجالس اهل‌بیت، وسیله‌ی ارتباط قلبی با آن بزرگواران 🔻 می‌فرمایند: مسلماً شرکت در مجالس علیهم السلام ثواب دارد اما ثواب اخروی مجالس، مسلماً مربوط به جهتی است که اگر آن جهت نباشد، ثواب هم نیست. این جهت هم آن با اهل بیت علیهم السلام است. همه باید در این مجالس شرکت کنند و قدر را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط و اتصال هرچه محکم‌تر میان خودشان و علیه السلام و صلوات الله علیه و آله و سلم و و قرار دهند. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۷۹ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ کسی که برای خدا کار کنه نیازی به دیده‌شدن نداره! 🔻 یک بار، یک تقدیرنامه براش فرستاده بودند. خیلی ناراحت شد و به‌هم ریخت. گفتم: داداش چه اشکالی داره این چیزها؟ چرا تو از تعریف دیگران، برآشفته می‌شی؟ بالاخره تعریف از خوبی‌ها، یعنی ترویج اون خوبی‌ها. گفت: خواهر خوبم! من تو زندگی دنبال یه هدف بزرگم و اون هم خداست. کسی که طرف حسابش خدا باشه و برای خدا کار کنه، نیازی به سروصدا راه‌انداختن و دیده‌شدن نداره. ساکت شد. داشتم نگاهش می‌کردم. انگار تا حرفش بیشتر جا بیفتد، ادامه داد: این تعریف و تقدیرها، انسان رو در رسیدن به هدف بزرگ، کوچیک و سست می‌کنه؛ انسان رو می‌کشونه به سمت وادی کثیف و تاریک و ؛ ما برای خلق شدیم، نه این چیزهای حقیر! 📝 خاطره‌ای از به روایت خواهر شهید 📚 از کتاب 📖 صفحات ۲۱۰ و ۲۱۱ 👤 ❤️ 💬 حرف حساب: یاد این جمله‌‌ از افتادم که فرمودند: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آن کس که باید ببیند، می‌بیند... ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ آرزوی زینب قوی‌تر است یا آرزوی مادر؟ 🔻 گفت: «خدایا، آرزوی من قوی‌تر است یا آرزوی مادر؟ من می‌خواهم بماند. او می‌خواهد برود. نه من که و و پدر. چهار به یک. باز هم او قوی‌تر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قوی‌تر است، وگرنه نیمه‌شب به که گریه می‌کرد، نمی‌گفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازه‌ام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار بخوان... یا آن را که دست اسما امانت بود، نمی‌گرفت و به تو نمی‌سپرد و نمی‌گفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.» 📚 از کتاب 📖 ص ۷۱ 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ این پول مال من نیست! 🔻 یک نوبت که از جبهه آمده بود و رفتیم دیدنش، گوشه‌ی اتاق یک عالمه اسکناس نخ‌پیچ‌شده دیدیم. از ابرام پرسیدیم: «اینا چیه ابرام؟» کمی از جواب‌دادن طفره رفت. وقتی اصرار کردیم، گفت: «درسته من معلم ورزش شدم اما هیچ‌وقت نرفتم مدرسه که بخوام حقوق بگیرم. هر وقتم برمی‌گردم می‌بینم از طرف آموزش‌وپرورش چند ماه حقوق برام ریختن. این پول مال من نیست. من کار نکردم که بخوام پول بگیرم.» بعد که آمارش رو درآوردیم، متوجه شدیم می‌رود پول‌ها را داخل خانه‌های افراد محتاج می‌اندازد. 📚 برگرفته از کتاب (ج۲) | خاطراتی از 📖 ص ۱۳۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ نتایج انفاق برای خودمان است 💠 «وَ ما تُنفِقوا مِن خَیرٍ یُوَفَّ اِلیکُم وَ اَنتُم لا تُظلَمونَ» «و هرچه انفاق کنید پاداش آن به شما می‌رسد و بر شما ستم نخواهد رفت.» (بقره، ۲۷۲) 🔻 هر که در آیات کریمه‌ی بیندیشد، به‌خوبی درمی‌یابد که انفاق، به مفهوم قرآنی آن، مشارکت‌دادن کامل دیگران است در آن‌چه خداوند از و و و به انسان بخشیده است. تفکر و درنگ در این آیات روشن می‌سازد که بازگشت نتیجه‌ی به و دوری از و ، تنها منحصر به جزای الهی که در عاید انسان می‌شود نیست، بلکه که از فعالیت‌های انسان برمی‌آید نیز جزای عمل به‌حساب می‌آید. این پاداش، که پیش از است، در قرآن به «جزای ادنیٰ» و پاداش آخرت به «جزای اوفیٰ» یاد شده است. 🔸 کوتاه سخن این‌که فرد یا گروهی که برای ایجاد برای دیگران کوشش می‌کند، در حقیقت، خیرخواهی و نیک‌فرجامی را برای خویش به ارمغان می‌آورد و خطر ستم و هلاکت و نیستی را از خود دور می‌سازد. امروزه پیامدهای مثبت و نتایج اجتماعی چنین رویکردی کاملا روشن و آشکار است. 👤 📚 📖 صفحات ۲۴۳ و ۲۴۴ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ محبت، اساس آفرینش 🔻 قصد مهم آفرینش آسمان و زمین، است. در حدیث کسا می‌خوانیم: آسمانِ بناشده و زمین کشیده‌شده و ماه روشنی‌دهنده و خورشید درخشنده و فلک دورزننده و دریای جاری و کشتی سِیرکننده، همه را برای دوستی این پنج تن آفریدم. 🔸 اساس آفرینش بر مبنای محبت و عشق‌بازی است. در حدیث قدسی آمده است: من گنج پنهانی بودم، دوست داشتم که شناخته شوم. از این رو خلق را آفریدم تا شناخته شوم. یعنی من دوست داشتم خودم را معرفی کنم؛ من ، من ، من هستم، من هستم. از این رو خلایق را آفریدم تا شناخته شوم. 🔺 اگر محبت نباشد، تمام اعضا و جوارح عالم از هم جدا می‌شود. محبت این‌ها را به هم پیوند داده است. تمام ذرات عالم بر مدار محبت و عشق و رحمت می‌گردد. اگر مدار عشق و رحمت نباشد، اگر یکدیگر را دوست نداشته باشند، از هم جدا می‌شوند و نظام عالم به هم می‌خورد. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۴۷ و ۴۸ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f