ــــــــــــــــــــــــــــ #بریده_کتــــــاب ـــــــــــــــــــــــــــ
نمیدانـم راسـت گفتـه یا نـه، ولی دعا می کنم دروغ گفته باشـد؛ یک
دروغ بزرگ!
چشـمهایم را می بنـدم، او را تصـور می کنـم کـه از در آمده تـو، و من با
تاسـف برایش سـر تـکان می دهـم و می گویم: «دیـدی حرفات درسـت از
آب در نیومـد؟» امـا خیـالم تمام نشـده، بـه هم می ریـزد. هرچـه ذهنم را
بـالا و پایین می کنم تا خاطرهی یکی از دروغهایـش را به یاد بیاورم، چیزی
نمی یابـم. در اولین روزِ بعد از رفتنش، آشـفتهام و مـدام حرفهایش در گوشم می پیچد و رعشـه به جانم می اندازد؛ مانند مرغ
سرکنده بال بال می زنم، مثل وقت هایی که باباجی سر مرغ را می برید و حیوان زبان بسته پرپر می زد زیر سبد توری. از وقتی رفته، خانه برای من حکم همان سبد توری را دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#لیلی۱۰۰۳ 📚
این اثر تلاش دارد تاریخ انقلاب اسلامی را از زبان شاهدان عینی روایت کند؛ شاهدانی که در دل ماجراهای گوناگون بودهاند و قرار گرفتن آنها در این مسیر تلخی و شیرینی بسیاری را به همراه داشته است.
کتاب «لیلی 1003» به کوشش زینب امامینیا کتابی روایی است از روزگار زنی که رژیم پهلوی زخمهای التیام نایافتنی بر تن زندگیاش نشانده؛ روایتی از روزهای تلخ و دردناک فروردین و خرداد سال 1342.
در این داستان از زنانی روایت شده است که دست در دست هم جان دهها نفر از مردان و زنانی را که قرار است در دام #ساواک گرفتار شوند، نجات میدهند و به آغوش خانواده برمیگردانند.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
✓قیمت کتاب ۶۳/۰۰۰ت
♡قیمت با تخفیف ۵۸/۰۰۰ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــ #بریده_کتــــــاب ــــــــــــــــــــــــــ
همه دور خاتون را گرفته بودند و به حرفها و نفسنفس زدنهایش گوش میدادند. زینب که پشت سر بقیه ایستاده بود و پاهایش یاری نمیکرد که جلوتر برود، چشمهایش را بست و نفس عمیقی کشید. بدنش سرد شده بود و دنبال جایی برای نشستن میگشت. درست مثل وقتی که وسط کوچه، جلال راه او را بسته بود و بدون هیچ مقدمهای از لیلی خواسته بود که با او ازدواج کند. هنوز لیلی دهانش باز نشده بود تا حرف بزند که جلال، حلقهای طلایی کف دستش گذاشته بود و گفته بود که عبدالرضا را گرفتند و بردند. لیلی ناخودآگاه حلقه را زمین انداخته بود و...
ــــــــــــــــــــــــــ
#لیلی۱۰۰۳ 📚
★᭄ꦿ↬ @yaa_zahraa18📲
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#رسیدسفارشات📚
دوست کتابخونِ مون از #قائمشهر ❤️
چه عکس زیبایی😍
ان شاءالله لبخند شهید همیشه به زندگیتون باشه☺️
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
کتاب «چشم احمد» روایتگر جاودانگی و معرفی کننده شخصیت و سیره جاویدان اثر محمدتقی رستگار مقدم است که چهاردهم تیر ۱۳۶۱ همراه با حاج احمد متوسلیان، کاظم اخوان و موسوی، کاردار سفارت ایران در بیروت به اسارت نیروهای شبه نظامی فالانژ وابسته به رژیم غاصب صهیونیستی درآمدند.
ــــــــــــــــــــــــــ
✓قیمت کتاب ۷۵/۰۰۰ت
♡قیمت با تخفیف ۷۰/۰۰۰ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
کتاب «چشم احمد» روایتگر جاودانگی و معرفی کننده شخصیت و سیره جاویدان اثر محمدتقی رستگار مقدم است که چ
حیرانم...
تو با آن همه مهر و محبت و صفا که پرنده ها را هم سیراب می کردی،چرا بایستی اسیر شقی ترین آدم های روی زمین بشوی؟
دلم می خواهد یک بار دیگر بچه دبستانی بشوم،بشوم همان "ممد" تو ،بشوی کوه،پشتم را گرم کنی .دوباره بروی جبهه،دوباره ازهمان جبهه زنگ بزنی به سیدرضا برقعی،معلم کلاس چهارمم،از او بخواهی وقتی من نمره بیست می گیرم،تو را خبر کند،که بیست برگه اسکناس آبی رنگ یک تومانی را بگذاری توی پاکت نامه و برایم بفرستی،و من آن پاکت را بگذارم روی چشمانم و گریه کنم از شوق،و بنازم به خودم،و فخر بفروشم به همه،که داداشم از جبهه مزد بیست هایم را فرستاده؛همراه یک نامه ی قشنگ پر از مهربانی...
ــــــــــــــــــ
#چشم_احمد 📚
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#شانزده_سال_بعد📚
کتاب حاضر روایت سردار «حسین کاجی» فرمانده پیشکسوت و راوی دفاع مقدس از ویژگی های شهید «شفیعی» است که به قلم «زهرا حسینی مهرآبادی» توسط موسسه حماسه یاران منتشر شده است.
«محمدرضا شفیعی» سال ۴۹ در محله «دروازه ری» قم به دنیا آمد؛ وی در ۲۸ خردادماه سال ۶۳ عازم جبهه شد و چهارم دی ماه سال ۶۵ هنگام باز کردن معبر در عملیات «کربلای چهار» مجروح و اسیر شد و پس از ۱۰ روز در اردوگاه اسرای شهر «موصل» عراق به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید عزیز را در قبرستان «الکخ» مابین «سامرا» و «کاظمین» دفن کردند؛ پس از ۱۶ سال هنگام مبادله اسرا در تاریخ ۴ مردادماه سال ۸۱ پیکر شهید «شفیعی» در حالی که سالم بود، به وطن بازگردانده و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم خاکسپاری شد.
ـــــــــــــــــــ
قیمت کتاب ۴۵/۰۰۰ت
قیمت با تخفیف ۴۰/۰۰۰ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دو کتاب فوق العاده « #ازدواج_به_سبک_شهدا» و #خودسازی_به_سبک_شهـــدا» مجدد موجود شد💥
✨کتاب ازدواج به سبک شهدا، خاطرات خواستگاری و ازدواج شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم هست
قیمت خودسازی به سبک شهدا ۶۵با تخفیف ۶۰
ازدواج به سبک شهدا ۳۷/۰۰۰ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#معـــــــرفے_کتاب_خوب
•|💠راستی دردهایم کو ..؟!
روایتی است از زندگی #عباس_دانشگر که از زبان خود او بیان میشود نویسنده کتاب کوشیده است که از زبان دست نوشتهها و گفتار عباس بهره بگیرد و به مقصود و احوالات او نزدیک شود و پارههای به هم پیوسته خرده روایتهای مربوط به او را به هم قفل و زنجیر کند ....↻
و برشی از حیات او را از دوران نامزدی تا شهادت به تصویر بکشد ....
#امام_زمان
#حجاب
#لحظه_ای_با_شهدا
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم بهسمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر میشود، کور میشود، نفـهم میشود، گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند، بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسان بیهوش نمیکشد، انسان خواب نمیفهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار میفهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شدهام؟ نکند بیهوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش میشنوم، صدای حرم میآید، گوش عالم کر است. خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
ــــــــــــــــــــ
#راستی_دردهایم_کو؟!
🟢قیمت کتاب 40/000ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#آقا_زاده_ها📚
کتاب فوق از یکسو تصویرگر زندگی #آقازادههایی است که به جای تجارت دنیا و غوطهور شدن در آن، تن به پُرسودترین معامله دادند؛
جان خویش را نثار راه الله کردند و از سوی دیگر نیز خواننده را میهمان خاطرات حیات پدرانی خواهد کرد که بر عهد خود وفادار ماندند
و چنانکه پیمان بسته بودند تا با برپایی حکومتی زیر پرچم الله، به دست مستضعفان ،
خادم همان مردم پابرهنه و مستضعف باشند همان گونه باقی ماندند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
قیمت کتاب ۶۵/۰۰۰ت
قیمت با تخفیف ۶۰/۰۰۰ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#آقا_زاده_ها📚 کتاب فوق از یکسو تصویرگر زندگی #آقازادههایی است که به جای تجارت دنیا و غوطهور شدن
با همان سنوسال کم، عارفی بود بزرگ. پدر هم نتوانسته بود او را بشناسد.
وصیتنامهاش را که گشود، اشک شوق در چشمانش دوید از آنهمه عظمت پسر. پسر به چه چیزها اندیشیده بود. نگران بود که حتی درس خواندنش هم، لطمهای به بیتالمال زده باشد.
با آنهمه مراقبت در کارها و درس خواندن، نوشته بود: «آقاجان! موتور گازیام را بفروشید و هرچه پول دارم از بانک بگیرید،
تمامش را به بیتالمال تحویل دهید؛ چون شاید با این طرز درس خواندن، حق من نبود که از بیتالمال مصرف کنم، و من نمیتوانم جواب حقالناس را بگویم...
ــــــــــــــــــــ
#بریده_کتــــــاب 📚