خسته بودیم و زخمی و بیتاب، اوجِ بیرحمی زمستان بود
روزها آه بود و شبها سوز، عمرِ دیماه رو به پایان بود
صبحِ یک جمعه بینِ اشک و دعا، خبری تلخ از عراق رسید
نیمهشب در ضیافتی خونین، زائری از دمشق مهمان بود
روی زانوی سیّدالشّهدا، داد آرام جان ابومهدی
روح آرامِ حاجقاسم نیز، در همآغوشی شهیدان بود
اشک و لبخند با شهادت و فتح، رازِ اعجازِ حاجقاسم شد
نقشی از خونِ سرخِ سلمانها، روی انگشترِ سلیمان بود
فتحِ عینالاسد به غرّشِ خشم، لشکرِ ۲۵ میلیونی
قصّهی آتش و هواپیما، امتحاناتِ سختِ ایران بود
نفسِ شهر بند آمده بود، از ترافیک و دود و فتنه و ننگ
شهر با سرفههای پیدرپی، سخت چشمانتظارِ باران بود
ناگهان از ستادِ استهلال، خبر آمد که ماه در راه است
ظهرِ جمعه امامِ آرامش، در مصلّای شهرِ تهران بود
محمّد عابدینی
۲۶ دی ۱۳۹۸
#آرامش_امت
#نماز_جمعه
#امام_خامنه_ای
منبع: کانال حجةالإسلام محمد عابدینی (فرزند امامجمعهی قزوین) در پیامرسان سروش به نشانی @abedini_1363
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚احکام نگاه (بخش اول)
نگاه به همجنس
#احکام_نموداری_نگاه #نگاه_به_همجنس #نگاه_به_هم_جنس_بالغ
منبع: کانال احکام سایت رسمی دفتر امام خامنهای به نشانی: @leader_ahkam
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
📚 احكام نگاه (بخش دوم)
نگاه به جنس مخالفِ مَحرَم
#احکام_نموداری_نگاه #نگاه_به_جنس_مخالف #نگاه_به_غیر_همجنس #نگاه_به_محارم
منبع: کانال احکام سایت رسمی دفتر امام خامنهای به نشانی: @leader_ahkam
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
مردی بود قرآن میخواند و معنی قرآن را نمیفهمید.
پسر کوچکش از او پرسید:
چه فایدهای دارد قرآن میخوانی بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟
پدر گفت:
پسرم سبدی بگیر و از آب دریا پر کن و برایم بیاور.
پسر گفت:
غیرممکن است که آب در سبد باقی بماند.
پدر گفت:
امتحان کن پسرم.
پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و رفت به طرف دریا و امتحان کرد.
سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همهی آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند.
پس به پدرش گفت:
که هیچ فایدهای ندارد.
پدرش گفت:
دوباره امتحان کن پسرم.
پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت:
غیرممکن است!
پدر به پسرش گفت:
سبد قبلاً چطور بود؟
اینجا بود که پسرک متوجه شد و به پدرش گفت:
بله پدر قبلاً سبد از باقیماندههای زغال، کثیف و سیاه بود ولی الآن سبد پاک و تمیز شده است.
پدر گفت:
این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد.
پس دنیا و کارهای آن قلبت را از کثافتها پر میکند، خواندن قرآن همچون دریا سینهات را پاک میکند،
حتی اگر معنی آنرا ندانی!
#تلاوت_قرآن #پاک_سازی_قلب
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
📚 احكام نگاه (بخش سوم)
نگاه به جنس مخالفِ نامَحرَم
#احکام_نموداری_نگاه #نگاه_به_جنس_مخالف #نگاه_به_غیر_همجنس #نگاه_به_نامحارم
منبع: کانال احکام سایت رسمی دفتر امام خامنهای به نشانی: @leader_ahkam
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
🔸فیلم #بیست_و_سه_نفر یک فیلم عالی که در عین سینمایی بودن مستند هم هست در حال حاضر روی پرده سینما در حال اکران است.
🔸جریانات رسانهای اخیر باعث شده فیلم دیده نشه! شنیده شده اگر توی این هفته استقبال خاصی صورت نگیره متأسفانه فیلم از پرده برداشته میشه.
🔸دوستان انقلابی رو دعوت میکنم حتماً این فیلم رو خانوادگی بروند ببینند و درمورد آن در حد توانشان کار رسانهای و تبلیغ چهرهبهچهره انجام بدن.
حتی شده در حد ارسال همین پیام!
♥️عکس فوق مربوط به حضور سپهبد شهید سلیمانی در تصویربرداری یکی از سکانسهای فیلم است.
#بیست_و_سه_نفر #دفاع_از_سینمای_انقلابی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
💠مبارزهی خیر و شر در وجود انسان به روایت بهلول
🔹بهلول پسری را از حقايق زندگی چنین گفت:
در وجود هر انسانی هميشه مبارزهای جريان دارد مانند مبارزهی دو گرگ که يکی از گرگها سمبل بدیها مثل: حسد، غرور، دروغ، تکبر و خودخواهی است و دیگری سمبل: مهربانی، اميد و حقيقت.
🔸 سخنان بهلول، پسرک را به فکر فرو برد؛ تا اينکه پرسيد: عاقبت کدام گرگ پيروز میشود؟
⭕️بهلول لبخندی زد و گفت: گرگی که تو به آن غذا میدهی!!
#حکایت_اخلاقی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
میگویند روزی برای سلطان محمود غزنوی كبكی را آوردند كه یک پا داشت.
فروشنده برای فروشش قیمت زياد میخواست.
سلطان محمود حكمت قيمت زياد كبك را جويا شد.
فروشنده گفت: «وقتی دام پهن میكنيم برای كبکها، اين كبک را نزديک دامها رها میكنم. آواز خوش سر میدهد و كبکهای ديگر به سراغش میآيند و در اين وقت در دام گرفتار میشوند.
هر بار كه كبک را برای شكار ببريم، حتماً تعدادی زياد كبک گرفتار دام میشوند.»
سلطان محمود امر به خريدن كرد و خواستار كبک شد.
چون قیمت به فروشنده دادند و كبک به سلطان، سلطان تيغی بر گردن كبک زد و سرش را جدا كرد.
فروشنده كه ناباوارنه سر قطع شده و تن بیجان كبک را میديد، گفت اين كبک را چرا سر بريديد؟
سلطان محمود گفت: «هر كس ملت و قوم خود را بفروشد، بايد سرش جدا شود!»*
*قابل توجه وطنفروشای نامرد
#حکایت #مذاکره_با_ترامپ #روحانی #ظریف
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
هدایت شده از سید ابراهیم رئیسی
🔻 مجاهد فرزانه
🔹️ به اذعان دوست و دشمن، شخصیتی مانند حاج قاسم فراتر از یک فرمانده نظامی، یک استراتژیست و دیپلمات بسیار قوی بود.
🔹️ مقام معظم رهبری، این شهید عزیز را از برجستهترین دانشآموختگان مکتب سیاسی امام راحل معرفی کرد اما باید توجه داشته باشیم که آنچه شخصیتی همچون سردار عزیز ما را شکوفا ساخت و الگو قرار داد، دست توانای معلم فرزانه او یعنی حضرت آیتالله خامنهای بود که توانست مجموعهای از عرفان، ایستادگی، اخلاص، دشمنشناسی، دشمنستیزی و ... به نام سردار سلیمانی را به دنیا عرضه کند. (۱۳۹۸/۱۱/۰۲)
📸 ۱۳۹۳/۸/۱۴
@raisi_org
منبعی برای این مطلب ندیدم اما با بعضی از هیئتیها که همکلام میشی مدرکش خودبهخود اعلام وجود میکنه!
ا🧐حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
#سیاست_دیانت #هیئت #روضه #ولایت
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
خودتان را مسخره کردهاید یا هوادارانتان را؟!
اگر باعث مرگ اولاد آدم شد، هیچ جای تعجب نیست! مظلومیت اصلاحطلبان را میگویم! خدایی که نه، ولی کدخدایی خیلی مظلوم و دور و مهجورند! قبل از هر انتخاباتی، زمین و زمان را پر میکنند با این گله که «آی مردم! چه نشستهاید؟ شورای نگهبان، نامزدهای ما را قلعوقمع کرد» و بعد اما مدعی میشوند که اقلاً فاتح فلان درصد کرسیها شدهاند! این هم جالب استها! هم نامزدی برای رقابت ندارند، هم قارند به کسب پیروزی! البته مسلم است که جریان اصلاحات هر وقت انتخاباتی را ببازد، حتماً حتماً حتماً تقلب شده! این از اصول دین نسبتاً لیبرال تَکراریون است! الغرض! یک هفتهای است پر کردهاند رسانههایشان را با همان افهی تَکراری که «شورای نگهبان بیخود و بیجهت برداشته صلاحیت اغلب کاندیداهای ما را رد کرده یا صلاحیتشان را احراز نکرده و در بسیاری شهرها اصلاً نامزد نداریم و آخر این هم شد زندگی؟!» طرفه حکایت اینجاست؛ شما اصلاً برای چی در انتخابات نظام جمهوری اسلامی بهعنوان کاندیدا ثبتنام میکنید؟! و چرا لیست ارائه میدهید؟! مگر این انتخابات همان نظامی نیست که اگر به تقلب هم نگذرد، میخورد به پست مهندسی آرا؟! صدالبته این، نه ادعای ما بلکه داعیهی خودتان است؛ به شهادت ۸۸ و بارها قبل و بعدش! بهراستی! خودتان را مسخره کردهاید یا هوادارانتان را؟! بندگان خدا حق دارند که هر شب در پیجتان ادبتان کنند، با کامنتهایی سرشار از متلک! مثل همینکه دیشب ذیل پستی در اینستاگرام میخواندم؛ «آیتالله جنتی که همان آیتالله جنتی است؛ آقای کدخدایی که همان آقای کدخدایی است؛ شورای نگهبان که همان شورای نگهبان است؛ سازوکار انتخابات که همان سازوکار انتخابات است و نظام هم که همان نظام است؛ دقیقاً کاندیدای انتخابات شدهاید برای چه هدفی؟! اگر ادعای تقلب درست بود، پس غلط میکنید نامزد انتخابات میشوید و اگر ادعای تقلب دروغ بود، پس غلط کردید دروغ گفتید!» دقت شود! داخل گیومه از من نیستها! تقریباً عین کامنتی است که دیشب جایی خواندم و الان تَکرارش کردم! آنچه از من است، این است؛ خواهران و برادران اصلاحاتی! شما مگر ۴ سال دیگر مدعی نخواهید شد که «ما در مجلس میخواستیم فیل هوا کنیم ولی نگذاشتند!» بسمالله الرحمن الرحیم! به فال نیک بگیرید رد صلاحیت را و خلاص! بله! فرض را بر این گرفتهام که حق با شماست و اذیتتان کرده شورای نگهبان! وقتی بنا به ادعاهای خودتان، هم تقلب میکنند و هم نمیگذارند کار کنید، واقعاً بهتر نیست شاهد رفتار سنگینتری از شما باشیم؟!
✍️حسین قدیانی
منبع:
@gheteh26
http://fi9.ir/kztygh
#حسین_قدیانی
#حسن_روحانی #اصلاحطلبان #تقلب #مهندسی_آرا #دروغ #تَکرار #پیروزی #باخت
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
💠 خاطرهای بسیار زیبا از سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
بخش ۱/۲
⭕️ «دو سال قبل سردار سلیمانی صاحب نوههای دوقلو شدند. نوزادان در بیمارستانی که من یکی از پزشکان اطفالش بودم، زودتر از موعد به دنیا آمدند. نارس بودند و وزن بسیار کمی داشتند. باید مدتی بستری میشدند. این افتخار نصیب من شد که پزشک نوزادان شوم. این چند روز کافی بود برای گذراندن یک ترم فشرده اخلاق در کلاس درس سردار حاجقاسم سلیمانی. راستش تا آن زمان فقط از رشادت سردار و دلاوریهای او در جنگ با داعش شنیده بودم، نامش برایم تداعیکنندهی حس خوب امنیت بود اما دومین چهرهی نظامی ایران با انساندوستی و معرفت و تواضعش چهرهای ماندگار را در ذهن من و پرستاران بیمارستان تصویر کرد؛ نمادی از یک انسان واقعی.» خاطرات دکتر «محمد ترکمن» از سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی شنیدنی است.
🔵 انتظار چندساعته برای بستری
🔸«غم سردار، سخت، تلخ و فراموشنشدنی است و همهی ایران عزادار است اما همهی عزاداری، گریه و شیون نیست. باید زوایای پنهان و فصلهای ورقنخوردهی زندگی بزرگانی چون ایشان را ورق بزنیم.»
🔹دکتر ترکمن با این جملات برگهایی از فصل تواضع زندگی سردار را مرور میکند: «نوههای حاجقاسم سلیمانی به دلیل شرایط خاص باید مدت کوتاهی در بخش ایزوله بیمارستان بستری میشدند اما اتاق ایزوله خالی نداشتیم. با مادر یکی از نوزادانی که شرایط فرزندش بحرانی نبود، صحبت کردم و گفتم تا سه ساعت دیگر یکی از اتاقها خالی میشود. با صدای آرام گفتم نوههای سردار سلیمانی در بیمارستان ما هستند و اتاق ایزوله خالی برای بستری کردنشان نداریم، وضعیت فرزند شما هم که رو به بهبود است. اگر موافق باشید بچهها را در این اتاق ایزوله بستری کنیم. مادر کودک تا اسم سردار سلیمانی را شنید از جا پرید و گفت چرا که نه! سراسیمه خودش را به راهروی اصلی بیمارستان رساند که سردار را ببیند و در حال حرکت گفت: عمری که حاج قاسم سلیمانی وقف آرامش و امنیت ما کرده با چی جبران میشود. این کمترین و بیمقدارترین کار است.
اتاق را خالی کردیم و به سردار گفتم همین حالا نوزادان را بستری میکنیم. ایشان تا ماجرا را شنید گفت: دست نگه دارید. چرا این کار را کردید؟ یک نوزاد بیمار را از اتاق ایزوله بیرون آوردید تا نوههای من را بستری کنید؟ هیچ تفاوتی بین بچههای من و دیگران نیست. لطفاً آن نوزاد را به اتاق ایزوله برگردانید. ما هم صبر میکنیم تا اتاق خالی شود، مثل بقیه بیماران!
گفتم: سردار! مادر آن بچه تا شنید میخواهیم نوههای شما را بستری کنند، خودش اصرار به خالی کردن اتاق ایزوله داشت؛ اما ایشان گفتند نه آقای دکتر! کاری که گفتم را انجام دهید. بچه را به اتاق برگردانید.
کاری که سردار گفت را انجام دادم. خانوادهی دومین فرد نظامی کشور سه ساعت در بیمارستان مثل بقیهی مردم منتظر ماندند تا اتاق ایزوله خالی شود و این درس بزرگی بود برای من.
البته تماشای این حجم از تواضع و فروتنی به ماجرای بستری ختم نشد. در این چند روزی که نوههای تازه به دنیا آمده سردار در بیمارستان بودند، کلاس درس مرام و معرفت حاجقاسم سلیمانی برقرار بود؛ برای همه ما از پرستاران و پزشکان گرفته تا بهیاران و کمک بهیاران. از لطف خدا ایشان در این چند روز تهران بودند و به بیمارستان رفتوآمد داشتند.»
ادامه در ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
⬇️ ⬇️ ⬇️
⬆️ ⬆️ ⬆️
💠 خاطرهای بسیار زیبا از سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
بخش ۲/۲
🔵 دعوت نظافتچی بیمارستان برای ثبت عکس یادگاری
🔸دیدار با سردار قاسم سلیمانی که مردم، تنها با شنیدن نامش احساس امنیت میکردند، برای کارکنان بیمارستان اتفاقی غیرمنتظره بود. دکتر ترکمن خاطرات آن روزها را مرور میکند: «روز دوم، سردار برای ملاقات فرزندشان و دیدن دوقلوها به بیمارستان آمدند. نمیدانم مقدمات امنیتی برای حضور ایشان در مکانهای عمومی را چطور فراهم میکردند، هر چه که بود سردار ساده و بیتکلف از همان جلوی در بخش وارد شدند. پرستارها خوشحال بودند از دیدن سردار ولی روی اینکه جلو بروند را نداشتند؛ اما سلام و احوالپرسی ساده و صمیمی حاج قاسم یخ پرستاران را آب کرد و در چشم بر هم زدنی همهی پرستاران بخش دور ایشان حلقه زدند. قرار شد عکس یادگاری بگیریم. دقت نظر سردار برای من خیلی جالب بود. همه پرستاران بخش اطراف ایشان جمع شدند و آماده برای گرفتن عکس، هنوز عکس یادگاری ثبت نشده بود که سردار به انتهای سالن اشاره کردند. یکی از نیروهای خدماتی در حال تِی کشیدن سالن بود، سردار ایشان را صدا کردند و گفتند شما هم در عکس یادگاری ما باشید.»
🔵سردار خانوادهدوست
🔸«ازیکطرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آنطرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی!»
🔹خاطرهی آخرین دیدار دکتر ترکمن با سردار شنیدنی است؛ «حال بچهها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند اما من توفیق پیدا کردم که یکبار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانوادهدوستی حاجقاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیتهای مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوهها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچهها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند. آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغتر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم. سلام و احوالپرسی و راهنماییشان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوهها را در آغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد. منتظر میمانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند. سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم.
♦️روزی من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیهای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمیدانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.»
منبع:
http://fna.ir/decrwb
#سردار_دل_ها #حاج_قاسم_سلیمانی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 تسبیحات حضرت زهرا سلاماللهعلیها 🖤
▪️حاج مهدی رسولی
ببینید
لذت ببرید
و برای همه و من دعا کنید
کیفیت اصلی: http://fi9.ir/df23ed
#فاطمیه #مهدی_رسولی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظاتی از روضهخوانی «حاجمهدی رسولی»
و گریههای امام خامنهای در مراسم فاطمیهی بیت
🔘آقاجان، جان مادرتون بغض نکن...
#شهداء #مادران_شهداء #امام_خمینی #شهادت_سپهبد_سلیمانی #امام_خامنه_ای #بغض #فدایی_امام_هستیم #مهدی_رسولی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کظم غضب
🔹خاموش کردن آتش خشم
⭕️ امام علی علیهالسلام:
💠«اَلْغَضَبُ نارٌ مُوْقَدَةٌ، مَنْ کَظَمَهُ اَطْفَأَها، وَ مَنْ اَطْلَقَهُ کانَ اَوَّلُ مُحْتَرِق بِها»💠
🌺«غضب آتش برافروختهاى است که هر کس آن را فرو برد، آن آتش را خاموش کرده، و هر کس جلوی آن را رها کند، نخستین کسى است که به آن آتش مىسوزد.»🌺
غرر الحکم
#صبر #آرامش #خشم #عصبانیت #پشیمانی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ماجرای جالب نامهی ژینا رحیمی دختر کُرد جوانرودی به امام خامنهای
#امام_خامنه_ای #پدر_امت #برکت_انقلاب
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
26.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #تماشایی | انی احامی ابداً عن دینی
جان ما فدای تو
ای شهید تشنهلب
که زنده مانده حق از قیامت
از شلمچه تا حلب
از دوکوهه تا دمشق
به عشق تو به پا شد قیامت...
🎤 سرودخوانی دیروز نوجوانان در حضور امام خامنهای
🎙اجرایی که آقا آن را هنرمندانه دانستند و از دانشآموزان تشکر کردند .
#امام_خامنه_ای #سرود_نوجوانان
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️