eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ محکم گره بزن دلِ ما را به زلف خویش ای دستگیرِ در گُنه افتاده‌ها، حسین .. علیه‌السلام ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🌧 آن مرد در باران آمد 🌧 🌸دلنوشته ای به مناسبت نیمه شعبان ولادت امام مهربان زمانمان🌸 🔹یادش به خیر 🔹این درس کلاس اول از یادم نمیرود ⚜" آن مرد در باران آمد"⚜ 🔹باران را دوست داشتم... 🔹در کودکی عاشق این بودم که بی چتر زیر باران بروم و باران خیسم کند... 🔹برایم جالب بود که بدانم آن مرد که در باران آمد که بود؟!... 🔹از معلمم پرسیدم ولی جوابم را درست نداد... 🔹گفت این درس است. واقعی نیست. وگرنه کدام آدم عاقلی در باران بی چتر جایی میرود! 🔸از آن روز دیگر بی چتر زیر باران نرفتم... 🔸آن مرد که در باران آمد هم برایم افسانه ای بیش نبود... 🔸سالها از آن روز گذشت... 🔸دیگر برای خودم مردی شده بودم 🔸زندگی راحت و آرامی داشتم 🔸تا اینکه روزی سخت گرفتار شدم 🔹دختر کوچکم داشت در دستانم جان میداد 🔹پزشک ها همه جوابم کرده بودند 🔹هر جا که کورسوی امیدی بود رفتم ولی ناامید برگشتم 🔹دیگر به آخر راه رسیده بودم 🔹چشمانم مثل ابر بهار اشک میبارید 🔹دخترم را که چشمان کوچکش به خواب رفته بود بوسیدم 🔹شبنم اشک بر صورت غنچه ام نشست... 🔹چشمان کوچکش را باز کرد 🔹به چشمانم خیره شد 🔹با دستان کوچکش اشک چشمانم را پاک کرد و گفت: بابا یعنی من دیگر خوب نمیشوم؟ 🔹بغضی سخت گلویم را فشرد 🔹از اتاق بیرون رفتم تا دخترم های های گریه ام را نشنود 🔹به نمازخانه بیمارستان رفتم 🔹هیچ کس آنجا نبود 🔹گوشه ای نشستم و غرق ماتم شدم 🔹ناگهان چشمم به تابلویی افتاد که رویش نوشته بود: " یا صاحب الزمان ادرکنی" 🔸انگار روزنه امیدی در دلم روشن شد 🔸با همه وجود در حالی که از همه کس بریده بودم و باران اشک از چشمانم روان بود صدایش زدم از او کمک خواستم 🌱یا صاحب الزمان ادرکنی 🌱یا صاحب الزمان ادرکنی 🌱یا صاحب الزمان ادرکنی... 🌱و او آمد... 🌱آن مرد، آن جوانمرد در باران آمد... 🌸مهدی جان! 🌸کاش در کلاس اول به ما میگفتند که آن مرد که در باران می آید افسانه نیست... 🌸کاش میگفتند که او هست، او به یاد ماست، نگران حال ماست، او پدر مهربان فراموش شده ماست و منتظر دستگیری از ماست... 🌸کاش لااقل یک درس را به تو اختصاص میدادند... 🌸کاش ما را به باران عادت میدادند، کاش با چتر بین ما و باران فاصله نمینداختند... 🌹مهدی جان! 🌹از فردا به دخترم و کودکان سرزمین خواهم گفت که به هوش باشید. مرد باران افسانه نیست، بلکه غریبترین عزیز دوران است... 🌹🌹 به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
‌ 🌷مهدی شناسی ۲۰۳🌷 🌹السلام علیکم یا اهل بیت النبوة🌹 💠زیارت جامعه کبیره💠 🔶 چیزها را بر اساس سنخیتی که دارند کنار هم می چینند.شما در گل فروشی می بینید که گل های رز کنار هم هستند و گل های داوودی کنار هم.با هم قاطی نمی کنند. 🔶این که گل سرخ ها کنار هم باشند قشنگ است.و اگر با گل های دیگر قاطی نشود بهتر است. 🔶این یک قاعده و قانون است که چیزهایی که سنخیت دارند کنار یکدیگر قرار می گیرند. 🔶وقتی می گوییم السلام علیک یا اهل بیت النبوة یعنی سلام خدا بر شما چهارده نور پاک نبوة. یعنی آنها در برتری و بلندی رتبه با هم سنخیت دارند و شایسته است که در دسته ی دیگری غیر از مردم عادی قرار گیرند. 🔶یعنی خاندانی که بر همه خاندان ها:یکی در عصمت از گناه و حتی فکر گناه و دیگری عصمت از اشتباه برتری دارند. 💖💖💖💖💖💖💖💖 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🌸 حسین جان! تولدت چنان مبارک بود که فطرس ملک، نخستین دخیل «سفینه النجاة» ات شد؛ اما افسوس که غصه قصه کربلا، پیش از تولدت به گوش مادرت زهرا رسیده بود. 🌼 پس خدا مهدی را در نسل تو قرار داد و داستان عاقبت بخیری انسان توسط او را در گوش مادرت زمزمه کرد، تا قلبش آرام بگیرد و شادی اش از تولد تو رنگ غم نگیرد. 🌸 سلام بر تو در روزی که متولد شدی و در روزی که با ظهور فرزندت مهدی، باز خواهی گشت. 💐 ولادت علیه السلام را محضر فرزند عزیزشان امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) و شما عزیزان تبریک می گوییم. 🦋🌹💖 🌹🌹 به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
خدا زمین رو مدور آفرید تا به انسان بگه همون لحظه‌ای که فکر می‌کنی به آخر دنیا رسیده‌ای درست در نقطه آغاز هستی. شبتون بخیر و شروع فرداتون پر از اتفاقات خوب 🌹🌹🌹 🌟✨🌙🌷☘💐
┄┅─✵💝✵─┅┄ چه زیباست که هر صبح همراه با خورشید به خدا سلام کنیم💚 نام خدا را نجوا کنیم و آرام بگوییم الهی به امید تو💚 💖🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💚 ماه شعبان شد و یار مان از سفر برنگشت سالها به انتظار نشستیم وجسممان نحیف ومویمان سفید وچشم انتظار ودستمان به آسمان ودعاگویان الغوث الغوث یاصاحب الزمان شاعر:حسن اساسی ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌈⛈☀️ســـــلام✋ 🍃⛰☀️صبح تون پراز شادی و نشاط ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ کاربرد کلمه طیّب در قرآن (5⃣) ✅💐 حلال بودن خوردنیها 💐✨ قرآن یکی از معيارهای حلال بودن خوردنیها را طيب بودن آنها اعلام می‌کند. 💐✨ می‌توان گفت مقصود از طيبات که ملاک حليت است، اشيايی است که از نظر طبع مردم لذت‌بخش و مورد پسند است و از جهت عقلی مورد تأييد قرار می‌گيرد: 💐💫 يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ ۖ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۙ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ ۖ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (آیه 4 سوره مائده) از تو سؤال می‌کنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده؛ (و نیز صید) حیوانات شکاری و سگهای آموخته (و تربیت یافته) که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها یاد داده‌اید، (بر شما حلال است؛) پس، از آنچه این حیوانات برای شما (صید می‌کنند و) نگاه می‌دارند، بخورید؛ و نام خدا را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار،) بر آن ببرید؛ و از (معصیت) خدا بپرهیزید که خداوند سریع الحساب است!» ✅💐 اصل و قانون كلى آن است كه همه‌ چيزهاى پاک و دلپسند، حلال باشد. ✅💐  چون اسلام دينى فطرى است، آنچه را كه دل بپسندد و فسادى نداشته باشد حلال مى‌كند. ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
صدای اس ام اس موبایلم میآید. فاطمه است }عروس خانم ما اینجا منتظریم{ چه صفتی!عروس... نه...نمیگذارم که این احساسات شکست خورده، این دخترانگی های لنگر گرفته،این روحیه ی لگدمال شده و این حال ناآرام نابودم کند. من با منطق پذیر فتم و پای منطق خودم و اجبار پدرم میمانم. من خودم را نمیبازم...من شکست خورده ی این بازی نخواهم بود. پیروزی تنها چند گام با من فاصله دارد،شاید هم چند امضا و یک خطبه! نمیدانم کی به محضر میرسیم،کی ماشین متوقف میشود و کی من از فکر و خیال بیرون میپرم. :_نمیخوای پیاه شی؟ همه منتظرن. سرم را بالا میآورم و به جماعتی که به انتظارم ایستاده اند،خیره میشوم. مامان و بابا،عمو و زنعمو،مانی و آقا و خانمی که شوهرخاله و خاله ی مسیح معرفی شدند. و زنی جوان،سی،سی و پنج ساله با همسرش و دختر کوچکش،که فهمیدم دختر و دامادِ خاله ی مسیح هستند. در را باز میکنم و پیاده میشوم. فاطمه و محسن را میبینم،فاطمه جلو میآید و بغلم میکند. وارد محضر میشویم،فاطمه کنارم حرکت میکند و لحظه ای تنهایم نمیگذارد. سرم را بلند نمیکنم،فقط مستقیم حرکت میکنم. روی صندلی عروس مینشینم و تازه وقت میکنم به اطراف نگاه کنم. محضر،مجلل و پر از تشریفات است،سفره ی عقدی هم پر از شمع و گل های طبیعی برابرمان باز شده. سفره ای به رنگ سفید و طلایی. با گل هایی که عطرشان تمام فضا را پر کرده. صدایش از کنار گوشم یآید :_الانه که خون بیاد... سرم را بلند میکنم و نگاهش میکنم. اصلا کی نشست که نفهمیدم؟نگاه متعجبم را میبیند :_ناخنات رو محکم تو پوستت فرو کردی تازه نگاهم به دستم میافتد. مشت گره خورده ام را کمی باز میکنم. دسته گلی روی پاهایم میگذارد. مشتش را جلویم میگیرد. :_اینم مال تو... سرم را بلند میکنم. دستش را رو به رویم باز میکند،دو تا شکلات.. :_بخور..واسه فشار خونت خوبه.. یکی را برمیدارم ، دوباره مشتش را میبندد. نگـاهم به دسته گل میافتد. پر از رز های کوچک سرخ... ساده و زیباست! شکلات را باز میکنم و داخل دهانم میگذارم و ذکر میگویم.. کمی بهتر میشوم،نه به خاطر شکلات و تعدیل فشار خونم.. به خاطر یادآوری اینکه خدا،تنهایم نمیگذارد... مامان و زنعمو جلو میآیند. مامان میگوید:بلند شو نیکی،چادرت رو دربیار.. متعجب نگاهش میکنم. :+الزمه؟ :_معلومه... با چادر سیاه اصلا نمیشه دخترم.. :+نه مامان...من... فاطمه میگوید:نیکی من چادر سفید آوردم. چقدر خوب که فاطمه میداند،میشناسد و میفهمد مرا... با نگاهم از حواس جمعش تشکر میکنم.. +:ممنون که هستی فاطمه.. لبخند میزند:یه رفیق عروس بیشتر نداریم که.. بلند میشوم و با کمک فاطمه چادرم را عوض میکنم. دوباره مینشینم. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸