eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
258 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
💝به نام حضرت دوست💝
سلام رفقا😍 صبحتون دل انگیز😄 بریم واسه ساختن یه روز توپ و به یادماندنی💞 موفق باشید✌️ 🎀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
سلام🌺 لطف دارید😍🌹 ممنون که برنامه‌های مارو دنبال می‌کنید🤩 آیدی خانم حسین‌زاده تو بیوگرافی کانال هست❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی از سوریه بر میگشت بهش میگفتم :«حاجی گیرینوف شدی!🤭😅هنوز لیاقت شهادت رو پیدا نکردی؟!😌» این اواخر دوتا پلاک می انداخت گردنش.می گفتم :«فکر می کنی اگه دوتا پلاک بندازی زود تر شهید میشی؟»😂 میلی به شهادتش نداشتم😕 بیشتر قصد مسخره کردنش را داشتم😇 میگفت :«.........😂 رمان قصه دلبری زندگی شهید محمد حسین محمدخوانی از زبان خانمشان😍 ژانراین رمان هست🖐🏼 کتاب فوق العاده ای هست😌 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
کتاب قصه‌ی دلبری، روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمدحسین محمدخانی است.❤️🌹 او از فعالان بسیج دانشجویی بود 💪و در علمیات‌های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت می‌کرد،💝 کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو می‌کند. 😍 او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز می‌کند 🎈و از خواستگاری‌های پی‌ در پی او می‌گوید. تا به زمانی که می‌رسد که نظرش عوض می‌شود و تصمیم می‌گیرد که به این خواستگار جواب مثبت بدهد... ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖼 🎀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌🖇♥️﷽♥️🖇 😃📖 🎀 بعد هم آنها را به من معرفی کرد😊 موسی زائری محمد زائری وسعید منیری.🤵 اتاقی که در آن بودیم خیلی به هم ریخته بود .🤕 یک طرف کلی پوستر روی هم تلنبار شده بود و طرف دیگر هم کلی پلاکارد پارچه ای.📃📜 معلوم بود کارهایشان زیاد است و نفراتشان کم .به هم ریختگی اتاق خود به خود بهانه ای برای سرگرم شدن دستم داده بود قدری که نشستم گفتم:《 اجازه میدید اینا رو مرتب کنم؟》🙋‍♂ موسی زائری گفت:《 اختیار دارید آقا مهدی !اجازه ماهم دست شماست.》☺️ آقای زارعی پشت بندش گفت مهدی جان ! آدم که توی خونه خودش اجازه نمی گیره !》😊 گفتم:《 خیلی ممنون شما لطف دارید !》😅 مشغول شدم پوسترهای امام و شهدا را از هم جدا کردم . پلاکاردها راهم که بیشتر از فرمایشات امام بود دسته بندی و رول کردم. سه،چهار ساعت که گذشت اتاق حسابی مرتب شد. 🕦 به آقای زارعی گفتم:《 میتونم چند تا از این پوسترها روببرم ؟می خوام بچسبونم به در و دیوار شهر.》😁 گفت :《چرا نمیتونی؟ اتفاقاً لنگ یک نفر بودیم برای همین کار 😍یک تعدادی رو بزار میخوایم بفرستیم ادارات اردستان و کسی رو بردار ببر.》🌹 به خانه نرسیده همه پوسترها را این طرف و آن طرف چسبانده بودم از پشت شیشه بقالی و نانوایی گرفته تا دیوارهای خالی شهر .😊 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش نقاشی با برگ های متنوع و رنگارنگ🍁🍀 (پشت برگا چسب دوطرفه زده ولی‌شما میتونید از چسبای دیگه هم استفاده کنید) 🎨 🎀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛