eitaa logo
به هوای سیل
75 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طلاب الکریمه
سوءاستفاده فرق و جریانات انحرافی از همایش جهانی پیاده روی #اربعین 🔴 کانال #حتا نوشت: هر ساله با شروع مراسم جهانی اربعین حسینی برخی از گروهها و فرق ضاله فعال شده و برای جذب و یارگیری در مسیر راهپیمایی به تبلیغات گسترده ای دست می زنند. 1️⃣ یکی از این فرقه ها، جریان #یمانی می باشد که با تبلیغات وسیع بدنبال عضوگیری از بین زائران حسینی است. تاکنون این جریان انحرافی توانسته تعدادی از طلاب را جذب کند و از آنان در جهت توجیه رفتار و افکار خود سوءاستفاده کند. 2️⃣ جریان #شیرازی ها (تشیع لندنی) نیز یکی از فرقه های افراطی است که در ایام اربعین فعالتر شده و تمام امکانات و ظرفیت خود در عراق را در جهت تبلیغ و ترویج افکار منحرف شان بکار می گیرند. 3️⃣ جریان #غفار_عباسی نیز در این ایام فعال شده و با برنامه از قبل طراحی شده گروهی و تشکیلاتی در سراسر کشور تلاش دارند تا غفار عباسی را به عنوان برجسته ترین استاد اخلاق مطرح کرده و در جهت تبلیغ غفار عباسی اقدام به نصب پلاکارد و بنر وی ... در مسیر زائران می نمایند. @tollabolkarimeh 🌷
گاهی نمی دانی چه ات شده. فقط این سیبک لامصب مثل سنگ آتشفشان می چسبد بیخ گلویت و خِرخِره ات را از درون می جَوَد. و تنها واکنش ات یک لبخند همیشگی است. غمی به وسعت کهکشان داری؟ نه؟ گرامی باد.
دلتنگ حرم شدم. گرامی باد. @HOLLYYAGHUT
هدایت شده از تنها علاج
حاج موسی رضایی-1290592512_-214449.mp3
زمان: حجم: 7.26M
🔸بازم بشنو صدامو دریاب اشک چشامو امشب صادر کن آقا ویزای کربلامو 🔹منم خیلی دلم میخواد بزنم بین راه فریاد: هلا بیکم هلا بیکم یا زوار ابوالسجاد! 🔸حسین جانم! حسین جانم! ببین این حال غمبارو بطلب سینه زنها رو بنویس اسم ماهارو #یادش_بخیر #شب_جمعه #اربعین #انجمن_عتبه @tanhaelaj
- - استیکر انار می خوام برای باغِ انار. +سید مجید موسوی می تونه...بهش بگو... پ.ن سید مجید اگر این پیامو دیدی بیا پی وی - دلم دلمه انار می خواهم. گرچه انار دلمه ندارد. ولی من میخواهم...می فهمی...من می خواهم... - جگر می سوزد. خیلی هم می سوزد. باید آب را روی جگرم بریزم...مرسی محمود. - پری دریایی گریه کرد و رویش را گرفت. ویلچر اش را برگرداند و گفت: من خیلی بدبختم؛ خندیدم. گفت: راه رفتن آرزویی است که تو هیچگاه درک نمی کنی. گفتم:پریِ بی پایِ من، آخر تو مالِ دنیای ما نیستی تو در دنیای خودت مانند ملائکه پرواز می کردی. یادت نمی آید؟ تو دچارِ آبی بی کران هستی و من دچارِ تو. و چه خوب گفت سهراب...دچار یعنی عاشق. - - مسائلی هست. + گوش میدم. - مگوست. [Forwarded from 💎 •﴿ بْاٰغِ ێاٰقٓۆٺ ﴾• 💎] گاهی نمی دانی چه ات شده. فقط این سیبک لامصب مثل سنگ آتشفشان می چسبد بیخ گلویت و خِرخِره ات را از درون می جَوَد. و تنها واکنش ات یک لبخند همیشگی است. غمی به وسعت کهکشان داری؟ نه؟ گرامی باد. - کاشیهای کفِ دلم را نگاه کن. نگاه کن. نگاه کن. دِ لامصب نگاه کن. پ.ن مونولوگ حوضِ وسط حیاط با آب حوض کشی.. - دلم را مثل اناری پاره کردم و خوردم. کسی دلِ مَلَس نمی خواهد؟ دانه بهشتی اش فقط مانده. - اصلا تو بگو، چه بگویم. - من آهن اسفنجی ام و حسین مغناطیس. و امام عصر پاره های آهن می خواهد. - خیلی خسته ام حاجی. خیلی... - به گودال قتلگاه رفته ام. آخرین نقطه گرداب هایل است. بعد از بزرگترین سیاهچاله جهان. می دانید چه دیدم؟ مگوست. - و تو هیچ گاه نخواهی فهمید... - و تو مپندار که با رفتن به گودال قتلگاه همه چیز تمام می شود...تازه داغ عبدالله آنجاست...تازه زینب ات آنجا به ملاقاتت می آید...تازه حمله به خیمه هایت را...تازه و الشمر جالس هم داری...تازه ...تازه...انگشترت...تازه...عمو صبر کن...و ... و بعد از همه اینها...نعل تازه دیگر برای چه بود؟ من نمی دانم. تو بگو...اگر می دانی. - مای بارِد. مای بارِد. یا ابو سجاد مای بارِد. - به جانِ دلم افتادم. جانِ دلم دان در دام پاشید و اسیرم کرد. - در تنوع گویِش پویِش به راه انداختم. بَرگوار رویِش کردم و ریشه دادم و ریش جا گذاشتم. - دلم را در مولینکس کردم. وای اگر بدونی چقدر خوب درش آورد. - سیر تازه را با مایِ بارد خوردم. جگرم زد روی شانه ام و گفت....شرمنده اخوی ها...ولی خاک بر سرت... - یک پری دریایی دارم به لعنت خدا هم نمی ارزد...مدام سلام خدا برایش می آید. - مورگان شوستر را گفتم...موری جون چونی؟ گفت: هِی الحمدلله رب العالمین. - به زغال فروش محله رشک بردم. او هم به من رشک برد. - سفینه ای ساختم از جنس پلانگتون. خواهم انداخت به کهکشان دور خواهم شد از باغِ انار...همچنان خواهم راند....عههه بیدار شدم... - دمپایی های فیثاغورث را دادم به زن داداشِ همسرش. بطلمیوس گفت: نوکش خوب دایره وار نشده...یک دانه دیگر بده. - جورابم ارسطو را پوشیدم و رفتم. بیچاره ارسطو. - هویج های باغِ افلاطون هنوز حسرتِ موز شدن دارند. - جامِ شوکران را به شوهران خود خورانیدند و رفتند....زنانِ عنکبوتی. - کلید ریش رنگی در آتن گم شده بود. یکدفعه سرباز پارتی پیرمردی ژنده پوش را آورد و به لهجه آتنی غلیظ گفت...اورِکا اورِکا... - قبادِ اول به کمبوجیه گفت: بردیاتم. کمبوجیه هم گفت: تا 1400 خدا بزرگه. - اشکِ اول به مهرداد اول گفت: عشق فقط عشقِ اول...رهبر فقط سید علی. - به سرِ ارسطو کلاهی گذاشته ام اندازه پاچه افلاطون و سقراط از خنده غش کرد. - سپاه بیزانس برای تمام ارابه ها کویر تایر از یزد سفارش داد. تولید ملی پول میاره خیلی. - شاهپور اول به والریانس گفت:چونی؟ والریانس گفت:زهر مار. - شیرین به خسرو گفت شبی بریم خونه مامانم اینا.... خسرو هیچ نگفت...مردکه ی ...بزنم تو فرقِ سرِ متکبرش... - مردی در تبعید ابدی هستم. باور کن. به همین نان و خاویار قسم. - یک هپکوی وطنی می ارزد به صد کاتِر پیلار هشتصد تُنی. - اپسیلون چیست؟ هیچی. - دلِ جهانم سوراخ بود. مادرم جهانم را وصله زد. مادر مرسی هسی. - سوپِ میش خورده ای؟ من نخورده ام. - دندان مصنوعی مادربزرگم را دیروز دیدم. چقدر طبیعی بود. - پول هایم را در بورس گذاشته ام. مثل زمبه پشیمانم.