eitaa logo
اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی
12.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
9.8هزار ویدیو
213 فایل
کانال رسمی اندیشه جویان استاد حسن عباسی Instagram.com/Hasanabbasi.students_ t.me/hasanabbasi_students حمایت مالی از اندیشکده یقین: andishkadeh.ir/publication/donate/
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️زمینِ زیرپای ما نوعاً کالا است؟! 🔻بخش اول • همان‌طور که احتمالاً شنیده‌اید، اصل زمین (سطح و مکان) را «عرصه» و به ساختمان، مزرعه، باغ و امثالهم که بر بستر عرصه زمین قرار می‌گیرند، «اعیان» می‌نامند. طبعاً شالیزار، تاکستان، خانه‌ی مسکونی و تمامی مواردی که آن‌ها را اعیان زمین صدایش می‌زنیم می‌تواند تحت مالکیت افراد جامعه قرار داشته باشد؛ اما آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌ایم که می‌شود مالک بودن اعیان را بر دارندگیِ جا و مکان آن‌ها نیز حمل نمود؟ به عبارتی آیا اصل زمین در زمره‌ی کالاها می‌گنجد و یا اینکه حسابش از اعیان زمین جداست؟ اجازه دهید کمی مصداقی‌تر صحبت کنیم؛ در رابطه با زمینی که هنوز چیزی روی آن احداث نشده، مزرعه و باغی روی آن قرار ندارد و به طور کلی «آباد» نیست، می‌توان گفت که مالِ شخصی فلان کس است و به فرض مثال حق دارد آن را به دیگری بفروشد؟ مسئله اینجاست که ما برای امکان مالکیت افراد بر اعیان زمین به قدر کافی دلیل داریم اما نوع خلقت اصل زمین به شکلی نیست که به سادگی بگوییم: اشخاص همان‌گونه که می‌توانند یک خودکار یا لباس را مالک باشند، عرصه زمین هم برای آن‌ها مالکیت‌بردار است! • در گذشته درک این موضوع که اصولاً زمین متعلق به همه است و به ملکیت شخصی افراد در نمی‌آید برای همگان آسان و شاید هم بدیهی بود و بیشتر اوقات مالکیت زمین را مفهوماً قلمرویی می‌دانستند که تحت فرمانروایی یک حکومت قرار داشت. اما پس از اینکه تمدن غرب برای بقا و تقویت نظام سرمایه‌داری (Capitalism) در اقصی نقاط جهان، به خصوصی‌سازی زمین از طریق جنبش حصارکشی (Enclosure Movement) یا اصلاحات ارضی (Land Reform) روی آورد به تدریج این تصور، عادی و حاکم شد که اصل زمین می‌تواند مِلکِ طلقِ افراد باشد و همچون کالاها در معرض خرید و فروش قرار بگیرد. • پس قبل از هر چیز باید بپرسیم که مالکیت زمین متعلق به کیست؟ اهل توحید، بر این باورند که «مالکیت» از آنِ خداست و اموال ما انسان‌ها، در واقع ودایعی هستند که پروردگار در اختیارمان گذاشته است و از این جهت مالکیت ما بر اشیاء به طور مستقل تعریف نمی‌شود. اما بعد از مالکیت خدا، زمین - که البته کالا نیست - به چه کسی واگذار شده است؟ پاسخ عقلی آن ولیِّ خداست که البته در آیات قرآن و احادیث موثق نیز همین مسئله عنوان شده است.(علاوه بر این نکته مهم، توجه داشته باشید که مقصود از مالکیت زمین در آیات قرآن و روایات، سلطه و فرمانروایی است که اول به خدا و سپس به بندگان منتخب او تعلق دارد.) • نگاهی به قرآن: مطابق آیه ۱۲۸ سوره اعراف؛ سراسر زمین متعلق به خداوند است و اوست که به هر کس از بندگانش که بخواهد (بر اساس مشی حکیمانه) ارث می‌دهد، و عاقبت نیز از آنِ متقین است.« ... إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» و مطابق آیه ۱۰۵ سوره انبیاء این عباد صالح هستند که زمین را ارث می‌برند.« ... أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» • نگاهی به روایات: مطابق احادیث معتبر، مالکیت سراسرِ زمین ابتدا به حضرت آدم (ع) تعلق داشت؛ چون خداوند ایشان را خلیفه خودش در زمین قرار داد و بعد از او زمین برای کسانی بود که برگزیدگان خدا و معصوم از گناه بودند که خداوند آنان را به عنوان خلیفه و جانشین خود انتخاب نمود تا اینکه نوبت به پیامبر خاتم (ص) رسید. به صراحت هم نیز بیان شده است که بعد از پیامبر (ص)، ائمه اطهار علیهم‌السلام هر کدام پس از دیگری مالک سراسر زمین و هر آنچه از زمین خارج می‌شود، بودند و امروز نیز زمین از نظر مالکیت به امام عصر(عج) تعلق دارد.(مقصود از زمین، مطلق خشکی‌ها، دریاها، رودها و ... است) ➖➖➖➖➖ ✊جنبش مردمی احیای زکات 📡 @e_zakat
✍ زمینِ زیرپای ما نوعاً کالا است؟! 🔻بخش دوم • حال که دانستیم مفهوم مالکیت زمین به چه معناست و مالک آن بعد از خدا چه کسی است، به سراغ این پرسش می‌رویم که چرا(با چه هدفی) اراضی در اختیار افراد قرار می‌گیرد؟ هدف از واگذاری نعمت ارزشمند زمین به مردم این است که آن را مستعدِّ بهره‌برداری سازند تا بدین وسیله از ثمرات و منافع آن استفاده کنند. روی آن باغات را ایجاد کنند، به کشت و زرع بپردازند برای خود ساختمان هایی بنا کنند و در یک کلام آن را «آباد» کنند [یا آباد نگاه دارند.] در قرآن کریم نیز درباره رسالت انسان‌ها در این دنیا آمده است که «او(خداوند) کسی است که شما را از زمین پدید آورده و از شما خواست که به آبادانی آن بپردازید.»«... هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا ... »(هود؛ ۶۱) طبق همین آیه مبارکه، چنانچه مردم با قصد تبعیت از امر خداوند به آبادانی همت کنند، عبادت خدا را نیز به جا آورده‌اند. از آیاتی همچون «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ... » (بقره؛ ۲۹) و «وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ» (الرحمن؛ ۱۰) در می‌یابیم که بهره‌گیری از مواهب زمین برای همه است و به گروه ویژه‌ای اختصاص ندارد و مطابق آیات ۳۳ تا ۳۵ سوره یس، مؤمنان بر اساس جهان‌بینی الهی و توحیدیشان می‌دانند که احیا و آبادانی اراضی از سوی آن‌ها در اصل به اراده پروردگار بازمی‌گردد و بایستی شکرگذار نعمات واصله از سوی خداوند باشند. • اما چگونه اراضی، در اختیار مردم قرار می‌گیرد؟ با توجه به صحبت‌های قبلی؛ برای اقدام در جهت آبادسازی [یا آباد نگاه‌داشتن] رضایت و اجازه مالکِ اصل زمین، شرط است. چنانچه فرد [پس از کسب اجازه در مورد آن قطعه زمین مشخص] روی سطح زمین، مزرعه یا باغ ایجاد کرد یا ساختمانی را بنا کرد، اعیان زمین را مالک می‌شود و اختیار آن را دارد(مثلاً می‌تواند آن را بفروشد) اما اگر زمین را به حال خود رها کرد و یا خراب شد (اعیان از بین رفتند) در این صورت مالک، قطعه زمین را به شخصی دیگری برای آبادسازی واگذار می‌کند. در احکام اسلامی مربوط به زمین نیز همین موارد عقلائی بیان شده، مثلاً زمین موات(خراب) شرعاً «انفال»(ملکِ منحصر به امام) به حساب می‌آید و برای همین کسی نمی‌تواند آن را جزء دارایی‌های خود بداند و در معرض فروش قرار دهد. یا مثلاً در روایتی صحیح از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است که: «هر گروهی که قطعه زمینی را احیا یا آباد کنند پس آن‌ها به این زمین سزاوارترند.» • بر همین اساس کاملاً واضح است که مالک عرصه حق دارد از افرادی که برای برداشت محصول، زمین در اختیار آن‌ها می‌گذارد، سهمی را طلب کند و حتی اراضی را به کسانی واگذار کند که توانایی بیشتری در پرداخت این سهم داشته باشند.(در فقه به این سهم، «طسق» گفته می‌شود که جزئی از منابع مالی حکومت اسلامی تشکیل می‌دهد.) • میزان اهمیت و جایگاه «همگانی بودن اراضی» آن زمان برای ما روشن می‌شود که بدانیم اجرای این قاعده، پدیدآورنده‌ی یک نظم اجتماعی منحصر به فرد در متن جامعه است. در این ساماندهی اجتماعی، عده‌ای از افراد، مالک مزارع و باغ‌های غالباً وسیع هستند و برخی دیگر با بستن قراردادهایی همچون مزراعه، مساقات، اجاره نفس و اجاره زمین به خدمت این افراد درآمده و در آن اراضی کار می‌کنند. پس در واقع اغلب جمعیت در فضای روستایی زندگی کرده، همگی آن‌ها در بخش واقعی اقتصاد مشارکت می‌کنند و عمده‌ی مایجتاج‌شان نیز در همان‌جا تأمین می‌شود. همچنین تعداد شهرها(روستاهای بزرگتر) بسیار محدود و اغلب به دلیل تجارت تجار و حکمرانی حاکمان به وجود می‌آیند و البته روستاهای اطراف را به یکدیگر متصل می‌کند. از خصوصیات دیگر این نظم اجتماعی، می‌توان به پررنگ نبودن مسائلی از قبیل «بیکاری» و یا «عدم توانایی تامین مسکن» اشاره کرد هرچند در عوض موضوع کلی «فقر» یک مسئله مهم محسوب می ‌شود. (توضیح درباره آن ساماندهی اجتماعی بسیار است، اما فعلاً به همین حد که برای موضوع «زکات ظاهری» کافی به نظر می‌رسد، بسنده می‌کنیم.) ➖➖➖➖➖ ✊جنبش مردمی احیای زکات 📡 @e_zakat
✅ بیداری در برابر دشمن 💬 رهبر معظم انقلاب: 🔺 این را نباید هرگز از یاد بریم که «درس امام رضا علیه‌السلام به همه‌ی ما این است که ای مسلمان! از مبارزه خسته نشو. نخواب چون دشمن همیشه بیدار است و در شکل‌های مختلف و در لباس‌ها و نقاب‌های گوناگون و با آرایش‌های رنگارنگ ظاهر می‌شود؛ چشم تیزی داشته باشید، دشمن را بشناسید و راه مبارزه‌ی با دشمن را بلد بشوید و مثل علی بن موسی الرضا از اول تا آخر مبارزه را ادامه بدهید.» ۶۳/۰۹/۰۳ استاد حسن عباسی 💠 @Hasanabbasi_ir
قره باغ از منظر نظریه امت اسلامی یادداشت های تحلیلگران مناقشه در هفته اخیر جنبه های متعددی از مناقشه را روشن ساخت اما به نظر میرسد از یک بعد گسست تاریخی به جهت سلطه شوروی کمونیستی و در بعدی دیگر طولانی بودن زمان آتش بس حتی برخی تحلیلگران داخلی را از نگاه با زاویه دید بازداشته و در حصر مسلمان دوستی صرف نگاه داشته است،در نظریه نگاه ها به قره باغ نباید تفاوتی با داشته باشد. 🔰 الحاق مجدد قره باغ به خاک اسلام آرزوی دیرینه ماست تا همکیشان خود را بار دیگر زیر بیرق اسلام ببینیم، اما آیا جنگ امروز همان جنگ آرمانی و آزادی بخش است؟ با توجه به اوضاع کنونی این جنگ گرفتار شدن به اشغالی دیگر است و چالش های بزرگتری پیش روی مردم منطقه خواهد گذاشت: 🔻 ۱_ حضور پررنگ اسرائیل در این مناقشه و عرصه سیاسی جمهوری آذربایجان 🔻 ۲_ نقش پر رنگ سیاست نو عثمانی گری از طریق تکفیری های منتقل شده از سوریه 🔻 ۳_ جمعیت قابل توجه ارمنی ساکن و بومی منطقه قره باغ در کنار جمعیت ۱ میلیون آواره آذربایجانی که در عصر پسا پیروزی به خانه های خود در قره باغ باز خواهند گشت. عصر پسا برای مردم آذربایجان عصری پر چالش است، چرا که : 🔹 اولا: خاکشان دست آویز صهیونیست ها بر علیه خودشان و البته مسلمان منطقه خواهد بود. 🔸 ثانیا: پیروژی نیرو های آذربایجان در جنگ کنونی (با حضور نیرو های تکفیری) موجب تثبیت موقعیت این نیرو ها در آذربایجان خواهد بود که برای کشوری با ترکیب جمعیتی ۸۰ در صد شیعه، فضایی نزدیک به فضای افغانستان با انفجار های هر روزه مساجد به اذهان متبادر می کند. 🔹 ثالثا: ارمنی های بومی قره باغ که نسبت جمعیتی بالاتری نسبت به آذربایجانی ها دارند و این مسئله بیش از دولت برای مردم چالش است. ▫️ بنظر میرسد دفع این مناقشه برای مردم آذربایجان از گذرگاه تکیه بر توان داخلی و البته استمداد از توان امت اسلامی با قید عدم سواستفاده می گذرد و این چنین است که چالش های فوق نیز دفع و حتی نفسِ حل مناقشه قره باغ فرصتی خواهد بود برای تحقق . 📌 پ.ن: جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان: ما این هنرنمایی های فرسوده و های از بین رفته در طول تاریخ بر روی صفحات لجن مالی شده ای که به نام در بین [ترسیم کرده اند]، هرگز قبول نداریم. ✍ محمدحسین ذاکر -------------- 🕌 اندیشکده هجر ✨ @Andishkadehejr
🔰 ‏۱۲۴.۰۰۰ پیامبر آمدند برای هدایت بشر. اما وقتی که قوم‌شان سرکشی کرد و ایمان نیاوردند، نفرین‌شان کردند و عذاب الهی نیز بر آنان نازل می‌شد. اما شما... زمین و آسمان را به هم دوختی و نگذاشتی قومت عذاب شوند.. بلا و مصیبت دیدی و نگذاشتی امّت‌ات بلا ببیند.. شیوه‌ی شما شفاعت بود و رحمت.. 🌹 ‏عزیزترین‌هایت را که فخر عرش الهی هستند، خرج ایمان و سعادت مردمان کردی.. تاریخ گواه مهربانی‌ بی‌پایان توست... تاریخ گواه است که انسانیت را تو بر جهانیان معنا کردی.. تاریخ گواه است که مرام و مهر تو و فرزندانت، هنوز که هنوز است دست بشر رامی‌گیرد و عالم را زیر و رو می‌کند... 💚 ‏درود خداوند بر تو و خاندان پاکت که افتخار خلقتید و کشتی نجات عالمیان... و خدا را تا ابد شکر که ما را جزء امت تو و زیر سایه‌ی مهربانی‌ات قرار داد... یا محمد ✍ محمدعلی شکوهیان راد اندیشه جویان استاد حسن عباسی @Hasanabbasi_students
📜 | نامه اتحادیه دفتر تحکیم وحدت خطاب به رئیس جمهور جناب آقای دکتر روحانی: 🔻 خبر شنیده شده ناگوار، سخت و جانکاه بود. متاسفانه به مثابه گذشته فرصت را غنیمت شمردید در ایام نزدیک به شهادت کریم اهل بیت، در جلسه هیات دولت فرمودید امروز دوران صلح است. برای اولین بار نیست که تاریخ را با تحریف برای ملت رنج دیده ایران تعریف می‌کنید، صلح اجباری که با خیانت اعوان و انصار به امام حسن (ع) تحمیل شد را مصادره به مطلوب می‌کنید تا عملکرد نابخشودنی دولت خود در هفت سال گذشته را تطهیر نمایید؟ 🔸 با امید به پیروزی جو بایدن جویای فرصتی مجدد برای مذاکره با کشوری می‌باشید که امام انقلاب آن را شیطان بزرگ نام گذاری کردند و معتقدید که حافظه تاریخی ملت ایران ضعیف است و بلایی که بر سرشان آورده‌اید را فراموش می‌کنند. 🔸 عملکرد دوران شما در مطلوب‌ترین حالت ممکن ذهن جنابتان یعنی صلح با کدخدا رقم خورده است که ارمغانش برجام شد در حالیکه حتی یک کلمه از این سند نمادین محقق نشد و فقط به اهرم فشار بر ملت شریف ایران بدل گردید اما مجددا با گارد طلبکارانه از دوران صلح صحبت می‌کنید به نحوی که اگر کسی صحبت شما را بشنود و ایران را نشناسد انگار رئیس دولت یک کشور جنگ زده بوده‌اید و این برداشت غلط، ظلمی بزرگ در حق ملت قدرتمند و با عزت ایران است.. 🔺 متن کامل را میتوانید از لینک زیر مطالعه بفرمائید: 🔗 https://plink.ir/8lbuE
🔰 حجاریان؛ بوالهوسی تئوریک و دکترین محافظه‌کاری ✍ پرویز امینی @Parvizamini_ir 1⃣ بخش نخست 🔹 جناب حجاریان در آخرین مطلب خود، اصلاح‌طلبان را به دو گروه تقریرگران حقیقت یا اصلاح‌طلبان حداکثری و تقلیل‌گران مرارت یا اصلاح‌طلبان حداقلی تقسیم کرده است و تلاش کرده بین این دو گروه تلفیقی نیز ایجاد کند. 🔹 این تقسیم‌بندی بیش از آنکه ناظر به مفاهیم جاافتاده جامعه‌شناسی سیاسی درباره گروه‌ها و مجموعه‌های سیاسی و بدنه هوادار آنها باشد و نیز قابل‌تطبیق بر تجربه تاریخی جریان اصلاحات در دو دهه گذشته باشد، ناظر به تقسیم قدیسان و مصلحان اجتماعی بشر است. بنابراین این حرف زیادی غیرواقعی و غیرقابل‌هضم است که گروهی از اصلاح‌طلبان مقصد و مقصود خود را در امر سیاسی، کاهش رنج مردم قرار داده‌اند. 🔹 نگاهی به وضعیت تراژیک و تلخ اقتصادی و اجتماعی کنونی ملت ایران در دوره دولت روحانی به‌عنوان شریک سیاسی آنها نشان می‌دهد که نه‌تنها این ادعا از بیخ و بن محلی از اعراب ندارد بلکه آنچه واقعیت دارد، تکثیر مرارت و فلاکت و تحمیل آن به مردم از سوی اصلاح‌طلبان است. سطح فلاکتی که امروز از سوی دولت متحد اصلاح‌طلبان بر مردم تحمیل شده است، بسیار فراتر از بدترین پیش‌بینی‌هاست. 🔹 ادعای تقریر حقیقت اصلاح‌طلبان در امر سیاسی نیز خیلی بی‌اعتبارتر از آن است که چندان به چون و چرا نیاز داشته باشد. حوادث سال ۸۸ و تحمیل آن همه هزینه بر جامعه و قرار دادن مردم در برابر هم، به چالش کشاندن اساس مردم‌سالاری و روندهای دموکراتیک، تضعیف منافع ملی و کاهش اقتدار کشور در برابر تهدید و تحمیل خارجی، به اسم تقلب، در حالی که قوی‌ترین دلیل‌ها برای تقلب در انتخابات، تئوری داماد لرستان و فرزند آذربایجان بود و هم جناب حجاریان علنی و جناب خاتمی غیرعلنی و بسیاری دیگر از این جریان از آخوندی در همان آغاز و امثال عطریانفر در همین اخیر تا بقیه منکر تقلب در انتخابات بودند و هستند، واقعیت این ادعا را آشکار می‌کند. 🔹 البته نمی‌توان منکر وجود برخی افراد در این جریان شد که دغدغه حقیقت یا کاهش رنج مردم دارند اما این عده، استثنا بر قاعده‌اند و بنابر قاعده و ادبیات رایج علمی در این حوزه و نیز تجربه اصلاح‌طلبی در ایران، این جریان به دو دسته «قدرت‌طلبان حداکثری» و «قدرت‌طلبان حداقلی» قابل‌تقسیم هستند که بر ادوار ظهور تاریخی این جریان نیز قابل تطبیق است‌. 🔹 در دوره دوم خرداد ۷۶ این جریان پس از تصاحب دولت در خرداد ۷۶، شوراها و شهرداری‌ها در ۷۷ و مجلس ششم در ۷۸، ملهم از گرامشی و با شعار فتح سنگر به سنگر قدرت دنبال توسعه و افزایش قدرت بیشتر خود و تابع کردن سایر بخش‌ها به خود بود که مصداق همین قدرت‌طلبی حداکثری است. 🔹 در دوران بعد از احمدی‌نژاد در سال‌های ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ با روحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرت‌طلبی حداقلی آنهاست. دوره‌ای که این جریان را از برج بلند خروج از حاکمیت در قدرت‌طلبی حداکثری به تعبیر حجاریان در حکم دندانه‌های کلید روحانی تقلیل داد و تحقیر کرد. ➖ اما اصلاح‌طلبان از نظر چگونگی تعقیب این قدرت و یا به تعبیری نسبتی که اصلاح‌طلبان با حاکمیت داشته‌اند به سه شاخه تقسیم می‌شوند. 🔻 دسته نخست «اصلاح‌طلبان» اصلاحات که ‌به‌رغم برخی تفاوت‌ها با حاکمیت، مقاصد سیاسی خود را در چارچوب ساختار جمهوری اسلامی پیگیری می‌کنند. 🔻 دسته دوم «رادیکال»‌های اصلاحات که خواهان دگرگونی در حاکمیت جمهوری اسلامی‌اند و مشی سیاسی در چارچوب قواعد و مناسبات جمهوری اسلامی را قبول ندارند. 🔻 دسته سوم «بلاتکلیفان یا منفعت‌گرایان‌های سیاسی» اصلاحاتند که از یک طرف مثل دسته دوم معتقد به دگرگونی در ساختار جمهوری اسلامی‌اند (حجاریان در همین نوشته جمهوری اسلامی را یک گام مانده به فاشیسم می‌داند) و همزمان می‌خواهند مثل دسته اول از مواهب حضور در مناصب و موقعیت‌های قدرت بهره‌مند شوند. بنابراین با تناقض نظر و عمل روبه‌رو هستند و دائما بین اپوزیسیون و پوزیسیون بودن در نوسانند که یکی از مصادیق آن همین جناب حجاریان است که حتی در همین چند ماه اخیر گاهی موضع اپوزیسیون و گاهی موضع پوزیسیون داشته است. گاهی سیاست‌ورزی را در قواره جمهوری اسلامی مثل دسته دوم ناممکن و گاهی مثل دسته اول اصلاح‌طلبان را برای حضور در انتخابات بسیج می‌کند‌ گاهی با نفی و نقد خاتمی، اصلاحات گنجی‌پسند را پیشنهاد می‌کند اما گاهی دیگر تا هاشمی‌رفسنجانی و حتی تا دندانه‌های کلید روحانی اصلاحات را تنزل می‌دهد. ⬅️ ادامه در پست بعدی اندیشه جویان استاد حسن عباسی @Hasanabbasi_students
🔰 حجاریان؛ بوالهوسی تئوریک و دکترین محافظه‌کاری ✍ پرویز امینی @Parvizamini_ir 2⃣ بخش دوم (پایانی) 🔹 این نوع پراکتیس سیاسی متزلزل و متلون و غیراصولی، ریشه در ضایعه‌ای در حوزه روشنفکری دارد که من به آن «بوالهوسی تئوریک» می‌گویم که به‌جای یک تأمل عمیق و منسجم در یک حوزه خاص و محدود و مشخص و نیز استمرار مطالعاتی در آن حوزه و نیز جرح و تعدیل آرای خود در معرض نقد دیگران و تجربه اجتماعی، به شکل سطحی و دم‌دستی با مسائل مواجه می‌شوند و در حوزه تفکر و امر سیاسی مد زده هستند. 🔹 روزگاری که مارکسیسم، به‌قول معروف تو بورس بود، اینجا روشنفکری چپ می‌کرد، شوروی فروپاشید، روشنفکری راست یا دست‌کم فرانکفورتی و هابرماسی شد. پست‌مدرن به تب اندیشه تبدیل شد، اینجا نیز حقیقت و علم و اخلاق و سوبژکتیویته و... انکار شد. جهانی شدن مد شد، ترم و اصطلاح جهانی‌شدن و جهانی‌سازی و... مثل تنقلات به مصرف روزانه تبدیل شد. خلاصه درباره موضوعات مختلف براساس شرایط و اقتضائات اظهارنظر‌های متفاوت و متناقض می‌کنند و دائما بین قطب‌های مختلف یک موضوع در هروله هستند که دود آسیب‌های این «صورت تفکر» در ایران به چشم مردم رفته است. 🔹 با اینکه با دکترین محافظه‌کاری همدلی نظری و شخصیتی ندارم اما معتقدم محافظه‌کاران در معنای درست خود (نه برداشت ننگ‌آلودی که در ایران از آن است) تجویزی دارند که خیلی به درد امثال حجاریان و کلیت روشنفکری در ایران می‌خورد. محافظه‌کاران به‌جای نظریه‌پردازی‌های خلق‌الساعه و بنیان‌کن در اصلاح و حل مسائل اجتماعی، بر «خرد و عقل عملی» تأکید دارند‌. خرد عملی از نهادها، هنجارها و ایده‌آل‌های اجتماعی‌ای دفاع می‌کند که در تجربه تاریخی جوامع و در دل چالش‌ها و بحران‌ها مثل نهاد خانواده، نهاد دین، نهاد مالکیت خصوصی و هنجار ازدواج سنتی، فرزندآوری و... کارایی و کارآمدی خود را اثبات کرده‌اند و با تحولات دفعی نهادها و هنجارهای جاافتاده براساس تئوری‌های انتزاعی و خلق‌الساعه مخالفند. در واقع روح آموزه محافظه‌کاری می‌تواند همچون سدی در برابر نسخه‌پیچی‌های خلق‌الساعه و ساز ناکوک تغییرات بی‌تامل و کم‌مایه روشنفکری ایران مقاومت کند. 🔹 دکترین محافظه‌کاری و تاکیدی که بر درنگ‌ آمیز کردن تفکر و خویشتن‌داری در شکل دادن به تحولات می‌کند، خیلی به کار روشنفکران ما می‌آید که فکر می‌کنند در یک سخنرانی یک ساعته می‌توانند طومار وضع موجود را به‌نفع وضع مطلوبی به‌هم بریزند و جامعه‌ای نابسامان را به جامعه‌ای بسامان تبدیل کنند.در هر لحظه که به آنها رجوع کنید و هر پرسشی که داشته باشید، علی‌الحساب چند پاسخ آماده در اختیار دارند‌. آنچنان به‌سادگی و سرراست مسائل غامض اجتماعی را حلاجی و تحلیل و راه‌حل‌های درنهایت وضوح و آسان در اختیارت می‌گذارند که مثل معجزه می‌ماند. برای مسائلی که بشر در طول تاریخ از حل و فصل آنها بازمانده است، راه‌حل‌های یک‌شبه دارند و تأکید می‌کنند با عمل به توصیه‌های آنها به طرفه‌العینی می‌توان موانع و مشکلات را پشت سر گذاشت. یا با فهرست‌های سی‌تایی از مسائل و راه‌حل‌ها در حوزه‌های مختلف به مشکلات دیرپا، پایان داد. 🔹 دکترین محافظه‌کاری در تاربخ معاصر ایران هیچ‌گاه نتوانست به یک جریان باثبات و دارای پایگاه اجتماعی و موقعیت سیاسی تبدیل شود تا نوعی بالانسر عمل سیاسی و درنگ‌ آمیز کردن تفکر در ایران شود و صحنه سیاسی و اجتماعی ایران را از تاخت و تاز رادیکالیسم چپ و رادیکالیسم راست محافظت و مصون نگه دارد. (جناب حجاریان خود مصداقی از تجربه هر دو رادیکالیسم است). آرای سرهم بندی شده و نسخه‌های عملی ساده‌سازی شده روشنفکرها و سیاسیون رادیکال در عرصه عمومی و اداره جامعه، یکایک مصرف می‌شدند و بعد از نافرجام شدن باز روز از نو و روزی از نو آغاز می‌شد و این چرخه فشل فکر و عمل سیاسی از سر گرفته می‌شد. 🔹 نتیجه اینکه امروز بعد این همه سال، چه آنهایی که ادعای نمایندگی آزادی و چه آنهایی که ادعای نمایندگی عدالت و چه آنهایی که توسعه و رفاه را غایت اداره جامعه می‌دانند، فاقد حتی یک تئوری منسجم حکمرانی بر این اساس و قابل کاربست در ایرانند و حتی در برابر مسائل مبتلابه جامعه، در فقر ایده‌های حکمرانی راهگشا و موثر‌ند؛ با اینکه بیش از صد سال است در این باره حرف می‌زنند و قلم‌فرسایی می‌کنند. اندیشه جویان استاد حسن عباسی @Hasanabbasi_students
🔰 تفاوت را احساس کنیم ✍ محمد وارسته @Mohamad_Varasteh 🔺 در همین دو روز که حسن روحانی ماجرای خیانت امت امام حسن را وارونه بیان کرد تا خروجی خسارت بار که نابودی محض کشور است را توجیه کند ،تحلیلهای ریز و درشت از مردم تا خواص حزب الهی در فضای مجازی منتشر شد که نشان از بلوغ فکری آنان داشت. 🔺 نبود تحلیل سیاسی در زمان امام علی و امام حسن ،حکمیت و آتش بس با معاویه را رقم زده بود اما در این دو روز این تحلیلها نشان داد که امت زمان با امت زمان ائمه تفاوت فراوان دارند،طوری که کلاه گشاد تحریفیان و برجامیان به سرشان نمیرود. 🔺 اما صد افسوس برای حوزه علمیه که برای تحریف امام معصوم هم موضع نمی گیرد. اما امت حزب الله از این امتحان سربلند بیرون آمدند و نشان دادند ولی امرشان تنها نخواهد ماند.دورانی هم که مردم ،دنیا با معاویه را بخواهند وجود خارجی ندارد که اگر فشار بیشتر شود، واقعه کربلا رقم خواهد خورد نه آتش بس مانند آتش بس امام حسن با معاویه. 🔸 برجامیان با همان محاسبات غلطی که سال ۹۲ داشتند دوباره محاسبات دور از واقع زمان امام حسن را با حال یکسان کردند اما این را فراموش کرده بودند که امت زمان امت سازشگر زمان امام حسن نیستند که دنیا را با زعیم خود عوض کنند. 🔸 وصیت حاج قاسم نسبت به تنهایی امام سید علی خامنه ای میان مراجع به وضوح در سکوت این دو روزه حوزه علمیه نمایان است.فراموش نکنیم میزان سعادتمندی ما به میزان عملکرد و دفاع ما از جمهوری اسلامی بستگی دارد. اندیشه جویان استاد حسن عباسی @Hasanabbasi_students
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 دفتر برنامه ایلپ؛ پشت پرده یک‌ جنگ فرهنگی ✈️ پشت پرده سفر رایگان جوانان عراقی به امریکا 👨‍🎓 ببینید چگونه برای تغییر در نسل‌های بعدی دانشجو تربیت می‌کنند بدون آنکه تیری شلیک کنند. اینگونه فرهنگ یک کشور را تسخیر می‌کنند اندیشه جویان استاد حسن عباسی @Hasanabbasi_students
🔶جای خالی حماسه دینی 🔸فردوسی مسئله ولایت و امامت و تشیع را حماسی کرده است ▪️آیت الله جوادی آملی ▫️اندیشکده ذکر 💠 @andishkadehzekr 🔻🔻🔻🔻
🔶 آیت الله جوادی آملی 🔺حماسه ديني جاي آن بسيار خالي است يا آن چنان که بايد پُر باشد، پُر نشده است 🔸فردوسي مسئله توحيد را حماسه‌اي کرد، مسئله ولايت و امامت و تشيع را حماسه‌اي کرد، بعد ايران موحد را، ايران اسلامي را در سايه توحيد و ولايت زنده نگهداشت. 🔹اگر چنانچه روشن شد ايران اسلامي در جنگ جهاني سوم پيروز شد، اين يک زبان کارآمد فردوسي مي‌خواهد. 🔸خدا يک اصل کلي را در قرآن کريم به ما فرمود، فرمود به اينکه شما که قصد حمله به بيگانه نداريد، آن جهاد ابتدايي حرف ديگري دارد، فرمود در جريان ديگر شما که نمي‌خواهيد به ديگري حمله کنيد؛ ولي آن‌قدر ستبر و نيرومند و قوي و قدر باشيد که دشمن از شما بهراسد: ﴿وَ لْيَجِدُوا فيكُمْ غِلْظَةً﴾ اين ﴿وَ لْيَجِدُوا﴾ امر غائب است، ناظر به بيگانگان است، بيگانگان نه امر حاضر را گوش مي‌دهند نه امر غائب را، ولي در قرآن کريم فرمود حتماً دشمن‌ها بايد از شما بترسند، اين يعني چه؟ يعني شما آن‌قدر از نظر موشک و غير موشک بايد غني و قوي باشيد که دشمن هوس حمله و امثال آن را نکند. 🔹اينکه مي‌بينيد مقتدرانه جواب ترامپ را مي‌دهد براي همين است. اين آيه قرآن يک حماسي مي‌خواهد، يک فردوسي مي‌خواهد که بگويد ايران اين‌قدر بايد قوي باشد که آمريکا هراس داشته باشد؛ يعني حمله نکند؛ يعني بي‌ادبي نکند؛ يعني جسارت نکند؛ يعني کاري در حريم حرم امن ايران با شکوه نفوذ نکند. 🔸﴿وَ لْيَجِدُوا فيكُمْ غِلْظَةً﴾، امر غائب است، يک؛ مأمور هم کفارند، دو؛ کافر نه امر حاضر را گوش مي‌دهد نه امر غائب را، سه؛ پيام آيه نسبت به ايران اسلامي است که آن‌قدر غني و قوي باش که هيچ بيگانه‌اي طمع بکند، چهار؛ اين فردوسي مي‌خواهد. ▫️۱۵ تیر ۱۳۹۸ ▫️اندیشکده ذکر 💠 @andishkadehzekr