eitaa logo
حرکت در مه
192 دنبال‌کننده
442 عکس
74 ویدیو
58 فایل
دربارۀ داستان و زندگی
مشاهده در ایتا
دانلود
شبِ خیال، مگر صُبحِ واقعیت نیست؟ و نام دیگر افسانه‌ها، حقیقت نیست؟ به وَهمِ تازه‌‌ی یک خوابِ کهنه می‌لغزیم که سقفِ هستی، جُز بر ستونِ غفلت نیست تمام طول سفر، گرمِ گریه می‌گویی: که عشق‌‌های جهان، جز نیاز و عادت نیست دلِ خوشی، نه از آن‌جا که آمدم دارم به هر کجا بروم نیز هیچ رغبت نیست چرا پس این‌همه تعجیل؟ کیست منتظرم؟ کجاست مقصدی آخر؟ که هیچ طاقت نیست! شبیه صخره، تو هم تکیه‌کن به تنهایی‌ت که رفت و آمدِ امواج، غیرِ زحمت نیست زبان و مادر و معشوق و سرزمین، وطن‌اند مزارِ باد، ولی جز عبـور و غربت نیست... @abdolhamidziaei
ای زخمِ زیبا! رازِ واضح! ساده‌ی دشوار! من دوست می‌دارم تو را بیهوده و بسیار چون شاخساری پرشکوفه در شبِ حیرت خاموشم و از اشتیاقِ ریختن سرشار تنهایی‌ام را ژرف‌تر کرده‌ست بیش‌از پیش هر گفتگو، هر عشق، هر پیوند، هر دیدار با این‌همه هربار معصومانه می‌گویم: نه! فرق دارد این یکی، تازه‌ست و بی‌تکرار «من تا ابد...» با اشتیاق و گریه می‌گویم «من دوستت دارم...» بسی‌بسیار، یار ای یار! اما تو هم از یاد خواهی رفت، طوری‌که هرگز نبودی از ازل در هیچ‌جا انگار... مُرده به دنیا آمدیم و می‌رویم، ای عشق ما را جز آغوشت به خاکِ دیگری مسپار!
این‌جهان، آن‌قدْرها هم ارزشِ دیدن ندارد! چیستانِ مبهمی که جایِ پُرسیدن ندارد! بی‌جهت، زیر درختانِ نظرکرده نشستیم میوه‌ی اِغوای باغ‌ِ خواب‌ها، چیدن ندارد! ناامیدیم از خدایانِ زمین و آسمان هم کهنه‌بُت‌ها را، کسی رویِ پرستیدن ندارد! این نقابِ کهنه را از چهره‌اش بردارد ای کاش دلقکِ غمگین که شغلی غیرِ خندیدن ندارد! ریشه‌های شاخسارِ رنج، در خـاکِ تمنّا‌ست ورنه این دنیا که ما دیدیم، رنجیدن ندارد! رستگاری، خانه دارد بر پُلی سست و مُعلّق اضطرابِ جاودان‌ماندن که جنگیدن ندارد هیچ فرقی گوئیا بین عروسی با عزا نیست چاره‌ای گل یا گلایُل، غیرِ پوسیدن ندارد ★★ بادها لال و بِلاتکلیف و دلگیرند از صبح آسمانِ ابریِ شب، قصـدِ باریدن ندارد.... @abdolhamidziaei