eitaa logo
حرفِ دل :))♥️
792 دنبال‌کننده
757 عکس
269 ویدیو
0 فایل
خودت گفتی : أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ :)) در تنهایی‌هایم مرا دریاب . . حرفِ دلِ مرا بشنوید : که من تنها خدا برایم کافی‌ست🌿! - نویسنده ؟! نه اینجا قلبم می‌نویسه نه من . . ؛ - جهتِ ارتباط : daigo.ir/secret/9133526485 - کپی ممنوع - فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
میخوام قرآنمو اینطوری خوشگل کنم 🤌🏻:>>>
حرفِ دل :))♥️
میخوام قرآنمو اینطوری خوشگل کنم 🤌🏻:>>>
پارچه‌شم پیدا کردم . . از پارچه‌هایِ قدیمیِ مامانم تو خونه ، البته باید بزارم واسه دو هفته دیگه . . یا آخرِ هفته‌ها :))
حرفِ دل :))♥️
پارچه‌شم پیدا کردم . . از پارچه‌هایِ قدیمیِ مامانم تو خونه ، البته باید بزارم واسه دو هفته دیگه . .
میخوام بگم آدم می‌تونه ، با کوچیک‌ترین و کمترین امکاناتِ تو خونه هم خودشو سرگرم کنه ، هم یه به خودش بده ! هم یه اثرِ ماندگار خلق کنه ،
حرفِ دل :))♥️
اثرِ یک بانویِ اصفهانیِ علاقه‌مند به قرآن . #گلدوزی | #هنر | #قرآن [ Eitaa.Com/HarfeQalb ]
شاید خیلیا بگن چه کارِ سختی . . چقدر بیکار بوده و این حرفا ، ولی من میگم : آدم بخواد یه کاری رو بکنه ، تلاشِ‌‌شو بکنه . . می‌کنه :))🤍
حرفِ دل :))♥️
شاید خیلیا بگن چه کارِ سختی . . چقدر بیکار بوده و این حرفا ، ولی من میگم : آدم بخواد یه کاری رو بکنه
شده حتی ۱۳ سال تلاش می‌کنه . . در برابرِ تمامِ حرف‌ها سکوت می‌کنه ، و با تلاشِ خودش به هدفش می‌رسه !
صبح که حرکت کردیم ، دیگه از فرطِ خستگی و ترسِ اینکه بینِ سخنرانیِ رهبری بیهوش نشیم تو اتوبوس بیهوش شدیم 😐😂. بگم که یکی از بچه‌ها قشنگگگگ کفِ اتوبوس ولو شده بود * ساعت حوالیِ ۷ بود رسیدیم دمِ درِ حسینیه ، خلوتِ خلوت :)) خوشحال بودیم که زود رسیدیم و می‌تونیم صف‌هایِ جلو رو جا بگیریم ، کارتامونو دادن ، اسمِ همه رو خوندن . . اسمِ من و دو نفرِ دیگه نبود ! اونجا بود که چشمام پر از بغض شد ، یعنی چی ؟! چرا ؟! ۳ بار باهام تماس گرفتن ، اطلاعاتمم مطمئن بودن که اونا وارد کرده بودن ، ولی چرا کارت صادر نشد ؟! با نگهبان صحبت کردن ، نگهبان گفت :‌ شرمنده ، بقیه برن ولی این سه تا رو نمیتونیم بدونِ کارت راه بدیم . . نه توانِ حرف زدن داشتم نه گریه کردن . . نمیدونستم چی شده ، چرا اینجوری شده . . اگه همون موقعی که قم بودیم و می‌گفتن کارتت صادر نشده نمیتونی بیای راحت‌تر می‌تونستم قبول کنم تا الآن و اینجوری :))💔 بقیه همه رفتن داخل ، من و دوتا از بچه‌ها همراه با مامانِ یکی از بچه‌ها بیرون بودیم ، و در حالِ پیگیری . . مامانِ دوستم ، کارتِ خودشو داد به دوستم ، گفت : من تا الآن چند بار اومدم دیدار تو برو داخل ، و دوستم گفت : من بدونِ سید نمیرم داخل ، اگه قرار باشه بریم باهم میریم تو وگرنه نمیریم . . و اونجا بود که بغضِ دوستم شکست . کپی ممنوع : 🌱[https://eitaa.com/harfeqalb]
•『🌱』• . وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ‌ و هرموقع با تو مناجات کنم به حالم توجه کن . . چون من بسوى تو پناه آوردم و در حضور دو دستانت ایستاده‌‌ام ولی تو درگاهت با شرمندگی ، اشک و التماس مى ‌کنم . . ! Eitaa.Com/HarfeQalb 』 •『🌱』•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من هنوز تسلیم شدن رو یاد نگرفتم ، تسلیم شدن یعنی اون مادری که . . جگر گوشه‌اش رو تو راهِ ولایت و حق از دست داده و بلند فریاد میزنه : فدایِ مقاومت :))❤️‍🩹