🍃🌹
#نکته_های_ناب 🌺
#رهبرانه ✨
🌷 «در این قضایای کرونا به طبقاتی واقعاً ضربه خورد از لحاظ زندگی و معیشت. آن خدمت مؤمنانهای که در آستانهِی ماه رمضان همه در او شرکت کردند، امروز هم معتقدم که این نهضت تعاون و احسان را مجدّداً مردم عزیز ما شروع کنند؛ البتّه قطع نشده لکن خب لازم است یک مقداری رشد و توسعه پیدا کند و بار دیگر فضای کشور را طراوت بدهید.»۱۳۹۹/۰۴/۲۲
@bahejab_com 🌹
🔴♦️🔴♦️🔴
♦️فورفلختر، حجاب زنان هلندی
#مجموعه_حجاب_در_دنیا 🧕
🔴این بارسری به سرزمین آسیابهای بادی و کفشهای چوبی بزنیم.
🔻در شهر #هیندلوپن هلند، زنان نوعی کلاه به نام #فورفلختر با پارچه ی مربعی تاخورده به نام #زوندوک همراه لباسهای چهارخانه می پوشیدند.
🔺البته پوشیدن فورفلختر تنها به زنان متاهل اختصاص داشت ولی معمولا زنان و دختران موهای خودرا نشان نمیدادند و رنگ قرمز رایجترین رنگ لباس این ناحیه محسوب میشد.
#حجاب_هلندی
@bahejab_com 🌹
14.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🔸🔹🔸🔹
#کلیپ 🎥
🌹ایران؛ مهد پوشش
❇️ بررسی تاریخی موضوع پوشش و #حجاب زنان در ایران معاصر و ایران باستان
@bahejab_com 🌹
هدایت شده از هوای حوا
🕌📚🕌📚🕌📚
#داستان_گوهرشاد 💎
#مرضیه 🍃
#قسمت_هفتم 7⃣
گویی مردم بیل و چماق و کلنگ به دست آمده بودند تا بجنگند!
مگر می شد بین آن جمعیتِ خروشان از پشت روبند، به همین راحتی ها آقاجان و آقاسید را پیدا کند؟
صدای تیر و تفنگ که بلند شد، درگیری ها بد و بدتر شد.
دل مرضیه با بیشتر شدن صداها، گواهی بد می داد.
کسی داد زد:"آی مردم... برادرا، خواهرا، مسجد گوهرشاد... ریختن این از خدا بی خبرای بی ناموس دارن مرد و زنُ به خون میکشن!... آی مسلمونا..."
مرد به فاصلهی چند وجب از مرضیه ایستاده بود و هنوز دستان عدالت خواهش به سمت آسمان بلند بود که تیری قلبش را نشانه رفت.
مرضیه به صورتش کوبید و جیغ کشید...
قطره ای خون به روبند سفیدش پاشیده شد.
زانوان مرد خم شد و با صورت به زمین افتاد. شهیدش کردند!
مرضیه حالا تارتر از قبل می دید. اشک های روی صورت و خونِ روبند، همه جا را تار کرده بود.
مثل خیلی ها دوید به طرف گوهرشاد.
یک لنگه کفشش از پایش درآمده بود ولی او شبیه غزالِ رم کرده بی امان می دوید.
خیال نمی کرد این لحظه ها را زندگی می کند. انگار یک عده اجنبی بی دین آمده بودند و داشتند حرمت حرم آقا را می شکستند اگرنه که مامور هرچقدر هم معذور بود، خدا و پیغمبرش را که به دنیا نمی فروخت!
اما اجنبی ها که حرمت شکنی نمی فهمیدند.
پس بعید نبود که خیلی غلط ها بکنند که نباید!
به واقع داشت جنگ می دید. کف حیاط مسجد گوهرشاد، جنازه روی جنازه ریخته بود و از کاشی و نقش نگارهای روی دیوار، خون سرخ بود که چکه می کرد...
وحشت زده بود. مردم به او می خورند و رد می شدند.
تمام تنش درد بود. حوض فیروزه ای لب پر شده و در عوضه آب زلال، خونابه درونش جریان داشت.
به مردان و زنانی که غرق خون، هر گوشه ای افتاده بودند نگاه می کرد. خدایا...
"حسین... حسین جان... برادرم"
دختر جوانی بالای سر برادرش که شهیدش کرده بودند، نشسته بود و با ناله، نامش را صدا می زد.
ماموری حمله کرد و چادر دخترک را کشید و با قنداق تفنگ به سرش کوفت.
مرضیه مرد و زنده شد. مقتل و قتلگاه به نظرش آمد و توی گوشش نوای نوحه و روضه های عاشورایی که کبلایی ممد می خواند تکرار می شد.
"از حرم تا قتلگه
زینب صدا می زد حسین...
ناله ها می زد حسین...
زینب صدا می زد حسین"
#ادامه_دارد...
#الهام_تیموری ✍🏻
#بدون_ذکر_منبع_کپی_نکنید❌
@bahejab_com 🌹
🌼🍃
هیچ دعائی بالاتر از این نیست
که خدا ما را از خودش دور نکند.
خداوندا دریاب بنده ای را که
در میان شادی و خنده اش
گفت خدایا شکرت
و در اوج غم ها گفت
خدا بزرگ است.❤️
🌼🍃
@bahejab_com 🌹
♦️🌹♦️🌹♦️
#کلیک_کن❗️
#مقاله 📚
💥رعایت حیا، شُکر عملی و تجلی بندگی خداوند
💢انسان های با حیا نه تنها در پیشگاه پروردگار از انجام اعمال خلاف و ناپسند پرهیز می کنند بلکه صحنه زندگی را محضر خدا می دانند و در بین خانواده و اجتماع به رعایت این ویژگی پای بندند...👇
https://b2n.ir/424488
@bahejab_com 🌹
🍃🌷
#نکته_های_ناب ✨
#رهبرانه 🌺
💎 امیدواریم دختران جوان و زنان جامعهی ما در «الگوی زینب کبری» دقت کنند و هویت و شخصیت خود را در آن ببینند. ۸۴/۰۳/۲۵
#دختر_تمدن_ساز 🌸
@bahejab_com 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️🔺⚪️🔺⚪️
#کلیپ 🎥
♦️پاسخ رهبر انقلاب به منتقدان #حجاب در جامعه
💢عدّهای نادانسته همان خطّی را دنبال میکنند که دشمن با آنهمه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند.
امام گفت: باید حجاب وجود داشته باشد!
@bahejab_com 🌹
#ساعت_هشت_عاشقی 💛
دست و پا گم کردهی شوق تماشای توام
ای امام مهربان اذن وصالم را بده...
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أنِیسَ النُّفُوس
@bahejab_com 🌹
هدایت شده از هوای حوا
🌹🍃
#داستان_گوهرشاد 🕌
#مرضیه 🍃
#قسمت_هشتم 8⃣
جانش داشت بالا می آمد. دخترک دستانش را روی گیسوان بلندش گذاشت و زار زد.
چاره ای نبود. غیرت زنانه مرضیه به جوش آمد. جلیقهی بته جقه اش را کند و خودش را به دخترک رساند.
جلیقه را پهن کرد روی سر دختر.
دست انداخت و خواست گوشه ی چارقدش را جر بدهد اما شدنی نبود.
پارچهاش محکم تر از آن بود که با دستان بی جان مرضیه پاره شود.
این بار، روبندش را کند و دور پیشانی شکسته دختر بست.
چشمان معصوم و داغدار دختر را به خاطر سپرد و از جا بلند شد.
ناگهان چیزی مثل صاعقه خورد به شانه اش. نفسش توی سینه محبوس شد از درد باتونی که آژان چندبار پیاپی به شانه اش زد.
میان آن همه آشوب و هیاهو، تق و تق صدای شکستن استخوانش را شنید.
مرد شروع کرد به فحاشی و با پنجه ی وحشی مردانه اش چادر مرضیه را کشید.
هر چه می کرد نمی توانست فرار کند تا بلکه اقلا اجازه ندهد این مرتبه، حجابش را بردارند.
_ولش کن مزدوره بی همه چیز
فکر و خیال نبود. آقاجانش بود! سر و کلهاش پیدا شده بود به هواخواهی دختر کوچکش.
با مامور دست به یقه شد.
حاجت روا شده بود. معجزه بود دیدار پدر در آن وانفسا و صحرای محشر.
مرضیه نفس نفس می زد. گرما و درد و غم و غصه داشت از پا درش می آورد.
اگر می افتاد روی زمین، زیر دست و پای جمعیت له می شد.
_برو مرضیه. برو آقاجون. حلالم کن بابا. اشهد ان لا اله الا الله...
زبانش را گاز گرفت. چه میگفت آقاجان؟ حالا وقت رفتن بود؟
داشت اشهدش را می خواند؟ از کنار پیراهنش فهمید که زخمی شده.
داشت قربان صدقه ی آقاجانش می رفت که دستی دور بازویش حلقه شد و کشیدش عقب.
زنی میانسال بود که به لاغری اش نمی خورد آن همه بنیه و توان!
مرضیه نالید:
_چرا همچین می کنی خانوم؟ آقامه...
زن داد می زد تا صدایش به گوش مرضیه برسد:
_مگه نشنفتی آقات چی گفت؟ باید از این مهلکه فرار کنی دختر. نمی بینی خون جلو چشاشونو گرفته؟ می خوای پیش روی آقات... لا اله الا الله! بیا... بدو ننه...
_میگم آقامه. تنها نیومدم که تنها هم برگردم! بذار دستم به دستش برسه. تو رو ابوالفضل ولم کن. زخمی شده. جوابه بیبی رو چی بدم بی آقام؟
#ادامه_دارد...
#الهام_تیموری ✍🏻
#بدون_ذکر_منبع_کپی_نکنید ❌
@bahejab_com 🌹
🌼🍃
#شکرگزار_باشیم ❤️
نعمتهایتان را بشمارید و لیستی از ده نعمتی که
در زندگی دارید تهیه کنید و بنویسید
که چرا برای داشتن آن ها سپاسگزارید.
مثلا: وجود پدر و مادر، دستان سالم. پای سالم. استقلال مالی. صورت زیبا. خانواده ی خوب. فرزند خوب، چشم هایی که می بینند، محتاج کسی نیستم، آب سالم برای خوردن، هوا و....
لیست خود را از نو بخوانید
و در پایان هر مورد
واژه ی خدایا سپاسگزارم را بگویید...
🌼🍃
@bahejab_com 🌹
🌺🍃
♦️چه چیز زندگی را شیرین می کند؟
🌸چه چیز زندگی را شیرین می کند؟ ادب، برخورد صادقانه، اعلام دوست داشتن، مهربانی، عیب خود را پذیرفتن، وعده بیخودی ندادن، گذشت، دلتنگی ها را سریع جبران کردن، موقعیت هم دیگر را درک کردن، توجه به چیز های جزئی.
🌿گاهی وقت ها می گوید این کار خیلی جزئی است. درست است که جزئی است، امّا این جزء برای او کلی است.
@bahejab_com 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹
#کلیپ 🎥
♦️هفت راهکار ساده برای علاقه مند کردن دخترانمان به حجاب
🔹این کلیپ را حتماً ببنید، و آن را منتشر کنید
#حجاب
@bahejab_com 🌹
🔴⚪️🔴⚪️🔴
💢قوانین پوشش در معتبر ترین دانشگاه های جهان 👨🎓👩🎓
#قوانین_پوشش
#پوشش_در_جهان
@bahejab_com 🌹
#ساعت_هشت_عاشقی 💛
در تــب و تــاب کبوترخــواهیِ گلدسـتههــا
عشق را هر جا که بینـی غـرق بـالا رفـتن اسـت
💠 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
@bahejab_com 🌹
✨
#صلی_الله_علیک_یا_جواد_الائمه
شنیده ام که گدا موج می زند به درت
سرای جود تو خالی ز مستمند مباد
#محمد_سهرابی
🖤۲۹ذی القعدة، شهادت امام جواد(ع)
@bahejab_com 🌹
🍃
هر چه کنی به خود کنی
گر چه که نیک و بد کنی
🍃إنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا
🌼اگر نیکی کنید به خودتان نیکی می کنید و اگر بدی کنید پس به خودتان بدی می کنید.
📙سوره اسراء،آیه ۷🍃
@bahejab_com 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤✨
قلبِ ❤️ عاشقم، زیر دِینته
مشهده دلم، کاظمینته...🕌
از بابُ المراد
تا بابُ الجواد✨
دست رحمتت
حاجاتم رو داد... 📿
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام 🖤
@bahejab_com 🌹
🍃🌹
♦️حجاب به چادر نیست.
🍃چیزی که بیش از چادر اهمیت دارد #حیا و #عفت است که داشتنش با خود حجاب اسلامی را به ارمغان میآورد.
به قولی
حیا را که نفهمی چادر سیاه هم نمیتواند محجبهات کند.
@bahejab_com 🌹
#ساعت_هشت_عاشقی 💛
از کنار پنجره فولاد گفتم یا جواد
سایهی نخل است نیک
اما رطب شیرینتر است...
@bahejab_com 🌹
🍃
#نکته_های_ناب 🌺
#با_علما ✨
♦️استاد شهید مطهری: اگر برهنگی تمدن است پس حیوانات متمدنترینند!
آنان که حجاب را انکار میکنند مسلمأ عقل را هم باید انکار کنند زیرا وجه افتراق انسان با حیوان عقل است!
🍃
@bahejab_com 🌹
هدایت شده از هوای حوا
🌼🍃
#داستان_گوهرشاد 💎
#مرضیه 🍃
#قسمت_آخر ✨
زن لنگ می زد. کنار ابروی چپش شکاف خورده بود ولی جانِ خوبی داشت!
_بخدا که کسی ازینجا جون سالم به در نمیبره. تو بی مادری؟ می خوای به عزای چند نفر بشینه اون بدبخت؟ تا نعش تو هم نیفتاده رو نعش بقیه بیا... بجنب... حواسشون پرت شده به کتک زدن اون حاجی. حالا تا بی عمامه و عبا نکننش دلشون آروم نمی گیره. خدایا... چه روزی به روزمون شد... خدایا این جوانها ننه و آقا دارن و عیالوارن... آخ خدا. قربون بزرگیت برم. یا امام هشتم به دادمون برس...
با همه ی جانی که نداشت، زن مجبورش می کرد مثل باد بدود.
مرضیه برگشت تا آقاجانش را ببیند ولی نه خبری از او بود و نه از آژان. بین شلوغی ها گمشان کرده بود.
از کنار دیوار بالاخره گذشتند و از گوشهی در که باز مانده بود با چابکی زن توانستند فرار کنند.
جیرینگ جیرینگ النگوهای زن و نفرین های پشت سرهمش به رضا میرپنج و مامورانش و شلیک تفنگ ها و ناله ی زخمی ها در هم پیچیده بود.
زن با گریه گفت:
_دلم خون شده ننه. پسر رشید منم کشتن. بیگناه کشتن. بچهم فدای سر امام حسین. بیا ننه. من خودم دیدم. تو که رو برگردوندی، آقاتُ زدن. با تیر... خدا صبرمون بده. هم سفره ی امام حسین باشن همشون.
مرضیه خواست جیغ بزند که پس کو آقاجانم؟ سر آقا سید چه بلایی آوردند؟
ولی ته گلویش خفه شد همه چیز. یاد بیبی افتاد که آخرین بار، شال را خودش دور پهلوی شوهرش می بست و برایش "لا حول و لا قوه الا بالله" میخواند زیر لب.
یاد راضیه افتاد و بچهای که حکما یتیم شده بود در شکم مادر!
یاد خواب دیشب و الرحمن و جنازه هایی که ندیده بودشان.
بی مرد و بی سایه سر شده بودند همگی.
حتی نتوانسته بود برای آخرین بار و به قدر چند دقیقه توی صورت پدرش نگاه کند
زن راست می گفت. باید می رفت. باید می رفت و هرچه با چشم دیده بود به گوش بقیه می رساند.
باید از این جنایت عالم و آدم را با خبر می کرد تا کمر ببندند به انتقام.
زن دستش را می کشید و فرار می کردند. آخ که چقدر آقاجان داغ زیارت حرم امام حسین داشت.
آخ که چقدر می خواست کبلایی باشد و نشد. آخ که چقدر تمام عمر ته تعزیه ها خوانده بود آرزویش را.
همه جای حرم صدای پر سوز آقاجان را می شنید:
"بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...
بر دلم ترسد بماند آرزوی کربلا...
تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده...
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا..."
پایان
تقدیم به روح مطهر شهدای گوهرشاد.🌹
#الهام_تیموری ✍🏻
#بدون_ذکر_منبع_کپی_نکنید ❌
@bahejab_com 🌹
🌼🍃
🍃ففِرُّوا إِلَي اللَّهِ إِنِّي لَکُمْ مِنْهُ نَذيرٌ مُبينٌ
🍃پس به سوی خدا فرار کنید، که من از سوی او برای شما بیم دهنده ای آشکارم!
@bahejab_com 🌹
💥❤️💥❤️💥
دیدم که به عرش، شور و شوقی برپاست
برپاگر این بزم شعف، ذات خداست
گفتم به خرد چه اتفاق افتاده؟
گفتا که عروسی علی و زهراست...🌸
🎊 سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه مبارک باد 🎊
@bahejab_com 🌹
💕💍
🌸حضرت محمد مصطفی "ص":
🌼بهترین #وساطت این است که میان دو نفر در امر #ازدواج واسطه شوی.
@bahejab_com 🌹
💕💍
#نکته_های_ناب 🌼
#رهبرانه 🌸
💞تفاوت در سادگی است
🍃بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان، مثل ازدواج فاطمهی زهرا (س) باشد.
🌱 ازدواجی با پیوند عشقی الهی و جوششی بینظیر میان زن و مرد مؤمن، و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همهی تشریفات و زر و زیورهای پوچ و بیمحتوا. ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
@bahejab_com 🌹
#ساعت_هشت_عاشقی 💛
در حریم روضهات هرکس اقامت میکند
میرسـد او را نـدای «فادخلوها خالدین»
@bahejab_com 🌹