منبعی برای این مطلب ندیدم اما با بعضی از هیئتیها که همکلام میشی مدرکش خودبهخود اعلام وجود میکنه!
ا🧐حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
#سیاست_دیانت #هیئت #روضه #ولایت
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
مصیبت امام کاظم - کافی.mp3
زمان:
حجم:
2.21M
🏴روضهی جانسوز مصائب امام موسیٰ کاظم علیهالسلام🏴
📢واعظ شهیر مرحوم کافی رحمهالله
🌷حرمت امام کاظم علیهالسلام را هنگام نوروز نگهداریم.
💠 از خدا میخوام به حرمت امام کاظم علیهالسلام که آغاز سال جدید مصادف با شهادت این امام عزیز شده و به برکت داروی شفابخش ایشون در سال ۹۹ کرونا رو هر چه زودتر ریشهکن کنیم.
#شهادت_امام_کاظم #روضه #مرحوم_کافی #نوروز #تحویل_سال #کرونا #داروی_امام_کاظم #شفا
☁️🌦 @hasanaat 🌦☁️
1.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👏 مداحی طنزآمیز در وصف این روزها به نفسِ گرمِ مداح اهلبیت علیهمالسلام حاجمجتبی رمضانی در روز عید غدیر
انگاری هیئت پر ویروسه و شفا تو جاده چالوسه😊
#عید_سعید_غدیر #مداحی_طنزآمیز #مجتبی_رمضانی #هیئت #روضه #جاده_چالوس #دریاکنار #کرونا #هیئتی #بامنطق #مخلص #میان_میدان #تهمت_طعنه
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
روضه در قطار مشهد/قم
روزهای آخر دهه چسبیده بود به روزهای شروع درس و بحث و مدرسه. به زیارترفتهها و اهل تبلیغ باید برمیگشتند قم. من هم یکی از این هزار.
با تجربهها که هفتهها پیش بلیتشان را رزرو کرده بودند و چهار درصدیها هم مثل همیشه بدون غم سر میکردند.
مانده بودم با ردیف قرمز قطارهای بعدظهر عاشورا. بلیتهای روز عاشورا تقریباً همه پر بود. باقیماندهها هم سرکشتر از جیب من بود.
چارهای نبود. مانده از مراسم شب عاشورا، تنها بلیت روز تاسوعا را خریدم.
دلم یک گوشه از مشهدالرضا توی خیمهی حسین ماند و راهی شدم.
•••
توقف همیشه ۲۰ دقیقهای نماز مغرب تمام شده بود و تلق و تولوق قطار کمکم زیاد میشد. صدایی که به زحمت شنیده میشد انگار زیارت عاشورا میخواند. سرم را از در کوپه بیرون بردم که بهتر بشنوم. قسمت امشبام شاید همین ته صدای زیارت عاشورا باشد.
چند کوپه دیگر هم باز شد. جوانی بود شاید که جرأت کرد و طوری که صدایش توی همهی واگن پیچید گفت: بلندتر بخون ما هم استفاده کنیم.
تقریباً وسط سالن بود کوپهی ۵ یا ۶. در باز شد یک روحانی نشست وسط راهرو. سرش را بلند نکرد، دست روی سینه، سلام زیارت را داد و شروع کرد به مرثیهخوانی.
شعری از حسان بود:
امشب شهادتنامهی عشّاق، امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
دلنشین بود صدایش یا در آن لحظه خیرالموجودین، درهای باقی کوپهها هم کمکم باز شد. چند نفری هم نشستند توی راهرو.
•••
نزدیک کوپهی مهماندار ایستاده بودم. چندباری بیرون آمد. نگاهی میکرد و دوباره میرفت داخل. منتظر بودم بگوید: که اینجا جایش نیست، که ولمان کن وسط بیابان، که مأمورم و معذور و جمع کند بساط روضهمان را که تازه گرم شده بود. دوباره آمد، با یک سینی که لیوان آبجوش وسطش جا خوش کرده بود، رفت طرف روحانی روضهخوان. انگار هیئتی باشد و چارهی صدای گرفتهی روضه خوانمان را خوب بداند!
خیمهی عزایمان با تمام کوتاهیاش، کسری نداشت؛ وعظ و مدح و مرثیه و سنگین و شور. دعا که کرد، هر کس رفت تو کوپه خودش. با همان سینی برای همه چای روضه هم آورد.
#ما_ملت_امام_حسینیم
منبع: کانال «روزنهای به فردا» @rozaneebefarda
#روضه #کل_ارض_کربلا #قطار
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
🔹تصویر سردار دلها در کنار امام خامنهای، امشب و در اولین شب از مراسم فاطمیهی دومِ حسینیهی امام خمینی رحمهالله
#فاطمیه #روضه #امام_خامنه_ای #جای_خالی_سرباز_ولایت
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
🏴روضهی منظوم حضرت زهرا سلاماللهعلیها😭
در بین بستری و مداوا نمیشوی
بانوی آسمانی من! پا نمیشوی!؟
برخیز ای شکوفهی باغ بهاریام
برخیز ای توسلِ شبزندهداریام
برخیز و حال و روز مرا روبهراه کُن
با چشم کَمسویت به علیّات نگاه کُن
زهرِ بدونِ یار شدن را چشیدهام
من کممحلی از همهی شهر دیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است
جای تمام شهر سلامم کُنی بس است
برخاستی و شد پُرِ خون جای پیکرت
آلاله کاشتی وسط باغ بسترت
خونابه را به ورطهی سیلاب میکِشی
این رختخواب را چِهقَدَر آب میکِشی!
مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمیشود
ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمیشود
دردت به جانِ من...، تو قنوتِ دُعا نگیر
با دستِ بیتعادل خود رَبَّنا نگیر
حجم غم تو در دل من بیحساب شد
آن بانویِ رشیدهی من آبِ آب شد
ثانیههای رفتن تو تند میشود
دارد نفسنفس زدنت کُند میشود
با سنگ، شیشهی دل من را محک زدند
آئینهی مرا وسط کوچه چک زدند
در کوچه...، خاک بوی لباس تو را گرفت
آن تکّهگوشوارِ تو را مجتبی گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من
زهرا! نمیشود نَروی از کنارِ من؟!
مهتابِ من سری به دلِ شب نمیزنی؟!
شانه به زلف درهم زینب نمیزنی؟!
گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن
زهرا بمان و زینبمان را عروس کن
خانُم! دعای رفتَنَت از خانه زود بود
خانُم! سه ماه آخرِ عمرت کبود بود
آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد
آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد
لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را
بگذار روبهراه کنم وضع خانه را
من آن دری که بر سر تو خورد...، میکَنم
آن میخ کج که بر پر تو خورد...، میکَنم
ای خانهدارِ عرش! سرت درد میکند
جارو نزن...، تمام پرت درد میکند
این آسیا ست گریه نموده به حال تو
دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو
من دست هم به لقمهیِ امشب نمیزنم
نانی که پختهای به خدا لب نمیزنم
دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن
این قدر خون به قلبِ نحیف حسن نکن
بس کن! که آفتاب امیدم غروب کرد
دیدی! لب حسین تو را گریه چوب کرد
بی تو حسین چشم به خوابی نمیبَرَد
این تشنه! لب به کاسهی آبی نمیبرد
باشد...، برو...، محل نده زهرا به اشک و آه
باشد...، قرار و وعدهی ما بین قتلگاه
🔸شاعر:
بردیا محمدی
#فاطمیه #حضرت_زهرا #روضه #بردیا_محمدی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
⚫️ ای امّالبنين! ندیدی که چه دیدم!
▪️وقتی حضرت زینب سلاماللهعلیها به مدینه رسید به خانهی برادرشان حضرت سیدالشهدا علیهالسلام آمدند.
🥺 لا تَكادُ تَحمِلُها رِجْلاها
از شدت غصه، زانوان حضرت، یارای حرکت نداشت.
در آن هنگام، حضرت امالبنین علیهاالسلام آمد و زینب سلاماللهعلیها را در بغل کرد و فریاد میزد:
وَا وَلَداه... وا حسيناه...
بعد از آنکه کمی آرام گرفتند، امالبنین علیهاالسلام اشکها را از صورت زینب سلاماللهعلیها پاک کرد و ناگهان بغض، راه گلویش را بست و عرض کرد:
🥺 سيّدَتي يا زينبُ
أراكِ وقد ضَعُفَ بَدنَكِ واصفَرَّ وَجهَكِ، وأسرَعَ الشيبُ إلىٰ رَأسِكِ؟!
▪️ای سروَر من! میبینم که بدنتان ضعیف و رویتان زرد شده؛ چه زود مویتان سفید و پیری به سراغتان آمد؟!
زینب سلاماللهعلیها خطاب به امالبنین علیهاالسلام فرمود:
😭 لقَد شَیَّبَتْنِی المَصَائِب.
▪️مصیبتهای سنگینی که دیدم، مرا پیر کرده است... .
📚 المجالس الشجیة، تاجالدین، صفحهی ۷۵
🖤 لطفاً با ذکر صلوات نشر دهید.
#وفات_ام_البنین #روضه
💚🌦حسنات🌦💚
18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 گزارش مینویسد: قتل با جسمی گران بوده...
و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده 😭💔
#ایام_فاطمیه #روضه #محمود_کریمی
💚🌦حسنات🌦💚
29.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا