شهیدی که دیر به سید حسن رسید اما رسید...
این آقا که عکسش اینجاست اسمش علاء است.
علاء یکی از افرادیست که که در تیم پزشکی برای نجات جان مردم بعد از بمبارانها حضور داشت.
آنها آن روز در محل بمباران حضور پیدا کردند.
تعدادی از آنها تلاش کردند به سید برسند اما به علت استنشاق مواد موجود در اثر بمباران بیهوش شدند.
ساعتها تلاش کردند، رفتند و آمدند اما خبری از پیکرها نبود تا اینکه برخی خسته شدند و تصمیم گرفتند استراحت کنند و فرصت خواستند.
اما علاء اصرار داشت که من میخواهم بروم پایین، نمیخواهم استراحت کنم.
گفت من چیزی برای از دست دادن ندارم. با اینکه علاء سه فرزند دارد.
پس ماسک اکسیژن را به صورتش زد و پایین رفت. علاء بیرون نیامد. برنگشت.
چند ساعت بعد از استراحت، تیم پزشکی پایین رفتند و دیدند علاء کنار سید حسن دراز کشیده. علاء ماسک را برداشته بود و به صورت سید گذاشته بود.
تلاش کرده بود سید برگردد. برنگشت.
علاء هم همانجا بیماسک با او رفت و تن بی جانش فریاد «بعد از تو خاک بر سر دنیا» شد...
خداوندا!
تو شاهد باش
دیر آمدند اما آخر آمدند...💔😔💔💔
شادی روح همهی شهدا صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهُم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
•┈┈••|وِلـٰايَــتْ مَداٰراٰنٍ فَتْـحُ الْـمُبيــنْ|••┈┈•
🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷
●▬▬▬▬๑🌐๑▬▬▬▬▬●
ولایت مداران فتح المبین
@velayat_fatholmobin