eitaa logo
HDAVODABADI
1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
199 ویدیو
17 فایل
خاطرات و تصاویر اختصاصی دفاع مقدس
مشاهده در ایتا
دانلود
من برادر تو را کشتم! سال ۱۳۸۱ وقتی نشریه را منتشر می کرد، دولت ، در مقاله‌ای که در روزنامه‌های زنجیره‌ای منتشر کرد، نوشت: "هشت سال جنگ ‌ما با عراق، برادرکُشی بود." هنوز ۱۴ سال از آتش‌بس و پایان جنگ متجاوزانه و تحمیلی عراق صدامی علیه ایران ‌نگذشته بود. مهاجرانی ‌که رئیس مرکز شده بود، خواست ژست لیبرالی بگیرد و از طرف رئیس جمهور وقت، به حاکم وحشی ، چراغ سبز نشان دهد و بگوید: "اصلا برای ما مهم ‌نیست که تو با نیّت سرنگونی حکومت اسلامی، سرکوب انقلاب اسلامی و اشغال کشورمان، به ایران حمله کردی و صدها هزار مسلمان را از دو کشور، به کام مرگ فرستادی!" باتوجه به اینکه "سیدمحسن مهاجرانی" برادرِ کوچک‌ترِ آقای مهاجرانی در مقاومت ‌و ایستادگی در برابر صدام و‌ مزدورانش‌ به شهادت رسیده بود، همین ‌موضوع را دستاویز قرار داده و مهر ۱۳۸۱ در نشریه صبح دوکوهه مقاله‌ای زدم با عنوان: "آقای مهاجرانی ما برادر شما را کُشتم! جنگ ما برادر کشی بود. بله هشت سال جنگ‌ ما با عراق برادرکشی بود. البته این جنگ از سال ۱۳۵۹ هجری شمسی آغاز نشد، که شروع آن از همان لحظه ای بود که "قابیل"، سنگ بر فرق برادر خویش "هابیل" فرود اورد. جنگ‌ ما برادرکشی بود این سو مسلمانان بودند و آن سو نیز همین‌گونه، درست مثل نبردهای علی (ع) در "صفین" و "نهروان". آن روز گرم تابستان ۱۳۸۱ با مسعود دهنمکی برای مصاحبه، به دفتر مهاجرانی ‌در ریاستگاهش ساختمان عریض و طویل ولی بی‌خاصیت! ‌گفتگوی تمدنها در خیابان شهید کلاهدوز (دولت) تهران رفتیم. اول از اینکه هر سه نفرمان اهل استان مرکزی و اراکی هستیم، گفتیم ‌و خندیدم. مهاجرانی هم که معلوم بود خودش نفهمیده چی گفته، فقط شروع کرد به حرّافی و توجیه. متن کامل آن گفتگو، نیمه دوم شهریور ۱۳۸۱ در صبح دوکوهه منتشر شد. به قول شیخ الرئیس ابو علی سینا: "اگر برای یک اشتباهت هزار دلیل بیاوری، می‌شود هزار و یک اشتباه!" حمید داودآبادی @hdavodabadi