°•📝
○ مُردهایی بیش نبودم وسط صحڹ شما
زنـگِ نقــارهِ تاڹ بود ڪه احـیایم ڪرد✨🍃
#صبحتونامامرضایی 🌤
#چهارشنبه_های_امام_رضایی✨🧡
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
『 حضرتعشق 』🇵🇸
°•📝 ○ مُردهایی بیش نبودم وسط صحڹ شما زنـگِ نقــارهِ تاڹ بود ڪه احـیایم ڪرد✨🍃 #صبحتونامامرضایی
مݩ فڪر مےکنم
امامْ رضا (؏) حۅائج ما را
مۍبندد بہ پای ایݩ ڪبوتر ها
بعد مـۍپرند تا خدا... ♥️
#امامرضایدلم✨😍
🌟{ #یک_آیه
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ }🌟
سوگند
بھ
سٺارھ.......
[ @hazraate_eshgh ]
♥️ امیرالمومنین (ع) فرمودند:
♥️ ایکـمیل مـومن آیینه مومن است زیرا به او نگرد
و حاجـتش را برآورد و حالـش را خوب کند. 🙃
♥️ ایکـمیل مومنان برادرند و چیزی
نـزد هر برادری از برادرش عزیـزتر نیست. 😇
[تحفالعقولص۱۶۷]
#حدیث #کلام_مولا
دل چَسب تریـــن زمزمہ اینجا صلوات اَست
🌺↓♥️↓🌺
@hazraate_eshgh
#شهیدانه🧡|••
سال ۶۴ در پدافند مهران بودم. منصور من را برد که منطقه را توجیه کند. من مسئول مسئول و جانشینی مخابرات بودم . برای توجیه کار باید با ایشان میرفتم. در راه بودیم که صحبت مکه🕋 شد و گفت با آهنگران در حج تمتّع همسفر بوده است✨ نمی دانسته که آهنگران این قدر تاریخ اسلامش خوب🌷 است. گفتم چه طور؟
گفت: در مدینه که داشتیم باهم میچرخیدیم، من را در تمام کوچه ها چرخاند و توضیحات🗣 به من داد. من را نسبت به حقیقت اصلی تاریخ اسلام🍃آگاه کرد
به نقل از : دولت آبادی
《#شهید_منصور_حاج_امینی》
__________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#مکتب_روح_الله 💫
انقلاب اصیل و عظیم الهی، اسلامی، ایرانی ما ..... جلوهای از نهضت پر عظمت حضرت محمد رسول اللَّه (ص) است که ولادت سعادتمند و هجرت حرکتبخشَش در عصری واقع شد که ظلمات جهالت سراسر جهان را فراگرفته بود و قدرتمندان چون حیوانهای آدمخوار، روزگار مستضعفین را تباه نموده بودند. و نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه، جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی، و فقر و فلاکت جایگزین رفاه و آسایش گردیده بود، پاگرفت و ملت ما قیام کرد، چرا که چنگال سباع به صورت آدم، تا مرفق به خون جوانان عزیز ما فرو رفته و نفسها در سینهها قطع شده بود و میرفت تا آثار اسلام و انسانیت محو و کنگره عدالت فرو ریزد.
[صحیفه امام،ج۱۲، ص۱۳۶-۱۳۷]
______________
بے عِشق خمیـــنے نَتوان عاشق مَهدے شُد
🌷👇🏼🌷
@hazraate_eshgh
{•🖤🔗•}
#تلنگر✋
اگهکسیتوکُماباشه؛✨
خانوادشهمهمنتظرنڪهبرگرده...😭
خیلیامونتوکمایگناهرفتیم؛❌
اَهلبِیتمنتظرمونَند...☺️
وقتشنشدهکهبرگردیم؟!🤔
استغفراللهربےواتوبہالیہ
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#عابدانه {💙}
خـدایا ما را تـوفیق طاعت 🦋
و دوری از معـصیت روزی گردان 🌸
[دعایحضرتمهدی]
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
برادر میثم مطیعی | هیأت میثاق با شهداShab07Moharram1396[06].mp3
زمان:
حجم:
7.29M
••| #مدافعین_حرم✌️🏻
دیگہ تو مرد خونہای
تو سایہی سرمْـ✨
باید مثݪ بابا بشۍ
مدافـ؏ حرمْـ😍♥️
#مداحی🎶
#حآجمیثممطیعی💛
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
#آفــتــاب_در_حجــــــاب
قسمت #هفتاد
مامور میخندد و به دیگرى مى گوید:
_اینها را نگاه کن ! قرار است فردا همگى کشته شوند و امروز نگران فروریختن سقف اند.
#طبیعى_است که این کلام، رعب و وحشت #بچه_ها را بیشتر کند...
اما #حرفهاى_امام تسلى و آرامششان مى بخشد:
_✨عزیزانم ! مطمئن باشید که ما کشته نخواهیم شد. ما به #مدینه عزیمت مى کنیم و شما #به_خانه_هاى_خود باز مى گردید.
دلهاى بچه ها به امید آینده آرام مى گیرد....
اما به هر حال، خرابه، خرابه است و جاى زندگى کردن نیست...
چهره هایى که آسمان هرگز رنگ رویشان را ندیده،
باید در هجوم سرماى شب بسوزند...
و در تابش مستقیم آفتاب ظهر پوست بیندازند....
انگار که لطیف ترین گلهاى گلخانه اى را به کویرى ترین نقطه جهان ، تبعید کرده باشند....
تو هنوز زنها و بچه ها را در خرابه اسکان نداده اى،
هنوز اشکهایشان را نسترده اى ،
هنوز آرامشان نکرده اى...
و هنوز
گرد و غبار راه از سر و رویشان نگرفته اى...
که #زنى با ظرفى از غذا وارد خرابه مى شود....
به تو سلام مى کند و ظرف غذا را پیش رویت مى نهد.
بوى غذاى گرم در فضاى خرابه مى پیچد و توجه کودکانى را که مدتهاست جز گرسنگى نکشیده اند و جز نان خشک
نچشیده اند، به خود جلب مى کند.
تو زن را #دعا مى کنى و ظرف غذا را پس مى زنى و به زن مى گویى:
_✨مگر نمى دانى که #صدقه بر ما #حرام است؟
زن مى گوید:
_به خدا قسم که این صدقه نیست ، #نذرى است بر عهده من که هر #غریب و #اسیرى را شامل مى شود.
تو مى پرسى که:
_✨این چه عهد و نذرى است ؟!
و او توضیح مى دهد که:
_در #مدینه زندگى مى کردیم و من #کودك بودم که به #بیمارى_لاعلاجى گرفتار شدم. پدر و مادرم مرا به خانه #فاطمه بنت رسول الله بردند تا او و على براى شفاى من دعا کنند. در این هنگام #پسرى خوش سیما وارد خانه شد. او #حسین فرزند آنها بود.... على او را صدا کرد و گفت:
''حسین جان ! دستت را بر سر این دختر قرار ده و شفاى او را از خدا بخواه. حسین، دست بر سر من گذاشت و من #بلافاصله شفا یافتم و آنچنان شفا یافتم که تا کنون به #هیچ بیمارى مبتلا نشده ام.... گردش روزگار، مرا از مدینه و آن خاندان دور کرد و در اطراف #شام #سکنى داد.... من از آن زمان #نذر کرده ام که براى #سلامتى آقا حسین به اسیران و غریبان ، احسان کنم تا مگر جمال آن عزیز را #دوباره ببینم.
تو همین را کم داشتى زینب..!
که از دل #صیحه بکشى...
و پاره هاى جگرت را از دیدگانت فرو بریزى.
و حالا این #سجاد است که باید تو را آرام کند...
و این #کودکانند که باید به دلدارى تو بیایند...
در میان ضجه ها و گریه هایت به زن مى گویى:
_✨حاجت روا شدى زن! به وصال خود رسیدى. من زینبم، دختر فاطمه و على و خواهرحسین و این سر که بر سر دارالاماره نصب شده، سر همان حسینى است که تو به دنبالش مى گردى و این کودکان ، فرزندان حسین اند. نذرت تمام شد و کارت به سرانجام رسید.
زن نعره اى از جگر مى کشد و #بیهوش بر زمین مى افتد....
تو پیش پیکر نیمه جان او زانو مى زنى و اشکهاى مدامت را بر سر و صورت او مى پاشى...
زن به هوش مى آید،...
گریه مى کند،
زار مى زند،
گیسوانش را مى کند،
بر سر و صورت مى کوبد.
و دوباره از هوش مى رود.
باز به هوش مى آید،....
اثری از ✍سیدمهدی شجاعی
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh