eitaa logo
💚🌦 حسنات 🌦💚
162 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2هزار ویدیو
36 فایل
🌦گلچینِ مجازی💚 🔍 عموماً با زمینه‌ی مذهبی و اعتقادی 🌹نشر با حذف پیوند هم: صلواتی ✍️ مدیرِ «حسنات»: «سیدمحمدحسن صدری»، نمی از چشمه‌سار زلال حوزه‌ علمیه‌ قم @SADRI_SMH 🔻 إن‌شاءالله پاسخگوی سؤالات و شبهات مرتبط با معارف دینی و انقلابی خواهم بود.
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج محمود کریمی4_5971961126676596501.mp3
زمان: حجم: 19.59M
🌺 ولادت با سعادت بانوی صبرِ جمیل حضرت زینب کبریٰ سلام‌الله‌علیها مبارک 📣مدح لری بی‌بی علیها‌السلام «جونه جونه جونه زینب» 🎙حاج محمود کریمی 💚بسیار زیبا 🎥 نسخه‌ی تصویری ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ حماسی «ناصر الحسین علیه‌السلام» 🎙حاج محمود کریمی 🌹به یاد سردار دل‌ها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
KARIMI ESHGH YAANY4_5852865703647906029.mp3
زمان: حجم: 5.49M
ای تربت گم‌گشته‌ات بیت‌الأحزان انبیاء... عشق یعنی انقلاب فاطمه از کبودی چشم خواب فاطمه... عشق یعنی عشق ناب فاطمه بیت‌الأحزان خراب فاطمه... عشق یعنی انتظار منتظر سینه‌ای مجروح از مسمار در... 🎶 مداحی به‌یادماندنی و خاطره‌انگیز
حاج محمود کریمی
در فاطمیه‌ی دهه‌ی ۷۰ 💚🌦@HASANAAT🌦💚
14.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مولودی خوانی حاج محمود کریمی به مناسبت میلاد امام رضا علیه‌السلام 🌼می‌خوای مست نشم یه راه داره... 💐 علی بن موسی بن جعفر بن محمد ابن علی بن حسین بن علی ولی الله 💚🌦@HASANAAT🌦💚 ‎
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ «چرا هوا زمستونیه» 🎙 حاج محمود کریمی 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
مداحی آنلاین - نماهنگ نقطه‌ی پرگار - کریمی.mp3
زمان: حجم: 8.66M
ضربان دل حسین حسن ضربان دل حسن حسین شه بی‌صحن و حرم حسن شه بی‌غسل و کفن حسین 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 گزارش می‌نویسد: قتل با جسمی گران بوده... و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده 😭💔 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
38.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در روح و جان من می‌مانی ای وطن... 🎙مداحی متفاوت حاج محمود کریمی در شب اول محرم با موضوع ایران و وطن 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
33.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗣 روایتِ «ای ایران» بخوان... 📢 روایت حاج محمود کریمی در گفت‌وگو با KHAMENEI.IR از مرثیه‌خوانی در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی در حضور امام خامنه‌ای و ماجرای خواندن نوحه «ای ایران» 💚🌦حسنات🌦💚 ‎
💚🌦 حسنات 🌦💚
🗣 روایتِ «ای ایران» بخوان... 📢 روایت حاج محمود کریمی در گفت‌وگو با KHAMENEI.IR از مرثیه‌خوانی در مر
🟢 حاج محمود کریمی مداح اهل بیت در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیةالله‌العظمیٰ امام خامنه‌ای از مرثیه‌خوانی در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی در حضور معظم‌له و ماجرای خواندن نوحه «ای ایران» روایتی را بیان کرده است. 🟡 کریمی آن شب را چنین روایت می‌کند: شب عاشوراست؛ هم حزن و اندوه شب عاشورا را داریم و هم نشاط زیارت حضرت آقا و حالی که در جامعه افتاده است. پس از آخرین پیام حضرت آقا، مردم ایشان را ندیده بودند و دلشان گرفته بود. امشب که مشرف شده بودیم، خودم کمی خسته بودم، دل‌درد شدیدی داشتم و عرق سردی روی پیشانی‌ام نشسته بود. کنار منبر نشستم؛ هنگامی که به مردم نگاه کردم، گویا همه دمغ بودند و درونم صدایی می‌گفت که امشب خبری خواهد شد. در راه، به سوی حسینیه امام خمینی می‌رفتم و در دل دودمه می‌ساختم که اگر حضرت آقا در هنگام روضه تشریف آوردند، بتوانم این فرمان را به گونه‌ای به دست بگیرم تا مردم با نوحه و سینه‌زنی حال دلتنگی خود را ابراز کنند. نشسته بودم و آقای عالی روی منبر در حال سخنرانی بودند که ناگهان، در حالی که مشغول مرور اشعارم بودم، مشاهده کردم مردم یکباره بر پا خاستند. ابتدا گمان کردم آقای عالی نام مبارک حضرت امام زمان روحی‌فداه را به زبان آورده‌اند، اما دیدم همه متحیر شدند و شروع به ولوله و شعار دادن کردند. آنجا بود که فهمیدم حضرت آقا تشریف آورده‌اند. آقا را که زیارت کردم، ناخودآگاه به اطرافیانم داد می‌زدم که «می‌آیند» سپس روی نرده ایستادم و چند بار صدا زدم. دیدم مردم پاسخ می‌دهند؛ عده‌ای گفتند، اما بیشترشان در حال ابراز احساسات خود نسبت به رهبر انقلاب بودند. به خود گفتم: حالا که اینجا ایستاده‌ام، پس از مدت‌ها آقا را از نزدیک ببینم. خود را کشاندم و انگار بال درآوردم؛ یعنی معنای بال درآوردن را امشب فهمیدم. وقتی نشستم، آقا که روبرویم بودند نگاهی به من انداختند و مرا دیدند. با انگشت اشاره کردند که «بیا.» ابتدا گمان کردم در حال احوالپرسی با من هستند، اما وقتی دقیق‌تر نگاه کردم، فهمیدم ایشان از من می‌خواهند که نزد ایشان بروم. آمدم و مقابل ایشان نشستم. ایشان لطف بسیاری کردند و مرا بوسیدند. من هم دست ایشان را بوسیدم. سپس فرمودند: «برنامه‌هایتان را مشاهده می‌کنم، نوحه‌های ای ایران شما خیلی عالی بود.» آقا به من فرمودند: «خسته می‌شوی.» در پاسخ گفتم: «آقا، ما برای شما می‌میریم؛ خستگی چه معنایی دارد؟ چشم.» از ایشان اجازه گرفتم و گفتم: «آقا، اجازه هست اینجا بنشینم؟» فرمودند: «بفرمایید.» البته اشتباه کردم و یک متر آن طرف‌تر نشستم، در حالی که باید دقیقاً نزد ایشان می‌نشستم. به آقای عالی هم گفتنم که گویی پس از آمدن آقا بر ایشان وحی نازل شده بود؛ چند دقیقه آخر منبر واقعاً طوفانی و بسیار زیبا بود. روضه که خواندم، تمام شد و برگشتم. دوباره در جمعیتی که در حاشیه اطراف آقا ایستاده بودند حاضر شدم. آقا دوباره مرا دیدند و اشاره کردند «بیا.» رفتم پیش‌شان، بغل کردند و گفتند: «خیلی عالی بود؛ فقط یادت باشد، یک دانه «ای ایران ای سرای امید» هم به من بدهکاری. زنده باشم.» الحمدلله رب العالمین. بعد که بیرون آمدم، مردم به هوای اینکه آقا مرا در آغوش گرفته‌اند، همه ابراز محبت می‌کردند. حال همه خوب شده بود و حال و هوای جمع کاملاً عوض شده بود. مردم واقعاً مردم عجیبی‌اند. شنیدم در شهرها همه خوشحال‌اند. خوشحالم که حضرت آقا را دیدند و دست‌های عزاداری‌شان هنوز گرم است. ان‌شاءالله امام حسین سایه‌شان را از سر ما کم نکند و خدا امام زمان ما را به ما برساند. من امروز به خودم گفتم: ببینید دیدن آقا چه هیجانی دارد، دیدن امام زمان روحی‌فداه چه هیجانی دارد. خدا ما را در رکاب حضرت قرار دهد 💚🌦حسنات🌦💚 ‎