🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🎗#بدون_تو_هرگز ۶۲
📢‼️ این داستان واقعی است !!
من منکر لطف🙏 و توجه شما نيستم😌... شما گفتيد من رو دوست❤️ داريد؛ اما وقتي فقط و
فقط يک بار بهتون گفتم احساس شما رو نمي بينم ☹️آشفته شديد و سرم داد زديد😔! خدا
هزاران برابر شما بهم لطف کرده، چرا من بايد محبت چنين خدايي رو رها کنم 🙂و شما رو
بپذيرم؟
اگر چه اون روز، صحبت🗣 ما تموم شد؛ اما اين، تازه آغاز ماجرا بود...🙃
اسم من از توي تمام عمل💉 های جراحي دکتر دايسون خط خورد. چنان برنامه هر دوي
ما تنظيم شده بود که به ندرت با هم مواجه مي شديم. 🙄
تنها اتفاق خوب اون ايام اين بود که بعد از سال4 با مرخصي من موافقت شد😳! مي
تونستم به ايران🇮🇷 برگردم و خانواده ام رو ببينم؛ فقط خدا مي دونست چقدر دلم براي
تک تک شون تنگ شده بود😭. بعد از چند سال به ايران برگشتم، سجاد ازدواج کرده بود
و يه محمدحسين 7 ماهه داشت. حنانه دختر مريم، قد کشيده بود، کلاس دوم
ابتدايي؛ اما وقار و شخصيتش عين مريم بود. از همه بيشتر دلم براي ديدن👁 چهره
مادرم تنگ شده بود. توي فرودگاه همه شون اومده بودن، همين که چشمم بهشون
افتاد اشک💧، تمام تصوير رو محو کرد. خودم رو پرت کردم توي بغل مادرم👩، شادي چهره
همه، طعم اشک به خودش گرفت. با اشتياق دورم رو گرفته😍 بودن و باهام حرف مي
زدن. هر کدوم از يک جا و يک چيز مي گفت. حنانه که از 4 سالگي، من رو نديده بود
و باهام غريبي 😩مي کرد، خجالت مي کشيد. محمدحسين که اصلا نمي گذاشت بهش
دست✋ بزنم. خونه بوي غربت مي داد، حس مي کردم😨 توي اين مدت چنان از زندگي و
سرنوشت همه جدا شدم که داشتم به يه غريبه تبديل مي شدم😰. اون ها، همه توي لحظه
لحظه هم شريک بودن؛اما من فقط گاهي اگر وقت🕰 و فرصتي بود اگر از شدت خستگي🤕
روي مبل ايستاده يا نشسته خوابم نمي برد از پشت تلفن☎️ همه چيز رو مي شنيدم، غم
عجيبي تمام وجودم رو پر کرده بود😭؛ فقط وقتي به چهره مادرم نگاه👀 مي کردم کمي آروم
مي شدم، چشمم👁 همه جا دنبالش مي چرخيد. شب 🌃همه رفتن و منم از شدت خستگي
بيهوش شدم، براي نماز صبح 🖼که بلند شدم. پاي سجاده داشت قرآن مي خوند رفتم
سمتش 🏃♀و سرم رو گذاشتم روي پاش يه نگاهي بهم کرد و دستش ✋رو گذاشت روي
سرم، با اولين حرکت نوازش ✌️دستش بي اختيار اشک 💧از چشمم فرو ريخت.
- مامان شايد باورت نشه؛ اما خيلي دلم براي بوي چادر نمازت تنگ شده بود😭
#ادامه_دارد ..
#رمان_بدون_تو_هرگز😍
#به_وقت_رمان💌
#رمان_سرا_دختران_حریم_حورا🌟
@harime_hawra💕
❣
❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣🖇❣
دُخْتَـرانِحَریمِحَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
🦋🌺🦋🌺🦋 🌺🦋🌺🦋 🦋🌺🦋 🌺🦋 🌺 #بخش_اول هميشه از پدرم متنفر بودم! مادر و خواهرهام رو خيلي دوست داشتم؛ اما پدرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠خدایـ.ـا🤲شب را درسکوت
و تاریکـ.ـے آفریدے
تا همه از هیـ.ـاهو
و شلوغـ.ـے روز
به آرامش برسند
پس آرامش حقیقـ.ـے
خیالــ.ـے آسوده و خوابـ.ـے آرام
نصیب دوستـ.ـانم کن…☺️😘
#شبتون_بخیر🌙
#دختران_حورایی🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
⃟💐 @harime_hawra ⃟💐
┗━━━━━━━━━┛
سلام امام زمانم🌸💚
طلوع امروز را 🌤
با نام دل انگیز شما آغاز میکنم..❤️😍
و از شما میخواهم🤲
امروز برای دخترتان دعا کنید✨
تا بتوانم در مسیر شما باشم🍃😇
#سه_شنبه_عاشقی💚
#دختران_حورایی🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
⃟💐 @harime_hawra ⃟💐
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شناخت شهاب حسینی نسبت به امام زمان(عج)
☺️❤️
شما درمورد امام زمان(عج)چجوری فکر می کنید؟!🤔
همین الان قلمتو بردار زود😄
بنویس میگی چی؟!
میگم یه دلنوشته📝یا هرچی دوس داری
برای اقا(عج)...
یا نه میخوای ضبط کن صوتی بفرس☺️
ما همه جوره عاشقانه هاتون رو دوس داریم❤️
#دل_نگار
#پدر_مهربان
#دختران_حورایی🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
⃟💐 @harime_hawra ⃟💐
┗━━━━━━━━━┛
#پس_زمینه😋
#حال_خوب☕️
#دختران_حورایی🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
⃟💐 @harime_hawra ⃟💐
┗━━━━━━━━━┛
ماها رو میگن...😎😅😍
خدا واسه مامان باباهامون
حفظمون کنه🙈😋
خوش بحالشون مارو دارن😄
#دختران_حورایی🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
⃟💐 @harime_hawra ⃟💐
┗━━━━━━━━━┛
رفیق سلام!☺️
راستش داشتم فکر میکردم🤔
ک چجوری منم به ظهور کمک کنم...🙄
چیکار کنم که زودتر اقا بیان و تموم بشه این همه سال سختی و غربت هامون و الان هم این مریضی سخت...😢
گقتم از شما راهنمایی بگیرم🤩
چیکار کنیم بنظرتون؟!🤷♀
#سه_شنبه_عاشقی💚
#دختران_حورایی🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━━┓
⃟💐 @harime_hawra ⃟💐
┗━━━━━━━━━┛