eitaa logo
حرکت در مه
192 دنبال‌کننده
442 عکس
75 ویدیو
58 فایل
دربارۀ داستان و زندگی
مشاهده در ایتا
دانلود
برداشتی آزاد از ابوحمزه (1) . راه طولانی است. هوا متعادل است و نسیم خوبی می‎وزد، دلم پراز عشق است و امید. نفس‎نفس نمی‎زنم اما عمیقاً نفس می‎کشم... حس می‎کنم خدا دارد بهم نگاه می‎کند. آرام با خدا حرف می‎زنم.. ای خدای من عزیزم... من را با مجازات‎هایت ادب نکن و درست که من حیله زدم اما تو به من حیله نزن. راه نجات من کجاست؟ درحالی که یافتن راهی جز با تو امکان ندارد... . حالا که فکر می‎کنم نه آن انسان خوب، بی‎نیاز از رحمت و کمکت است و نه من که بدم اما با همۀ بدی باز هم تحت قدرت توام... شناخت من که نسبت به شما کم است اما همین‎قدر که شناخته‎ام هم تو یادم داده‎ای... خودت دستم را گرفته‎ای و آورده‎ای این‎جا... اولش خودت من را خواندی... و حالا صددرصد می‎گویم، حتی حاضرم قسم بخورم اگر تو نبودی من خودم هم نمی‎دانستم شما که‎اید؟... . حالا می‎خواهم شکرت را بگویم به‎خاطر این‎که هروقت خواندمت جوابم دادی و بهم توجه کردی... اگرچه بعضی وقت‎ها این توجه کردن‎ها را نفهمیدم... یا گاهی وقت‎ها تنبلی می‎کنم وقتی مرا می‎خواندی و ای کاش فقط تنبلی بود عزیزم... خب بگذار با خودم رو راست باشم... حمد ازآن شما است خدایا، زیرا من وقتی تو را می‎خوانم تو به من می‎بخشی اما اگر من را دعوت کنی به بخشیدن می‎بینی که بخیلم... اف به من... .‌
برداشتی آزاد از ابوحمزه (1) . راه طولانی است. هوا متعادل است و نسیم خوبی می‎وزد، دلم پراز عشق است و امید. نفس‎نفس نمی‎زنم اما عمیقاً نفس می‎کشم... حس می‎کنم خدا دارد بهم نگاه می‎کند. آرام با خدا حرف می‎زنم.. ای خدای من عزیزم... من را با مجازات‎هایت ادب نکن و درست که من حیله زدم اما تو به من حیله نزن. راه نجات من کجاست؟ درحالی که یافتن راهی جز با تو امکان ندارد... . حالا که فکر می‎کنم نه آن انسان خوب، بی‎نیاز از رحمت و کمکت است و نه من که بدم اما با همۀ بدی باز هم تحت قدرت توام... شناخت من که نسبت به شما کم است اما همین‎قدر که شناخته‎ام هم تو یادم داده‎ای... خودت دستم را گرفته‎ای و آورده‎ای این‎جا... اولش خودت من را خواندی... و حالا صددرصد می‎گویم، حتی حاضرم قسم بخورم اگر تو نبودی من خودم هم نمی‎دانستم شما که‎اید؟... . حالا می‎خواهم شکرت را بگویم به‎خاطر این‎که هروقت خواندمت جوابم دادی و بهم توجه کردی... اگرچه بعضی وقت‎ها این توجه کردن‎ها را نفهمیدم... یا گاهی وقت‎ها تنبلی می‎کنم وقتی مرا می‎خواندی و ای کاش فقط تنبلی بود عزیزم... خب بگذار با خودم رو راست باشم... حمد ازآن شما است خدایا، زیرا من وقتی تو را می‎خوانم تو به من می‎بخشی اما اگر من را دعوت کنی به بخشیدن می‎بینی که بخیلم... اف به من... .‌