eitaa logo
به هوای سیل
82 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
معبود نیاز به هیچ ماده ای ندارد. ذهنِ خرِ ما ماده نگر است. خرِ ماده نگر. مادهِ نگرِ خر. شاید خرنگرِ ماده.....یه لحظه....خیلی گیج شدم...یه چیزی توی همین مایه ها... شربت سینه خورده ام تا سینه ام گشاده شود و امشب با معبودم صحبت کنم. شربت سینه می خواهید!؟ تف به گناه خواهم انداخت و خلطِ سینه به معصیت و بعد از این مراحل اشک چشم راه خواهد افتاد. و از پوچی درونم پیمانه پیمانه به شما می نوشانم....آل ناین...ببخشید...یه لحظه....آی لاند...نه اشتباه شده.....آهان..از پوچی درونم به صورتِ آن لاین به شما می نوشانم. یک بطری شربت شهادت آورده ام. دهنی است. کسی می خواهد؟ انتخابات را نگاه کن. نگاه کردی؟ آفرین. حالا بگیر بخواب. پ.ن همین قدر بی مسئولیت. شرلوک هلمز را دیدم که با هادسون هورنت رفته بودند دور دور. همانجا بود که مک کوئین ظریف را دید و گفت: واقعا مایه تاسف و تعجب مردمت شدی. بهشت را به حجم مانده اینترنت می دهند یا به حجم رفته؟ کفتر کاکل به سری را دیدم که داشت خبری از عرش برایم می آورد. گفت: امشب را دریاب. و جهان بی هدف نیست. ببین برای کجایش خلق شده ای. سِگارو و پدر ژِپتو و سوسانو هم قسم خواهند خورد که نمک بویو بر هان حرام است. اما بعضی ها سیمان ارومیه را برای آبِ سنگِ اراک حلال می دانند. توف تو ننگشان. ایکبیریِ نازک بدن. و شتر، خر نیست. شتر واحد شمارشش نفر است. و تو ای انسان، آدم باش. تا کره خر خطابت نکنند. مثل بعضی ها که هیچ نَوَفهمند...حتی نمی فهمند که وزارت خارجه مجری است نه کلاه قرمزی. و توی دهِ شلمرون حسنی تک و تنها نبود. حسنی با دوستانش حزب تشکیل داده بود و تمام چاه های فاضلاب ده را نوشیده بودند. و حالا فقط آروغِ گاز دار می زدند به روی اهالی زجرکشیده ده. هیچ کس حق نداره مونولوگ ها را به خودش بگیرد. چون در مقام خطاب نیستیم....در مقام مونولوگیم. تفهیم شد. در دلم تولیدی کود زده ام. و ماه مبارک کودفروشی میکنم. و شب قدر انبارگردانی. از شب قدر به بعد تولید عسل و شیر می کنم. فعلا فقط کود دارم...شیر و عسل می خوای اون هفته بیا... تارو از مدرسه سوباسا اینا رفت ولی یاد و خاطره اش هرگز از قلب ایشی زاکی پاک نشد... ای هم وطن تو را دوست دارم به اندازه عشق سوباسا به تارو... پ.ن باور کنید مثال خوبی زدم مشتری بشوید. مگسی به دست و پایم پیچیده و راحتم نمی گذارد...سالهاست...خدایا انتخابات را زودتر برسان. ای خدای هاچ زنبورِ عسل. ما را به گم شده مان برسان. آمین یا ربِ هاچ. و سوباسو دلش برای میزوکی هم میسوخت چون رقیبِ جوانمردی بود. اما همین الان جونِ شما بگن فلان مسئول زِر زِرو مرد باور کنید هیچ جام نمیسوزه. از بس ناجوانمرد هستند ایکبیری ها.