حرف حساب
✳️ فقط جنس ایرانی! 🔻 شاگرد خیاط تا شهاب را دید، برایش چهارپایه گذاشت تا بنشیند. شهابالدین روی چهار
✳️ وظیفهٔ من بود نگذارم حرمت ناموس شیعه از بین برود
🔻 وارد خیابان شد و به سمت حرم راه افتاد. مدتی از تصویب قانون منع حجاب گذشته بود، اما این قانون در قم مثل دیگر شهرها سفتوسخت اجرا نمیشد. کسی جرئت نداشت از سر ناموس مراجع چادر بکشد.
🔸 چادرش را محکم گرفته بود و کمک میخواست. شهاب به آن طرف خیابان دوید. قد بلند و جثهٔ قوی پاسبان هر کسی را میترساند. زیر لب گفت: «یا ابا الغيث اغثني.» دستش را دراز کرد و محکم به صورت پاسبان کوبید. پاسبان بیآنکه حرفی بزند، از معرکه بیرون رفت. زن اشک چشمهایش را با گوشۀ چادرش پاک کرد. دستش را به دیوار گرفت و بلند شد. «مادرت فاطمهٔ زهرا اجرت بدهد، آقا.»
🔺 در شبستان روبهروی ایوان آینۀ صحن مطهر شرح لمعه میگفت. پیش از آغاز درس، آنچه باعث دیر رسیدنش به درس شده بود را برای شاگردانش گفت و عذرخواهی کرد. طلاب نگران شهاب شدند. یکی از طلبهها گفت: «آقا، مدتی خودتان را پنهان کنید.» شهاب با لبخند گفت: توکل به خدا. من وظیفهام را انجام دادم. وظیفهٔ من بود نگذارم حرمت ناموس شیعه از بین برود. بقیهاش با خداست.
📚 از کتاب #شهاب_دین | برشهایی از زندگانی آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی
📖 ص ۱۲۲
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ توقف!
🔻 نگوييد ما همهٔ گناهان را نداريم؛ كه هر كس گناهى دارد و همان براى توقف و ماندن او كافى است. لازم نيست كه ذنوب همهٔ عوالم را داشته باشد.
🔸 يک ماشين لازم نيست همهجايش خراب شود تا بايستد.
ممكن است يك سيم از آن قطع شود و بايستد، يا باد چرخش كم شود و بايستد؛ همانطور كه شيطان با يك كبر زمين خورد. آدم با يك حرص زمين خورد. پسر آدم با يك بخل ذليل شد. يونس با يك شتاب ذليل شد. ما كه الحمدللّه همۀ اينها را با هم داريم و احساس ندامتى هم نداريم!
👤 #استاد_علی_صفایی_حائری
از کتاب #اخبات
📚
📖 ص ۳۲
#⃣ #سلوک
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ حقیقتِ زیارت
🔻 «زیارت» حقیقتی دارد و «زیارت اربعین» در میان زیارتها جایگاه بس ویژهای؛ بهگونهای که همردیف با نمازهای واجب و مستحبی روزانه، از نشانههای ایمان و مؤمنین معرفی شده است.
✅ روح زیارت، آشنایی و «معرفت» زائر است نسبت به مَزور (زیارتشونده) و همچنین «ارادتورزی» زائر است در پیشگاه مَزور. در واقع، زائر به رنگ مزور درآمده، خلقوخوی او را یافته و از او کسب عشق و ارادت مینماید، بنابراین هرچند آگاهی و شناخت بسیار گرانمایه است اما تا به «ارتباط» و «اتحاد» با معلوم یعنی مَزور نینجامد، هرگز «کمال وجودی» و مایهٔ هدایت و سعادت به شمار نخواهد رفت و درنتیجه از «علائم ایمان» هم به حساب نمیآید.
👤 #آیت_الله_جوادی_آملی
📚 از کتاب #کوثر_اربعین
📖 صفحات ۱۰ و ۱۱
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ راز سلام آخر نماز 🔻 دلیل کسانی که میگویند سلام آخر [نماز] «السلام علیکم... » سلام آغاز است، ای
✳️ سلام؛ صادقانه یا منافقانه؟!
🔻 ای عاقل، آیا اگر به کسی سلام کردی و در دل، سلامتی، تمام نعمتها یا بعضی از آنها را برای او نخواستی، این جز نفاق، چیز دیگری هست؟ آیا انسان میتواند در مقابل چنین سلامی توقع اجر و ثوابی که خدا برای آن تعیین نموده را داشته باشد؟ این غیر از نفاق است؟ دورویی پس چیست؟
📚 برگرفته از کتاب #اسرار_الصلاة
📖 ص ۴۶۷
✍ #میرزا_جوادآقا_ملکی_تبریزی
#⃣ #اخلاق
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ غصه نخور، من آن را از تو جدا میکنم!
🔻 ایشان [میرزا علی شیرازی اعلی الله مقامه] یک روز ضمن درس درحالی که دانههای اشکشان بر روی محاسن سفیدشان میچکید، این خواب را نقل کردند: در خواب دیدم مرگم فرا رسیده. خویشتن را جدا از بدنم میدیدم. مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟! ناگاه سگی سفید را دیدم که وارد قبر شد. در همان حال حس کردم که این سگ، «تندخویی» من است که تجسم یافته و به سراغ من آمده است. مضطرب شدم. در اضطراب بودم که حضرت «سیدالشهدا» علیهالسلام تشریف آوردند و به من فرمودند: غصه نخور، من آن را از تو جدا میکنم.
👤 #شهید_مطهری
📚 برگرفته از کتاب #عدل_الهی
📖 صفحات ۲۱۲ و ۲۱۳
#⃣ #اخلاق
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ غصه نخور، من آن را از تو جدا میکنم! 🔻 ایشان [میرزا علی شیرازی اعلی الله مقامه] یک روز ضمن درس د
مرحوم حاج میرزا علی آقا اعلی الله مقامه، ارتباط قوی و بسیار شدیدی با پیغمبر اکرم و خاندان پاکش (صلوات الله و سلامه علیهم) داشت. این مرد در عین اینکه فقیه (در حدّ اجتهاد) و حكيم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی از قسمتها مثلاً طب قدیم و ادبیات، از طراز اول بود و «قانون» بوعلی را تدریس میکرد، از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت سیدالشهداء علیه السلام بود؛ منبر میرفت و موعظه میکرد و ذکر مصیبت میفرمود؛ کمتر کسی بود که در پای منبر این مرد عالم مخلص متقی بنشیند و منقلب نشود؛ خودش هنگام وعظ و ارشاد که از خدا و آخرت یاد میکرد، در حال يك انقلاب روحی و معنوی بود و محبت خدا و پیامبرش و خاندان پیامبر در حد اشباع او را بهسوی خود میکشید؛ با ذکر خدا دگرگون می شد؛ مصداق قول خدا بود: «الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّه وَجِلَتْ قُلوبهم و إذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زادتهم ايماناً وَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ.» (انفال، ۲) نام رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را که میبرد، اشکش جاری میشد. يك سال حضرت آية الله بروجردی (اعلی الله مقامه) از ایشان برای منبر در منزل خودشان در دههٔ عاشورا دعوت کردند؛ منبر خاصی داشت؛ غالباً از نهج البلاغه تجاوز نمیکرد. ایشان در منزل آیة الله منبر میرفت و مجلسی را که افراد آن اکثر از اهل علم و طلاب بودند سخت منقلب میکرد؛ بهطوری که از آغاز تا پایان منبر ایشان، جز ریزش اشکها و حرکت شانهها چیزی مشهود نبود.
👤 #شهید_مطهری
📚 برگرفته از کتاب #عدل_الهی
📖 ص ۲۱۳
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ جنایت بزرگ عصر جدید 🔻 بزرگترین برنامهٔ انبیا، آزادی معنوی است. اصلا تزکیهٔ نفس یعنی آزادی معنوی
✳️ بهرهکشی نظام سرمایهداری از «زن»، به نام «آزادی»!
🔻 تکامل «ماشینیسم» و رشد روزافزون تولید به میزان بیش از حد نیاز واقعی انسانها و ضرورت تحمیل بر مصرفکننده با هزاران افسون و نیرنگ و فوریت استخدام همهٔ وسایل سمعی و بصری و فکری و احساسی و ذوقی و هنری و شهوانی برای تبدیل انسانها بهصورت عامل بیارادهٔ مصرف، بار دیگر ایجاب کرد که سرمایهداری از وجود زن بهرهکشی کند؛ اما نه از نیروی بدنی و قدرت کار زن بهصورت یک کارگر ساده و شریک با مرد در تولید، بلکه از نیروی «جاذبه» و «زیبایی» او و از گرو گذاشتن «شرافت» و «حیثیتش» و از قدرت «افسونگری» او در تسخیر اندیشهها و ارادهها و مسخ آنها و در تحمیل مصرف بر مصرفکننده، و بدیهی است که همهٔ اینها به حساب آزادی او و تساویاش با مرد گذاشته شد.
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #نظام_حقوق_زن_در_اسلام
📖 ص ۱۸
#⃣ #غرب_شناسی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ این خونوادهٔ برادرم بود! 🔻 بعد شهادت حمید آقا، آقا مهدی برای دیدار با خانوادهٔ او به قم رفت. من
✳ یک بار هم جلوی کولر ننشست!
🔻 «میر مصطفی الموسوی»، مسئول واحد مخابرات لشکر ۳۱ عاشورا: بهخاطر داغ کردن دائم بیسیمها، همیشه توی چادر یا سنگر ما پنکه و کولر روشن بود. خدا شاهد است یک بار هم نشد که آقا مهدی بیاید جلوی کولر بنشیند تا خنک شود. به بچهها میگفت قسمتی از سنگر را بشکافید تا از بادی که به آب جلوی سنگر میخورد و وارد سنگر میشود، خنک بشوید!
🔸 «کاظم احمدینژاد» از واحد مخابرات لشکر عاشورا هم میگوید: هیچوقت نشد که آقا مهدی داخل مرکز پیام بخوابد؛ چرا؟ چون اتاق ما کولر داشت! حتی وقتهایی که دیروقت بود و فرصت نمیکرد برود خانه، به اتاق مخابرات نمیآمد. میرفت مدرسه شهید براتی یا میرفت پشتبام. هر چه میگفتیم بیا داخل مرکز پیام، قبول نمیکرد. میگفت: «من هم مثل بقیه رزمندهها. مگه اونا زیر باد کولر میخوابن که من بخوابم؟» حتی اگر پتو خنک بود، از آن استفاده نمیکرد. ما پتوهای او را میگذاشتیم داخل یک جعبه، بیرون از اتاق تا خنک نشود. میگفت: «بقیه هم پتوهایشان داغ است.»
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی #شهید_مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 صفحات ۲۱۲ و ۲۱۳
✍ علی اکبری مزدآبادی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ سرنوشت کوفی
🔻 شیعیانی که تمام «محبت» خود را به «امامشان» ندادهاند، میتوانند در آینهٔ کوفه، آیندهٔ خود را بنگرند. سرنوشت کوفیان، سرنوشت هر امتی است که «ادعای دینداری» دارد، ولی در دینداری پاکباز نیست.
👤 #استاد_اصغر_طاهرزاده
📚 #کربلا_مبارزه_با_پوچیها
📖 ص ۹۳
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از خبرآما
21.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا میدانید علت اصلی مرگ شاهنشاه ایران اعلی حضرت محمدرضا پهلوی چه بود؟
در این ویدیو با بررسی چند حادثه در زمان محمد رضا پهلوی؛ علت اصلی مرگ او معلوم می شود.
#news
#خبرآما
#ایران
#ایران
#پهلوی
#شاهزاده_پهلوی
لینک کانال خبرآما در ایتا:
https://eitaa.com/KhabarAamaa
نظر و پیشنهاد:
@khabaraammaa
هدایت شده از حرف حساب
✳️ این آقا روحالله همان حرفهای امام حسین را میزند...
🔻 همیشه آرزو داشتم کاش میتوانستم «امام حسین (ع)» را یاری کنم. وقتی مینشستم توی روضه، گریه میکردم و میگفتم: «آقاجان! چرا ما تو اون دوره نبودیم تا جونمون رو فدا کنیم؟!» گاهی این فکرها توی خانه هم رهایم نمیکرد. یک روز انگار کسی سقلمه بزند به پهلویم، از خودم پرسیدم اشرفسادات! این همه حسین حسین میکنی، تو که هنوز امتحانی پس ندادی! از کجا معلوم تا کجا و کِی پای «دین» خدا بایستی؟ خیلیها با امام حسین بودند، «نماز» هم میخواندند ولی وقتی از جانشان ترسیدند، امام را تنها گذاشتند. چطور اینقدر به خودت مطمئنی که مدام وسط روضه مشت میکوبی به سینه و میگویی حسین جان! من و بچههایم فدای شما! با خودم زمزمه کردم اشرفسادات حالا نوبۀ توست. این تو و این میدان برای جهاد. مگر نمیخواستی برای خدا، دینش را کمک کنی؟ بسمالله. نمیبینی این شاه پدرنابیامرز خون مردم را توی شیشه کرده و اینهمه به دین خدا دهنکجی میکند؟ امام حسین نیست، درست؛ ولی این «آقا روحالله» همان حرفهای امام را میزند. پس پا سفت کن در راهش...
📚 از کتاب #تنها_گریه_کن | روایت زندگی اشرفسادات منتظری، مادر #شهید_محمد_معماریان
📖 صفحات ۹۲ و ۹۳
📗 #کتاب_خوب_بخوانیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ نسبتمان را با همديگر اربعينی کنيم
🔻 اگر ما با نظر به فرهنگ «اربعين» به شخصيت خود وسعت بدهيم و نسبتمان را با همديگر اربعينی کنيم، دست و دلهايمان يکی میشود و مثل فضای اربعين خيلی راحت میتوانيم کنار همديگر باشيم، چون «کيفيتها» بر «کميتها» غالب میشود و هميشه اينطور بوده که وقتی تنها کمّيت بر روح و روان افراد و جوامع حاکم باشد، خصومت به ميان میآيد و جوامع متلاشی میشوند، چون همه گرگ همديگر میگردند ولی وقتی کيفيتها حاکم باشد، روحها وسعت میيابد و انسانها راحت همديگر را تحمل میکنند. اين شاخصۀ «هويت مهدوی» است که شنيدهايد در آن فرهنگ، گرگ و گوسفند بر سر يک آخور غذا میخورند. به اين معنا که «خصومتها» به «مدارا» و «رفاقت» تبديل میشود و شما در اربعين اين نوع رابطه را میبينيد که چگونه افراد خيلی راحت همديگر را تحمل میکنند و نسبت به همديگر «ايثار» دارند.
👤 #استاد_اصغر_طاهرزاده
📚 برگرفته از کتاب «اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر»
❤️ #به_تو_از_دور_سلام
#⃣ #اربعین
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f