✳️ حسین راه افتاد برای حفظ اسلام...
🔻 هر کس رسید نصیحت کرد؛ کوفه نرو!
اما هر کس رسید نگفت؛ #حسین جان، تو #امام مایی و ما #یار توییم!
حسین که راه افتاد نصیحت کردند؛ کوفه نرو!
اما نگفتند؛ حسین جان، برایت بمیرم که ملعونی چون یزید چون تویی را تهدید به کشتن کرده است... یاریات میکنیم برای حفظ اسلام!
مظلومانه لب زد:
- کار این امت درست نخواهد شد مگر با #شهادت من و #اسارت خانوادهام! خدا میخواهد من را #کشته ببیند و آنها را #اسیر...
حسین راه افتاد برای حفظ #اسلام...
جا نمانی!
📚 برگرفته از کتاب #امیر_من
📖 صص ۷۱-۷۰
👤 #نرجس_شکوریانفرد
💠#داستان
💢 الاغی که اسیر شد؛
خاطره ای جالب از دوران دفاع مقدس:
💠 در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا #الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
💠 یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت #دشمن رفت و #اسیر شد!
💠 چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن #مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
💠 اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد #یگان شد.
🔺الاغ زرنگ با کلی #سوغاتی از دست دشمن #فرار کرده بود.
✍️ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن داخل جبهه دشمن و هنوز هم به دشمن #سواری میدهند! و قصد #برگشتن هم ندارند / #دشمنان_خانگی
#خواندنی
✅حیات طیبه 👇
https://eitaa.com/hayate313