eitaa logo
اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی
13هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
9.5هزار ویدیو
206 فایل
کانال رسمی اندیشه جویان استاد حسن عباسی Instagram.com/Hasanabbasi.students_ t.me/hasanabbasi_students حمایت مالی از اندیشکده یقین: andishkadeh.ir/publication/donate/
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین» 💠 «خدایا در این روز اطاعت بندگان و خاضع خود را روزیم؛ و شرح صدرِ مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان» ✅ برای شناخت خاشعین، بهتر است که نقطه مقابل خاشعین هستند را بشناسیم. متکبر و کسی‌ست که برای خود دارد که در چند سطح دیده می‌شود: 1⃣ استکبار درونی - خوی تکبر و برتری جویی 2⃣ استکبار داخلی - نفاق در جامعه‌ی اسلامی 3⃣ استکبار جهانی - شیطان بزرگ 4⃣ ابلیس - جنود ابلیس و وسوسه‌های آن ❓چرا می‌شویم؟ ☑️ و خوی تکبر، زمانی در ما شکل می‌گیرد که نمی‌توانیم و حدود خود را بشناسیم. تصور کنید در بیابان، زمینی دارید؛ تا به دور آن قطعه‌ی چند صد متری یا چند هزار متری که متعلق به شماست و می‌خواهید در آن کشاورزی کنید یا خانه بسازید، دیوار یا حصار نباشد، بی‌مهابا تصور می‌کنید همه‌ی این بیابان از آن شماست. تا زمانی که به و حد خود پی‌ نبریم، تلقی ما از هستی این‌گونه می‌شود که می‌توانیم همه‌ی دنیا را به چنبره‌ و سیطره‌ی خود درآوریم؛ پس به هر گزاره‌ای متوسل می‌شویم تا اراده‌ی خود را به دیگری تحمیل کنیم. 🔸وقتی حد خود را شناختیم و دانستیم که کوچک و محدودیم، پس از این «خود» و «من» بیرون آمده و احساس حضور در محضر خدا می‌کنیم؛ معرفت می‌یابیم که از آن اوست. «الله اکبر» پس در محضر خدا، پیشانی بندگی خود را به خاک می‌ساییم؛ محدودیت و حقیر و کوچک بودن ما، موجب عدم و مانع رشد ما نخواهد بود. ✳️خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست. ما در «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» بیشتر از آن‌که عملی در نسبت با خدا باشد، معرفت به فقری‌ست که متوجه هستی ماست. ما محدود و محصور در زمان، مکان و بُعد هستیم. هستی ما مطلق و جاودان و کامل نیست. لذا از دید انبیا(ص) «الفقرُ فَخری» فخر می‌کنیم که پی به فقر و محدودیت خود بردیم و دانستیم خدای خالق و مطلق و کاملی وجود دارد که ما در تابع او تعریف می‌شویم. این، روح و بندگی‌ست، مقام خاشعین. ▫️شرحی بر دعای روز پانزدهم - برگرفته از جلسه ۳۶۴ (در مرداد۹۱) : 💻 kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/561 کانال رسمی اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی 🌐 Students.Ystc.ir 📡 @Hasanabbasi_students
🔶🔸 ارزش (سلام‌اللَّه‌علیها) به عبودیت و بندگی خدا 🏴 ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. 🏴 صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و می‌گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می‌شود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین» (سوره نسا/۶۹) «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. 🏴 اگر بندگی خدا نمی‌کرد، صدّیقه‌ی کبری نمی‌شد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمه‌ی فضائل همه‌ی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) قطره‌هایی هستند از دریای وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»... اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را می‌شناسد. 🏴 مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمی‌کنیم: «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک»؟ 🔸در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار می‌گیریم؛ آیا به‌خاطر به‌دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیفِ خود و امر و نهی الهی درباره‌ی خود صرف‌نظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟ 🔸وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوس‌های گناه‌آلود انسان را برآورده می‌کند، ما سر دو راهی قرار می‌گیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. 🔸انتخاب و اختیارِ ماست، اما خدای متعال می‌داند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهی هست. اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد که در مقابل کوهی از ارزش‌های مادی و برآورنده‌ی هوس‌ها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگی‌هایی در نظر می‌گیرد. 🔸«و مریم ابنة عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا»(سوره تحریم /۱۲) خدای متعال بیهوده به مریم این‌قدر لطف نمی‌کند. این، کلام قرآن است. او با همه‌ی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایسته‌ی این شد که مادر عیسی شود. 🔸حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخورداری از عزت مادی در خانه‌ی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایسته‌ی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. 🔸خدا این را می‌داند که این بنده چنین جوهری دارد و این‌چنین اراده‌ی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسؤولیت‌های بزرگ و سنگین دیگری - که هر کدام باز به نوبه‌ی خود اجرهای بزرگی دارد - در نظر می‌گیرد. 🔸«امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة»... خدای متعال می‌داند که فاطمه‌ی زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. ✅ خدا معیار است. 💠 این شد برای ما خط روشن. امام خامنه ای (مدظله العالی)- ۱۳۸۴/۰۵/۰۵ @hekmateahd
💠 «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین» 💠 «خدایا در این روز اطاعت بندگان و خاضع خود را روزیم؛ و شرح صدرِ مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان» ✅ برای شناخت خاشعین، بهتر است که نقطه مقابل خاشعین هستند را بشناسیم. متکبر و کسی‌ست که برای خود طلب مقام کبریایی دارد که در چند سطح دیده می‌شود: 1⃣ استکبار درونی - خوی تکبر و برتری جویی 2⃣ استکبار داخلی - نفاق در جامعه‌ی اسلامی 3⃣ استکبار جهانی - شیطان بزرگ 4⃣ ابلیس - جنود ابلیس و وسوسه‌های آن ❓چرا می‌شویم؟ ☑️ روح استکباری و خوی تکبر، زمانی در ما شکل می‌گیرد که نمی‌توانیم فقر و حدود خود را بشناسیم. تصور کنید در بیابان، زمینی دارید؛ تا به دور آن قطعه‌ی چند صد متری یا چند هزار متری که متعلق به شماست و می‌خواهید در آن کشاورزی کنید یا خانه بسازید، دیوار یا حصار نباشد، بی‌مهابا تصور می‌کنید همه‌ی این بیابان از آن شماست. تا زمانی که به فقر و حد خود پی‌ نبریم، تلقی ما از هستی این‌گونه می‌شود که می‌توانیم همه‌ی دنیا را به چنبره‌ و سیطره‌ی خود درآوریم؛ پس به هر گزاره‌ای متوسل می‌شویم تا اراده‌ی خود را به دیگری تحمیل کنیم. 🔸وقتی حد خود را شناختیم و دانستیم که کوچک و محدودیم، پس از این «خود» و «من» بیرون آمده و احساس حضور در محضر خدا می‌کنیم؛ معرفت می‌یابیم که مقام کبریایی از آن اوست. «الله اکبر» پس در محضر خدا، پیشانی بندگی خود را به خاک می‌ساییم؛ محدودیت و حقیر و کوچک بودن ما، موجب عدم تعالی و مانع رشد ما نخواهد بود. ✳️خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست. ما در «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» بیشتر از آن‌که عملی در نسبت با خدا باشد، معرفت به فقری‌ست که متوجه هستی ماست. ما محدود و محصور در زمان، مکان و بُعد هستیم. هستی ما مطلق و جاودان و کامل نیست. لذا از دید انبیا(ص) «الفقرُ فَخری» فخر می‌کنیم که پی به فقر و محدودیت خود بردیم و دانستیم خدای خالق و مطلق و کاملی وجود دارد که ما در تابع او تعریف می‌شویم. این، روح و بندگی‌ست، مقام خاشعین. ▫️شرحی بر دعای روز پانزدهم ماه رمضان برگرفته از جلسه ۳۶۴ (در مرداد۹۱) : 💻 kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/561 کانال رسمی اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی 📡 @Hasanabbasi_students
🔸خدا دین را فرستاد که اختلافات برچیده شوند. اما عمده جنگ‌های بزرگ دنیا بر سر همین اعتقاد به خدا بوده است! چون ناب و حقیقی فهم نشد و پیروان خدا بر سر اعتقاد به خدا اختلاف پیدا کردند. شکل‌گیری شرط ظهور و نجات بشر از این نوع «ستیز به نام خدا اما علیه خدا» است. 🔹اعتقاد به خدا برای انسان یهودی عنصر تولیدکننده است. اما در قبال قدرتی که از این ایمان زاده می‌شود خود را مسوول و «پاسخگو به خدا» نمی‌دانند. بنابراین فقط از این قدرت برای برتری‌جویی نسبت به خلق‌الله بهره می‌گیرند؛ <به نام خدا علیه خلق‌الله> پدیده مخوف یهود این‌گونه شکل گرفت. 🔹اعتقاد به خدا برای انسان مسیحی جهت تولید است؛ آرامشی از جنس تخدیر و توجیه. اگر گناه می‌کردی کافی بود اعتراف کنی و جریمه‌اش را به کلیسا بپردازی تا توسط خدا بخشیده شوی و وجدانت آرام شود. این شد که در اروپا علیه دین شورش کردند و امثال مارکس دین را اُفیون توده‌ها خواند. 🔸اعتقاد به خدا برای انسان مسلمان بیش از هرچیز، مسوولیت و تکلیف به بارمی‌آورد؛ مسولیت . ما در قبال ایمان به خدا فقط باید عبد باشیم، همین. نه اینکه چون به نام خدا برچسب زده شده‌ایم منشأ قدرت و برتری‌جویی ما شود، یا عامل روانی ایجاد آرامش در وجود ما. ایمان به خدا تکلیف‌آور است 🔰 برای ما شیعیان بیش از هر چیز یادآور تکلیفی باید باشد که بر دوش ماست: ▫️امام خامنه‌ای «عقیده به توحید، یعنی ساختن جامعه توحیدی» ۹۶/۶/۶ ✅ اگر ما اعتقاد به توحید داریم پس مامور به ساختن هستیم و این انتظار حقیقی یک شیعه است. همه جای جهان باید پرچم توحید را بلند کنند. فرج و گشایش در کار بشر، منوط به تحقق ارمان توحید است. ✍️ حسام الدین حائری‌زاده @MarefatTowhidi_ir 👈 پیش به سوی ایران ۱۴۴۴ 🇮🇷 @iran1444_ir
اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی
💠 «اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَ
💠 «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین» 💠 «خدایا در این روز اطاعت بندگان و خاضع خود را روزیم؛ و شرح صدرِ مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان» ✅ برای شناخت خاشعین، بهتر است که نقطه مقابل خاشعین هستند را بشناسیم. متکبر و کسی‌ست که برای خود طلب مقام کبریایی دارد که در چند سطح دیده می‌شود: 1⃣ استکبار درونی - خوی تکبر و برتری جویی 2⃣ استکبار داخلی - نفاق در جامعه‌ی اسلامی 3⃣ استکبار جهانی - شیطان بزرگ 4⃣ ابلیس - جنود ابلیس و وسوسه‌های آن ❓چرا می‌شویم؟ ☑️ روح استکباری و خوی تکبر، زمانی در ما شکل می‌گیرد که نمی‌توانیم فقر و حد خود را بشناسیم. تصور کنید در بیابان، زمینی دارید؛ تا به دور آن قطعه‌ی چند صد متری یا چند هزار متری که متعلق به شماست و می‌خواهید در آن کشاورزی کنید یا خانه بسازید، دیوار یا حصار نباشد، بی‌مهابا تصور می‌کنید همه‌ی این بیابان از آن شماست. تا زمانی که به فقر و حد خود پی‌ نبریم، تلقی ما از هستی این‌گونه می‌شود که می‌توانیم همه‌ی دنیا را به چنبره‌ و سیطره‌ی خود درآوریم؛ پس به هر گزاره‌ای متوسل می‌شویم تا اراده‌ی خود را به دیگری تحمیل کنیم. 🔸وقتی حد خود را شناختیم و دانستیم که کوچک و محدودیم، پس از این «خود» و «من» بیرون آمده و احساس حضور در محضر خدا می‌کنیم؛ معرفت می‌یابیم که مقام کبریایی از آن اوست. «الله اکبر» پس در محضر خدا، پیشانی بندگی خود را به خاک می‌ساییم؛ محدودیت و حقیر و کوچک بودن ما، موجب عدم تعالی و مانع رشد ما نخواهد بود. ✳️خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست. ما در «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» بیشتر از آن‌که عملی در نسبت با خدا باشد، معرفت به فقری‌ست که متوجه هستی ماست. ما محدود و محصور در زمان، مکان و بُعد هستیم. هستی ما مطلق و جاودان و کامل نیست. لذا از دید انبیا(ص) «الفقرُ فَخری» فخر می‌کنیم که پی به فقر و محدودیت خود بردیم و دانستیم خدای خالق و مطلق و کاملی وجود دارد که ما در تابع او تعریف می‌شویم. این، روح و بندگی‌ست، مقام خاشعین. ▫️شرحی بر دعای ماه رمضان برگرفته از جلسه ۳۶۴ کلبه کرامت (در مرداد۹۱) : 💻 kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/561 اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی 📡 @Hasanabbasi_students
🔰 «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین» «خدایا در این روز اطاعت بندگان و خاضع خود را روزیم؛ و شرح صدرِ مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان» 🔹 برای شناخت خاشعین، بهتر است که نقطه مقابل خاشعین هستند را بشناسیم. متکبر و کسی‌ست که برای خود طلب مقام کبریایی دارد که در چند سطح دیده می‌شود: 1️⃣ استکبار درونی - خوی تکبر و برتری جویی 2️⃣ استکبار داخلی - نفاق در جامعه‌ی اسلامی 3️⃣ استکبار جهانی - شیطان بزرگ 4️⃣ ابلیس - جنود ابلیس و وسوسه‌های آن ❓چرا می‌شویم؟ 🔹 روح استکباری و خوی تکبر، زمانی در ما شکل می‌گیرد که نمی‌توانیم فقر و حد خود را بشناسیم. تصور کنید در بیابان، زمینی دارید؛ تا به دور آن قطعه‌ی چند صد متری یا چند هزار متری که متعلق به شماست و می‌خواهید در آن کشاورزی کنید یا خانه بسازید، دیوار یا حصار نباشد، بی‌مهابا تصور می‌کنید همه‌ی این بیابان از آن شماست. تا زمانی که به فقر و حد خود پی‌ نبریم، تلقی ما از هستی این‌گونه می‌شود که می‌توانیم همه‌ی دنیا را به چنبره‌ و سیطره‌ی خود درآوریم؛ پس به هر گزاره‌ای متوسل می‌شویم تا اراده‌ی خود را به دیگری تحمیل کنیم. 🔹 وقتی حد خود را شناختیم و دانستیم که کوچک و محدودیم، پس از این «خود» و «من» بیرون آمده و احساس حضور در محضر خدا می‌کنیم؛ معرفت می‌یابیم که مقام کبریایی از آن اوست. «الله اکبر» پس در محضر خدا، پیشانی بندگی خود را به خاک می‌ساییم؛ محدودیت و حقیر و کوچک بودن ما، موجب عدم تعالی و مانع رشد ما نخواهد بود. 🔹 خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست. ما در «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» بیشتر از آن‌که عملی در نسبت با خدا باشد، معرفت به فقری‌ست که متوجه هستی ماست. ما محدود و محصور در زمان، مکان و بُعد هستیم. هستی ما مطلق و جاودان و کامل نیست. لذا از دید انبیا(ص) «الفقرُ فَخری» فخر می‌کنیم که پی به فقر و محدودیت خود بردیم و دانستیم خدای خالق و مطلق و کاملی وجود دارد که ما در تابع او تعریف می‌شویم. این، روح و بندگی‌ست، مقام خاشعین. ▫️شرحی بر دعای ماه رمضان برگرفته از جلسه 364 کلبه کرامت (در مرداد91) : kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/561 اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی 📡 @Hasanabbasi_students