باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #روایت_دلخواه_پسری_شبیه_سمیر
به قلم #محمدرضا_شرفی_خبوشان
انتشارات #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
جدا قطعهای از زمانی خاص میتواند مهم شود؛ فرق ندارد صفوان یا مکانی غیر صفوان. شخص است فیالواقع که آن مکان و آن زمان را مهم میکند.
حق داری! تو از کل روایات من، مایلی زیاده روایاتی را مسموع بشوی که به طریقی مربوط میشوند به سیزدهم تشرینالاول هفتادوهشت؛ به اداره انتقالات صفوان؛ به حدود کویت؛ به سیدی که قرار است بعد از سیزده سال تبعید، از عراق خارج شود و تشریف ببرد جهان رامبهوت و متعجب کند.
***
داستان این #کتاب از #وادی_السلام آغاز میشود و در همانجا خاتمه مییابد. قبرستانی با چند هزارسال قدمت که راوی #تاریخ است. روایتها تن به تن نقل میشوند و انتقال پیدا میکنند. به نسل بعد؛ به کسانی که بعدا خواهند آمد و حتی به گذشتگان.
یکی درسالهای اخیر مهمان این #خاک شده و دیگری هزاران سال میزبان بوده است. روایتها بین ساکنان این قبرستان میگردند و هرکس روایت دلخواهش را انتخاب میکند. آن را میگوید و از آن میشنود. ساکنان این قبرستان به روایتهایشان #زندگی میکنند و به روایتهایشان زنده میمانند.
نقطهی پرگار این کتاب، روایت دلخواه پسری شبیه سمیر است. جوانی که در خاک جبهههای #جنوب، چشم میبندد و در خاک #نجف ادامه میدهد. درحین روایتهای او از #امام میشنویم. از استواری و شجاعتش؛ از ابهت و صلابتش و از آرامش و اقتدار... امامی که اشداء علی الکفار ورحماء بینهم است. روایتی از #فیضیه میگوید و مظلومیت روحانیهای #جوان. شاهی را میبینیم که گفتگو با چماق میکند و مخالفت با تیر؛ منطقش زندان است و سرورش اسرائیل. روایتی از #جنگ میگوید؛ از جوانهای مشتاق #خمینی؛ از پشت جبههها و حمایت مردم. از شیعههای #عراق میشنویم؛ همسران و مادران دل نگران...
و از صدام و خباثت و خباثت و خباثت...
کتاب از روایتی شروع میشود و به روایتهایی ختم میگردد. روایتهایی که راوی بخشی از تاریخ هستند؛ داستان دو کشور همسایه و دشمنان و قهرمانانشان...
روایاتی که خواندنیاند و ارزشمند...
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #شهریار_سرزمین_عشق
گزیده شعر #سید_محمدحسین_شهریار
انتشارات #امیرکبیر
گردآورنده کتاب #ساعد_باقری و #سهیل_محمودی
#شعر پناهگاهِ جوانیهای #پدربزرگ بود. وقتی از #شهریار برایمان میخواند قطره اشکی میهمانِ مرواریدهای چشمانش میشد.
گاهی برای یاری میگریست و در زلف او پیچ و تاب میخورد و گاهی خود را لب ایوان #نجف میدید و از مغازهی «دهین المصطفی» سر در میآورد.
میگفت: شهریار #عاشق بود و با سرودههایش برای معشوقهاش #عشق میبافت.
#سید_محمدحسین_بهجت_تبریزی، متخلص به شهریار اهل استان آذربایجانشرقی بود که به زبانهای فارسی و آذری #شعر سروده است.
مهمترین اثر او منظومه #حیدر_بابا_یه_سلام میباشد که #شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کرده است.
به چشمک این همه مژگان بههم مزن یارا/سنین عمر به هفتاد میرسد ما را...
ترکی: ایل کئچدی، باهار اولدو،خبر یوخ گولوموزدن
سالها گذشت، بهار هم آمد، اما خبری از گل ما نیست.
شبیه مرد عاشقپیشهای بودم که از شهرش، به دنبال طبابت رفت امّا شهریار آمد...
#امید_صباغ_نو
به مناسبت #روز_شعر_و_ادب_پارسی
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/