eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.6هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام خامنه‌ای : کسانی که دم از مذاکره با آمریکا می‌زنند، یا الفبای غیرت را نمی‌دانند یا الفبای سیاست را بلد نیستند. ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
14.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️پیش بینی آیت الله کشمیری در مورد آینده سیدحسن نصرالله ‌ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
⭕️ نوشته: «من یک مسلمان سنی هستم و از خدا می‌خواهم که از عمر من کم کند و به سید حسن نصرالله اضافه کند» شرافت یعنی این. شیعه و سنی هم نداره@hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
⭕️پرسش: چرا بعضی‌ها با اینکه خیلی گناه می‌کنند در ناز و نعمت هستند ولی من که اهل نماز و حجابم اینطور نیستم؟ ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کل رو بگردی🏃🏻‍♀ لباس های که این کانال با این قیمت و کیفیت داره پیدا نمیکنی 😇😍 🔥تنوعی بینظیر🔥 🔥قیمتا کمنظیر🔥 پوشـــــــــــــــــــــــــــاک زنــــــــــــــــــــــــــــانه و بچـــــــــــــــــــــــــــــگانه 🦋مانتو لینین ۳۰۰🙄 🦋شلوار کتان ۲۰۰😮 🦋کت شلوار ۶۰۰😳 اگه دنبال چیزای خاص نیستی،عضو نشو⛔️ ╔═🍃🌺🍃══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3485008223Cd4922dc352 ╚══════🍃🌺🍃═╝ اینجا پاتوق خوش سلیقه هاس🤩👆
📣توجه📣توجه📣توجه فروش آنلاین انواع لوازم خانگی😍 ارسال سریع به سرتاسر کشور 🤩 🏃‍♂🏃‍♀خوش سلیقه بدو بیا که بمب ارزانی اینجاست💣پشیمون نمیشی کیفیت بی نظیر قیمت مناسب 💥دارای آف جمعه هر پنجشنبه وجمعه 💥 یه حراجی بزرگ🤩😍 💥آماده همکاری با مغازه دارها وآنلاین شاپ های عزیز💫 https://eitaa.com/joinchat/156631594C08515dbea3 آف این هفته رو از دست ندین👌
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان ➥ @hedye110 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
کجایید مولای من؟ پس کی می‌آیید؟ بمیرم برای مظلومیت و تنهاییت 😭💔 @emame_mehraban           🕊🕊🕊🕊
1_898400391.mp3
1.82M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 همه اش نگاهم به لیلا بود. با آنکه چند بار به او سپرده بودم دا نباید از مساله شهادت علی خبردار شود باید صبر کنیم تا در موقعیتی که همه فامیل دور هم جمع هستند خبر را بگوییم باز هم می ترسیدم اختیار از دست بدهد و چیزی بگوید ورود آقای بهرام زاده و خانمش وضع را بهتر کرد و دا دست از گریه برداشت. آقای بهرام زاده آدم خوبی بود، با چنان أحترام و اکرامی از ما تشکر می کرد که شرمنده می شدیم بعد از حال و احواله با دایی سراغ دکترها رفتند. آنها گفتند که: مجروح تان باید اعزام شود فعال پرواز نداریم، باید بماند، شاید آخرشب اعزام شود..‌‌... یک ساعتی دور و برم شلوغ بود. بدجوری خوابم می آمد. آمپول های مسکن و آرام بخش اثر کرده بودند. ولی با حضور دا و بقیه نمی توانم بخوابم. از دا سراغ بچه ها را گرفتم پرسیدم: درس و مدرسه شون چی شده؟ گفت: هیچی مدرسه ها تعطیله، اینجاها رو هم بمباران می کنه بعد دا پرسید: زهرا، علی چرا با شما نیومده، خبر داره تو مجروح شدی یا نه؟ ماندم چه بگویم. زینب به کمکم آمد و گفت: خیالت راحت باشه على جاش از همه ما بهتر و راحت تره. با نگاهم از زینب تشکر کردم. ولی از اینکه دا بویی ببرد به حول و ولا افتادم از دایی چیزی می پرسیدم با زن دایی حرف می زدم. می خواستم با این کار ذهن دا را از علی منحرف کنم. کمی بعد پرستار آمد و از همه همراهان مجروحین خواست بخش را خالی کنند. آقای بهرام زاده، دایی، حسین عیدی و بقیه خداحافظی کردند و رفتند. ولی دا دل نمی کند. می خواست پیشم بماند، زینب سعی کرد متقاعدش کند برود. گفت: برای چی میخوای بموني ؟ تو که کاری از دستت بر نمی یاد. اگه بنا به موندن باشه من خودم هستم. می مونم ازش مراقبت می کنم. ولی می بینی که اجازه نمی دن کسی اینجا بمونه دا که رفت با زینب تنها شدم. او هم می خواست برود. اولش سر به سرم گذاشت گفت: آنقدر مجروح بردی تحویل بیمارستانها دادی، بیچاره ها جلز و ولز میکردند تو مطب براشون کاری کنید، گوش نمیکردید، حالا خودت درگیر بیمارستان شدی گفتم: غلط کردم. دیگه نمی کنم. آخه ما برای خودشون می گفتیم. لازم بود برن بیمارستان گفت: تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره؟ این همه به خودت میگن باید بمونی بیمارستان زیر بار نمیری گفتم: مامان این حرفها رو ول کن. حالا می خوای چی کار کنی، میمونی یا میری؟ گفت: بیمارستان که نمی ذارن بمونم. وگرنه امشب رو پیشت میموندم. ولی حالا بر میگردم خرمشهر بعد یک دفعه گفت: زهراء می خوای چی کار کنی، تا کی می خوای شهادت علی رو از مادرت پنهون کنی؟ گفتم: فعال که نمیگم، بینم بعد خدا چی میخواد. فعلا باید خودم سرپا بشم...... گفت: الهی بمیرم برای مادرت، انگار بهش الهام شده بود. توی راه همه اش سراغ علی را می گرفت. قسمم می داد اگر اتفاقی افتاده بهش بگم، می گفت اگه خبری هم نداری منو با خودت ببر خرمشهر، بچه ام رو ببینم پرسیدم: شما بهش چی گفتین؟ گفت: بهش گندم، الحمدلله اتفاق بدی نیفتاده. دعا کن هرچی هست خیر باشه ولی زهرا قبول کن خیلی سخته. این یکی، دو ساعته خیلی به من سخت گذشت آنقدر که سؤال پیچم کرد. خدا به دادت برسه. تو چی کار میخوای بکنی باهاش....... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef