eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
3هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
668 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ رمان ۲۱۲ صفحه‌ای رو 🔔 براساس یه سری از مستندات نوشته که مخاطب با خوندن این کتاب، 🛑 به نقش‌های تفرقه‌آمیز نسبت به اسلام پی می‌بره. 🔻 شاید به همین خاطره که قرآن در خیلی از آیات درباره قوم یهود صحبت میکنه.
📖 نام کتاب: سنگی که سهم من شد 📘رمانی جذاب برگرفته از منابع تاریخی با محوریت تلاش قوم یهود، جهت سنگ‌اندازی و تخریب شریعت اسلام ۲۱۲ صفحه | رقعی | جلد شومیز-نرم 🦋قیمت پشت جلد: ۴۲۰۰۰ هزارتومان @hasebabu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌خاطرات "شهید محمدحسین حدادیان به روایت‌ " . 🍃آرام جان! قصه زنی است که آرام آرام جانش را به جانان تقدیم کرده است.🍃 . 🔸شهیدی که به دست در گلستان هفتم به شهادت رسید. خوب که ذهنم را زیر رو می‌کنم فقط تصاویر آدم‌هایی که توی جنگ هشت ساله یا و یا در شهید شده اند جلوی چشمم ردیف می‌شوند. قیمت کتاب 80/000ت قیمت با تخفیف 75/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📖 🔺داستان زندگی شهید حریم امنیت به روایت مادر ✂️ انگار زخم پای محمدحسین ذره‌ذره روحم را می‌خورد. نمی‌توانستم دور خانه راه بروم. زبانم در دهانم شده بود مثل یک تکه چوب خشک. دو تا توت خشک گذاشتم در دهانم. تا توت نم پس داد و مزه‌اش رفت زیر زبانم، هُرّی دلم ریخت. مزۀ شیرینی توت. بی‌هوا رفتم در قعر چاه خاطرات روز شهادت آقامهدی. @hasebabu
🤔 گندلات شرق تهران باشی و بادیگارد کاباره بدن خالکوبی و اهل مشروب 🌷بعد آخرش بشی؟ 🧐 یعنی هر جور فکر کنی هیچ‌رقمه نمی‌شه
🌷 ‌آدم وقتی قراره شهید بشه، باید‌ یه سنخیتی با و داشته باشه. 🔔 یه چیزی تو مایه‌های از کامران آوینی تا به تبدیل‌شدن. باید راه و مسیری طی بشه. اما‌ یه نفر کارش خیلی سخت بود. 👌 خیلی دورتر و سخت‌تر از مسیر . شهید « » رو می‌گم که امروز روز تولدشه. 🤔 یعنی «شاهرخ» چی داشت و چیکار کرد که زندگیش با این شرایط ختم به شهادت شد؟؟؟
🧐 ‌ بذارید درگوشی‌ یه چیزی رو بهتون بگم رفقا: «شاهرخ» همه چیزایی که گفتم بود، ولی؛ ✅ ولی داش‌مشتی و با مرام هم بود. 👌 بعضیا ادای لوتی‌ها رو در میارن. اما لوتی نیستن. اما شاهرخ‌ یه لوتی واقعی بود. 🤼 بود و به اردوی تیم ملی هم دعوت شده بود. 🌷 اما‌ یه آشنایی ساده با باعث شد همه چیز رو ول کنه و با عاقبت‌بخیر بشه.
📖 ‌کتاب « » نوشته ، 📍 ماجرای متحول‌شدن‌ یه مرد هست. ‌ یه مرد واقعی. 👌 یه مرد به اسم « » .
« همه می‌خندند. شاهرخ بدجوری شرمنده شده. نه که برایش خیط شدن در جمع مهم باشد، این نه. با همه رفیق است و اگر هم کسی زیادی بلند بخندد، هیکلش برای ساکت کردنش کافی است. از برخورد مربی شرمنده شده. از اینکه او را آن‌قدر آدم دیده که از خودش بپرسد کجا بودی و چرا دیر آمدی. که فرض نکرده و حکم خودش را تنهایی نبریده. مثل تمام معلم‌هایش. مثل همانی که بین همه فرق می‌گذاشت و آخر یک روز دیوانه‌اش کرد. این که دیر کرده و حالا تنبیه در راهش است؛ اما باز این قدر حالش خوب است و حس می‌کند کسی است، اسم دارد، حرمت دارد، این شرمنده‌اش کرده و چشم‌هایش را کمی، کمی اشکین.» ــــــــــــــــــــ قیمت 65/000ت قیمت با تخفیف 60/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
📖 #آرام_جان 🔺داستان زندگی شهید حریم امنیت #محمد_حسین_حدادیان به روایت مادر ✂️ انگار زخم پای محمدح
« نیم خیز نشست جلویم. بهش می‌گفتم: «خب راحت بشین روی زمین!» سرسفره و موقع تماشای تلویزیون هم نداشت، انگار داشت دیرش می‌شد. تسبیح شاه مقصودش را توی دست جمع کرد: «حاج خانم!» از حاج خانم گفتنش فهمیدم قضیه جدی است. - نظرتون درباره سوریه رفتن من چیه؟ دستم را گذاشتم روی سینه ام. سرش را بوسیدم و گفتم: «یک عمره توی زیارت عاشورا به امام حسین می گم: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم. تسبیحش را انداخت بالا و توی هوا چنگ زد. بغلم گرفت و گفت: «قربونت برم مشمول جان!» 🔗 برشی از کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا