گاهی وقتها دلتنگی اَمون آدمو میگیره و برات نایی باقی نمیزاره دلتنگی خیلی سخته 😔 بخصوص اون نوعش که بدونی هرچی هم انتظار بکشی این انتظار به سر نمیاد همه ما آدما تو زندگیمون یه چیزایی و یه کسایی رو از دست دادیم و میدیم خوبه که یاد بگیریم خودمون و شرایطمونو مدیریت کنیم نمیگم غصه نخوریم نمیگم گریه نکنیم 🤗 گاهی وقتا لازمه با همه وجود گریه کنیم اما ... گریه‌مون که تموم شد دستمونو بزاریم به زانو و از جامون بلند شیم یه یا علی بگیم و زندگی رو از همونجایی که ایستادیم و بخاطر همه چیزا و همه کسایی که داریم ادامه بدیم 👌 #دلنوشته

بیشتر وقتا لحظه طلوع خورشید رو نگاه میکنم لحظه ای که سیاهی شب میره و روشنایی روز خودشو نشون میده سکوت قشنگی داره از قاب قشنگ پنجره بیرون رو تماشا میکنم هیچ رفت و آمدی نیست گویا همه در آرامشی _هر چند موقت_ به سر میبرن تنها صدایی که به گوش میرسه، صدای خش و خش جاروی رفتگر مهربونه و صدای وز و وز شب پره‌ای که دور سوسوهای چراغ تیرک برق پر میزنه حس میکنم خدا از همیشه بهم نزدیکتره اونقدر نزدیک که میتونم خودمو بندازم تو بغلش و بهش بگم تو تنها پناه منی و همه دغدغه‌ها و خیال‌هام از بین بره انگار خدا محکم بغلم میکنه و میگه نترس من هستم هواتو دارم هوای همتونو دارم فقط کافیه بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را #دلنوشته

روزی میرسه که در حال خوردنِ آخرین وعده غذا هستیم؛ برای آخرین بار گوشیمونو چک میکنیم؛ عزیزی رو بغل میکنیم؛ اما ... خبر نداریم که این آخرین بار هست برای همین باید هرچیزی رو با ذوق وشوق انجام بدیم و قدر لحظه لحظه عمر رو بدونیم چون هرگز تکرار نمیشه 💚 #دلنوشته کانال هنر فن بیان

چند سال قبل وقتی از این پله ها بالا رفتم دل تو دلم نبود... پاهام انگاری جون نداشت سابقه تدریس داشتم ولی نه توی دانشگاه... صدای ضربان قلبم رو می‌شنیدم... اصلا یه لحظه پشیمون شدم و با خودم گفتم کاش از همینجا برگردم... قشنگ یادمه... یه دودلی سفت و سختی افتاد به جونم... کلمه‌ها تو مغزم رژه می‌رفت... فهیم دانشگاه و دانشجو فرق داره با موسسه و مهارتجو😱 تا دیر نشده از همین راهی که اومدی برگرد... اما یه چیزی از ته قلبم گفت تو برای همچین روزی تلاش کردی... سختی کشیدی... جون به لب شدی... یادت نره سختهایی که از سر گذروندی... خلاصه که... اون ندایی که از ته قلبم میومد اینقدر مصمم بود که دیگه هیچ صدایی به گوش نرسید... روبروی اتاق رئیس دانشکده ایستادم... چندتا ضربه به در... چندتا سرفه ریز... یه لبخند آروم و یه چهره بدون گره... سلام آقای دکتر؛ حیاتی هستم... 📌 من بدون اشکال و اشتباه نبودم و نیستم... ولی همه تلاشمو کردم تا بهترینِ خودم باشم... و این کاریه که همیشه باید بکنیم... سه‌شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ✍ فهیمه حیاتی #دلنوشته

آدم قوی، آدمی نیست که گریه نکنه؛ غمگین و دلتنگ نشه و غصه نخوره!! آدم قوی، دلتنگ میشه، گریه میکنه؛ اما ... دنیاش به آخر نمیرسه .‌‌.. همین دیگه !!! خواستم بگم قوی بودن به گریه نکردن نیست؛ قوی بودن به اینه که یه دل سیر گریه کنی؛ بعدش اشکاتو پاک کنی و بگی خدایا بابت همه چی ازت ممنونم ‌‌‌... از اینکه هستی و حواست بهم هست ازت ممنونم .‌‌‌.‌. از اینکه بهم قدرت اشک ریختن و دلتنگ شدن دادی ازت ممنونم ... خداجونم تو که هستی خیالم راحته .‌‌‌‌‌‌‌.‌. #دلنوشته

‌تهِ ته همه ناامیدی‌ها، نگرانی‌ها و سختی‌ها یکی هست به وسعت بی‌كران مهربانی زيبا و دوست داشتنی بودنش عادتی است مثل نفس كشيدن... از رگ گردن به ما نزدیکتر... تو این لحظه‌های سخت التماس دعا 🙏 #دلنوشته

✨ مولاجانم... چه غم بزرگیه كه از ميان کوچه‌های شهر گذر می‌كنيد و ما شما رو نمی‌شناسیم😔 چقدر با شما بودن رو كم داريم و چقدر حسرت ديدارتون بر دلمون مونده آقاجانم... بیا و حق و باطلِ در هم آمیخته رو بهمون نشان بده میدونی همه چي برامون گنگ و نامفهومه اینجا ... همه دکان دارن یکی شیطان می‌فروشه یکی خدا ..‌. شیطان فروشها که حکایتشون معلومه؛ درد اونه که دکان خدافروشی رو هم شیطانهای فرشته نما میچرخونن ..‌‌. به چهره نقاب دین و خدا و پیغمبر دارن ولی در دل، خودِ شیطانن بیا و خلاصمون کن از اینهمه دو رنگی ... از اینهمه صد رنگی ... #دلنوشته ✍فهیمه حیاتی

همونی باشین که دلتون میخواد اگه بقیه دوست ندارن بذارین دوست نداشته باشن باور کنین خوشبختی یه انتخابِ باور کنین زندگی، راضی نگه داشتن همه نیست  هر جور که باشین آخرش یه عده موافقن یه سریا مخالف پس برای دل خودتون زندگی کنین با خدا معامله کنین و هر کاری میکنین فقط بالاسری رو در نظر بگیرین و‌مطمئن باشین بقیه‌اش حله ✨ #دلنوشته فهیمه حیاتی