eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
15 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرف حساب
✳️ امام حسين(ع)؛ شهيد فراموشكاری مردم 🔻 مهم‌ترين علت شهادت امام حسين(ع) يا مهم‌ترين علت گرويدن مردم به امويان، ‌«جهالت» مردم بود. مقصود از جهالت اين نبود كه چون مردم «بی‌سواد» بودند، مرتكب چنين عملی شدند و اگر تحصيل‌كرده می‌بودند نمی‌كردند؛ نه! در اصطلاح دين، جهالت بيشتر در مقابل «عقل» گفته می‌شود و مقصود آن تنبّه عقلی است كه مردم بايد داشته باشند، و اين چندان ربطی به سواد و بی‌سوادی ندارد. ‼️ به عبارت ديگر امام حسين(ع) شهيد «فراموشكاری» مردم شد، زيرا اگر در تاريخ ۵۰، ۶۰ ساله خود فكر می‌كردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرت‌گيری در آنها می‌بود و به تعبير سيدالشهداء(ع) كه فرمود: «ارجعوا الي عقولكم» اگر به عقل و تجربه ۵۰، ۶۰ساله خود رجوع می‌كردند و جنايت‌های ابوسفيان و معاويه و زياد در كوفه و خاندان اموی را فراموش نمی‌كردند و گول ظاهر فعلی معاويه را، كه دم‌زدن از دين به‌خاطر منافع شخصی است، نمی‌خوردند و عميق فكر می‌كردند، و حساب می‌كردند آيا حسين(ع) برای دين و دنيای آنها بهتر بود يا يزيد و معاويه و عبيدالله، هرگز چنين جنايتی واقع نمی‌شد. پس درحقيقت علت عمده اينكه مردمی نسبتا معتقد به اسلام اين‌طور با خاندان پيغمبر رفتار كردند، فقط و فقط فراموشكاری و گول ظاهر خوردن آنها بود، يعنی نتوانستند پشت پرده نفاق را ببينند. «ظواهر» شعائر اسلامی را محفوظ می‌ديدند و توجه به «اصول» و معانی ازبين‌رفته نداشتند. 👤 📚 | ج ۲ 📖 صص ۳۳-۳۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ در مجلس امام حسین، در محضر امام حسینیم! 🔻 اگر انسان با این نگاه به مجلس «امام حسین» (سلام الله ع
✳️ گریهٔ عزم‌آفرین و حرکت‌دهنده 🔻 گریه بر امام حسین علیه‌السلام، و همین‌طور گریه بر فراق امام زمان (عج) باید «عزم‌آفرین» و «حرکت‌دهنده» باشد، نه گریه از سر ناامیدی و عجز و ناتوانی. «منتظر ظهور» نباید ساکت و خموده فقط بر فراق امام زمان گریه کند، بلکه گریه باید در او ایجاد سوز و عطش و درنتیجه، ایجاد تحرک کند. چنین اشک و آهی است که مایهٔ تداوم نهضت امام حسین علیه‌السلام و حیات نهضت عاشورا خواهد بود؛ همان‌گونه که امام سجاد و سایر ائمه علیهم السلام بعد از ایشان با گریه بر مظلومیت امام حسین علیه‌السلام، نهضت عاشورا را زنده نگه داشتند. 🔺 احیای امر اهل‌بیت علیهم‌السلام از طریق مجالس و ذکر مصیبت و گریه بر ایشان میسر است. به تعبیر امام خمینی(ره): گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است. این که در روایات هست که کسی که گریه کند یا بگریاند یا تباکی کند، برای این است که... این نهضت امام حسین علیه‌السلام را دارد حفظ می‌کند. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۹۲ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
پس از بیست سال... 🔻 مرد با صدای دردآگین گفت: «چه درست گفت «عمار»... پس از ۲۰ سال!... تنها پس از ۲۰ سال!» «پس از ۲۰ سال چه؟» «تنها ۲۰ سال از «علی» گذشته و مسلمین قصد جان فرزندش را کرده‌اند. به خدا سوگند آنچه «عمار» وعده داده و علی از آن سخن گفته واقع شد. «کربلا» میوۀ درختی است که پس از «پیامبر» کاشته شد و در «صفین» قد برافراشت و شاخه دواند و تنومند گشت». ادامه دارد... 📚 از کتاب 📖 ص ۷۴۵ ✍ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ باید بدانیم که حسین چه کرد؟ 🔻 از قراری که شنیده‌ایم و شما هم شاید شنیده‌اید، خیلی‌ها که مسلمان نیستند و قرآن را به کتاب آسمانی بودن و بالطبع حسین بن علی (ع) را هم به امامت و پیشوایی قبول ندارند، بر حسین بن علی (ع) می‌گریند. پس این گریه کردن یک چیزی نیست که بتواند ما را به‌عنوان «پیرو» حسین (ع) مشخص و ممتاز کند. ما اگر خودمان را پیرو حسین (ع) می‌دانیم، باید بدانیم که حسین (ع) چه کرد؛ بعد از آن که دانستیم چه کرد، درصدد برآییم که تشیّع خود و پیروی خود را نسبت به آن بزرگوار ثابت کنیم؛ معنای شیعه بودن این است؛ معنای ولایت این است؛ معنای توسل به حسین بن علی (ع) این است و اثرش همین است. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۱۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ با پای برهنه در بین سربازان! 🔻 از ساختمان عملیات که بیرون آمدیم، راننده منتظر بود، اما عباس به او گفت ما پیاده می‌آییم؛ شما بقیه بچه‌ها را برسانید. دنبالش راه افتادم. جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزاداری شنیده می‌شد. عباس گفت برویم به دسته‌ی عزاداری برسیم. به خودم آمدم و دیدم عباس کنارم نیست. پشت سر من نشسته بود روی زمین. داشت بند پوتین‌هایش را گره می‌زد و بعد آن را آویزان گردنش کرد. عباس وسط جمعیت رفت و شروع کرد به نوحه‌خواندن و سینه‌زدن. جمعیت هم سینه‌زنان و زنجیرزنان راه افتاد به سمت مسجد پایگاه. تا آن روز فرمانده پایگاهی را ندیده بودم که این‌طور عزاداری کند. پای برهنه بین سربازان و پرسنل؛ بدون این‌که کسی او را بشناسد. 👤 راوی: یکی از نزدیکان سرلشکر خلبان 📚 برگرفته از کتاب «شور حسینی چه‌ها می‌کند» 📖 صص ۸۵-۸۴ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
آن چای را با دست خودم ریخته بودم... 🔻 مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد کوثری، پیرغلام حضرت اباعبدالله علیه‌السلام که مداحی و نوحه‌سرایی او در محضر امام راحل(ره)شهرت ویژه‌ای دارد، نقل می‌کند که؛ یکی از روزهای ماه محرم برای حضور در مراسم عزاداری از خانه خارج شدم. در میانه راه کودکانی را دیدم که موکب کوچکی زده بودند و اصرار کردند برایشان روضه بخوانم. اول قبول نکردم ولی با اصرار آنها به موکبشان وارد شدم و روی منبری که با روی‌هم گذاشتن آجر ساخته بودند نشستم و چند بیتی برایشان خواندم. برایم چای آوردند و من که از نوشیدن آن اکراه داشتم، بی‌آن‌که متوجه شوند، چای را در گوشه‌ای ریختم و با تشکر از کودکان خداحافظی کردم و به سراغ مجالس عزای معتبری که وعده داده بودم رفتم. مرحوم کوثری می‌گوید؛ آن شب وقتی به خانه رسیدم، دیروقت بود و با خستگی به خواب رفتم. در عالم رؤیا حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها را دیدم که روی به من کرده و فرمودند: ـ «‌آقای کوثری! تنها روضه‌ای که از تو قبول شد، همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی». و در ادامه گفتند: ـ «چرا آن چای را دور ریختی؟ من آن چای را با دست خودم برایت ریخته بودم». 📰 منبع: روزنامه کیهان | گفت‌وشنود ۴ مرداد ۱۴۰۲ ❤️ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی! 🔻 تجلی‌دادن «ایثار»، این عاطفهٔ انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثهٔ «کربلا» بوده است و گویی این نقش به‌عهدهٔ «ابوالفضل العباس» گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعهٔ فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. 🔺 ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: «فذکر عطش الحسین...» یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم «امام» داشتن، رسم «وفاداری» چنین نیست. 👤 📚 | ج۱ 📖 ص ۳۹۱ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، در «عاشورا» واقعیت پیدا کرد. آن‌جا خدا فرمود: ابراهیم، بس است! امتحانت را دادی. کارد را از روی گلو بردار... اما در «کربلا»: خدایا شاهد باش که دارم «پیغمبر» را جلوی تیر و نیزه می‌فرستم... 👤 آیت‌الله سیدابراهیم خسروشاهی 📝 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ امتحان ابراهیم(ع) در عاشورا واقعیت پیدا کرد 🔻 امتحان «ابراهیم» و فرزندش علیهما السلام در «منا»، د
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد... 🔻 آیت الله سید ضیاءِ الدین دُرّی که استاد علوم منقول و معقول و یکی از وعّاظ وارسته و برجسته تهران بود، در شب‌های دهه آخر محرم در یکی از مساجد تهران منبر می‌رفت، جوانی از او پرسید: منظور و مراد حافظ در این شعر معروفش چیست که می‌گوید: مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد 🔸 مرحوم دُرّی پاسخ داد: حضرت آدم (ع) از خوردن گندم در بهشت منع شد و قول و وعده داد که از آن نخورد، ولی به وعده خود وفا نکرد و از آن خورد و از بهشت رانده شد. ولی حضرت علی (ع) در تمام عمر از گندم غذایی تهیه نکرد، با این که خداوند او را منع نکرده بود و نه عهد با خدا نموده بود که از آن نخورد. «پیر مغان» در شعر مذکور، حضرت علی (ع) است و منظور از «شیخ»، آدم (ع) است. یعنی: غلام علی (ع) هستم، ای آدم از من نرنج، زیرا تو وعده نخوردن گندم به خدا دادی، ولی علی (ع) به آن وعده وفا کرد. 🔺 مرحوم سید ضیاءالدین دُرّی آخر همان سال از دنیا رفت، درست در سال بعد در همان شب از شب‌های دهه آخر محرم، همان جوان سؤال کننده، در عالم خواب مرحوم سید ضیاءالدین را دید که نزد آن جوان آمد و گفت: تو در سال گذشته از من در مورد شعر معروف حافظ پرسیدی و من آن گونه پاسخ دادم که منظور از پیر مغان علی (ع) است و منظور از شیخ، آدم (ع) است، ولی وقتی که به عالم برزخ آمدم، شرح آن به معنی دیگر برایم کشف گردید و آن اینکه: مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) است و مراد از پیر مغان امام حسین (ع) است و منظور از وعده، ذبح اسماعیل (ع) فرزند ابراهیم (ع) است، که حضرت ابراهیم (ع) وعده وفای قربان کردن اسماعیل (ع) را به خدا داد، ولی حقیقت وفا را امام حسین (ع) در کربلا با شهادت فرزندش حضرت علی اکبر (ع) محقق نمود، بنا بر این معنی شعر چنین است: «غلام امام حسین (ع) هستم ای ابراهیم (ع) از من نرنج، زیرا تو وعده قربانی دادی اما امام حسین (ع) به آن وعده تحقق بخشید. آن جوان فردای آن شب، به مجلس سوگواری امام حسین (ع) آمد و خواب خود را برای مردم بیان کرد و در پی آن شور و هیجان شدیدی در آن مجلس پدیدار شد. 📚 منابع: 📕 ۱- حسینی تهرانی، سید محمد حسین. روح مجرد: ۴۵۵، ۴۵۷. 📕 ۲- محمدی اشتهاردی، محمد. عالم برزخ در چند قدمی ما: ۲۳۰. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
چند استکان هم به نیت من بشوی! 🔻 سال‌های پُرتب‌وتاب دفاع مقدس است... سال‌های خون و آتش و دود... شهید بابایی، خلبان شجاع، پاکباخته و فدایی اسلام و انقلاب به دیدار حضرت امام می‌رود و در حالی که جاذبهٔ ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است خطاب به حضرت ایشان می‌گوید: - امام عزیز! می‌خواهم به گونه‌ای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه می‌فرمایيد؟ - در بحبوحهٔ جنگ کجا می‌خواهید بروید؟ - من در دههٔ اول محرم برای شستن استکان چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که مرا نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به جنگ بازگردم. - به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم. - هر چه بفرمایید با جان و دل می‌پذیرم. - به این شرط که هنگام شستن استکان‌ها به نیت من هم چند استکان بشویی. ❤️ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
مراقبۀ بعد از عاشورا 🔻 برای انسانی که به «عاشورا» رسیده است، «مراقبۀ» بعد از عاشورا، مراقبه‌ در مراتب حضور است. چنین فردی باید محاسبه کند که آیا توانسته است به آن‌هایی که همه چیز خود را در راه «ولی خدا» بذل کرده‌اند، بپیوندد؟ آیا به جایی رسیده است که حاضر باشد در مقابل ولی خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آن‌که ولی خدا بتواند یک «نماز» دیگر بخواند؟ 👤 📚 کتاب 📖 ص ۱۱۸ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ امام حسین در عاشورا از شرفِ انسانیت دفاع کرد 🔻 خدایا! درود و سلامت را بر جان و روان و جسم این مرد (امام حسین علیه‌السلام) بفرست که از «شرفِ انسانیت» دفاع کرد. برای او فقط خودش مطرح نبود. بسیار کوته‌نظری است که کسی بگوید: حسین‌بن‌علی برای صیانت ذات، برای صیانت شرف و کرامت ذات خویشتن، چنین اقدامی فرمود. اما اگر هم کسی بگوید و تفسیر کند که: خویشتن او (حسین) گسترده بر تمام خویشتن‌های آدمیان است، عیبی ندارد که آنوقت بگویید: حسین از خویشتن دفاع کرده است. ولی معنای خویشتن او چیست؟ معنای خویشتنی که پدرش علی علیه‌السلام نشان داد و فرمود: «شنیده‌ام که از لشکریان معاویه، عده‌ای به انبار حمله کرده‌اند و آنجا از پاها و دست‌های آن دختران و زنان که مسلمان نبودند، ولی با ما «معاهده‌ٔ زندگی» داشتند، خلخال و زیورآلات درآورده‌اند»، چیست؟ این «منِ گسترده» حتی به جان غیرمسلمان‌ها رخنه کرده است. علی می‌گوید: نالهٔ او (انسان) نالهٔ من است. این روح در حسین نیز مجسم است. دفاع حسین علیه‌السلام، دفاع از چنین خویشتنِ گسترده به تمامِ «من»های آدمیان و دفاع از انسان‌ها است. 👤 📚 از کتاب «امام حسین؛ شهید فرهنگ پیشرو انسانیت» 📖 صص ۳۲۷-۳۲۶ اما: لا یوم کیومک اباعبدالله... می‌دویدند با دل مضطر، دختران حرم، پریشان حال کاش راوی دروغگو باشد، در عبارات غارت خلخال کاش راوی دروغگو باشد در همان خط که گفت معجر را این گزارش دروغ باشد کاش، برد از گیسویی گل سر را ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
🔆 چرا حجاب؟ 🔻 آیا منطق اسلام را در مورد #حجاب می‌دانید؟ هدف اسلام از واجب کردن حجاب چیست؟ اصلا چرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ اطاعت از خدا یعنی اطاعت از قوانین خدا 🔻 اطاعت از «خدا»، در شکل اطاعت از «قوانین خداست»؛ همان قوانینی که مشخص، مدوّن و موجود است؛ والّا هر کسی ادعا کند که من طرفدار خدا هستم، طرفدار اسلام هستم، اطاعت می‌کنم، اما هیچ‌یک از این احکام و ضروریات اسلامی را رعایت نکند، نخیر، این اطاعتِ از خدا محسوب نمی‌شود. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۸۴ و ۸۵ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ امام حسین بکاء بدون نصرت نمی‌خواهد 🔻 بکاء بدون نمی‌خواهد. روزی رسول خدا درخصوص واقعه‌ی و شهادت امام حسین برای اصحاب خود صحبت کرد. اصحاب حضرت به‌شدت گریستند. حضرت فرمود «اتبکونه و لا تنصرونه؟» یعنی آیا برای فرزندم گریه می‌کنید اما او را کمک و نصرت نمی‌کنید؟ 🔶 یکی از بزرگ‌ترین نصرت‌ها برای امام حسین، است. افکار تاریک بنی‌امیه در قالبی مدرن بر دنیا سایه افکنده و انسان‌ها شکسته شده و انسان‌ها به گرفته شده‌اند. ما مثل آن عرب که به امام حسین گفت «ان قتلت لنسترقن بعدک» یعنی اگر تو کشته شوی ما همه برده می‌شویم، ما هم می‌گوییم اگر فکر عاشورا نباشد استرقاق و بردگی حتمی است. 🔺 انقلاب اسلامی بالاترین و عالی‌ترین لبیک به «هل من ناصر» امام حسین بود. در یک کلمه هرکس با حرکت عظیم ملت ایران در کوتاه‌کردن دست یزیدیان زمان از سرنوشت کشور و ملت مخالفت کند او هیچ چیز از نهضت عاشورا نفهمیده است. همیشه یادمان باشد که با چند لعن و چند سلام تکلیف ما در برابر امام حسین ساقط نمی‌شود. 👤 📝 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ نصرت الهی؛ پُردردسرترین کار روزگار 🔻 دردسر هیچ کاری در دنیا از نصرت الهی، یعنی نصرت کردن خدا و دین خدا بیشتر نیست؛ چرا؟ برای خاطر اینکه انسان وقتی در خطّ نصرت خدا راه افتاد، تمام قدرت‌های ضدّ خدایی علیه انسان بسیج می‌شوند؛ همهٔ کسانی که یک جوری دین خدا را و خدا را قبول ندارند و نمی‌خواهند و دوست ندارند و احساس می‌کنند که دین خدا به یک کیفیتی مزاحم آن‌هاست، در مقابل آن کسی که خدا را نصرت می‌کند می‌ایستند. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۸۵ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ ایام محرم، ایام تغییر مسیر زندگی است 🔻 ایام محرم، ایام «تغییر مسیر زندگی» است. ایام گرفتن «تصمیم‌های بزرگ» است. کنار سفرهٔ امام حسین علیه‌السلام می‌شود تصمیماتی گرفت که هیچ‌وقت امکان گرفتن آن نیست. هیچ فرصتی بهتر و مبارک‌تر از عاشورا برای این تصمیم‌های بزرگ و تصفیه‌حساب با همهٔ تعلقاتش نیست که انسان، درس و کار و آرزوهایش را پشت‌سر بگذارد و به امام حسین علیه‌السلام گره بخورد و بقیه را هم به ایشان بسپارد؛ به‌خصوص چون ما تجربهٔ اصحاب امام حسین علیه‌السلام را دیده‌ایم، باید این کار را به‌راحتی انجام دهیم. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۷۸ و ۱۷۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ دستانِ کریمِ سقا... 🔻 سقا! دیروز مردی صحرانشین آمده بود درب خانه‌ات. نمی‌دانست خانه، عباس ندارد. در را که کوبید، توقعش بود که تو در را باز کنی. غیر تو را که دید، پا پس کشید. می‌گفت: - آقای خانه را می‌خواهم. نخواستیم قصۀ تو را بشنود و دل‌فگار شود. گفتیم: - حاجتت را بگو ای مرد. ما در خدمتیم. نپذیرفت. چشمش جز تو کسی را نمی‌دید و گوش‌هایش هم در اختیار دیدگانش بود. فقط یک کلام را خوب می‌دانست؛ نام تو را. آخرالامر گفتیم که آقای خانه، بهشت را بر زمین برگزیده، که کاش نگفته بودیم. به آنی چون مجانین شد در طلب تو عباسم. تا آرامَش کنیم و حاجتش را پاسخ بدهیم، بدحالی کرد. تازه دانستم که رزق سالش را از دستان تو می‌گرفته است. دیگر نگفتمش کسی را دیده‌ای با دستان کریم، مورد تعرض قرار بگیرد و دستان کریم را از تن جدا کنند؟ 📚 از کتاب #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳ پس از بیست سال... 🔻 مرد با صدای دردآگین گفت: «چه درست گفت «عمار»... پس از ۲۰ سال!... تنها پس از ۲
✳️ حنجره‌ها را می‌توان برید، ولی فریادها را هرگز! 🔻 «آیا گمان می‌کنید چون حسین (ع) را خون ریختید، کامیابی شما آغاز شده است!؟ نه! به خدایی که حسین را آفرید، از این پس نام و سنت و سیرهٔ حسین، خواب و خوراک و آسایش از شما و آیندگانتان خواهد ستاند...!! دیروز سرش را از تن جدا کردید و از امروز با کلامش باید بجنگید؛ که حنجره‌ها را می‌توان برید، ولی فریادها را هرگز.» 📚 از کتاب 📖 ص ۷۵۰ ✍ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ ایام محرم، ایام تغییر مسیر زندگی است 🔻 ایام محرم، ایام «تغییر مسیر زندگی» است. ایام گرفتن «تصمی
✳️ تعلل در انجام وظایف کوچک، مانع دستیابی به خیرات بزرگ 🔻 یکی از عواملی که مانع موفقیت انسان و مانع دستیابی او به خیرات -در آن لحظه‌هایی که باید دست بیاید- می‌شود، تعلل در انجام وظیفه است. این تعلل‌ها و تأخیرها و تسویف‌ها، حالتی را در روح انسان ایجاد می‌کند که انسان قدرت بهره‌بردن از فرصت‌ها را از دست می‌دهد. این عقب انداختن از کوچک‌ها آغاز می‌شود، تا به بزرگ‌ها می‌رسد. ‼️ کار مشکلی نیست که آدم، اول وقت نمازش را بخواند و تأخیر در انجام این وظیفه نکند، یا دِینش را که می‌خواهد بدهد، اول وقت بدهد و قضای عبادتی که باید به جا بیاورد... انسان نماز اول وقت خود را به‌خاطر خواب و غذا، گفت‌وگو و گعده از دست می‌دهد و از این فضیلت محروم می‌شود، تا کم‌کم کار به جایی می‌رسد که انسان از فضیلتِ نصرت و یاری معصوم، که همه به آن غبطه می‌خوردند، محروم می‌شود. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۶۶ و ۱۶۷ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
امام زمان لحظه‌ای از نيروسازی غافل نیست؛ از لشکرش جا نمانیم! 🔻 «حسين» (ع)، مدام به فكر «جذب نيرو» و «تربيت» و «سازندگی» بود. و با نامه به شهرهای مختلف و سفرهای خود و با زندگی ساده و انفاق‌های خود، سعی در جذب و تأليف قلوب و تربيت و پرورش آنان داشت. او دو سال پيش از مردن معاويه، در «منا»، جمعی بالغ بر هزار نفر از صحابه و تابعان را گرد آورد و تمامی فضايل اهل بيت را به همراه ويژگی‌های دشمنان آنان، از قرآن بر آنان خواند. آن حضرت در دورهٔ يزيد، در سفر خود از مكه به كربلا، از سياست جذب نيرو چشم نپوشيد و افرادی همچون زهير و حرّ را جذب نمود. 🔸 «مهدی» (ع) فرزند حسين (ع) نيز در ميان ما و در حال تلاش و «نيروسازی» است و لحظه‌ای از اين مهم غافل نيست: «ان يكون صاحبكم المظلوم، المجحود حقه، صاحب هذا الامر يتردد بينهم و يمشي في اسواقهم و يطأ فرشهم و لايعرفونه حتي يأذن الله له ان يعرّفهم نفسه» صاحب اين امر... در ميان آنان راه می‌رود، در بازارهايشان رفت‌وآمد می‌كند. روی فرش‌هايشان گام برمی‌دارد؛ ولی او را نمی‌شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی كند. در جلد دوم موسوعه‌ی امام مهدی (تأليف شهيد محمد صدر) داستان‌هايی شنيدنی و موثق در اين باره آمده است. 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۶ و ۱۷ 👤 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ مثل اسیران کربلا 🔻 جلوی من حرکت می‌کرد که پام رو گذاشتم پشت پاشنه‌اش و ناخواسته کف کفشش جدا شد. اتفاق عجیب‌وغریبی بود؛ توی گشت پشت عراقیا و پونزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! از سر شرم گفتم: «علی آقا، بیا کفش من رو بپوش.» با خوش‌رویی نپذیرفت. 🔸 راه به اتمام رسیده بود و اون مسیر پر از سنگلاخ و خاروخاشاک رو لنگ‌لنگان اومده بود؛ بی‌هیچ اعتراضی. به مقر که رسیدیم، چشمام به تاول‌ها و زخم پاش افتاد. زبونم از خجالت بند اومد. اون هم این حس رو در من فهمید و زبون به تشکر باز کرد. حالا هم شرمنده بودم و هم متعجب. پرسیدم: «چرا تشکر؟» گفت: «چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کربلا!» و ادامه داد: «شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضهٔ یتیمان اباعبدالله!» اشک چشمام رو پر کرد. 📚 برگرفته از کتاب | روایت حماسهٔ نابغهٔ اطلاعات عملیات سردار 📖 ص۷۴ 👤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ امام زمان از کارهایمان راضی است؟! 🔻 چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که
✳️ از پدر و مادر مهربان‌تر! 🔻 آیت‌الله بهجت تأکید فراوان داشت که با وجود محدودیت‌های ایام غیبت و عدم بروز ظاهری و عمومی در جامعه، عنایات آن حضرت به آنچه بیان شد، محدود نمی‌شود و حضرت حجت (عج) در هر ساعت از شبانه‌روز، مشکلات مؤمنان را در سراسر عالم رسیدگی و حوائج آن‌ها را برطرف می‌کند و از استغاثه‌کنندگان دستگیری می‌نماید. معظم له همواره این نعمت‌ها را یادآوری می‌نمود و اهل ایمان را به استفاده از آن ترغیب می‌کرد. ایشان می‌فرمود: «چقدر حضرت (عج) مهربان است به کسانی که اسمش را می‌برند و صدایش می‌زنند و از او استغاثه می‌کنند. از پدر و مادر هم به آن‌ها مهربان‌تر است!» 📚 از کتاب | مجموعه بیانات و اشارات آیت‌الله بهجت پیرامون حضرت ولی عصر (عج) 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ زیرک‌تر از همه کیست؟ 🔻 از رسول خدا (ص) پرسیدند: در بین مؤمنین چه کسی «زیرک‌تر» از همه است؟ آدم زیرک کیست؟ آدم زیرک در عرف ماها آن کسی است که بتواند راه‌های زندگی را در لابه‌لای این تعارضات دنیوی پیدا کند؛ شش تا را هشت تا کند؛ هشت تا را ده تا کند؛ این آدم زیرکی است! پیغمبر این را نمی‌فرمایند. می‌فرمایند: زیرک آن است که بیش از همه به یاد «مرگ» باشد و بیش از همه خود را آمادهٔ مُردن بکند. 🔸 کسانی که با فرهنگ اسلامی آشنا هستند می‌دانند که معنای «آمادهٔ مردن شدن» این نیست که کار و زندگی را کنار بگذارد برود رو به قبله دراز بکشد و بگوید: مرگ، بیا! این نیست؛ یعنی «کسب» خود را بکند، «کار» خود را بکند، «سیاست» خود را بکند، «تجارت» خود را بکند، «فعالیت‌های اجتماعی» بکند، «فعالیت‌های سیاسی» بکند و در همهٔ این‌ها به یاد مرگ هم باشد؛ خودش را برای مرگ آماده کند و بداند که همهٔ این «حرف‌»های ما، «گفته‌»های ما، «سکوت‌»های ما، «تحرکات» ما، «قیافه‌گرفتن‌»های ما، «لبخند» ما در یک جا، «اخم» ما در یک جا، «امضا»ی ما در یک جا، همهٔ این‌ها در آن‌جا «محاسبه» دارد. 👤 📚 برگرفته از کتاب | مجموعه احادیث ابتدای درس خارج فقه؛ احادیث منتخب از کتاب النوادر 📖 صص ۲۰۰-۱۹۹ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
فرمانده‌ای که برای روستایی‌ها گل لگد می‌کرد! 🔻 «شهید بابایی» زمانی که با هواپیما پرواز می‌کرد، در حین عملیات و آموزش هوایی، از آن بالا روستاهای دورافتاده را در میان شیارها و دره‌ها شناسایی و موقعیت جغرافیایی این روستاها را ثبت می‌کرد. آن‌گاه پس از اتمام مأموریت، با ماشین قدیمی‌ای که داشت مقداری غذا، آذوقه و وسایل زندگی مانند قند و چایی برای روستایی‌ها برمی‌داشتیم و از میان کوه‌ها و دره‌ها با چه مشکلاتی رد می‌شدیم تا برسیم به روستایی که از روی هوا شناسایی کرده بود. 🔺 شهید بابایی بعد از این که وسایلی را که آورده بودیم به روستایی‌ها می‌داد، از آنها می‌پرسید که چه امکاناتی کم دارند. مثلا روستایی‌ها می‌گفتند حمام نداریم و ایشان با پول خودش شروع می‌کرد برای آن‌ها حمام می‌ساخت و من به چشم خودم می‌دیدم که بابایی برای ساختن حمام با پای خودش گل لگدمال می‌کرد، حمام را می‌ساخت و برای برق آن، به‌ علت این که روستا برق نداشت از پول شخصی خود موتور برق سیار می‌خرید و روشنایی آن‌ها را تأمین می‌کرد که این پروژه حدود دو ماه طول می‌کشید. 👤 راوی: حجت الاسلام محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری 📚 منبع: ماهنامه شاهد یاران 📍۱۵ مرداد؛ سالروز شهادت سرلشکر عباس بابایی ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
حرف حساب
✳️ حنجره‌ها را می‌توان برید، ولی فریادها را هرگز! 🔻 «آیا گمان می‌کنید چون حسین (ع) را خون ریختید، ک
✳️ نگاهش... 🔻 «ابتدا سرهای به نیزه شده که نخستین آنان حسین‌بن‌علی (ع) بود از دروازه گذشت تا صدای کف و سوت و هلهلهٔ مردم که لباس نو به تن کرده بودند و از شادی به هوا می‌جهیدند به آسمان برسد؛ و پس از آن عباس‌بن‌علی (ع) بود که از فرق به نیزه شده بود؛ چرا که بارها سپاهیان را با نگاهش به وحشت انداخته بود.» 📚 از کتاب 📖 ص ۷۴۸ ✍ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f